روشهایی سالم برای گذر از یک شکست عاطفی
اگه تازگی ها توی رابطه عاطفی تون شکست خوردین و افسرده و ناراحت شدین بهتره بدونین که تنها نیستین؛ مطالعه ای که اخیرا در انگلستان انجام شده نشون میده که ۷۶ درصد مردم باور دارن که شکست عاطفی میتونه به مشکلات عمده جسمی و روحی منجر بشه. قبل از اینکه توی عادات بد (مثل خوردن غذای بد و مضر) غرق بشین، این مطلب رو تا آخر بخونین تا با بعضی روش های سالم گذر از شکست عاطفی آشنا بشین.
ارتباط رو قطع کنین: مطالعات زیادی نشون دادن که وقتی با کسی که دوسش داشتین صحبت میکنین یا اون رو میبینین، بدن بهش واکنش نشون میده و در نتیجه شما باز هم دوست دارین باهاش رابطه برقرار کنین. پس بعد از یه شکست عاطفی، بهترین روش برای عبور ازش اینه که از هرگونه تماس برای چند ماه دوری کنین.
نذارین ناراحتی و اضطراب شما رو از پا دربیاره: بعد از یه شکست عاطفی، ممکنه مجبور شین با حقایق خاصی درباره رابطه تون، برنامه ریزی دوباره برای آینده و اینکه قدم بعدیتون چیه، روبرو بشین. این مسائل میتونن شما رو از پا دربیارن و به استرس و ناراحتی (که هر دوی اینها مضر هستن) منجر بشن. در این مورد روی حمایت دوستان و خانواده تون تکیه کنین.
عادات زمان مجردی رو دوباره احیا کنین: حالا که مجرد هستین، زمان اینه که برخی فعالیت هایی که در زمان رابطه ازشون چشم پوشی کردین رو دوباره انجام بدین (عادات خوب رو در ذهن داشته باشین نه بد). مثلا اگه صبح ها میدویدید اما در طول رابطه رهاش کرده بودین، دوباره شروع کنین.
از احساسات منفی به عنوان سوخت ورزش استفاده کنین! : یه شکست عاطفی میتونه شما رو پر از احساسات منفی مثل خشم، آزردگی، سردرگمی و ناامیدی کنه. به جای اینکه در این احساسات غرق بشین، ازشون استفاده کنین تا سوخت مورد نیاز ورزشتون فراهم بشه، ورزش اندورفین آزاد میکنه و باعث میشه احساس شادی کنین. مطمئن باشین از اینکه خشم چقدر میتونه بهتون انرژی بده غافلگیر میشین.
از خودتون مراقبت کنین: به جای اینکه خودتون رو با خوردن غذاهای بد مثل بستنی و چیبس و … عذاب بدین، مراقبت از خودتون رو شروع کنین. بالا رفتن وزن بدنتون فقط باعث میشه احساستون بدتر بشه، پس غذاهای سالم بخورین و عادات سالم دیگه ای پیدا کنین. با مراقبت از خودتون جدای از اینکه احساس بهتری پیدا میکنین، وقتی ظاهر خوبی داشته باشین و خوب به نظر بیاین، اعتماد به نفس (که خیلی بهش نیاز دارین) پیدا میکنین.
بیرون برین: شاید ترجیح بدین درون یه اتاق تاریک بشینین و برنامه های تلویزیونی نگاه کنین، اما باید حداقل یکبار در طول روز بیرون برین تا هوای تازه و نور خورشید بهتون بخوره. تحقیقات نشون میدن بیرون رفتن میتونه احساستون رو بهتر کنه و شما رو توی حال و هوای مثبتی قرار بده.
از گریه کردن نترسین: اگه ناراحتین و دلتون میخواد گریه کنین، پس نترسین و خودتون رو نگه ندارین. گریه کردن احساسات رو آزاد کرده و باعث میشه بهتر بشین. در حالی که احساسات منفی رو از مغزتون بیرون میریزین، توانایی های شناختی تون هم بهبود پیدا میکنه.
بودن با دوستانتون رو جایگزین فیس بوک کنین: شاید دوست داشته باشین که صفحه شخصی شبکه های اجتماعی نامزد یا همسر سابقتون رو چک کنین، اما اینکار باعث میشه تا بیشتر بهش فکر کنین و دلتون بخواد بازم پیشش برگردین، و در نهایت احساستون بدتر بشه. به جای اینکار از شبکه های اجتماعی دوری کنین و وقت بیشتری رو با دوستانتون بگذرونین. ممکنه اول دلتون نخواد و ترجیح بدین تنها باشین، اما به تلاشتون ادامه بدین و ببینین که چطوری بالاخره احساس بهتری پیدا میکنین.
دوستان
به خودتون برسین: به جای اینکه فکر کنین چطور اون شخص رو برگردونین، شروع کنین به فکر کردن درباره اینکه چطوری میتونین بهتر بشین. کارهایی انجام بدین که خوشحالتون میکنه، مثل خوابیدن توی وان، گوش دادن به موزیک، خرید کردن و …
دخانیات رو فراموش کنین: سیگار یا قلیان شاید بهترین روش برای فراموش کردن نگرانی ها برای یه مدت کوتاه به نظر بیان، اما در واقع شما رو بیشتر افسرده میکنن. علاوه بر اون از نظر جسمی هم براتون مضر هستن که مطمئنا ازشون اطلاع دارین.
مراقب باشین دوباره به جای اول برنگردین: بیشتر افراد امید دارن بعد از یه شکست عاطفی، حتی وقتی که یه رابطه جدید رو شروع کردن باز هم پیش نامزد سابقشون برگردن. در حالی که بازگشت دوباره ممکنه در کوتاه مدت احساستون رو بهتر کنه، اما زیاد دوام نمیاره، چون شما هنوز در مرحله ترمیم احساساتتون هستین، ضمن اینکه نامزد سابقتون شاید از آخرین باری که دیدین خیلی فرق کرده باشه و کاملا با اون شخصی که میشناختین مطابقت نداشته باشه.
برگرفته از: ایران سان
بر اساس تحقیقات جدید دانشمندان دانشگاه میشیگان، خشونت علیه زنان باردار میتواند اثرات منفی ماندگاری بر روی نوزادان متولدنشده آنها داشته باشد. این نخستین بررسی است که خشونت علیه زنان باردار را با علائم ترومای رفتاری و عاطفی نوزادان در نخستین سال زندگیشان مرتبط میکند. علائمی که این نوزادان تجربه میکنند، شامل کابوسدیدن، اذیتشدن توسط صداهای بلند و نور شفاف، اجتناب از تماس فیزیکی و لذتنبردن از تجارب لذتبخش است. به گفته دانشمندان این بررسی برای پزشکان و مادران، آگاهی از خشونت خانگی در دوران بارداری و تاثیر مستقیم آن بر نوزادان میتواند انگیزهای قوی برای کمک به این مادران جهت خروج زودهنگام از وضعیت خشونتبار باشد.
پژوهش انجامشده بر روی 182 مادر بین 18 و 34 ساله، رابطه بسیار قوی بین خشونت مردان علیه مادران باردار و بروز علائم ترومای پس از تولد در نوزادان را نشان داد. دانشمندان دریافتند خشونت علیه مادران باردار میتواند موجب بروز تغییراتی در سیستم واکنش به استرس این مادران شود و سطوح هورمون کورتیزول آنها را افزایش دهد. این امر به نوبه خود سطوح کورتیزول جنین را بالا میبرد. کورتیزول، هورمونی عصبی است که افزایش بیش از حد آن میتواند اثراتی مضر بر روی مغز زنان داشته باشد و چنین موضوعی مشکلات عاطفی نوزادان را پس از تولد توضیح میدهد.
* ظالمانهترین ظلم، غصب امتیاز مظلومیت است.
* حافظ میگوید: «اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود/ در مکتب غم تو چنین نکتهدان شدم.» یعنی من نخست در بیخبری محض بودم؛ اما آنچه چشم مرا و پس از آن زبان مرا به نکتهگویی باز کرد، ورودم به مکتب عشق بود. پیشتر جهان با من سخن نمیگفت و من نیز حرفی برای او نداشتم. از آن روز که مکتبم و نگاهم دیگر شد، بلبل باغ جهان شدم. پیشتر طوطی بودم و دیگران سخن در دهانم میگذاشتند. امروز که از چشماندازی دیگر جهان را میبینم، یک سینه سخن دارم. نگاه درست به هستی و انسان و زمین و آسمان، ذهن و زبان انسان را میگشاید؛ وگرنه باید طوطیوار به تکرار و تقلید قناعت کند. آن کس که از منظر درست، مینگرد، آنقدر سخن برای گفتن مییابد که به قول مولوی: یک دهان خواهد به پهنای فلک.
* دانشمندان در فیزیولوژی مغز به این نتیجه رسیدهاند که مغز انسان دو بخش دارد: کورتکس و لیمبیک. بخش اول مرکز تحلیل و بررسی علمی دادهها است و بخش دوم مرکز واکنشهای عاطفی است. هر چه انسان میشنود یا میبیند یا میخواند یا میفهمد، نخست در مرکز واکنشهای عاطفی(لیمبیک) وارد میشود و سپس به کورتکس(واکنشهای منطقی) میرود. از این رو موضع ما در برابر رخدادها و انسانهای دیگر، پیش و بیش از آنکه منطقی باشد، عاطفی است و گاهی انسان، برای تصمیمگیری عاقلانه، اول باید پا بر روی عواطف و گرایشهای غیر منطقی خود بگذارد که بسیاااار دشوار است. ظاهرا این فرایند برای بقای نسل انسان لازم بوده است؛ اما باعث شده است که تحلیل صددرصد علمی و منطقی و ریاضیوارِ اطلاعات برای انسان آسان نباشد. فقط کامپیوترها میتوانند دادهها را بدون هیچگونه گرایش عاطفی پردازش کنند. بنابراین «معرفت خالص» برای انسان امکانپذیر نیست؛ بلکه باورها و اعمال ما بیشتر معلول بخش پنهان و عاطفی مغز ماست تا محصول بخش منطقی آن.
بله؛ معرفت خالص، تقریبا ناممکن است؛ اما امتیاز بزرگ انسان، این است که میتواند در مسیر پیراستگی و خلوص معرفت، تا نهاییترین حد ممکن پیش رود.
* تقدیم به خیام:
کفری که در آن بیم و امیدی باشد
بهتر ز نمایشی که دیدی، باشد
ایمانِ تر و تازه بیاور، هرچند
لرزان چو سر شاخۀ بیدی باشد
* عقل سالم در بدن سالم است و دین سالم در جامعۀ سالم.
* تغییر رفتارهای دینی مردم، به هیچ وجه در گرو نقد قرائتهای دینی یا خرافهستیزی یا گسترش نواندیشی دینی نیست. آنچه دین و فرهنگ مردم را اصلاح میکند، اصلاح زندگی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی آنان است. تا نظام معیشتی مردم سر و سامان نگیرد، امکان ندارد دین یا فرهنگ آنان اصلاح شود. امکان ندارد.
* شریعتی در یکی از کتابهایش میگوید در تهران مردی سادهدل زندگی میکرد که برای استحمام، به قم میرفت. استدلالش هم این بود که حمامهای عمومی قم، یک ریال ارزانتر از حمامهای تهران است! وقتی به او میگفتند هزینۀ سفر تا قم را هم حساب کن، میگفت: اون مسئلۀ دیگری است!
نیندیشیدن به هزینهها از ویژگیهای تفکر بسته و ایدئولوژیک است. در این تفکر، بزرگترین و مهمترین پیروزی، پیروزی سیاسی است؛ حتی به قیمت شکست اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، علمی، معنوی و گفتمانی.
بسیاری از جوان ها رسیدن به سن خاص ویا دارا بودن شرایط متعارف مادی را، برای ازدواج کافی می دانند، در حالی که در کنار رشد جسمی، رسیدن به رشداجتماعی، اخلاقی و عاطفی از شروط لازم برای ازدواج است که به آن اشاره می کنیم:
1) رشد اجتماعی
رشد اجتماعی، سازگاری خوب اجتماعی با همهی آدم ها و از جمله با همسری است که قرار است عمری با او زندگی کنیم. افرادی که در زندگی مشترکشان رعایت حقوق همسر را میکنند، احترام میگذارند و حق تصمیمگیری برای همسر قائل می شوند از رشد اجتماعی برخوردارند. یکی دیگر از مشخصههای رشد اجتماعی، داشتن استقلال فکری است. افراد مستقل تواناییها و محدودیت هایشان را به خوبی می شناسند و این شناخت به تصمیم گیری صحیح کمک می کند، آنها در مورد مسائل مختلف خوب می اندیشند و ارزیابی می کنند و پیامدها و نتایج کارهای خود را بر عهده می گیرند. در بسیاری از ازدواج ها عدم استقلال یکی از زوجین باعث بروز اختلافات بسیاری می شود. افرادی که استقلال ندارند، وابستهاند و توجهشان بیشتر معطوف به دیگران است تا خودشان ، اهل فکر کردن و اندیشیدن نیستند وچون خود را قبول ندارند دائماً دنبال کسی هستند تا به جای آنها تصمیم بگیرد و مسئولیت را از گردن آنها سلب کند. گاهی حتی برای امور ساده ای مثل انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل میشوند. افرادی که روحیه استقلال طلبانه ندارند زندگی مشترک ناموفقی خواهند داشت.
استقلال فکری از دو راه به دست می آید: یکی از طریق مطالعه ( درسی، متفرقه و آزاد ) در مورد چگونگی رفتارهای اجتماعی و دیگری از طریق تجربه ؛ به این معنا که تجربه ای که از کارهای گذشته داریم درمورد کارهای آتی در نظر بگیریم . در اینجا ذکر این نکته لازم است که مستقل بودن به معنای مشورت نکردن نیست، استقلال فکری وقتی تحقق پیدا میکند که هدفی را که شخص دنبال می کند تنها به واسطه صحبت دیگران زیر پا نگذارد بلکه برای رسیدن به آن اهداف از مشورت کردن با دیگران استفاده کند.
یکی دیگر از فاکتورهای رشد اجتماعی اعتماد به نفس است. یعنی باور داشتن توانایی ها و شناخت محدودیت ها و این که فرد بداند، میتواند از عهده ی مسئولیت های خود برآید. می توان اعتماد به نفس را نوعی واقع بینی نیز دانست؛ زیرا افرادی که دارای اعتماد به نفس هستند، تصویر درستی ازخود دارند و افرادی که اعتماد به نفس ندارند مردد و دودل هستند، کاری را شروع کرد ه ولی به آخر نمی رسانند و بیشتر منفی بافند. " من نمی توانم " ،" غیر ممکن است" ،" نمی توانم تصمیم بگیرم " جملاتی هستند که این افراد زیاد به کار می برند و تحت تأثیر دیگران قرار گرفته، تصمیمگیری شان سست می شود. نقطه مقابل این افراد، افراد مغرورند که توانایی های خود را بیش از اندازه می پندارند و در ارزیابی خود دچار اشتباهند. برای تقویت اعتماد به نفس باید شناخت واقعبینانهای از تواناییها و نقاط مثبت خود داشته باشیم و آنها را تقویت کنیم. به کار بردن عبارات مثبت نیز در تقویت اعتماد به نفس نقش مؤثری دارد. باید هدفهایی را که انتخاب میکنیم در حد تواناییهایمان باشد تا هر بار که کاری را با موفقیت به اتمام میرسانیم یک لایه به اعتماد به نفس ما اضافه شود.
2) رشد اخلاقی
رشد اخلاقی یعنی کنترل داشتن روی رفتار، عادات و خلق و خوی خود ؛ به طوری که هم حقوق خود و هم رفاه و حقوق دیگران رعایت شود. کسی که رشد اخلاقی دارد خصوصیات زیر را داراست: همیشه پیامدهای اجتماعی و رفتار و اخلاقش را در نظر می گیرد، حتی در حین عصبانیت آنقدر کنترل دارد که حرفی نزند تا بعد احساس گناه کند و یا باعث قطع روابط شود و به طور کلی پیامد بدی داشته باشد. یکی از فوائد داشتن رشد اخلاقی این است که انسان احساس آرامش میکند چرا که وقتی کسی کنترل رفتار و گفتارش را داشته باشد، بیشتر از همه خودش احساس آرامش میکند. رشد اخلاقی باعث نزدیکی دلهاست و در یک تعریف جامع می توان گفت که:
‹‹ واقعیت آن چیزی است که هست و اخلاق آن چیزی است که باید باشد.››
3) رشد عاطفی
رشد عاطفی به معنای داشتن کنترل روی عواطف مثبت و منفی است. یکی از نشانه های رشد عاطفی داشتن اعتدال است؛ همانطور که پرخاشگری محض غلط است، مطیع بودن محض نیزغلط می باشد. مطلب دیگری که در رشد عاطفی هر فرد باید مورد توجه قرار بگیرد حس وظیفه شناسی است . به شخصی وظیفه شناس گفته می شود که وظایف نقشی را که ایفا می کند به خوبی بشناسد و انجام دهد. به طور کلی وظیفه شناسی در نقشها بیان می شود؛ افراد وظیفه شناس احساس مطبوعی از زندگی دارند و از آن راضی هستند. افرادی که از رشد عاطفی برخوردارند در زندگی احساس آرامش میکنند و به دیگران هم آرامش میدهند. ذکر یک نکته در اینجا ضروری به نظر می رسد و آن نقشی است که والدین در تربیت فرزندان خود دارند، چرا که دختر یا پسر باید از جنسیت خویش راضی باشد در غیر این صورت رشد عاطفی با اختلال روبرو میشود. والدین باید بدانند که دختر و پسر فرقی ندارند. تفاوت در نقشی است که آنها در آینده ایفا میکنند. باید آنها را با صداقت، قاطع و دلسوز و مهربان تربیت کرد.
تا اینجا به ذکر مسائلی پرداختیم که قبل از ازدواج باید مورد توجه قرار بگیرد
اما بسیاری ازنکات هست که بعد از ازدواج باید مد نظر داشت و برای رسیدن به حد مطلوب آن تلاش کرد.
قطعاً از هر دختر یا پسر جوانی که سؤال شود معیار خوشبختی بعد از ازدواج را چه می داند ؛ یکی از معیارهایش را به داشتن تفاهم اختصاص می دهد. بسیاری تفاهم را شبیه هم بودن و اختلاف نظر نداشتن می پندارند در حالی که زن و شوهر باید مکمل هم باشند نه این که مثل هم شوند. برای دستیابی به تفاهم باید بتوانیم شرایط یکدیگر را درک کنیم و خود را درجای دیگری ببینیم وهم احساس شویم. چیزی که هر زوج جوانی باید بداند این است که هیچ رفتاری به خودی خود، سر نمیزند . زن ومرد باید بتوانند از دریچه چشم هم به مسائل بنگرند نه این که مقابل هم قرار بگیرند.
یکی دیگر از راه های رسیدن به تفاهم، داشتن صبر و شکیبایی و گذشت است.
اما گذشت و شکیبایی باید دوطرفه باشد. گذشت یک طرفه باعث بدتر شدن و تقویت رفتار نامطلوب طرف مقابل می شود. گذشت منطقی و آگاهانه گذشتی است که طرف مقابل از آن اطلاع پیدا کند و خود نیز پشیمان و متنبه (تنیبه، آگاه) شود و در نتیجه، تغییر رفتار ایجاد شود. در غیر این صورت گذشت یک طرفه امری بیهوده است. برای ایجاد تفاهم نباید به منزلت و ارزش انسانی خود ضربه زد.
هنر گوش دادن
عامل دیگری که درزندگی زناشویی بسیار حائز اهمیت است ولی کمتر به آن پرداخته می شود؛ هنرگوش دادن و چگونگی سخن گفتن است.
دقت و توجه به صحبت دیگران و مفاهیم آن، به موقع صحبت کردن و سخن مفید و نه بیهوده گفتن یکی از عواملی است که به درک متقابل زوجین کمک بسزایی می کند. باید به صحبت های طرف مقابل به خوبی گوش داد. به خصوص در زمان بحث و گفتگو که آن نیز زمان مخصوصی دارد . این امر باعث میشود که بحث به مشاجره کشیده نشود. مطلب دیگر با ملاطفت صحبت کردن است چرا که گاهی نحوه و چگونگی سخن گفتن مقدم بر محتوا و به عبارتی "چه گفتن" است.
صداقت
در انتهای این مبحث به " صداقت " در زندگی زناشویی می پردازیم . بسیاری از مردم با نظر یکی از بزرگان موافقند که گفته است " ترجیج می دهم از شنیدن حقیقت غمگین شوم تا از شنیدن دروغ خوشحال گردم" . چرا که عدم صداقت باعث می شود تمامی صحبت های شخص زیر سؤال رود و در تمام آنها شک و تردید به وجود آید. هیچ چیز به اندازه عدم صداقت باعث بی اعتمادی در زوجین نمیشود در عین حال سبب کینه نیز می شود و فضای مسمومی را ایجاد می کند.
تی نیوز