آشیخ در جمعی حاضر بود و فردی را مشاهده کرد که دعا میکرد خدایا در این دنیا عقل را به اندازه ظرفیتم و توفیق کسب ادب و نگهداریش را به من ارزانی دار و در آخرت مرا فقر عقل و ادب مرحمت نکن.
آشیخ به فرد فرمود چرا چنین دعایی میکنی!؟
فرد فرمود: امام باقر علیه السلام فرمودند: خدا در روز قیامت نسبت به حساب بندگانش به اندازه عقلی که در دنیا به آنها داده است باریک بینی می کند. و من از خدایی که کریم است طلب عقل کردم تا در قیامت از حکیم بودن عقل سود ببرم.
آشیخ او را به برادری خود برگزید و پیمان برادری را با او بخواند.
حسابداری بهای تمام شده :
شاخه ای از حسابداری مدیریت می باشد که وظیفه جمع آوری اقلام مربوط به محاسبه بهای تمام شده کالا و خدمات ساخته شده و ارائه داده شده و همچنین یافتن راه هایی جهت تقلیل هزینه ها را به نحو معقولی بر عهده دارد.
حسابدری مدیریت:
به شاخه ای از حسابداری که وظیفه تهیه اطلاعات مالی برای مدیریت مؤسسه را بر عهده دارد حسابداری مدیریت گفته می شود
حسابداری بهای تمام شده در مؤسسات تولیدی و خدماتی هم کاربرد دارد اما چون بیشترین استفاده از حسابداری بهای تمام شده در مؤسسات تولیدی می باشد به حسابداری صنعتی هم مشهور است
تفاوت های حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مالی:
· استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری بهای تمام شده اشخاص درون سازمانی هستند اما استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری مالی اشخاص برون سازمانی هستند
· مقررات و قوانین حاکم بر حسابداری بهای تمام شده غیر مستقیم می باشند و هر مؤسسه ای با توجه به نیازهای خود می تواند مقرراتی را وضع کند اما قوانین و مقررات حسابداری مالی مستقیم وصریح می باشند این مقررات در قالب استانداردهای حسابداری وضع شده اند
· مبنای قیمت گذاری در حسابداری بهای تمام شده می تواند اندازه گیری بر مبنای پول باشد یا هرگونه اندازه گیری فیزیکی مرتبط . اما مبنای اندازه گیری در حسابداری مالی بهای تمام شده تاریخی می باشد
· زمان تهیه گزارش و گزارش گری :در حسابداری بهای تمام شده اطلاعات و گزارشگری هر زمانی که مدیریت نیاز داشته باشد تهیه و ارائه می شود اما در حسابداری مالی معمولاً بطور ادواری و در پایان دوره مالی تهیه می شود
· اطلاعات مربوط به حسابداری بهای تمام شده معمولاً مربوط به یک واحد ، دایره یا دپارتمان خاص می باشد اما اطلاعات مربوط به حسابداری مالی مربوط به کل شرکت می باشد
دارایی:
منابع مؤسسه هستند که انتظار می رود در آینده برای شرکت منفعتی داشته باشند
بهای تمام شده:
منافع از دست رفته مؤسسه می باشند که جهت تحصیل کالا و خدمات مورد نیاز است منابع از دست رفته با ارقام ریالی اندازه گیری می شوند و به صورت کاهش در دارایی ها یا افزایش در بدهی ها نشان داده می شوند . صرف این منابع و وقوع بهای تمام شده برای کسب منفعت در آینده می باشند
هزینه :
اگر منافع حاصل از بهای تمام شده ( دارایی) کسب شده باشد بهای تمام شده به هزینه تبدیل شده است
زیان:
بهای تمام شده ای است که بدون اینکه منافع حاصل از آن کسب شده باشد به هزینه تبدیل شده باشد ( مصرف شده باشد)
هزینه فرصت:
منافعی است که با انتخاب یک راه حل از بین راه حل های محتلف کسب شده است و با انتخاب این راه حل از منافع دیگر چشم پوشی شده است.
هزینه یابی:
به محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده و کالای در جریان ساخت هزینه یابی گفته می شود
عوامل بهای تمام شده:
1. مواد مستقیم: به موادی اطلاق می شود که مستقیماً در ساخت محصول نقش دارند و ماهیت و شکل کالای ساخته شده بیشتر به آنها بستگی دارد و همچنین از نظر بهاء در مقایسه با سایر مواد بکار رفته در محصول از ارزش بیشتری برخوردار می باشند
2. دستمزد مستقیم: دستمزد کارگران و عوامل تولید می باشد که مستقیماً در تولید کالا و ارائه خدمات نقش دارند
3. هزینه های غیر مستقیم (سربار): هزینه های هستند که در کارخانه به مصرف می رسند اما مستقیماً در تولید نقشی ندارند . هزینه اجاره ساختمان کارخانه ، هزینه آب و برق و ... کارخانه ،هزینه استهلاک
بقیه مطالب در ادامه صفحه
وب سایت «رادکانا» نوشت:
حجاب برتر همانند کمانی است که تیر شیطان از آن کمانه می کند و به هدف نمی رسد و در نهایت سلامت جامعه و خانواده حفظ خواهد شد.
هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد، نیرهای شیطانی را بیشتر متوجه خود ساخته و آسیب خواهد دید.
حجاب برتر همانند کمانی است که تیر شیطان از آن کمانه می کند و به هدف نمی رسد و در نهایت سلامت جامعه و خانواده حفظ خواهد شد.
هر اندازه بدن زن برهنه تر باشد، نیرهای شیطانی را بیشتر متوجه خود ساخته و آسیب خواهد دید.
بدون شک لباسهای نازک و تنگ و بدن نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم های هرزه و آلوده است.
سالها بَــعد قرار ﻧﯿﺴـﺖ اِﺗﻔـﺎﻗـﯽ ﺑﯿﻮﻓﺘـﺪ...
نه در ْ آغـــوش دیگـــَری غلتْ میزنم…
وَ نـــَه سَرِ کَس دیگـــَری را روی شانــــِه هایَم نِگــَـهْ میدارمْ…
سالها بــَعد مـَــنْ ﺩَﺭ ﮔـﻮﺷـﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺍﯾـﻦ دُنیـــــــــا ؛
ﺩَﺭ ﯾـک ﺧﯿـﺎﺑـﺎﻥ ؛ﺩَﺳْـﺖْ ﺩَﺭ ﺟﯿـﺐْ ﭘﯿـﺎﺩﻩﺭﻭﯼ ﻣﯿﮑﻨـﻢ… ﻭَ مـــُدام یــک آهَنـــْگ ﺭﺍ ﺯﯾـﺮِ ﻟـَب ْﺯِﻣـْﺰِﻣـﻪ…
ﺳﺎﻟﻬـﺎ بَــعد مـــَنْ همینم که میبینــــی… عَصَبـــــــ ی… غِیْـــرِقابل تَحَمُّـــل…
یــــَخْ…یــَــخْ تر از هرموقه…
ﺳﺎﻟﻬــﺎ بــَعد هنــــوز هَم منْ به یـادت میوفتم…
ﻭَ نِــــمیداْنم که تــــــو کُجایــی…
چـِــه میخـُوری… چــِـه میپوشـــی…
وَ باچــِــه کَسـی هَم عــِــشــْقْ شـــُده ای…
ﺳﺎﻟﻬﺎبَــعد ؛ مـَــنْ پَشیمـــانَمْ…
چـــُون دیگــــَـر هیچْکــــَــسْ را اندازه ی تــــــو دوســــت نَخواهـَـم داشت…
ﻭَ تــــــو هَمْ بی شَـک پَشیمــانی…
چـــُون باز هَمْ دیگـــــَر کســی تـــــو را اندازه ی مـَــنْ دوســــت نــَـخواهد داشتْ…
وَ ایـن میـشَــوَدْ بــی ســــَرْوُتــــَهْ تریـن نَمایش نامــِه دُنیـــــــــا…