به نام آن که ما را جسم و جان داد
نخستین دیداری که چشمم به جمالش روشن شد، در شامگاه دوم بهمن ماه 1388ش. بود. این پیر مرد جوان دل به همراه جمعی از هنرمندان اصفهانی، جهت همدردی با دکتر سیداسدالله کلانتری تفتی در مجلس سالگرد برادرش شادروان حاج سیدمحمدرضا کلانتری حضور یافته بود.
در نگاه نخست با استفاده از اطلاعات مختصری که از «قیافه شناسی» داشتم او را مردی منظم تشخیص دادم. زیرا هر گاه گونه های خشک و موهای زبر با صورتی کشیده و استخوانی همراه شود و صاحب این مشخصات دارای قدی بلند و انگشتانی کشیده هم باشد، شکی برای منضبط بودن فرد باقی نمی گذارد.ناگفته نماند، چنین افرادی برای مدیریت مناسب اند. زیرا با ایجاد نظم، اجازه نمی دهند مهار امور از دستشان خارج شود. اما همین افراد همسفران خوش مشربی برای مسافرت و تفریح نیستند زیرا کم حرف و گوشه گیرند.
مدتی بعد توفیق رفیق راهم شد تا برای گفتگو و آشنایی بیشتر با خدمات وی، در اصفهان مهمان خوان کرم و لطفش باشم. خوشبختانه آشنایی ما با ارتباط حضوری و غیرحضوری تعمیق یافت و کم کم شناخت کامل تری از او به دست آوردم و به نتیجه متفاوتی نسبت به شناخت اولیه رسیدم.میرزا منوچهر دانش شهرکی روستا زاده ای، شهری شده است که خدمت به وطن به ویژه آبادانی روستاها و رفاه روستائیان را عاشقانه و آگاهانه دوست دارد. او مردی جامع اضداد است. چون سختی و خشکی کار در روستا را با لطافت و ظرافت معاشرت با هنرمندان، در خود جمع کرده است.
یکی از دلایل موفقیت وی در طول 50 سال خدمت آن است که، دفتر کارش محل اجرای پروژه ها و میز مدیریتش کفپوش کوچه و سنگفرش خیابان بوده است. منوچهر دانش پزشک دوره گردی است که برای درمان بیمار، خانه به خانه دویده است.رمز دیگر ماندگار شدن این کارمند دلسوز، آن است که اگر چه در همه دولت ها با مسئولین مافوق خود روابط رسمی و غیر رسمی خوبی داشته، ولی هدف او بهتر انجام شدن برنامه ها بوده است نه جلب نظر مدیران و یا جناح سیاسی که صاحب قدرت است!
لذا همیشه تلاشش این بوده، در چارچوب مقرارت و با چاشنی روابط اداری، از یک طرف، حمایت های دولتی و از سوی دیگر، کمک های مردمی را جلب و جذب نماید.
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما...
اشعیاء 40: 28-31
دنیای ما به سرعت به پیش می رود. در یک قرن گذشته علم و دانش با سرعت برق به پیش رفته و سرعت پیشرفت علم در قرن گذشته به هیچ وجه قابل مقایسه با تمام قرون گذشته نیست. همه چیز سریع و تند شده است. هواپیماهای سریع، قطارهای سریع السیر، اتومبیلهای سریع با سرعت 300 کیلومتر در ساعت و حتی بالاتر. مردم به دنبال کامپیوترهای با سرعت بالا هستند. اینترنت با سرعت بالا و در حقیقت انسان به دنبال سریعترین چیزها در این عصر است. غذا در عرض یک دقیقه گرم می شود. لباسها سریع شسته می شود. خانه سریع پاک می شود. همه چیز سریع و سریع و سریع. مسلما" این سرعت بر شخصیت و حالتهای ما مسیحیان نیز تاثیر گذاشته است. وقتی چیزی به سرعت اتفاق نمی افتد عصبی می شویم. من خودم آدم عجولی هستم و نمی توانم خیلی زیاد صبر کنم.
مزمور 27: 14 می گوید: " برای خداوند انتظار بکش، نیرومند باش و دل قوی دار؛ آری منتظر خداوند باش ."
عجیب است که در عصری که سرعت حرف اول را می زند، کلام خدا از انتظار صحبت می کند. البته خدا هم خدای سرعت است و هم خدای صبر و انتظار. او خیلی چیزها را طوری آفریده که به سرعت عمل می کنند. مانند رعد و برق یا سرعت گردش زمین و سیارات و خیلی چیزهای دیگر با سرعت عمل می کنند. اما نباید فراموش کرد که خدای ما خدای صبر و انتظار است. خدا بارها در کلامش می گوید برای من منتظر باش. ابراهیم 25 سال طول کشید تا وعده خدا را دریافت کرد. ایوب مدت طولانی درد کشید تا برکت خدا را دریافت کرد. موسی چهل روز و چهل شب در حضور خدا وقت گذراند تا خدا را ملاقات کرد. کلام خدا می گوید: "منتظران خداوند خجل نخواهند شد." یا به کلامی دیگر شرمنده نخواهند شد.
در عصری که همه چیز با سرعت است ولی خدای ما به دنبال انتظار ما است. ببینید داود چقدر برای خدا انتظار کشیده است که می گوید: " از فریاد خود خسته شده ام؛ گلویم خشک شده و چشمانم از انتظار برای خدایم تار گشته است." (مزمور 69: 3) آیا تا به این حد برای خدا انتظار کشیده ای؟
البته می دانم و مطمئنم که در میان شنوندگان این پیام عده ای هستند که اصلا" وقتی به دعا و کلام خدا نمی دهند چه برسد به انتظار برای خدا. ولی با این پیغام می خواهم شما را تشویق کنم که هم به خدا وقت دهید و هم انتظار او را یاد بگیرید. با شخصی صحبت می کردم و به من می گفت من خیلی سوالها از خدا دارم ولی خدا هیچ جوابی به من نمی دهد. تعجب کردم و از او سوال کردم: " آیا به خدا وقت می دهی؟ وقت دعای شخصی داری؟" گفت: " نه حوصله وقت صرف کردن برای دعا ندارم!" آیا کسی به شما وقت ندهد و از شما سوال نکند و منتظر جوابش نباشد منطقی است که بگوید شما به او جواب نداده اید؟
در مزمور 106: 13 می گوید که قوم اسرائیل: " کارهای او را بزودی از یاد بردند، و مشورت او را انتظار نکشیدند. هوای نفس خود را در بیابان پیروی کردند، و خدا را در صحرا آزمودند. پس آنچه خواستند بدیشان عطا فرمود، اما لاغری در جانهای ایشان فرستاد."
انتظار برای خدا چند شرط دارد:
1- انتظار صبر می خواهد. بدون صبر و تحمل وقت، انتظاری بوجود نمی آید.
2- انتظار چشمداشت دارد. توقع دارد. به یک نقطه ای نگران است و توجه متمرکزی به چیز خاصی دارد. بعضی اوقات این توجه ملاقات خداست و بعضی اوقات دریافت پاسخ دعایی و بعضی اوقات جواب به سوالی. به هر حال انتظار همراه با توقع است.
3- انتظار گاهی اوقات با داد و بیداد است و گاهی اوقات همراه سکوت. داود می گوید گلویم خشک شده از بس فریاد کرده ام. پس هنگام انتظار فریاد نیز می کشید که گلویش خشک شده. من لحظات عالی با خدا داشته ام که همراه فریاد بوده است. به یاد دارم وقتی تازه به هلند آمده بودیم و در یک دهکده دور افتاده در هلند با خانم و رودریک به سر می بردیم یک روز که خیلی خسته بودم به جنگلها رفتم و شروع به فریاد کردم و گفتم خداوندا من از خود خسته شده ام و نمی خواهم فایده ای نداشته باشم. من می خواهم تو را ملاقات کنم و از تو نقشه بگیرم. آنجا بود که خدا با من صحبت کرد و فرمود کار خدا را در هلند شروع کنم." خیلی از کارهای بزرگ و بجا ماندنی با انتظار در حضور خدا بوجود می آید. انتظار همراه سکوت نیز هست. انتظار همیشه با فریاد نیست بلکه اکثر اوقات با سکوت است. جاهایی که مردم انتظار می کشند اکثرا همراه سکوت است. مخصوصا اگر همراه شما کسی نباشد.
4- انتظار همراه تفکر و تامل است. امکان ندارد که برای چیزی انتظار بکشید و در حال تفکر نباشید. در بودیسم توجه زیادی به مدیتیشن یعنی تفکر و تامل می شود. اما فرق بودیسم با مسیحیت این است، که در بودیسم برای هیچ و پوچ تمرکز و تفکر می کنند ولی در مسیحیت برای خدا انتظار و تفکر و تامل می کنند. وقتی خود را برای همه چیز باز بگذارید خیلی خطرناک است چون در این موقعیت خود را برای ارواح شریر نیز باز می گذارید و فرصتی به ارواح شریر می دهید.
5- انتظار بدنبال پاداش است. اشعیاء 30: 18 می گوید کسی که برای خدا انتظار می کشد مبارک خواهد شد. اشعیاء 40: 31 می گوید منتظران خدا قوت تازه خواهند یافت. اشعیاء 49: 23 می گوید منتظران خداوند شرمنده نخواهند شد. مراثی 3: 25 می گوید خداوند برای آنانیکه منتظر او هستند، نیکو است.
6- انتظار دارای تداوم است. هوشع 12: 6 می گوید برای خدا دائما منتظر باش. انتظار وقت و پشتکار و پیگیری دائم می خواهد.
7- در ضمن انتظار خستگی دارد. داود می گوید خسته شده ام. در انتظار کشیدن حوصله آدم سر می رود و گاهی اوقات خسته می شود و می برد. وقتی انتظار می کشی به جایی می رسی که می گویی فایده ای ندارد و پاسخی نیست پس به کارهای خودم ادامه دهم یا انتخابهای نادرست را شروع می کنی. مانند ابراهیم که وقتی سالها منتظر فرزند وعده از خدا بود و خبری نشد و هاجر را گرفت تا از او فرزندی داشته باشد.
8- کسی که انتظار می کشد امیدوار است. انتظار همراه امید است. امکان ندارد امیدی نداشته باشی و انتظار بکشی. خدای ما شایسته است که به او امیدوار باشیم. هر جا در کتاب مقدس که از امید صحبت شده منظور آن انتظار نیز هست. در رومیان 8: 23 وقتی در مورد انتظار برای نجات صحبت می کند می توان انتظار را امید نیز ترجمه کرد. امیدوار برای نجات.
من بارها برای خداوند انتظار کشیده ام و همیشه نیز خدا برای من پاسخ بوده است. برای ازدواجم با ریما 15 روز روزه گرفتم و خدا او را به من داد. برای خدمتم در ایران باز هم روزه گرفتم و دعای طولانی با انتظار کردم و خدا مرا جواب داد. برای آنانکه از پشت خنجر زدند در حضور خدا منتظر ماندم و بعضی از آنها آمدند و عذرخواهی کردند و یا من از آنها عذر خواهی کردم و روابط به حال اول برگشت. نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی مردان و زنان خدا دیده ام که هر کس منتظر خدا شده، بی جواب از نزد خدا برنگشته. مردانی چون برادر ست با زندگی پربرکت 99 ساله با فرزندان و نوه ها و نتیجه های پربرکت. مردانی مثل برادر دیباج که نه سال و بیست و هفت روز در زندان منتظر خدا شد و البته برای مسیح شهید شد ولی خانواده ای پربرکت بجای گذاشت و زندگی نمونه ای را برای ما به ارمغان آورد. اینها مشتی از خروار است. در تاریخ مسیحیت مردان و زنان زیادی بوده اند که با ماندن در حضور خدا و انتظار برای او نه فقط شرمنده نشده اند بلکه برای خود و نسلشان برکت بوده اند. بگذارید امروز با انتظار در حضور خدا و ملاقات او مانند موسی ها و ایلیاء ها و ایوبها وارث برکات آسمان و زمین شویم.
Kingdom Animalia
Phylum Chordata
Sub phylum Vertebrata
Infraphylum Gnathostomata
Superclass Osteichthyes
Class Actinopterygii
Subclass Neopterygii
Order Salmoniformes
Family Salmonidae
G Gens Oncorhynchus
ریخت شناسی:
رنگ بدن این ماهی زیتونی تا سیاه متمایل به قهوه ایی ،پهلوها نقره ای یا زرد می باشد. باله چربی به رنگ روشن می باشد.و در اطراف خط جانبی خال های سیاه و قرمز مشاهده می شوند. بیشینه درازا 60 (متوسط 5/14) ساتیمتر است.
دارای بدنی دوکی شکل یعنی کشیده و دراز است.
مشخصات ظاهری که این گونه را از سایر آزاد ماهیان متمایز میکند عبارتند از وجود 2 نوار قوس و قزح یا رنگین کمان در 2 طرف بدن که از سرپوش برانشی تا دم کشیده شده است،در نرها این نوار رنگین کمان در فصل تخم ریزی پر رنگتر و زیباتر شده و اصطاحا میگویند که ماهی لباس دامادی پوشیده است
بیولوژی:
ماهیان قزل آلا به هنگام ورود به رودخانه جهت جفتگیری و تخم ریزی لباس عروسی زیبایی به تن میکنند. تخم ریزی آنها بین ماههای بهمن و اسفند است. تعداد تخمها حدود 10 هزار عدد است که تقریبا برای هر کیلوگرم و وزن بدن ماهی ماده 1500 عدد تخم برآورد میشود. بیشتر ماهیان بالغ نر و ماده بعد از تخم ریزی زنده مانده و در سال بعد برای تخم ریزی مجددا وارد آب رودخانه میشوند.
لارو این ماهی بوسیله نوارهای تیره رنگ با نقطههای قرمز زیاد مشخص میشوند. بچه ماهیان 5 - 1 سال در آب شیرین زندگی میکنند که در شمال اروپا این مدت به 5 سال میرسد. هنگامی که طول آنها به 25 - 15 سانتیمتر رسید وارد آب شده و بیشتر در ساحل دریا بسر میبرند.
سؤال:
میدانیم یک روش راه اندازی موتور استفاده از اتصال ستاره مثلث میباشد.اما چرا در هنگام راه اندازی که اتصال به صورت ستاره است جریان کمتری کشیده می شود.میدانیم ولتاژ نسبت به حالت مثلث کمتر با این وجود با توجه به ثابت بودن توان عملا جریان بیشتری کشیده می شود پس چرا می گویند جریان کمتری کشیده می شود.
پاسخ:
به تصویر زیر دقت کنید:
مشاهده میشود که اثبات میشود که جریان درحالت ستاره 3 برابر کمتر از مثلث است و همچنین چون جریان جریان سه برابر کمتر میشود طبق رابطه:
توان سه فاز= رادیکال 3 * ولتاژ خط* جریان خط* کسینوس فی
میتوان گفت بدلیل ثابت بودن ولتاژ خط توان هم سه برابر کمتر میشود
موفق باشید