پدر خلبان اردنی که در بند گروه تروریستی داعش اسیر است از این گروه خواست با فرزندش رفتار مناسبی داشته باشد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، معاذ الکساسبه خلبان اردنی روز بیست و چهارم دسامبر پس از آنکه با هواپیمای اف شانزده در شهر رقه در شمال سوریه سقوط کرد به اسارت داعش در آمد. این مرد بیست و شش ساله نخستین خلبان نظامی است که پس از حمله نیروهای ائتلافی به رهبری آمریکا به مواضع داعش، به اسارت این گروه ستیزه جو در آمده است.
صافی یوسف الکساسبه پدر این خلبان روز شنبه گفت اطمینان دارد که فرزندش در جایی مطمئن قرار دارد و با وی با احترام رفتار می شود. وی از ستیزه جویان خواست با پسرش رفتار مناسب داشته باشند و از وی مانند یک مهمان پذیرایی کنند.
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما...
اشعیاء 40: 28-31
دنیای ما به سرعت به پیش می رود. در یک قرن گذشته علم و دانش با سرعت برق به پیش رفته و سرعت پیشرفت علم در قرن گذشته به هیچ وجه قابل مقایسه با تمام قرون گذشته نیست. همه چیز سریع و تند شده است. هواپیماهای سریع، قطارهای سریع السیر، اتومبیلهای سریع با سرعت 300 کیلومتر در ساعت و حتی بالاتر. مردم به دنبال کامپیوترهای با سرعت بالا هستند. اینترنت با سرعت بالا و در حقیقت انسان به دنبال سریعترین چیزها در این عصر است. غذا در عرض یک دقیقه گرم می شود. لباسها سریع شسته می شود. خانه سریع پاک می شود. همه چیز سریع و سریع و سریع. مسلما" این سرعت بر شخصیت و حالتهای ما مسیحیان نیز تاثیر گذاشته است. وقتی چیزی به سرعت اتفاق نمی افتد عصبی می شویم. من خودم آدم عجولی هستم و نمی توانم خیلی زیاد صبر کنم.
مزمور 27: 14 می گوید: " برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری منتظر خداوند باش ."
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما نباید فراموش کرد که خدای ما خدای صبر و انتظار است. خدا بارها در کلامش می گوید برای من منتظر باش. ابراهیم 25 سال طول کشید تا وعده خدا را دریافت کرد. ایوب مدت طولانی درد کشید تا برکت خدا را دریافت کرد. موسی چهل روز و چهل شب در حضور خدا وقت گذراند تا خدا را ملاقات کرد. کلام خدا می گوید: "منتظران خداوند خجل نخواهند شد." یا به کلامی دیگر شرمنده نخواهند شد.
در عصری که همه چیز با سرعت است ولی خدای ما به دنبال انتظار ما است. ببینید داود چقدر برای خدا انتظار کشیده است که می گوید: " از فریاد خود خسته شده ام؛ گلویم خشک شده و چشمانم از انتظار برای خدایم تار گشته است." (مزمور 69: 3) آیا تا به این حد برای خدا انتظار کشیده ای؟
البته می دانم و مطمئنم که در میان شنوندگان این پیام عده ای هستند که اصلا" وقتی به دعا و کلام خدا نمی دهند چه برسد به انتظار برای خدا. ولی با این پیغام می خواهم شما را تشویق کنم که هم به خدا وقت دهید و هم انتظار او را یاد بگیرید. با شخصی صحبت می کردم و به من می گفت من خیلی سوالها از خدا دارم ولی خدا هیچ جوابی به من نمی دهد. تعجب کردم و از او سوال کردم: " آیا به خدا وقت می دهی؟ وقت دعای شخصی داری؟" گفت: " نه حوصله وقت صرف کردن برای دعا ندارم!" آیا کسی به شما وقت ندهد و از شما سوال نکند و منتظر جوابش نباشد منطقی است که بگوید شما به او جواب نداده اید؟
در مزمور 106: 13 می گوید که قوم اسرائیل: " کارهای او را بزودی از یاد بردند، و مشورت او را انتظار نکشیدند. هوای نفس خود را در بیابان پیروی کردند، و خدا را در صحرا آزمودند. پس آنچه خواستند بدیشان عطا فرمود، اما لاغری در جانهای ایشان فرستاد."
انتظار برای خدا چند شرط دارد:
1- انتظار صبر می خواهد. بدون صبر و تحمل وقت، انتظاری بوجود نمی آید.
2- انتظار چشمداشت دارد. توقع دارد. به یک نقطه ای نگران است و توجه متمرکزی به چیز خاصی دارد. بعضی اوقات این توجه ملاقات خداست و بعضی اوقات دریافت پاسخ دعایی و بعضی اوقات جواب به سوالی. به هر حال انتظار همراه با توقع است.
3- انتظار گاهی اوقات با داد و بیداد است و گاهی اوقات همراه سکوت. داود می گوید گلویم خشک شده از بس فریاد کرده ام. پس هنگام انتظار فریاد نیز می کشید که گلویش خشک شده. من لحظات عالی با خدا داشته ام که همراه فریاد بوده است. به یاد دارم وقتی تازه به هلند آمده بودیم و در یک دهکده دور افتاده در هلند با خانم و رودریک به سر می بردیم یک روز که خیلی خسته بودم به جنگلها رفتم و شروع به فریاد کردم و گفتم خداوندا من از خود خسته شده ام و نمی خواهم فایده ای نداشته باشم. من می خواهم تو را ملاقات کنم و از تو نقشه بگیرم. آنجا بود که خدا با من صحبت کرد و فرمود کار خدا را در هلند شروع کنم." خیلی از کارهای بزرگ و بجا ماندنی با انتظار در حضور خدا بوجود می آید. انتظار همراه سکوت نیز هست. انتظار همیشه با فریاد نیست بلکه اکثر اوقات با سکوت است. جاهایی که مردم انتظار می کشند اکثرا همراه سکوت است. مخصوصا اگر همراه شما کسی نباشد.
4- انتظار همراه تفکر و تامل است. امکان ندارد که برای چیزی انتظار بکشید و در حال تفکر نباشید. در بودیسم توجه زیادی به مدیتیشن یعنی تفکر و تامل می شود. اما فرق بودیسم با مسیحیت این است، که در بودیسم برای هیچ و پوچ تمرکز و تفکر می کنند ولی در مسیحیت برای خدا انتظار و تفکر و تامل می کنند. وقتی خود را برای همه چیز باز بگذارید خیلی خطرناک است چون در این موقعیت خود را برای ارواح شریر نیز باز می گذارید و فرصتی به ارواح شریر می دهید.
5- انتظار بدنبال پاداش است. اشعیاء 30: 18 می گوید کسی که برای خدا انتظار می کشد مبارک خواهد شد. اشعیاء 40: 31 می گوید منتظران خدا قوت تازه خواهند یافت. اشعیاء 49: 23 می گوید منتظران خداوند شرمنده نخواهند شد. مراثی 3: 25 می گوید خداوند برای آنانیکه منتظر او هستند، نیکو است.
6- انتظار دارای تداوم است. هوشع 12: 6 می گوید برای خدا دائما منتظر باش. انتظار وقت و پشتکار و پیگیری دائم می خواهد.
7- در ضمن انتظار خستگی دارد. داود می گوید خسته شده ام. در انتظار کشیدن حوصله آدم سر می رود و گاهی اوقات خسته می شود و می برد. وقتی انتظار می کشی به جایی می رسی که می گویی فایده ای ندارد و پاسخی نیست پس به کارهای خودم ادامه دهم یا انتخابهای نادرست را شروع می کنی. مانند ابراهیم که وقتی سالها منتظر فرزند وعده از خدا بود و خبری نشد و هاجر را گرفت تا از او فرزندی داشته باشد.
8- کسی که انتظار می کشد امیدوار است. انتظار همراه امید است. امکان ندارد امیدی نداشته باشی و انتظار بکشی. خدای ما شایسته است که به او امیدوار باشیم. هر جا در کتاب مقدس که از امید صحبت شده منظور آن انتظار نیز هست. در رومیان 8: 23 وقتی در مورد انتظار برای نجات صحبت می کند می توان انتظار را امید نیز ترجمه کرد. امیدوار برای نجات.
من بارها برای خداوند انتظار کشیده ام و همیشه نیز خدا برای من پاسخ بوده است. برای ازدواجم با ریما 15 روز روزه گرفتم و خدا او را به من داد. برای خدمتم در ایران باز هم روزه گرفتم و دعای طولانی با انتظار کردم و خدا مرا جواب داد. برای آنانکه از پشت خنجر زدند در حضور خدا منتظر ماندم و بعضی از آنها آمدند و عذرخواهی کردند و یا من از آنها عذر خواهی کردم و روابط به حال اول برگشت. نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی مردان و زنان خدا دیده ام که هر کس منتظر خدا شده، بی جواب از نزد خدا برنگشته. مردانی چون برادر ست با زندگی پربرکت 99 ساله با فرزندان و نوه ها و نتیجه های پربرکت. مردانی مثل برادر دیباج که نه سال و بیست و هفت روز در زندان منتظر خدا شد و البته برای مسیح شهید شد ولی خانواده ای پربرکت بجای گذاشت و زندگی نمونه ای را برای ما به ارمغان آورد. اینها مشتی از خروار است. در تاریخ مسیحیت مردان و زنان زیادی بوده اند که با ماندن در حضور خدا و انتظار برای او نه فقط شرمنده نشده اند بلکه برای خود و نسلشان برکت بوده اند. بگذارید امروز با انتظار در حضور خدا و ملاقات او مانند موسی ها و ایلیاء ها و ایوبها وارث برکات آسمان و زمین شویم.
خسته ام رئیس خسته ام از اینکه همه ی راه تنهام...
تنها مانند یه گنجشک توی بارون،خسته ام از اینکه هرگز کسی رو نداشتم
که بگه کجا میریم ،از کجا میاییم و یا چرا میریم بیشتر از مردمی خسته ام که
همدیگه رو آزار میدن خسته ام از همه ی درد هایی که میشنوم و حس میکنم
هر بیشتر میشن درست مانند اینه که خرده های شیشه تو سرمه همه ی
زمانها میتونید بفهمید ؟!
شکل بندی دولت و رفتار بین المللی
ترجمه جمال گویلی
دولت سازی اولیه:
دولت سازی تلاش حاکمین برای رسمی کردن توانایی نهادی دولت در گسترش و بسط بسیج سیاسی فراگیر و کنترل سرزمینی مطابق با یک هویت اجتماعی است. در خاورمیانه ، نقص های ساختی ریشه ای این پروسه ( شکل گیری دولت) ، دولتها را با کمبودهای مشروعیت با دوام ، پریشان کرده اند(Hudson1977). به دلیل ترسیم مرزها توسط استعمار (امپریالیسم ) و نامنطبق با هویت ،نخبگان وابسته وگماشته شده در آن ها و ایجاد تشکیلات قدرت دولتهای جدید ، نخبگان دولتی بعد از استقلال نیز به حمایت خارجی و تأمین منابع به وسیله قدرتها و بازارهای خارجی به جای بالا بردن توافق داخلی نیازمندند. مانند بیشتر کشورهای خاورمیانه که این گونه بوده اند و نسبت به جامعه داخلی کمتر پاسخگو بوده اند. (ص 73 خط آخر پاراگراف اول)دولت سازی با منازعه طبقاتی همراه بود، زیرا استعمار طبقات مسلطی را پرورش داده بود که ابزار تولید ثروت را به خود اختصاص داده بودند مخصوصآ زمنیهای رعایا و منابع طبیعی (نفت) که محرک شورش توده و بسیج سیاسی بود و ساختار شکننده دولت توانایی احاطه آن را نداشت. بعدها دولت سازی برای تجمیع اولیه قدرت ، اقدام به توسعه و indisenising قواعد و مفاهیم وارداتی کرد، معمولاً این فرایند جابرانه مستلزم انتخاب بعضی از نیروهای اجتماعی و محروم سازی بعضی دیگر بود. بعد از 1970 بود که بسیاری از دولتهای منفرد به ثبات بیشتری رسیدند و شیوه حکومت داری مونارشی و جمهوری های اقتدار گرا به عنوان ودو فرم مسلط دولت در جهان عرب تحکیم شد. به هرحال هیچ کدام از این نوع رژیمها به صورت موثری مسئله فقدان مشروعیت را حل نکرده اند و دلیل آن هم تمرکز و گرایش هر دو رژیم بر انحصار گرایی قبیله ای، هسته های شخصی و قومی رایج ، جدیداً توسعه طبقات ممتاز و وابسته به دولت که هردو (نوع رژیم) توده شهروندان را وادار به مبادله حقوق سیاسی خود با حقوق اجتماعی – اقتصادی کرده و یا خواسته های آنان مبنی بر مشارکت سیاسی را سرکوب کرده اند. این نمونه های شکل بندی دولت به دنبال دست آوردهای عمیق سیاست خارجی اند: در صورتی که خود دولت مورد اعتراض قرار بگیرد ، سیاست خارجی ممکن است با آن به مانند یک تهدید خارجی برخورد کند، اگرچه اندک رفاه و حقوق سیاسی اجرا شود مشروعیت مشکوک وابسته به اعتبار اسلامی یا ملی گرایی سیاست خارجی است.