نام فیلم :
لیزی بوردِن تبر بدست
ژانر فیلم : جنائی
مدت زمان : 84 دقیقه
سال تولید : 2014
محصول کشور : آمریکا
زبان اصلی : انگلیسی دوبله شده به فارسی
مخاطب : خاص
خلاصه داستان :
براساس داستان واقعی به سال 1892 لیزی بوردن(کریستینا ریچی) به همراه اِما(کلی آ دووال) خواهرش با پدر و نامادریش زندگی می کنند. والدین لیزی او را از رفتن به مهمانی و خوشگذرانی منع می کنند. لیزی با طرح نقشه ای حساب شده آنان را با وارد کردن چندین ضربه تبر به قتل می رساند. تحقیقات گسترده قضایی نمی تواند لیزی را محکوم کند و سرانجام او با شهادت دروغ اِما تبرئه می شود. اِما، لیزی را ترک می کند و اهالی شهر همواره لیزی را مقصر می دانند.
عوامل فیلم :
مترجم : شیده آژیر
مدیر دوبلاژ : چنگیز جلیلوند
صدابردار : محمود اسماعیلی
گویندگان : تورج مهرزادیان , چنگیز جلیلوند , مریم بنائی , نازنین یاری
دوبله شده در : استودیو دوبلاژ قرن 21
باند و میکس : محسن کیوانفر
آنونس : میثم نیکنام
به گزارش لیزنا، «کتابخانهی عجیب» داستان پسر نوجوانی است که در پی کنجکاوی و کشف اینکه سیستم جمعآوری مالیات در زمان امپراتوری عثمانی چگونه بوده، وارد کتابخانهی شهرشان میشود و درگیر ماجراها و اتفاقهای عجیبی میشود.
شیوهی روایت این کتاب، روایت بورخسی است و درعینحال شباهت زیادی با روایت داستانهای «هزار و یک شب» و قصههای شرقی دارد. عناصر شرقی و غربی آمیخته با هم، ضرباهنگ پرشتاب و شاعرانگی خیلی عجیب موراکامی و نوآوری فرمی، از ویژگیهای برجستهی این اثر عنوان شده است.
رجبی، مترجم «کتابخانهی عجیب»، دربارهی ویژگیهای این کتاب و چگونگی ترجمهی آن میگوید: «این کتاب کمتر از سه ماه است که به انگلیسی منتشر شده و من دو ماه پیش نسخهی آن را خواندم و چهارروزه ترجمهاش کردم. با اینکه راوی این کتاب یک پسر نوجوان است، اما مخاطبان کتاب نه نوجوانها هستند، نه بزرگسالها؛ بلکه این کتاب هم مثل «هاکلبری فین» و «تام سایر» تمام گروههای سنی را شامل میشود و هر کسی در هر سنی که باشد از خواندن آن لذت میبرد. البته داستان لایههای پنهانیتر و پیچیدهتری هم دارد که درک آن مختص خوانندگان حرفهییتر است».
او دربارهی ویژگیهای فرم و روایت داستان هم میگوید: «این کتاب نوآوری فرمی بسیار خوبی دارد. نویسنده در این اثر برای روایت، از حروف رنگی، نقاشی و طرح استفاده کرده است. این اولینبار است که نویسندهای چنین فرمی را در اثرش پیاده میکند و رنگپردازی فرم در شکل و پیشبرد روایت و شخصیتپردازی نقش بسیار مهمی دارد؛ به گونهای که ویژگی برخی شخصیتها با رنگ فونت کلمات معرفی میشود».
«کتابخانهی عجیب» از روز یکم بهمنماه، در 99 صفحه و با قیمت 12000 تومان از سوی نشر چشمه به ویترین کتابفروشیها میآید.
۳. توصیف مکان و زمان باید به پیشبرد پیرنگ، شخصیتسازی و القای درونمایه کمک کند، والا زائد خواهد بود. یکی از دامچالههای داستاننویسی، که نویسندگان غالباً در پردازش زمان و مکان گرفتار آن میشوند، اطناب یا زیادهگویی در توصیف این موضوع است که وقایع داستان در کجا و چه زمانی رخ میدهند. به طور معمول (اما البته نه در داستانهایی که نویسنده به دلایل سبکشناختی تعمداً میخواهد زمان و مکان را مبهم نگه دارد)، راوی میبایست اشاراتی به این دو عنصر بکند و (بخصوص اگر داستان به سبک رئالیستی نوشته شده باشد) توصیفی از آنها به دست دهد.
برای مثال، اگر داستان در یک خیابان رخ میدهد، باید بگوییم این خیابان در کدام بخش از جغرافیای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیِ شهر واقع شده است. این کار مستلزم توصیف شکل ظاهری ساختمانهای آن خیابان (خانههای حیاطدارِ دو طبقه در منطقهای سنتی که محل سکونت قشر متوسط است، یا برجهای مسکونیِ مدرن در منطقهای مرفهنشین) و همچنین نوع مغازههای واقع در آن است (بقالیهای کوچک یا مراکز خرید چندطبقه) و لذا میطلبد که راوی جزئیات فراوانی را ذکر کند.
به همین ترتیب، اگر هنگام غروب را برای زمان داستان انتخاب کردهایم، توصیف مشروح فعالیتهایی که به طور معمول در این زمان معیّن رخ میدهند (بازگشت اشخاص به خانه، حرکت کند اتومبیلها در راهبندان ساعات اولیهی شب) ضرورت پیدا میکند. اما این قبیل توصیفها حتماً میبایست واجد جنبهای «کارکردی» (به مفهومی که در بخشهای قبلی توضیح دادیم) باشند. هر گونه توصیف یا شرح که ربطی به سایر عناصر داستان نداشته باشد، مصداق «حشو» یا امر زائد تلقی میشود و باید از داستان حذفشان کرد. برای مثال، قدم زدن آهستهی اشخاص در پیادهرو یا حرکت کند اتومبیلها در خیابان میتواند القاکنندهی جامعهای ملالزده یا وضعیت فرهنگی ایستا باشد، اما اگر درونمایهی داستان این نیست حتماً باید این قبیل توصیفها از مردم و اتومبیلها را از داستان حذف کنیم.
پرسشی که هر داستاننویس صناعتشناس موقع توصیف زمان و مکان وقایع داستان باید در ذهن خودش مطرح کند و پاسخ دهد این است که: «این توصیف چرا ضرورت دارد و بدون آن کدام عنصر دیگرِ داستان تضعیف میشود؟».
پنجشنبه 27 آذر 1393، ساعت 18 الی 20
امسال شب یلدا را سه شب قبل از آن و در دفتر جمعیت جشن گرفتیم. دقایقی به 18 مانده بود که مهمانها آمدند. گپ و گفت، دیدن فیلم «مرغ سحر» و خواندن داستانی از کتاب «عزاداران بیل» دوستان را تا ساعت 18 سرگرم کرد. دقایقی از 18 گذشته بود که «به بهانهی شب یلدا» با صحبتهای رییس شورای مرکزی جمعیت رسمیت پیدا کرد. در این نشست دوستانه، مطلبی راجع به تاریخچه شب یلدا و نحوهی برگزاری این مراسم در شهرهای مختلف خوانده شد که با اظهارنظر دوستان و تعریف خاطرات همراه بود. یکی از مهمانان از قدیمها گفت و داستانی از شب یلدا در روستای مهاباد تعریف کرد. چند داستان کوتاه و جالب نیز مهمانها را به گپ و گفت پیرامون مسایل انسانی و اجتماعی برانگیخت. چند داستان کوتاه از عرفان نظرآهاری خوانده شد و فال حافظ که با شب یلدا عجین شده است.
از مهمانان با لواشک خانگی (طرح خورشید)، میوههای خشک خانگی، نارنگی یافا و چای پذیرایی شد. البته دوستان لطف کرده بودند و هر کدام چیزی آورده بودند: کیک خانگی بسیار خوشمزه، دمنوش به، شیرینی و ....
30 نفر از دوستان و همراهان جمعیت در این برنامه شرکت داشتند. چند کودک شیرین و دوستداشتنی نیز آمده بودند. برای همه آنها آرزوی آیندهای شاد و پر از امنیت داریم.
بازی فکری پایانبخش این ضیافت بود. در حالی که عدهای به گپ و گفتهای دوستانه مشغول بودند، کودکان به همراهی چند تن از بزرگها بازی فکری برج هیجان را تجربه کردند.
حدود ساعت 20 یکی یکی مهمانان دفتر را ترک کردند.
با تعدادی از اعضای فعال جمعیت دست به کار شدیم و دفتر را مثل قبل مرتب کردیم. ساعت از 21 گذشته بود که دفتر جمعیت را با خوشحالی از برگزاری این جشن ترک کردیم.
* * *
«امشب شب یلداست. تو سرمای این شب طولانی به فکر بیخانمانهایی که چشم میزنند تا زودتر صبح بشه هم هستی؟»
و تلاش کردیم تا شب یلدا را با ارسال این پیامک با همه دوستان جمعیت همراه باشیم و این یک ثانیهی اضافه را با فکر کردن به دیگران سپری کنیم.
تا سالی دیگر و یلدایی دیگر
بدرود
نام رمان : زمین و آسمون
نویسنده : yasamin51214 کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۳٫۵ (پی دی اف) – ۰٫۳ (پرنیان) – ۰٫۹ (کتابچه) – ۰٫۳ (ePub) – اندروید ۰٫۸ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
تعداد صفحات : ۳۴۸
خلاصه داستان :
مثل خیلی از رمانا داستان دو تا آدم متفاوته اما تفاوتاشون فرق می کنه . دوتا آدم قصه ی من نه فکرشون مثل همه نه ارزشاشون نه اهدافشون و نه …
آره آدم فقط یه چیز به ذهنش میاد زمین و آسمون …