ساختمان ریس حیاطی گمرک آستارا 1205 ه ش /اثار ملی ایران
نویسنده و محقق و اولین وبلاگ نویس ایرانی : اسماعیل اسدی دارستانی/ با سعی و تلاش ااد این ساختمان نجات پیدا کرد و از تخریب بقصد ساخت و ساز جلو گیری شد و حتی این فعال حقوق بشر و محیط زیست توسط بعضی مسئولان تهدید اما خوشبختانه با حمایت بعضی مسئولان بخصوص رامین بشرویه خبرنگار ایسنا و دیگر خبر نگاران این ساختمان نجات پیدا کرد و در حال ثبت بعنوان اثار ملی ایران می باشد و تاریخچه این ساختمان به کمک اقای ثواب پور ریس روابط عمومی گمرک کمک و تهیه شد با اسناد و مدارک جا دارد از زحمات ثواب پور در امر نجات ساختمان و دیگر کمک ها از جمله فیلم مستند تقدیر و تشکر شود
ااد: پنجمین کتاب وی بنام بر رسی تاریخ حقوق بشر محیط زیست در سال 1390 بچاپ رسید که در ان منشور کبیر کبیر توضیح کامل داده شده است ..این کتاب منبع سازمان ملل متحد می باشد
ریس حیاطی در مدیریت های قدیم در خصوص تخریب این بنا اقدامهای شده اما مدیر کل گمرک استارا که یک غیر بومی است شدیدا با این موضوع مخالف است و با میراث فرهنگی مکاتبات زیادی کرده که این در آثار ملی ثبت شود .. من هم از این مدیر کل فرهنگی که بفکر احیا میراث فرهنگی استارا و ایران است تشکر می کنم و اولین بار خبر نکار فارس خبر و تاریخچه و تصویر این بنا تاریخی را منتشر کرد…
ساختمان ریس حیاطی /اثار ملی ایران
ساختمان تاریخی ریس حیاطی در داخل محوطه گمرک آستارا گفت
بنابر تحقیقات و استعلام از کارمندان بازنشسته گمرک آستارا ساختمان در سال ۱۲۰۵ هجری شمسی همزمان با ساخت ساختمان گمرک ساخته شده است
ساختمان برای خانه سازمانی و اقامت مدیر گمرک استارا ساخته شده بود و در زبان محلی ریس حیاطی گفته می شد توسط یک بلژیکی ساخته شده است با نقش و معماری اروپایی شرقی و با بام سفالی که مختصص آستارا قدیم بود.
با توجه به اینکه ساختمان تاریخ گویا آستارا و کشور آست و از آثار ملی است طی مصوبات در گمرک آستارا و نامه نگار ی و پی گیری ویژه از طریق اداره گمرک استارا با نمایندگی سازمان گردشگری و میراث فرهنگی درخواست ترمیم تخصصی ساختمان مطابق معیار سازمان شده است و برای اینکه صدمه به ساختمان ریس حیاطی که از اثار ملی است نشود تحت حفاظت اداره کل گمرک آستارا می باشد
این ساختمان اوراق هویت ملی و شهرستانی است و با توجه به قدمت این ساختمان بصورت ویژه امور پی گیریی می شود تا انشا الله امور ومراحل قانونی مرمت ساختمان را سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد
ساختمان خانه تاریخی «رئیس حیاطی» در داخل محوطه گمرک آستارا ثبت ملی میشود.
به گزارش خبرگزاری فارس از آستارا، ساختمان قدیمی «رئیس حیاطی» در سال 1205 ساخته شده و قرار است جزو آثار تاریخی شهر آستارا ثبت شود.
فرماندار آستارا در گفتوگو با خبرنگار فارس در آستارا اظهار کرد: «رئیس حیاطی» از آثار تاریخی شهر آستارا مرمت شده و در آثار ملی ثبت میشود.
سیروس شفقی افزود: طبق با هماهنگی مدیر کل گمرک آستارا در مرمت این بنا تاریخی شرکت میکنیم.
به گفته وی ساختمان قدیمی رئیس حیاطی در سال 1205 ساخته شده و جزو آثار تاریخی شهر آستارا است.
وی از مسئولان میراث فرهنگی خواستار توجه ویژه به مرمت و ثبت میراث فرهنگی و تاریخی آستارا از جمله خانه «رئیس حیاطی» گمرک و شهر باستانی «شنیدان» و «یدگر» شد.
مدیرکل گمرک آستارا نیز اظهار کرد: طبق تحقیقات و استعلام از کارمندان بازنشسته گمرک آستارا ساختمان در سال 1205 هجری شمسی همزمان با ساخت ساختمان گمرک ساخته شده است.
جهانگیر بخشی، افزود: این ساختمان برای خانه سازمانی و اقامت مدیر گمرک آستارا ساخته شده بود و در زبان محلی «رئیس حیاطی» گفته میشود.
وی با بیان اینکه ساختمان این خانه توسط یک بلژیکی ساخته شد، تصریح کرد: این ساختمان با نقش و معماری اروپای شرقی و با بام سفالی که ویژه آستارای قدیم بود ساخته شد.
این مسئول با اشاره به اینکه ساختمان مذکور تاریخ گویای آستارا و کشور است، خاطرنشان کرد: ساختمان رئیس حیاطی جزو آثار ملی است.
وی خواستار ترمیم تخصصی ساختمان رئیس حیاطی طبق معیار سازمان گمرک شد و تصریح کرد: برای حفاظت از این آثار، میخواهیم که مورد حفاظت اداره کل گمرک آستارا قرار گیرد.
بخشی با اشاره به اینکه این ساختمان اوراق هویت ملی و شهرستانی است، متذکر شد: با توجه به قدمت این ساختمان، انتظار میرود امور و مراحل قانونی مرمت آن مورد توجه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد.
------------------------------------dardnews.ir
سواحل دریای خزر
به لحاظ تاریخی قدیمی ترین مورخی که از آستارا نام بردهاست، سید ظهیر الدین مرعشی است. وی در کتاب گلستان و دیلمستان سه بار این محل را به نام «آستارا» و یک بار به نام«آستاره» آوردهاست.
یکی دیگر از ماخذقدیمی که در آن از آستارا یادی به میان آمده، کتاب حدود العالم(تألیف ۳۷۲ ق/۹۸۲ م) است. در این کتاب، آستارا به شکل استراب ضبط گشته است. بیشتر مؤلفان بعدی مانند علی بن شمس الدین بن حاجی حسین لاهیجی و عبدالفتاح فومنی و میرخواند، همه نام این شهر را به صورت آستارا آوردهاند.
تنها در صریح الملک (که درباره موقوفات مزار شیخ صفی الدین اردبیلی است)، این نام به شکلهای اصطاراب و استاره دیده میشود که دو صورت اول با شکل مذکور در حدود العالم قرابت دارد.
از جهانگردان کسانی این شهر را نام برده و آن را توصیف کردهاند. شاید وصف«ابت» رساتر از دیگران باشد. وی که در ۱۲۵۹ق/ ۱۸۴۳م از این محل میگذشته، نام این شهر را دهنه کنار ضبط کردهاست. به نوشته او «دهکده دهنه کنار در مصب رودخانه آستارا قراردارد ودارای ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت است و دکانهایی دارد که اجناس آن به خارج ایران حمل میشود». آستارا به موجب عهد نامه گلستان که در ۱۲۲۸ هجری قمری مصادف با ۱۸۱۱ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد شد به دو قسمت تقسیم گردید. قسمتی از این شهر که در شمال رودخانه آستارا است، به دولت روسیه واگذار گردیدو رودخانه آستارا مرز میان دو کشور شناخته شد.
آبشار لاتون
آثار تاریخی
تالاب استیل
اکنون قدیمی ترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی میکنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثرا شامل قبور قدیمی و بقاع و آرامگاههایی هستند که در دامنه کوهها و جنگلها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شدهاند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.
غار کَلْماکَره یک غار با اهمیت تاریخی در استان لرستان در غرب ایران است. این غار در شهرستان پلدختر در استان لرستان واقع شدهاست. در غار کلماکره آثار زیادی از ایران باستان به دست آمد که به دلیل بی تدبیری مسئولان همگی از کشور خارج گردید. کاسههای ماهی بادامی این غار بسیار معروف میباشد. تکوکهای بسیار نفیسی از این خزانه ایران باستان به خارج از کشور قاچاق شد. گفته میشود که این خزانه یکی از مهمترین خزائن دولتهای ایران باستان مانند هخامنشیان و ساسانیان بودهاست. معنی واژه کلماکره به زبان محلی به معنی جایگاه بز (کل کوهی) و انجیر است.
غار کلماکره در شرق یکی از آخرین کوههای شهرستان پلدختر واقع شده است. پیشانی غار ۵۰/۱ متر جلوتر از پایین دهانه آن است و به همین دلیل این غار از دید پنهان است. کلماکره به صورت اتفاقی در سال ۱۳۶۸ توسط یک چوپان که در تعقیب یک بز گمشده از گلهاش بود کشف شد. او در دهانه غار کلماکره که دالانی طولانی و منتهی به تالارهای اصلی است یک سکه کشف کرد که این به کنجکاوی وی و کشف کل گنجینه انجامید. سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری پس از مدتی از وجود چنین غاری مطلع شد و گروهی را برای حفاظت از آن راهی کرد اما تمام اشیاء موجود در این غار که شامل سکه و تعدادی مجسمه نقرهای از اشکال حیوانات و جامهای نقرهای که مربوط به اوایل حکومت هخامنشیان و اواخر دوره مادها بود توسط افراد محلی و قاچاقچیان از غار خارج شده بود. این اشیاء احتمالاً در خزانه دولت هخامنشیان در شوش نگهداری می شده است. تا اینکه کوروش، بابل و بینالنهرین را به تصرف خود در آورد و تمام خزائن را از معابد بابل به این غار انتقال داده است. در زمان حمله اسکندر به ایران این گنجینه به کوههای پلدختر منتقل شد و چهار نگهبان مخفیانه از این گنج محافظت میکردند تا اینکه بر اثر گذر زمان هر چهار بر اثر مرگ طبیعی مردند، پس از کشف غار در سال ۱۳۶۸ هنوز آثاری از چهار سرباز نگهبان وجود داشت.
تعداد زیادی اشیا نفیس با قدمت تاریخی فراوان در کاوشهای غیر مجاز از این غار به دست آمدهاند که در موزههای اروپایی مانند لوور و موزه بریتانیا و نیز موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری میشوند. این اشیاء شامل پیکرهها، بشقابها و تکوکهای نفیس هستند.
در سالهای اخیر، برخی از اشیای دزدیده شده توسط نیروهای انتظامی و اطلاعاتی کشف شده و در اختیار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار گرفتهاند. این اشیا در موزه ایران باستان در تهران و نیز در موزه قلعه فلک الافلاک در خرمآباد نگه داری میشوند.
بسیاری از اشیای تاریخی و ارزشمند این غار که به صورت اتفاقی در سال ۱۳۶۸ کشف شد و از آن به عنوان یکی از ۶ گنجینه بزرگ کشف شده در جهان یاد میکنند امروز در موزههای خارج از کشور است.
kalmakareh cave is a cave with historical significance in the province West Iran. The cave is located in the city Poldokhtar in the province . Klmakrh works of ancient cave was discovered that all of the country was responsible for imprudence .Fish bowls Badami cave is very popular . Tkvkhay very precious treasury of ancient Iran were smuggled out of the country . It is said that the Treasury is one of the treasures of the ancient states of the Achaemenid and Sassanid era was like . Klmakrh meaning in the local language means the place of goats ( the mountain ) and fig.Klmakrh meaning in the local language means the place of goats ( the mountain ) and fig.Klmakrh by accident in 1368 by a shepherd who was chasing a goat was discovered missing from their lead .He Klmakrh the long corridor leading to the cave 's main hall has a coin discovered that this curiosity led him to discover the treasures .Cultural Heritage, Handicrafts and Tourism after he was informed of the existence of the cave and a way to protect the But all objects in the cave containing silver coins and some statues of animals and buckets of silver that forms the beginning of the Achaemenid Median duration was late by locals and out -the smugglers cave These objects may have been kept in Susa Achaemenid state treasury .Until Cyrus , Babylon and Mesopotamia to capture and all the treasures of the temples of Babylon is transferred to the cave .At the time of Alexander's invasion of the treasure was moved to the mountains Poldokhtar and four guards were protecting the secret of the treasure.So that by the time all four died of natural causes , after the discovery of the cave in 1368 still works there was a guard of four soldiers .
The findings of the cave: a large number of precious objects of great historical unauthorized excavations of the cave European museums such as the Louvre and the Musée obtained in Great Britain and the Metropolitan Museum of Art held .
In recent years , some stolen objects seized by law enforcement and intelligence and the Cultural Heritage, Handicrafts and Tourism as well.The objects in the Museum of Iran in Tehran and the Castle Museum Falak_al_aflak are kept in Khorramabad .
Treasure sixth largest in the world : many valuable historical objects and the cave which was discovered by accident in 1368 and is considered one of the great treasures discovered in the world 6 refer to today 's museums abroad .
خیابان تویسرکانی نزدیک کاخ سعدآباد از سمت در شمالی را با تکیه معروف دربند میشناسند؛ تکیهای که زمانی با ستونهای چوبی سپیدار سرپا نگهداشته شده بود و در سالهای اخیر استحکامسازی شد. حتی برایش ستونهایی زدند که بتواند سقف را نگه دارد. دورتا دور تکیه هم حجرههایی است که تا همین چند سال پیش هر حجره به یکی از خاندان های تهرانی تعلق داشت. هنوز هم حجرههای آن باقی مانده و در قسمت زنان یعنی طبقه دوم تکیه نردههای چوبی حفاظ آنهاست.
اگر در طبقه اول جایی برای نشستن خانمها وجود نداشته باشد آنها به این حجرهها میروند و از بالا مراسم را نگاه میکنند این مراسم ممکن است عزاداریهای ده روز اول محرم باشد و یا مناسبت های شب اربعین و رحلت پیامبر.
در این تکیه تعداد علم و کتل وجود دارد که گهگاهی ممکن است آنهایی که قابلیت چرخاندن داشته باشند را در تکیه بگردانند وگرنه بسیاری از آنها بدون حرکت در سر جای خود قرار دارند و نشان می دهد که چه کسی آنها را اهدا کرده است. در کنار تمام این علم ها یک نخل سنتی چوبی نیز قرار دارد که مردم محله دربند به آن دخیل میبندند.
علم و نخل هویت این تکیه تاریخی است که در کنار نذری هایش در میان اهالی قدیمی تهران شهرت زیادی نیز دارد. این روزها هم میزبان بسیاری از تهرانی هایی است که برای شرکت در مراسم اربعین و رحلت پیامبر اکرم(ص) به این تکیه در رفت و آمدند. در بسیاری از مواقع نشستن در تکیه آرزوی خیلی از افرادی می شود که راه طولانی را برای شرکت کردن در مراسم آن طی کرده اند.
این تکیه تاریخی با وجود آنکه مردم محل معتقدند بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارد ولی ۱۴۰ سال سند دارد با این حال هنوز به عنوان اثر ملی شناخته شده نیست. شاید به این علت که تغییرات انجام گرفته در آن کم نیست. از دو طبقه کردن تکیه گرفته تا نصب سقفی برای آن. چون تا حدود ۶۰ سال پیش سقف این تکیه مانند بسیاری از تکیه های قدیمی تهران را با چادر می پوشاندند.
در این باره، امید غفرانی مردم شناس تهرانی به خبرنگار مهر گفت: این تکیه تاریخی به همراه تکیه تجریش و نیاوران جز چند تکیه مهم و تاریخی تهران هستند که نقش زیادی در هویت بخشی به این کلانشهر را داشته و دارند. مردم در این تکایا دور هم چمع می شدند و در بسیاری از مواقع تصمیمات مهمی در آنها گرفته می شد. هنوز هم در میان تکایای قدیمی تکیه دربند مراجعه کنندگان خود را دارد. این مردم همچنان به تکیه دربند می روند تا در مراسم مربوط به عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت کنند. این تکیه جز در زمان محرم و صفر در بسیاری از اوقات به روی مردم بسته است. شاید یکی از دلایل استحکام آن نیز همین باشد که مردم جز در چند روز از سال در مواقع دیگری به آن مراجعه نمیکنند.
این بنای تاریخی هنوز در فهرست میراث ملی ثبت نشده و کارشناسان میراث فرهنگی برای آن پرونده ای تشکیل نداده اند این درحالی است که تکایای هم دوره آن مانند تجریش و نیاوران ثبت شده اند. با این حال مردم محله دربند چه این تکیه ثبت شود یا نه حافظان آن هستند و درج شدن این اثر در حافظه ملی تنها اقدام اولیه برای حفاظت از آن است.