خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

کویر پرستاره؛ مستندداستانی زندگی شهدای دانشجوی شهرستان سبزوار

کویر پرستاره

کتاب کویر پرستاره تنها کتابی است که در رابطه  با زندگی شهدا وبر اساس خاطرات آن دلاوران به صورت داستان  در شهرستان سبزوار نگاشته شده است.

• گفتگویی با یکی از سرپرستان نویسندگان کتاب کویر پرستاره انجام داده ایم کتابی که  پس از کش وقوسهای فراوان بالاخره توسط حوزه هنری خراسان رضوی با همکاری شرکت انتشارات سوره مهر به چاپ رسید.
• 1 - لطفاً خودتان را به طور کامل معرفی بفرمائید ؟
به نام خداوند شهیدان همیشه جاوید. من حسین کلاته آقامحمدی ، چهل وسه ساله ، دارای مدرک فوق دیپلم زبان وادبیات فارسی از دانشگاه آزاد اسلامی سبزوارو یکی از سرپرستان نویسندگان کتاب « کویر پرستاره » هستم .
• 2 - مگر این کتاب چند نفر نویسنده داشت که شما یکی از سرپرستان نویسندگان آن بودید؟
 ابتدا قرار بود تمام پرونده های شهدای دانشجوی شهرستان سبزوار توسط بنده مطالعه ونکته برداری شده و زندگی نامه ی داستانی از               محتویات آن تنظیم شود که به پیشنهاد مدیر مسوول موسسه ی فرهنگی هنری انتظار-که به عنوان پشتیبان وناظر مراحل تولید وچاپ کتاب در تهیه وندوین کتاب حضور داشتند – بنا شد به لحاظ تنوع مطالب و قلم نویسندگان واز طرفی زمان کمی که برای تحویل کتاب به بنیادشهید خراسان داشتیم ، تعداد نویسندگان بیشتر از یک نفر باشد بنا براین آقایان شهرام کافی ، سیدابوالفضل حسینی ، علی فتاحی وعلی یوسف آبادی دریک گروه قرار گرفتند واینجانب به همراه آقای سید وحید نقیبی نسب وخانمها مرضیه نوربخش ، فاطمه شریف نیا ، سمیرا ثباتی مقدم ، ناهید بیهقی در گروه دوم قرارگرفتیم که بیشترین پرونده ی شهدا توسط گروه دوم به زندگی نامه ی داستانی تبدیل شد .
• 3 - از روند کار بگویید ؟
هر نویسنده تعدادی پرونده ی فرهنگی شهید که توسط حوزه معاونت فرهنگی وپژوهشی بنیاد شهید جمع آوری شده بود را مورد مطالعه قرار می داد که ابتدا نکات کلیدی وبرجسته ی زندگی شهید را یادداشت می کرد وپس از مطالعه کامل پرونده وبراساس یادداشتها زندگی نامه ی داستانی شهید نوشته می شد . در مرحله ی بعد، نوشته های نویسندگان به سرپرستان  تحویل داده می شد وسرپرست مربوطه ضمن مطابقت متن با قواعد مصوب شده ، ویراستاری مقدماتی نیز انجام می داد. در صورتی که متن نوشته شده مورد تأیید قرار می گرفت به آقای کافی که ویراستاری نهایی را به عهده داشت تحویل می گردید وپس از آن به تایپ سپرده می شد. اما اگر متن از نظر سرپرست دارای ایراد بود ویا با طرح تصویب شده مطابقت نداشت ، نویسنده با دریافت راهنمایی نسبت به اصلاح متن اقدام می کردو مراحل بعد طی می شد.
• 4 - از شرایط مصوب وقواعد وقوانین تدوین کتاب برایمان بگویید .
 شما اگر به کتابهایی که تاکنون برای شهدا مخصوصاً شهدایی که برای آنها یادواره برگزار می شود ، نگاهی بیندازید خواهید دید که مثلاً نوشته شده که فلان شهید در کجا به دنیا آمد ، تحصیلاتش را تا چه مقطعی و در کجا به پایان رساند ... وبالاخره در چه مکانی و براثر چه حادثه ای به شهادت رسید . من می خواستم یک حرکت جدید در زندگی نامه نویسی برای شهدا انجام دهم . می خواستم ازکلیشه ها فاصله بگیرم وکاری کنم که این کتاب مثل بقیه کتابهای شهدا بایگانی نشود . بعد از مدتی فکر ومشورت با دوستان ، تصمیم گرفتم از ماجرای واقعی زندگی این شهدا خصوصاً شهدای دانشجو که هم پرونده ی آنها پرمحتوا بود وهم زندگی آنها پر از نقاط عطف وفرازونشیب ، در همه ی قسمتهای متن استفاده کنم ضمن اینکه قالب داستانی را از متن نگیرم .شما وقتی کتاب را ورق می زنید می بینید درتمام نوشته ها از نامه ها ، دست نوشته ها ، وصیت نامه ومصاحبه ها وخاطرات همرزمان وخانواده ی شهید استفاده شده ومنابع مورد استفاده نیز در پاورقی ها آمده است که همه داستان مستند باشد . قبل از اینکه مجوز این کتاب از سوی بنیاد شهید خراسان برای من صادر شود سه پرونده ی شهید را به عنوان نمونه کارکردم وکمیته ی تألیف کتاب بنیاد شهید مرکز براساس این نمونه کارها مجوز کتاب « کویر پرستاره » را صادر کرد .
• 5 - « کوبر پرستاره » از ابتدای کار تا رونمایی وتوزیع چقدر زمان برد ؟
• مجوز تألیف کتاب در پاییز سال 1383 صادر وقرار شد نسخه نهایی کار فروردین سال بعد تحویل بنیادشهید خراسان شود اما در  طول کار به دلیل اضافه شدن تعدادی شهید دانشجو به پرونده ها تقریباً در کمتر از یکسال یک نسخه از کتاب به صورت صفحه آرایی شده توسط موسسه به بنیادتحویل داده شد وهمگی منتظرچاپ شدیم که بعد از مدتی متوجه شدیم اعضاء جدیدکمیته ی تألیف کتاب در تهران ، این نوع نوشته را نپسندیدند واین شد که کار چاپ کتاب متوقف شد. مدیر محترم موسسه ی انتظار بعد از این ماجرا تصمیم گرفت کتاب را با سرمایه ی شخصی و یا کمک افراد خیر وخود خانواده ی معظم شهدای دانشجو چاپ کند که خوشبختانه با رایزنی های صورت گرفته توسط ایشان ، اداره کل حفظ آثارونشر ارزشهای دفاع مقدس استان خراسان رضوی با همکاری ومسوولیت مستقیم حوزه هنری خراسان رضوی وشرکت انتشارات سوره مهر این کتاب در سال گذشته چاپ ورونمایی شد .
• 6 - نویسنده ها چطور انتخاب شدند ؟
گروهی که به سرپرستی آقای کافی می نوشتند کسانی بودند که در دوران دفاع مقدس ویا دوران دانشجویی با شهدای دانشجوی سبزوار همکلاس یا همرزم بودند وکاملاً به روحیات وعقاید ومبارزات تعدادی از شهدای دانشجو آشنایی داشتند وحتی با آنها زندگی کرده بودند که قرارشد پرونده ی این شهدابه گروه مذکور داده شود ونویسندگانی که با بنده کارکردند ازدوستان فعال در انجمن داستان نویسی ققنوس بودند که بنده تا حدودی با قلم وآثارشان آشنا بودم وقرارشد مابقی پرونده ها را کارکنیم.
• 7 - در حین کار با اتفاق خوب یا خاصی برخورد نکردید ؟
• خیلی از دوستان نویسنده ی این کتاب ، با لحظه لحظه ی این پرونده ها زندگی کردند وحتی برای بعضی از آنها اشک ریختند خصوصاً خانمها که پرونده ها را مطالعه می کردند با لحظات جالبی برخورد می کردند که شاید برای اولین بار بود که می خواندند ویا می شنیدند وحسن بزرگی که این کار داشت این بود که نویسندگان جوان برای نوشته های آینده شان ، حداقل در زمینه ی داستان نویسی دفاع مقدس ، منابع خوبی را در اختیار داشتند .
• 8 - به نظر شماداستان نویسی سخت تر است یا زندگی نامه ی داستانی ؟
• قطعاً زندگی نامه ی داستان سخت تر از داستان نویسی است . در داستان نوشتن دست باز است و نویسنده موضوع را هر طور که بخواهد می تواند به آن بپردازد اما در زندگی نامه ی داستانی ، نویسنده باید به اصل موضوع که زندگی فرد است وفادار بماند واز واقعیتها دور نشود ومطالبی را بیاورد که در زندگی فرد اتفاق افتاده ، خصوصاً زندگی شهدا که پر از معنویت است ودارای ابعاد خاصی است . این کتاب ضمن اینکه سعی شده ساختار داستانی داشته باشد اما بیشتر مستند است .
• 9 - بعد از این کتاب ، کار دیگری به این روش انجام داده اید ؟
• بله ، کتاب « لاله های سبز پوش » ویژه یادواره ی شهدای منطقه انتظامی سبزوار نیز به همین روش با سرپرستی بنده و با همکاری نویسندگان جوان دیگری کار شد که توسط موسسه فرهنگی هنری انتظار چاپ شد .
• 10 -  صحبت خاصی دارید بفرمایید ؟
عرض خاصی نیست و از اینکه این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید ممنونم./سبزوارفرهنگ

آموزش کامل ترفندهای چت روم ها

بسم تعالی ..
مقدمه
با سلام خدمت تمامی خوانندگانی که وقت خود را صرف به خواندن این مقاله کرده اند ، دوستان این مقاله فقط جهت آگاهی شما از سیستم های چت روم نوشته شده است . از آن برای آزار و اذیت چت روم ها استفاده نکنید . من با توجه به این که خیلی افراد حتی بعد از اخراج از چت روم مورد علاقه ی خود دچار استرس یا حتی بیماری عصبی (البته برخی افراد) شده اند تصمیم به نوشتن مقاله ای جامع راجع به ترفند های مشهور و کاربردی در رابطه با چت روم ها گرفتم .برای حمایت از ما این مقاله را به دوستان و آشنایان خود ندهید .در صورت هر گونه انتقاد ، پیشنهاد و یا شکایت از طریق پست الکترونیکی درج شده در انتهای مقاله با ما در ارتباط باشید . هر گونه استفاده ی نادرست از این مقاله به عهده ی خو فرد می باشد و ما هیچ گونه مسیولیتی در قبال چگونگی استفاده از این مقاله را نداریم و صرفا جهت آگاهی این مقاله را نوشته ایم .

میبینم یه سری کاغذ چسبیده به دیوار روش نوشته +18 ،

همینطور که مسیر کاغذها رو دنبال میکنم ، میبینم میرسه تو

آشپزخونه ، آخرین برگ روش نوشته :

” آشغالا رو بزار دم درب ”

مامانم هم نقطه ضعفمو فهمیده؛؛؛؛؛

 

 

 

 

 

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻧﮕﺎﻩ
ﮐﺮﺩﯾﻦ !
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﻤﺎﻣﻰ ﺷﮑﻠﮑﺎﯼ ﻭﺍﯾﺒﺮ ﻭ ﻻﯾﻦ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺍﺣﺩ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﺪ
ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ...

 

 

 

 

همین الان که تو داری از سلامتید لذت می بری یه عده تو همین سرما زیر تیغ جراحین ومدام دعادعا میکنن
.

.
.
.
که دماغشون خوب از اب در بیاد په چی فکر کردی اینا پولشون از پارو بالا میره اصلا یه وضعی تازه واسه ملاقاتم واسشون گوجه میارن گوجه میفهمی گوجههههههههههههههههه

 

 

 

 

واسه شماتاحالا پیش اومده؟
وقتی دارین پست عاشقانه میذارین،
ازخیسی کیبوردبفهمین دارین گریه میکنین؟

.

.

.

واسه من ک پیش نیومده!این قرطی بازیا چیه ملت درمیارن

من ته دیگ ماکارونیمون سوخت گریه نکردم...

 

 

 

 

فکر کنم ما دهه شصتی ها رو از روی زمین حذف کنن تمام مشکلات حل میشه
کنکور و تورم و مجردی و بیکاری کم بود
.
.
.
حالا هم وظیفه افزایش جمعیت افتاده گردن ما

 

 

 

 

 

 

 

نامه پیرزن به خدا

یک روز کارمند پستی که به نامه‌هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می‌کرد متوجه نامه ای شد که  

 

روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه‌ای به خدا !

 

با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود:

خدای عزیزم بیوه زنی هشتادوسه ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می‌گذرد. دیروز 

 

یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.

 

این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می‌کردم. یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از 

 

دوستانم را برای شام دعوت کرده‌ام، اما بدون آن پول چیزی نمی‌توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از 

 

او پول قرض بگیرم . تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن …

کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد. نتیجه این شد که 

 

همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند. در پایان نودوشش دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند …

 

همه کارمندان اداره پست از اینکه توانسته بودند کار خوبی انجام دهند خوشحال بودند. عید به پایان 

 

رسید و چند روزی از این ماجرا گذشت، تا این که نامه دیگری از آن پیرزن به اداره پست رسید که روی آن نوشته شده بود:نامه‌ای به خدا !

همه کارمندان جمع شدند تا نامه را باز کرده و بخوانند. مضمون نامه چنین بود :

 

خدای عزیزم، چگونه می‌توانم از کاری که برایم انجام دادی تشکر کنم. با لطف تو توانستم شامی ‌عالی 

 

برای دوستانم مهیا کرده و روز خوبی را با هم بگذرانیم. من به آنها گفتم که چه هدیه خوبی برایم 

 

فرستادی … البته چهار دلار آن کم بود که مطمئنم کارمندان اداره پست آن را برداشته‌اند!!…

نتیجه یک سال و نیم «تنش زدایی»

وبلاگ"دست نوشته های یک دانشجو"نوشت:

کسی می داند با توجه به اینکه قرار بود طبق رویکرد «تنش زدایی» در سیاست خارجی، مشکلات کشور کمتر شود، چرا امروز علاوه بر پابرجا ماندن تحریم ها، به بن بست رسیدن چندباره مذاکرات هسته ای و عبور قیمت دلار با شیب ملایم از 3500 تومان، مشکل جدیدی به نام «کاهش قیمت نفت» که حاصل توطئه مشترک آمریکا و عربستان است به لیست مشکلات اضافه شده؟

 

بیشتر بخوانید