ناپلئون بناپارت در تاریخ ۱۵ اوت ۱۷۶۹ در آژاکسیو در جزیره کرس مدیترانه به دنیا آمد. ناپلئون از طریق تجارب نظامی خود و شایستگی های شخصی اش از فقر و گمنامی به امپراتوری فرانسه رسید. پس از شکست در نبرد واترلو در ۱۸ ژوئن سال ۱۸۱۵، وی از امپراتوری استعفا داد و خود را به دشمن دیرینش نایبالسلطنهٔ بریتانیا تسلیم کرد و برای همیشه به جزیرهٔ سنت هلن تبعید شد. وی به دلیل بیماری در سن ۵۲ سالگی در همان جا درگذشت. البته شواهدی نیز وجود دارد که نشان میدهد ناپلئون از آنجا نیز فرار کرد و در میان مردم به طور مخفی زندگی کرده و در صدد بود تا پسرش را به قدرت برساند که بر اثر گلوله نگهبانی که او را نمیشناخت کشته شد.
و در دوران طفولیت پدرش را به سبب بیماری روده ی اثنی عشر از دست داد. او و برادر بزرگترش ژوزف مسئولیت خانواده خود را به عهده گرفته بودند که ناپلئون در این زمینه فعال تر و مفیدتر می نمود. وی در دوران جوانی به ارتش فرانسه پیوست و توانست درجه ژنرالی را کسب کند و از آن پس زنرال بناپارت خوانده شد. در این زمان گفته شده که ژنرال جوان به دختری به نام دزیره کلاری دختر پارچه فروش معروف علاقه مند شده و به وی قول ازدواج داده اما بعد از سفر به مصر و همراه ساختن مصریان با خود و بازگشت مجدد به فرانسه و تغییر مقامش به کنسول اول آن کشور دیگر سراغی از آن دختر نگرفت. در این زمان با پاشیده شدن خانواده بوربن های حاکم بر فرانسه ناپلئون با خود اندیشید:« تاج سلطنت بر زمین افتاده و تنها برای برداشتن آن نیاز به یک دست دارد تا آن را روی سر خود قرار دهد ».
به این ترتیب ناپلئون با ازدواج با ژوزفین که زنی بیوه و دارای دو فرزند بود اما فردی نفوذی در کشور به شمار می آمد توانست خود را امپراطور فرانسه معرفی کند و زوزفین نیز در مقام امپراطوریس جای گرفت.
ناپلئون در مدت حکومت بر فرانسه به فتوحات زیادی دست یافت. در اوایل این کشور گشایی ها برای مردم ارزش زیادی داشت و با کوچک ترین خبر از پیروزی در جنگ ها به خیابان ها می ریختند و شادی می کردند اما بعد از چند سال این فتوحات برایشان امری عادی تلقی می شد.او به کشورهایی که برآنها غلبه می یافت ، قانون اساسی می داد و نظام ارباب رعیتی را در آنها از بین می برد و تحصیلات ، علوم ، ادبیات و هنر را در آنها ارتقا می داد. یکی از مهمترین کارهای وی نظارت بر بازنویسی و جمع آوری قوانین فرانسه و تبدیل آن به اصول مدنی فرانسه بود. این اصول ۷ گانه ، به آزادی هایی که مردم فرانسه طی انقلاب کبیر به دست آورده بودند مشروعیت می بخشید. از جمله این اصول می توان به آزادی دینی و ازبین بردن نظام ارباب رعیتی اشاره کرد. اصول ناپلئون که به آنها قوانین مدنی هم گفته می شود، هنوز هم مبنای قوانین مدنی فرانسه است . ناپلئون با پیروزی در جنگ های ایتالیا و مصر محبوبیت خیره کننده یی یافت و در سال ۱۷۹۹ به سمت کنسولی رسید. در سال ۱۸۰۴ وی به عنوان امپراتور فرانسه تاج گذاری کرد.
تنها کشورهایی که ناپلئون نتوانست برآنها پیروزی یابد، انگلیس و روسیه بودند. ناپلئون در ۱۸۱۲ به روسیه لشگرکشی کرد ولی در زمستان سخت روسیه با ۵۰۰ هزار سرباز خود در این کشور به دام افتاد و ارتش وی براثر سرمای شدید از بین رفت . براثر این شکست ، ناپلئون تبعید و به جزیره الب در ایتالیا فرستاده شد. ولی موفق شد از آنجا فرار کند و دوباره امپراتور فرانسه شود. ولی پس از صد روز و طی نبرد واترلو از ارتش انگلیس شکست خورد. این بار ناپلئون به جزیره سنت هلن در اقیانوس آتلانتیک فرستاده شد. ناپلئون در تاریخ ۵ ماه مه ۱۸۲۱ در سن ۵۲ سالگی در این جزیره چشم از جهان فرو بست .
بطور کلی پکیچ های مسافرتی در برگیرنده ترکیب اجزاء مختلف از فرایند سفر در قالب یک تور بوده که بر مبنای قوانین مسافرت و گردشگری در هر کشور و یا با تاسی به قوانین بین الملی تعریف و تبیین می شود. در این بین دستورالعمل های پکیج های مسافرتی جامعه اروپایی در 13 ژوئن 1990 با هدف حمایت از بیشتر مسافران در گردشگری منتشر شد. این شروط متضمن قوانین بریتانیا به صورت طرح سفری ، تورهای مسافرتی و قوانین تورهای مسافرتی در 23 دسامبر 1992 می باشد. این دستور العمل در برگیرنده .......... ادامه مطلب
این میراث فرهنگی با این تخریب ها نه رقاء و نه بقاء خواهد داشت
مسولین اجرایی ،قضایی ،انتظامی و آحاد مردم درحفظ و شناسایی آثار و مواریث فرهنگی کشور تکلیفی خطیر دارند متاسفانه پراکندگی قوانین ،فقدان قوانین جامع و اثربخش ،واشکالات (گرد و خاک و غبار سیاهی )فراوانی که بر قوانین 83ساله عتیقات ایران نشسته اهم مواردی است که رشته یکپارچگی میراث بزرگ و سترگ ایران باستان را از هم دریده است.تا کنون مسولین انتظامی در صیانت از مواریث نسبت به مسولین اجرایی و متولیان میراث نقش پر رنگ تری داشته اند و حقیقت انکارناپذیر اینکه اگر حضور مقتدرانه نیروی های انتظامی و نظامی نبود در شهرها و آبادی های کشور باید شاهد ...شنبه بازاری برای حراج حضوری مواریث کهن این سرزمین می بودیم.انتظار ما برای تدوین قانونی جامع و مانع ناظر به میراث فرهنگی کشور و تدبیر اندیشی های مسولین برای وقوف مردم به ارزش های فرهنگی و تاریخی آثار تاریخی لااقل تا کنون سودی نبخشیده است.میراث فرهنگی براساس ماده 2 قانون اساسنامه میراث بتاریخ 28/4/67 هدف را عبرت ازحرکت فرهنگی انسان و بقاء و رقاء هویت و شخصیت فرهنگی جامعه بیان داشته است.آنچه امروزخاطر مبارک میراث را می رنجاند حلقه مفقوده این هدف ،بی تحرکی و عدم بقاء مواریث فرهنگی و محو هویت های تاریخی است. کافر گنبد قزوین تنها یک نمونه از هزاران اثر درحال محو و نابودی در این سرزمین است.قزوینی که ادعا می شود بیشترین آثار ثبت شده درفهرست میراث درکشور را به خود اختصاص داده است.اما این بنای برجی 8ضلعی با ازاره سنگی و دیوارهای آجری بر روی صفهای وسیع که در شمال روستای نیاق شهر قزوین واقع شده است. ما را مایوس ساخته است.این برج دارای سه ورودی در شمال، شرق و غرب میباشد. در ضلع جنوبی این بنا محراب سادهای ایجاد شده است.در وسط هر ضلع از داخل بنا طاقنمایی به شکل قوس تیزهدار ساخته شده که نسبت به سطح اضلاع 8ضلعی برجستهتر میباشند. بقایای پوشش گنبد مدوری که به کمک طاقنماها و پاباریکها شکل گرفته، دیده میشود که احتمالاً پوشش دوم آن مخروطی بوده است.به نظر میرسد این بنا از آثار دوره سلجوقی و مدفن یکی از بزرگان فرقه اسماعیلیه باشد.شماره ثبت این اثر 5487 و تاریخ ثبت درفهرست ملی 25 اسفند سال 1380 می باشد.