عوامل اصلی شکل گرفتن فرهنگ ایران را میتوان در امپراتوری پارسیان (هخامنشیان)، دوران شاهنشاهی ساسانیان، سلطه اعراب، حملات مغول و دوران صفوی جستجو کرد. برای شناخت فرهنگ ایران باید به کشورهای مستقلی که در پیرامون ایران هستند نیز نگریست. افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و حتی ارمنستان و گرجستان و همچنین کردهای عراق و ترکیه و پاکستان همگی کم یا زیاد گوشهای از فرهنگ ایران را به ارث بردهاند. حتی سرود ملی پاکستان به زبان پارسی است.[۱]
در مجموع میتوان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است به اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و دیگر زبانهای ایرانی ۲- اعیاد ملی از جمله نوروز و شب یلدا و تقویم هجری شمسی ۳- دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع ۴- دینها و آیینهای زرتشتی، مهرپرستی و ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و غذای ایرانی)، ۶-فرهنگهای محلی اقوام ایرانی
**هزاران زه و زهازه نثار نیاکان ما
روزگاردرپس پرده تلاش گذشته ی گذشتگان ، میراثهائی ارزشمنددر همة انحاء فعالیتهای آدمی برای ما برجای نهاده که نگاهداشت آنها به تنهائی خود به منزلة کاری دشوار است وانتظار حفاظت کلی از سوی متولی(میراث فرهنگی)نمی تواند منطقی باشد. شاید همین دشواری کار است که میراثداران فرهنگ ما را در برابر حفاظت از آنها عاجز نشان داده است. آنچه که به ما رسیده است هرچند دایره اش وسیع و حوزه اش گسترده می باشد اما در همه حال باید حفظ شود.زیرا نتیجه دورههای فکری و ذوقی ایرانی میراثهای واقعا ایرانی هستنداگر در عصرکنون ما نه میراث فرهنگی درستی داریم و نه دانش نگاهبانی قابل ملاحظهو نه مستحق توجه ای
دلیلش آن است که آنچه از نیاکان ما بازمانده تنها در کتابهایی حفظ شده وبخش قابل توجهی نابود شده اند. که تصاویر و رد و نام و نشان بیشتر آن درکتاب ها 0(آنهم کتاب هایی که از ایران بیرون برده شده اند باید یافت.تخریب هایی که در میراث وارد شد مایة باز پس افتادن ما و تمدن ماشده است،این انحطاط مکب و مدهشی بود که همراه خود هم دانشها را به دیار فراموشی کشانید و هم میراث فرهنگی را را به کما
امروز خیلی درتلاشیم که پیشانی خود را از زیرپردههای اعصار بیرون کشیم لیکن نباید فراموش کنیم که باید به همان میزان که به دانشها و پیشهها و پیشهدانیها روی میآوریم به بازگشت تاریخی خود و به میراث فرهنگی خود و آماده ساختن آن برای بیان اندیشهها و اثبات هویت های تاریخی متوجه باشیم .به عبارت دیگر باید راهی را پیش گیریم که ایرانیان پیشرفتة ماقبل ما برگزیده بودند ، یعنی تقویت اندیشهها از همه راه و با توجه به همة سنتها که از نیاکان به میراث برده و نگاهداشت آنها را با حیات اجتماعی عصر خود معارض نیافته بودند. روزهائی بود که بیگانگان محیط میراث و فرهنگ و تاریخ و هنری ما را دستخوش ترکتازی خود کرده بودند امروز ما بر بیمبالاتی نیاکان خود در آن باب خرده میگیریم ، که چرا سکوت کردند و خیانت های حاکم و عوامل آنها را پاسخ ندادند.گام هایی را که هزاران فرسنگ و فرسخ برداشتند تا میراث و فرهنگ این ملت را به یغما ببرند سنگباران نشدند.باز هم اگر چنین باشد باید بدانان از باب علاقه و ارادتی که به هنر خویش و میراث کشور هر بامداد و نیمروز و شبانگاه از خود نشان میدادند هزاران زه و زهازه گفت. هزاران زهازه بر آنها که خود میراث خویش تخریب نکردند وبا تخریبگران آثارباستانی از خویش تا بیگانه مجادله نمودند.پیشگیری از شکستن وتخریب و ویران ساختن خانه ها و بناها و اماکن و محوطه های ارزشمندکه از بهر دل عامی چند هر روز با آن مواجهیم ، و کوششهای پیاپی دیگری از اینگونه که بتواند میراث فرهنگی ما را از زوال و از گرایش به نژندی و انحطاط که دامان آن را در چند سده واپسین گرفته است ، رهائی بخشد. هر آنچه که مایة تقویت میراث و هنر ایرانی و وسیلهیی برای ستردن غبار اندوه و ملال از روان مردمان میراثدوست باشد افزون یابد، ونه آنها که همه میراث فرهنگی ما را از همگامی با سایر تمدن ها بازمی دارند.)
تورج رهبرگنجه.باستان شناس
بررسیها نشان میدهد که پوشش تمام بدن در دورههای مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بودهاست و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی بردهاند!
برخی معتقد هستند; که این پوشش کامل و آراسته به نوعی ریشه به وجود آمدن حجاب در دنیا است.
✍ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجستهاست, که میتوان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.
***دائرةالمعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره میکند. در تفسیر اثنی عشری چنین آمدهاست: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس (فارس) قدیم وجود داشتهاست.»
تاریخ پوشاک به طور کلی بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ انسان است و برای آگاهی از پوشش در ایران، باید فرهنگ مردم ایران را هم بررسی کرد.
روند تاریخ تمدن و فرهنگ انسانی از زمانی آغاز شد که انسانها زندگی فردی و غارنشینی را رها کرده و هستههای ابتدایی نخستین جامعه بشری را پدید آوردند. از این رو در هر جامعهای بنا به شرایط زیر نوع پوشاک و پوشش زنان و مردان متفاوت شد:
**در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیتهای میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین میخوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده میکنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد. چنان که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است».
هدف ازمقدمه چینی در باره لباس زن ایرانی آشنای نسل جوان با پوشش زن شهرستان دشتی عموما" زنان روستا های کناره رودخانه مند خصوصا می باشد که در زیر به طور خلاصه معرفی میکنم .
الف - پیراهن چهل تریزی یا چهل چپوکی .بالا تنه این لباس بیشتر شبیه بلوزی بود که دامن آن به صورت مثلث ها ی بزرگ وکوچک به بالا تنه وصل می شد تا روی پاشنه پا . به علت اتصال مثلث ها لباسی پر چین شبیه تنبان تشکیل می شد, فرق این لباس با تنبان این بود که در این لباس کل پوشش به صورت یک پارچه بود,جنس این لباس از وال سیاه رنگ و بعضا با گلهای ریز بود, متاسفانه این نوع لباس الان کاملا منسوخ گردیده است.
ب:پیراهن چاکدار این پیراهن لباس رسمی بانوان دوطرف رودخانه مند بود, روی تنبان منظره زیبای ایجاد می کرد, در قدیم این پیراهن با پارچه های رایج آن زمان نظیر;بنارسی واطلس زر دوز یا زری و کیشک آفتابی و... دوخته می شد ودر مراسم عروسی و دیگر مراسم پوشیده می شد...
ج:ارخلق یا ارخلاق :این نوع لباس برای محافظت در مقابل سرما می پوشیدند حالت نیم تنه داشت و از رویه که معمولا از پارچه های زیبا ومرغوب استفاده می شد و آستری دوخته می شد .لبه های یقه آن با نوارهای سیمین رنگارنگ تزئین می شد .
…تنبان یا شلوار واز جنس پارچه تنبان بیشتر از وال هندی قلاب دوزی شده بود, معمولا پانزده تا بیست متر پارچه استفاده می شد, پایین تنبان با پارچه قلمکار که به دگله معروف بود حاشیه دوزی می شد تا هم باعث کشش دامن تنبان شود و هم چین ها بطور یک نواخت قرار بگیرد"
د:مینا یا مقنه از طور نازک تشکیل می شد که دوطرف آن با بند های گلابتون و ریشه تزئیین می شد, در شهرستان دشتی از تور سیاه نقده باف یا سیم دوزی استفاده می شد برای اینکه مقنه روی سر ثابت بماند از کلاه که شبیه قایق دوخته می شد و توسط دو رشته نخی زیر چانه بسته می شد .مقنعه روی کلاه پوشیده می شد.بعضی از زنان علاوه بر مقنه لچک ابریشمی سر می کردند...
✍ http://www.Gezderaz100.blofga.com
به گزارش فرهنگ نیوز:
واردات گندم کشور افزایش یافت
آمارها نشان میدهد واردات گندم در هشت ماه امسال بیش از ۶۷ درصد رشد داشته و نیز واردات از کشورهای امارات و چین به ترتیب بیش از ۳۰ و ۴۳ درصد بوده است.
به گزارش فرهنگ نیوز، در ۸ ماهه سال جاری گندم با یک میلیارد و ۲۹۹ میلیون دلار به سهم ارزشی ۳.۷۹ درصد عمدهترین کالای وارد کشور بوده که در مقایسه با مدت مشابه خود از لحاظ ارزش ۶۷.۴۰ درصد رشد داشته است.
برنج نیز دومین محصول وارداتی بوده که یک میلیارد و ۲۸ میلیون دلار برآورد شده و نسبت به مدت مشابه سال قبل منفی ۳۶.۳۱ درصد کاهش نشان میدهد.
سومین قلم عمده وارداتی وسایل نقلیه و موتور پیستونی بوده که ۵۱.۹۶ درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل رشد نشان میدهد و کنجاله سویا و ذرت دامی به ترتیب از لحاظ ارزشی منفی ۱۵.۸۹ و منفی ۴.۷۰ درصد کاهش نشان میدهد....................