خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

احمدی نژاد تنهاتر می شود

در برخی مطبوعات و پایگاه های برخی خبرگزاری ها، این روزها، تحلیل هایی دیده می شود حاکی از اینکه بسیاری از اطرافیان احمدی نژاد در حال برائت از وی هستند. 

جای تعجب است چرا برخی از صاحبان قلم! که رسانه ای برای تاختن دارند، از جانب همه مردم قضاوت می کنند. از طرف دیگر این افراد وقاحت را به حدی می رسانند که گمان می کنند الان فلان وزیر سابق در کنار احمدی نژاد نباشد، احمدی نژاد تنها می شود، این یعنی ملت را به هیچ انگاشته اند و افراد عادی جامعه که حتی حاضرند جانشان را به خاطر احمدی نژاد و تفکر او بدهند، در دید این آقایان اصلا پیدا نیستند. این وقاحت ناشی از ارتباط برخی عناصر، با بدخواهان نظام مقدس اسلامی و مردم فهیم ایران است. از طرف دیگر این افراد باید بدانند، هنوز دستگاهی برای سنجش محبت مردم به مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی اختراع نشده است. همه می دانیم این ملت در شرایط خاص به خوبی وظیفه خود را انجام می دهند و همواره خیلی از آقایان به اصطلاح نگران را غافلگیر می کنند. یادمان نرود که این ملت است انتخاب می کند چه کسی باشد چه کسی نباشد. ملت انتخاب کرد میر حسین موسوی و کروبی نباشند و نیست شدند. حتی اگر الان حصر خانگی آنها شکسته شود در میان ملت جایی ندارند. اما یک نکته مهم اینجا به چشم می خورد و اینکه دشمنان ملت، از حضور احمدی نژاد و تفکرات او در صحنه سیاسی کشور بسیار نگران هستند و این نگرانی همانی است که ما باید به آن بیفزائیم، دشمن هرچه دوست دارد از دست ما عصبانی باشد و از این عصبانیت بمیرد. مهم عزت و افتخار ایران اسلامی و مردم ایران است. 

امروز در یکی از خبرگزاری های قارچ گونه حامی فتنه، مطلبی دیدم تحت عین عنوان که دل بریدن از منش و روش احمدی نژاد ادامه دارد. بیچاره خبر ندارد که در برابر هر ریزش، صدها هزار رویش وجود دارد، منتهی چشمان بی خرد فقط ریزش ها را می بینند و رویش ها را نگاه نمی کنند. آنچه به عینه قابل مشاهده است و نمود زیادی در فضای مجازی دارد، اینکه روش و منش انسانی و اسلامی دکتر محمود احمدی نژاد، هر روز بیش از گذشته خودش را نشان می دهد و افراد بیشتری از جوانان و نوجوانان را به سمت خود جذب می کند. عدو شده سبب خیر چون خدا خواسته. این حرف هایی بدخواهان ملت باعث شده که ملت بیش از گذشته به تفکرات احمدی نژاد نزدیک شود ولی یک عده نمی توانند این شرایط و این مسائل را ببینند، لذا به هر ترتیبی می خواهند که شخصیت دکتر را نزد افکار عمومی خدشه دار کنند غافل از اینکه خدا همیشه یاور حقیقت است. دکتر احمدی نژاد نه تنها در قلوب ایرانیان، که در قلوب تمامی آزادی خواهان و مردم رنج کشیده و ظلم دیده جهان قرار دارد. مدتی قبلی مطلبی دیدم در یک سایت شخصی مربوط به یک آمریکایی، که با در صفحه اول سایتش نوشته بود کاش در دنیا چند نفر مثل احمدی نژاد بود آن وقت نه داعش وجود داشت و نه ظلمی.

 

 

سفرنامه فیلپین و برنئو(بخش اول)مقدمات سفر

و اما قبل...

تاریخ سفر: 26 آذر تا 21 دی 92 به مدت 26 روز.(December & January2013)

یه سفر نسبتاً طولانی با تعداد 7 پرواز!!!همین باعث شده که قبل از اینکه بخوام سفرنامه فیلپین رو بنویسم،گیج و منگ باشم و دارم پروازها و تاریخ ها رو نگاه می کنم ببینم چی به چی بوده.اصلاً موندم من کی این همه هواپیما عوض و بدل کردم.البته این پست رو بنویسم می افتم رو غلطک نوشتن ولی اولش یه کم سخته.

بهتره از فکر رفتن به این سفر شروع کنم،دوستی دارم که مدتی در فیلپین زندگی می کرد و همیشه از اونجا تعریف های زیادی داشت.منم که همیشه عاشق جاهای دور و کمتر رفته شده هستم.یه چند باری با همون دوست قرار به رفتن شد که بعدها فهمیدم اصلاً همسفر خوبی نیست.(قول و قرارهاش به درد عمه مبارکش می خورد).بالاخره خبر اومد که یکی دیگر از دوستان می خواد یه سفره سه ماه به جنوب شرق آسیا رو شروع کنه و اولش قصد فیلیپین رو نداشت.از اونجایی که من استاد کَک انداختن تو جون آدم ها در مورد سفر هستم،پیشنهاد فیلپین رو دادم و گرفت.گفتم حیفه این همه داری تا اونجا می ری فیپلین رو هم برو ببین.

تا اینجا قضیه به خوبی پیش رفت و تصمیم به فیلپین رفتن گرفته شد،بعد که کارها درست شد گفتم منم می آم.حالا قدم اول گرفتن ویزا بود و درست همون موقع سونامی تو فیپلین رخ داد و راستش رو بخواهید من دو دل شدم.همسفر گفت من کار به این کارها ندارم،من می خوام فیلپین رو برم.ما هم کم نیاوردیم و همراهش رفتیم سفارت ولی راستش رو بخواهید قصد رفتن نداشتم.همسفر هم گفت حواست باشه اسم سونامی رو بیاری که یارو یهو از ویزا دادن پشیمون بشه خودت می دونیمنم گفتم:وااااا،من چی کار دارم به این چیزاااا.

خلاصه که رفتیم سفارت و یه خانمه نسبتاً اخمو و بداخلاق پشت دَخل ویزا نشسته بود و یه فرم بهمون داد و رفیق ما همه مدارکش رو آورده بود.یکی از فرم های رزرو هتل آرم بوکینگش خوب چاپ نشده بود و خانمه به این گیر داد.گفت برید سریع درست کنید و بیاید.(هیچ اسمی هم از سونامی نیاورد،نه خانی اومده نه خانی رفته! تنها چیزی که گفت این بود که همه اول ژانویه می خوان اونجا باشن شما برعکس اون روز از اونجا خارج می شید،همسفر گفت:ما که مثل بقیه نیستیم).همین درست کردن همانو و شک من به یقین تبدیل شدن همان.گفتم هرچه بادا باد منم می آم و در همین حین منم مدارکم که ناقص همراهم بود تکمیل کردم و سریع برگشتیم سفارت و خانمه گفت یه هفته دیگه بیاید.به همین راحتی.(راستی مدارک و جزییات ویزا فیلیپین رو تو قسمت پیوندها و لینک سفرهای بالقوه نوشتم).

البته ویزا 5 روز آماده میشه ولی چون برای ما یه تعطیلی بین اش بود گفت یه هفته دیگه بیاید.منم یه هفته دیگه رفتم و حالا یه آقائه اونجا بود و اسمم رو که گفتم،پاسپورت رو گرفتم.ویزا فیلپین یکی از راحتترین ویزاهایی بود که تا حالا گرفته بودم.حالا دیگه ما آماده رفتن بودیم و راستش رو بخواید همه زحمت ها و گرفتن بلیت ها با همسفر بود.منم فقط یه سری سفرنامه خوندم.

دیگر اینکه دوست ما،همراه خونوادش سفر سه ماهش رو شروع کرده بود و سنگاپور و مالزی رو سیاحت کرده بودن و قرار بود  زمانی که وارد فیپلین میشه بهش ملحق بشم و قبلش یه چند تا شهر تو فیلپین رو دیده بود و وعده ما تو مانیلا،پایتخت فیلپین بود.

روز موعود برای من فرا رسید و تک و تنها واسه خودم رفتم فرودگاه.پروازم با ایران ایر و ساعت 22:20 بود(به انضمام تاخیرهای همیشگی هواپیماهای داخلی) و این اولین تجربه من با ایران ایر بود.اول باید می رفتم مالزی و از اونجا به مانیلا.اینجوری قیمت بلیت ارزونتر بود تا اینکه بخوام مستقیم با پرواز امارات یا قطر برم مانیلا.بلیتم شد 1356100.(رفت و برگشت تهران به مالزی).

به محض وارد شدن به هواپیما با خیل عظیم هموطنان گرامی مواجه شدم که درحال چپاندن چمدون های بزرگشون تو باکس های مربوطه بودن.وقتی رسیدم به صندلی ام هیچ جایی برای کوله من نبود و مجبور شدم اونو پایین پام بزارم.اصلاً حوصله جر و بحث و گرفتن حق و حقوق رو نداشتم.کنار دو تا خانم نشستم.یکی دانشجوی دکترا تو مالزی بود و دیگری مادری که به دیدن دختر دانشجوش تو مالزی می رفت.خانم دکتر قرار شد به من کمک کنه و گفت بهت می گم کجا باید سوار اتوبوس بشی.راستش رو بخواید یه کم دلشوره داشتم بابت این تنها بودن.

10:40 رسیدیم به مالزی و فرودگاه بزرگ مالزی که اولین بار می دیدمش،اینقدر طبقه داشت و آسانسور و پله.تو نگاه اول یه کم گیج بودم.پرواز بعدی من از یک فرودگاه دیگه انجام می شد که باید سوار اتوبوس می شدم و یه نیم ساعتی طول کشید.خانم دکتر محل خرید بلیت رو بهم نشون داد و یه کم پول مالزی بهم داد و در عوض پول ایرانی بهش دادم و دیگه نیازی به چنج تو فرودگاه نداشتم.اتوبوس هم یه ربع بعدش راه افتاد.فرودگاه بعدی یه فرودگاه داخلی و محلی مالزی ها بود.پرواز بعدی من 8:30 شب بود.وقت زیادی داشتم و اونجاها واسه خودم کلی چرخیدم و از وای فای رایگان فرودگاه هم بهره مند شدم.

خیلی خسته بودم و بدجوری خوابم می اومد و نمی دونستم چیکار کنم.کوله ام رو زیر سرگذاشتم و عین بچه مظلوم ها کِز کردم و خوابیدم ولی از هول اینکه نکنه جا بمونم خیلی نتونستم بخوابم.کم کم به زمان چِک این نزدیک می شدیم و من با یه کوله خیلی کوچیک راحت و سبک رفتم جلو و سریع کارت پروازم رو گرفتم و البته یه کارت 10 رینگتی مک دونالد هم بهمون دادن.(باقی پروازهای من از ایراشیا بود و بدون بار به خاطر ارزون بودنش ،بنابراین مجبور بودم که کوله خیلی کوچیکی همراهم باشه)

سرخوش واسه خودم رفتم تو سالن انتظار که دیدم هِی همه می رن و از پرواز مانیلا خبری نمیشه و ساعت هم از 8:30 گذشته و همش نگران بودم نکنه من جا موندم.بعداً متوجه شدم که بلهههه یه تاخیر تپل شامل حال ما شده و دیگه از خستگی نمی دونستم چه بکنم.تنها بودن سوای همه حسن هایی که داره یه بدی هم داره.اینکه هر وقت گلاب به روتون بخوای بری دستشویی باید با کوله و بند و بساط بری و نمی تونی یه دل سیر چرت بزنی و کلاً خانه به دوشی و کسی نیست وسایلت رو بهش بسپری.فکر کنم یه دوساعتی پرواز تاخیر داشت.بعدم گفتم نکنه اون کارت تخفیف مک دونالد رو به عنوان باج سبیل به ما داده باشن و عذرخواهی بابت تاخیر ولی اصلاً حرف های خانمه رو موقع دادن کارت متوجه نشدم!

دل نوشت:

باید بمیری آقای وزیر...
تمام جاده هارا هم که صاف کنی
او دیگر باز نمی گردد...



تاتااستیل ۲۰۱۵: گزارش ناتمام دور سوم و تسویه حساب با دوستان و دشمنان


دور سوم مسابقه تاتااستیل ۲۰۱۵ در حال انجام است و آنچه تاکنون به دستم رسیده، نشان از آن دارد که فقط نتیجه بازی دینگ با جوباوا مشخص گردیده که دینگ پس از حرکت ۲۲ حرکت به پیروزی دست یافته است؛ قدری عجیب است که در مسابقه مهمی چون تاتااستیل، بازیکنان پس از ۲۲ حرکت برنده یا بازنده شوند‌ و آدم را به یاد بازیهای فوق مهم الشن و احسان می‌اندازند. کاملا هویداست که انفاس قدسی گرز مرشد زورخونه هویجوری در حال گسترش است، همانند گسترش موج دلپذیر خشونت داعش در سراسر جهان!
با اطمینان می‌توانم بگویم که جوباوا یک گشایش ابلهانه را انتخاب نمود و تقریبا پس از حرکت چهاردهم، بازی را باخت؛ همیشه یادتان به لزوم یک نخود عقل باشد ای داعشی‌های مقیم تاتااستیل

ایوانچوک کبیر و خستگی‌ناپذیر و نازنازقندی، به سادگی و پس از ۱۸ حرکت به یک برتری چیدمان مقابل وان‌ولی رسیده است و توانسته این برتری را اشاعه دهد و اینک که در حرکت ۲۵ هستند؛ ابر و ماه و خورشید و فلک و داعش گواه بر آن دارند که ایوانچوک برنده قاطع این بازی‌ست اما خب لابد برای آنکه سهام وبلاگ من در بورس لندن پایین بیاید و بجای آن رتبه سایت درپیتی آچمز در مسابقه تعیین برترین سایت وزین و تخصصی و گرامی و مودب و خبرستیز و نادرست‌نویس ایران انقلابی و اسلامی و هسته‌ای، به پیروزی رسد، فردا صبح متوجه می‌شویم که وان‌ولی پیروز گشته است!
رضا همش می‌نویسد که منتظر یاری سبزتان هستیم، فکر کنم رای دادن به سایت درپیتی آچمز را با اهدای خون اشتباه گرفته است، تقصیر هم ندارد زیرا ذهنش درگیر برگزاری مراسم تفویض تاج قهرمانی شطرنج جهان در سال ۲۰۱۵ به فابی مافیایی‌ست. خیرنبینی بلومبرگ که بچه‌مون رو از راه به در بردی!

آنیش‌گیری با مهره سفید توانسته بخوبی بازی را برابر فابیوکاروآنا تا حرکت ۲۷ اداره کند و نبض بازی را به دست گیرد اما هنوز شب دراز است و مطمئن هستم که نتیجه بازی یا با برد گیری یا تساوی یا برد کاروآنا ختم بخیر می‌شود! (آقا از بس انفاس گرز زورخونه، داعشی می‌باشد بنابراین مصلحت وقت در آن می‌بینم که به صورت فوق پیش‌بینی کنم تا رضا مجبور نشود که باز هم برایم از ابیات نغز مادر گرامی‌اش بنویسد! موید باشید!)

امااااااااااااااا یک چیز عجیب و غریب دارد رخ می‌دهد، آنجا که Wojtaszek با مهره سفید توانسته یک کبریت‌بی‌خطر به نام اژدهای ملوس و قهرمان جهان و صاحب شونصدتا حدنصاب تاریخ مدون شطرنج را تا حرکت ۲۴ به عقب براند و اکنون مگنوس به دلیل اشتباه کمی‌تاقسمتی محرز در حرکت ۲۳ به دردسر افتاده گرچه هنوز هم امید بازگشت مگی به بازی هست و شاید در آخر کار یکی از نتایج برد Wojtaszek یا برد مگنوس یا تساوی آنها را شاهد باشیم!

واچر برابر رجب‌اف به برتری دست یافته و این مهم از حرکت ۲۸ اشتباه رجب‌اف (سیاه) شروع شد و هویجوری بسط یافت و اینک در حرکت ۳۰ همه چیز نشان از برتری واچر دارد

حضرت سو دست به کار بزرگی زده و توانسته به خوبی از اشتباه مرگبار حضرت آرونیان (با مهره سیاه) در حرکت 20...Ng8 نهایت استفاده را ببرد و اینک که آنها به حرکت ۲۸ رسیده‌اند، من نمی‌دانم چرا هنوز آرونیان پشت میز نشسته و برگه تسلیم را امضا ننموده است؟ لابد اینها هم می‌خواهند پس از انتشار تفسیر ملکوتی من، مافیابازی و خنگولی را درهم بیامیزند و فردا صبح مشخص گردد که آرونیان برنده گردیده و همه تحلیل‌های من اشتباه است تا رضا در سایت وزین و تخصصی آچمز به مقام برترین نویسنده شطرنج ایران نایل آید و تاج قهرمانی شطرنج جهان را تا پایان سال ۲۰۱۵ بر سر فابیو کاروآنا بگذارد. خیرنبینی بلومبرگ که بچه‌مون رو از راه به در بردی!

شازده‌خانم هو نیز با مهره سیاه و پس از ۲۴ حرکت، توانسته چیدمانی متعادل را مقابل ساریک رقم زند و این را به یاد داشته باشید که درجه بانو هو ۲۶۷۳ است و ساریک بدبخت فقط صاحب درجه ۲۶۶۶ می‌باشد و اگر شازده‌خانم نتواند این بازی را و این حریف را ببرد آنگاه بهتر است به بالای مرتفع‌ترین ساختمان شهر ویک‌آن‌زی رود و خودش را همچین ملس پرت کند پایین! آمیزباقرقالیباف نیز می‌تواند برای جلب گردشگر، همین الان دست به کار شود و از بانو هو بخواهد که خودش را ازبالای برج میلاد به پایین پرت کند. راستی یادتان باشد که این آمیزباقرقالیباف در زمان حمله به کوی دانشگاه و کشتن و زخمی‌کردن دانشجویان، فرمانده نیروی انتظامی بود و باید یواش یواش خودش را برای نشستن در دادگاه جنایتکاران لاهه و در کنار آمیزاحمدی‌مقدم آماده کند. بنده‌خدا آمیزاحمدی‌مقدم جرم سنگینی ندارد و یحتمل فقط اعدام می‌شود و کار دیگری با او نمی‌کنند زیرا کشتن ندا و سهراب و بروبچ کهریزک و زیرگرفتن و قتل مردم با ماشین پلیس که چیز مهمی نیست و از سربریدن با چاقو توسط داعش، ملس‌تر است و نایس می‌باشد!

استاد بزرگ و فوق‌بشری شطرنج جهان، چجور ممکنه شوما ایشان را نشناسید؟ ای بابا یعنی حتی یه بار هم تسمه‌کولر شوما خراب نشده و از فروشگاه ایشان یک تسمه‌کولرانگلیسی منقش به چهره ملکوتی ملکه و با آرم بی‌بی‌سی، نخریده‌اید؟ شوما دیگه چقدر عقب‌مونده هستید باباجون
چی می‌گفتم؟ آها یادم اومد
امیرخان و امیرجان برای نوآوریهای بازیهای امروز چنین فرموده‌اند:
دوشنبه 22 دی1393 ساعت: 17:48
توسط: امیرخان و امیرجان
با سلام خدمت ایرج جان عزیز و با آرزوی سلامتی
نو آوریهای دور سوم تاتا استیل 2015
حرکت 23 واشیه لاگراو
حرکت 9 دینگ
حرکت 14 یفان هو
حرکت 9 وان ولی
حرکت 10 گیری
حرکت 9 آرونیان
در مورد بازی وژاچک با کارلسن عرض کنم اگر از بازیهای آماتوری صرفنظر کنیم حرکت 6 کارلسن نوآوریست در غیر اینصورت حرکت 7 وژاچک نوآوری محسوب میگردد.(حرکت 6 کارلسن سال 2001 در مسابقه ای در برزیل یکبار انجام شده)

چاکر استاد امیرخان و برای اینکه پوریا هم دلش نسوزد، یک تشکر هم از ایشان می‌کنم
دو چیز را برای امیر و پوریا بگویم شاید به درد آخرت شوما بخورد زیرا مطمئنا برای دنیای شوما فایده‌ای در بر ندارد
آقایی که شوما باشید، جناب پوریا محبت فرمودند و یک پیام عسلی برایم نوشتند و سپس پیشنهاد دادند که چون ایشان اینترنت‌پرسرعت دارد (یعنی رای ما را دزدیده داره باهاش پز میده) بله خلاصه اینکه بنده به ایشان، فایلهایی که با اینترنت دایال‌آپی خودم نمی‌توانم دانلود کنم به ایشان بگویم و ایشان دانلود کند
تا اینجا همه غضنفران کبیر دنیا از قلب رئوف آقا پوریا کمال تشکرانگیزناک را دارند اما بنده از ایشان پرسیدم که ببم‌جان خب بفرما که پس از آنکه شوما شونصد گیگ فایل شکیرا را برایم دانلود کردی بعدش بنده چجوری آن واکا‌واکای ملعون را با اینترنت دایال‌آپی خودم دریافت کنم؟ آقا من نمی‌دانم با وجود این همه نوابغ داعشی که در مملکت خودمون داریم چرا یه مشت آدم چیپ مثل ابوبکرجون، اسمشان در بی‌بی‌سی تبلیغ می‌گردد؟
جناب امیرخان نیز برایم چنین نوشتند:
یکشنبه 21 دی1393 ساعت: 21:47
توسط:امیرخان
سلام ایرج جان. ساعت خواب
امشب ساعت 23:30 بیدار بودی فوتبال بارسلونا و آتلتیکو مادرید رو ببین
بالاخره نفهمیدم انگلیسی هستم؛ دموکرات آمریکایی ام؛ اینتل برباد بده هستم؛ داعشی‌ام؟
خلاصه یه روز وبلاگت رو میگم ابوبکر جون پنچر کنه
قربانت ایرج جان
ضمن تشکر از استاد امیرخان باید عرض کنم که از داستان بارسلونا و اتلتیکو باخبر بودم، یعنی بین دو نیمه بازی ایران و بحرین که خبر ورزشی پخش شد، دیدم که اون یارو گفت ساعت یازده‌ونیم شب بازی آنها برگزار می‌شود و من هم فوری این نکته را روی یک تکه کاغذ نوشتم و روی کیبوردم گذاشتم که یادم نرود؛ زیرا خودت می‌دانی که دانشمند برجسته‌ای مانند بنده، مغزش کاملا هنگ شده است و تقریبا هیچی یادم نمیمونه و حتی وقتی یه شلغم می‌ذارم که بپزه بعدش فوری می‌آیم روی یک تکه کاغذ می‌نویسم تا یادم بماند و آقا شلغمه نسوزه! تاکنون شونصد بار دیگ‌ومیگ و غذاهایم سوخته و خلاصه اینکه دیشب بازی بارسا را تا گل نیمار و تا اونجایی که جوراب نیمار خونین شد و به بیرون رفت دیدم اما حوصله‌ام از بازی چیپ آنها سررفت و تلویزیون را خاموش کردم و هنوز هم نمیدونم که نتیجه آن بازی چی شد
درخصوص اینکه خودتان نمی‌دانید چی هستید، باید عرض کنم که عزیزجان چقدر شوما با فیزیک نسبیت و کوانتوم و نیز فلسفه ذن، بیگانه هستی باباجون (این فیزیک و ذن را خودم یک روز که در زمان دایناسورها با جنتی رفته بودیم سیزده‌بدر، ابداع نمودم. ببینم مشکلی داری با این حرفم؟ الان دارم چاقوی شش دنده‌ای که داش سینا از آب‌منگل هدیه فرستاده را تست می‌کنم؛ بنابراین حواست باشد)
ببین داش امیرخان، همه جهان، همه کائنات، در یک هارمونی به هم پیوسته به سر می‌برند و بنابراین اصولا تفاوت معناداری بین انگلیس و آمریکا و آخوندها و داعش و القاعده و طالبان و قاضی‌مرتضوی و اینتل و سامسونگ و پدیده شاندیز وجود ندارد و شوما خودت رو خسته نکن باباجون
آها درضمن خیلی خوب شد که ماهیت خودت رو هویدا کردی و الان من اسمت رو میدم به رییس پلیس پاریس تا به جرم همکاری با ابوبکر در پنچرکردن وبلاگ من دستگیر گردی و برای یک سفر سیاحتی‌زیارتی به بالای برج ایفل فرستادیده گردی
درضمن حسووووووود چرا به خواب من حسودی می‌کنی؟ بابا والله بالله من بدبخت با این همه دارو، در شبانه‌روز حدود چهار ساعت می‌خوابم که این چهار ساعت نیز پیوسته نیست و هر یک ساعت به یک ساعت بیدار می‌شوم و گلاب به رویتان می‌کنم که به دلیل بالا رفتن قندم است، یعنی خودت میدونی که خیلی آدم شیرینی هستم و به همین دلیل داش رضا اینقدر از من خوشش می‌آید
اون پیرمرد خسیس اصفهانی که این روزها با دوست بلغاری‌اش ایوانف رفته شمال و با اون سارق ماهی دودی و دوستش چخوف، پشت سر من صفحه گذاشته‌اند و سپس اون "من تی قربان" یک مشت صفت "ترین" برایم به کار برده و فرموده که ایرج درپیتی جزو نسل سوخته است و حقش بود که الان دبیرکل سازمان ملل باشد و سپس فرموده که چون "رسم بدعهدی ایام" همچین تالاپی توی سرم خرده، بنابراین ابربهاری‌ام بر ریاحین ماهی دودی ایشان باریده است و غیره و غیره و غیره
اگر شوماها متوجه نشدید که دارم چی میگم، مهم نیست و اون پیرمردخسیس‌اصفهانی و اون سارق ماهی دودی خودشان متوجه می‌شوند که داستان از چه قرار است
آخیش دلم راحت شد که امشب با همه دوستان و دشمنانم، یک تسویه حساب اساسی کردم!

زندگی: روش‌هایی سالم برای گذر از یک شکست عاطفی

 

روش‌هایی سالم برای گذر از یک شکست عاطفی

اگه تازگی ها توی رابطه عاطفی تون شکست خوردین و افسرده و ناراحت شدین بهتره بدونین که تنها نیستین؛ مطالعه ای که اخیرا در انگلستان انجام شده نشون میده که ۷۶ درصد مردم باور دارن که شکست عاطفی میتونه به مشکلات عمده جسمی و روحی منجر بشه. قبل از اینکه توی عادات بد (مثل خوردن غذای بد و مضر) غرق بشین، این مطلب رو تا آخر بخونین تا با بعضی روش های سالم گذر از شکست عاطفی آشنا بشین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


ارتباط رو قطع کنین: مطالعات زیادی نشون دادن که وقتی با کسی که دوسش داشتین صحبت میکنین یا اون رو میبینین، بدن بهش واکنش نشون میده و در نتیجه شما باز هم دوست دارین باهاش رابطه برقرار کنین. پس بعد از یه شکست عاطفی، بهترین روش برای عبور ازش اینه که از هرگونه تماس برای چند ماه دوری کنین.

نذارین ناراحتی و اضطراب شما رو از پا دربیاره: بعد از یه شکست عاطفی، ممکنه مجبور شین با حقایق خاصی درباره رابطه تون، برنامه ریزی دوباره برای آینده و اینکه قدم بعدیتون چیه، روبرو بشین. این مسائل میتونن شما رو از پا دربیارن و به استرس و ناراحتی (که هر دوی اینها مضر هستن) منجر بشن. در این مورد روی حمایت دوستان و خانواده تون تکیه کنین.

عادات زمان مجردی رو دوباره احیا کنین: حالا که مجرد هستین، زمان اینه که برخی فعالیت هایی که در زمان رابطه ازشون چشم پوشی کردین رو دوباره انجام بدین (عادات خوب رو در ذهن داشته باشین نه بد). مثلا اگه صبح ها میدویدید اما در طول رابطه رهاش کرده بودین، دوباره شروع کنین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


از احساسات منفی به عنوان سوخت ورزش استفاده کنین! : یه شکست عاطفی میتونه شما رو پر از احساسات منفی مثل خشم، آزردگی، سردرگمی و ناامیدی کنه. به جای اینکه در این احساسات غرق بشین، ازشون استفاده کنین تا سوخت مورد نیاز ورزشتون فراهم بشه، ورزش اندورفین آزاد میکنه و باعث میشه احساس شادی کنین. مطمئن باشین از اینکه خشم چقدر میتونه بهتون انرژی بده غافلگیر میشین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


از خودتون مراقبت کنین: به جای اینکه خودتون رو با خوردن غذاهای بد مثل بستنی و چیبس و … عذاب بدین، مراقبت از خودتون رو شروع کنین. بالا رفتن وزن بدنتون فقط باعث میشه احساستون بدتر بشه، پس غذاهای سالم بخورین و عادات سالم دیگه ای پیدا کنین. با مراقبت از خودتون جدای از اینکه احساس بهتری پیدا میکنین، وقتی ظاهر خوبی داشته باشین و خوب به نظر بیاین، اعتماد به نفس (که خیلی بهش نیاز دارین) پیدا میکنین.

بیرون برین: شاید ترجیح بدین درون یه اتاق تاریک بشینین و برنامه های تلویزیونی نگاه کنین، اما باید حداقل یکبار در طول روز بیرون برین تا هوای تازه و نور خورشید بهتون بخوره. تحقیقات نشون میدن بیرون رفتن میتونه احساستون رو بهتر کنه و شما رو توی حال و هوای مثبتی قرار بده.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

از گریه کردن نترسین: اگه ناراحتین و دلتون میخواد گریه کنین، پس نترسین و خودتون رو نگه ندارین. گریه کردن احساسات رو آزاد کرده و باعث میشه بهتر بشین. در حالی که احساسات منفی رو از مغزتون بیرون میریزین، توانایی های شناختی تون هم بهبود پیدا میکنه.
بودن با دوستانتون رو جایگزین فیس بوک کنین: شاید دوست داشته باشین که صفحه شخصی شبکه های اجتماعی نامزد یا همسر سابقتون رو چک کنین، اما اینکار باعث میشه تا بیشتر بهش فکر کنین و دلتون بخواد بازم پیشش برگردین، و در نهایت احساستون بدتر بشه. به جای اینکار از شبکه های اجتماعی دوری کنین و وقت بیشتری رو با دوستانتون بگذرونین. ممکنه اول دلتون نخواد و ترجیح بدین تنها باشین، اما به تلاشتون ادامه بدین و ببینین که چطوری بالاخره احساس بهتری پیدا میکنین.

دوستان

به خودتون برسین: به جای اینکه فکر کنین چطور اون شخص رو برگردونین، شروع کنین به فکر کردن درباره اینکه چطوری میتونین بهتر بشین. کارهایی انجام بدین که خوشحالتون میکنه، مثل خوابیدن توی وان، گوش دادن به موزیک، خرید کردن و …

دخانیات رو فراموش کنین: سیگار یا قلیان شاید بهترین روش برای فراموش کردن نگرانی ها برای یه مدت کوتاه به نظر بیان، اما در واقع شما رو بیشتر افسرده میکنن. علاوه بر اون از نظر جسمی هم براتون مضر هستن که مطمئنا ازشون اطلاع دارین.

مراقب باشین دوباره به جای اول برنگردین: بیشتر افراد امید دارن بعد از یه شکست عاطفی، حتی وقتی که یه رابطه جدید رو شروع کردن باز هم پیش نامزد سابقشون برگردن. در حالی که بازگشت دوباره ممکنه در کوتاه مدت احساستون رو بهتر کنه، اما زیاد دوام نمیاره، چون شما هنوز در مرحله ترمیم احساساتتون هستین، ضمن اینکه نامزد سابقتون شاید از آخرین باری که دیدین خیلی فرق کرده باشه و کاملا با اون شخصی که میشناختین مطابقت نداشته باشه.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

 

برگرفته از: ایران سان

هنوز بجای اصلاح می‌گویند «اعدام باید گردد»!

امیرکبیر از نخستین اصلاح‌طلبان ایران بود.

عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه با بیان اینکه باید از تاریخ درس عبرت گرفت، گفت: در تاریخ کشور ما همواره این گونه بوده که اگر کسی می‌خواست در زمان خود تغییری ایجاد کند، عده‌ای به دلیل منفعت شخصی جلوی او را می گرفتند؛ به همین دلیل نخبه کشی صورت می گرفته است.

هنوز بجای اصلاح می‌گویند «اعدام باید گردد»!
حجت‌الاسلام محمد تقی فاضل میبدی با اشاره به اینکه باید کاری کنیم که تاریخ درست عبرتی برای امروز باشد، گفت: حضرت علی(ع) به پسرش امام حسن(ع) گفت پسرم تاریخ را درست بخوان و از تاریخ برای امروزت درس عبرت بگیر. آدم داستان زندگی میزرا تقی فراهانی یا همان امیر کبیر را که می خواند، عبرت می‌گیرد و این نکته را متوجه می‌شود که در طول تاریخ کشور ما هر کس خواسته تغییری ایجاد کند، یک عده ای جلوش را گرفتند. وی افزود: به همین دلیل است که در تاریخ کشورمان همیشه نخبه کشی صورت می‌گرفت. متاسفانه امروز یک عده‌ای هستند که می‌خواهند همان مسیر را دنبال کنند که به جای شعار «اصلاح باید گردد» می گویند «اعدام باید گردد».