خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

شعر بوی جوی مولیان آید همی از رودکی

امیر نصر سامانی تصمیم می گیرد به همراه سپاهیانش به طور موقت در باد غیس (در خراسان آن زمان) اقامت کند، اما خوش آب و هوا بودن این منطقه اقامت امیر را طولانی می کند. لشکریان که دلتنگ شده بودند و نمی‎خواستند بیشتر در آنجا بمانند جرات بیان خواسته‎ی خود را با امیر نداشتند و از رودکی می‎خواهند امیر را به بازگشت ترغیب کند. رودکی که امیر را خوب می‌شناخت تصمیم می‌گیرد با سرودن شعری بخت خود را برای راضی کردن امیر به بازگشت به بخارا بیازماید. رودکی در حضور امیر چنگ زنان قصیده‌ی «بوی جوی مولیان آمد همی» را آغاز می کند. امیر با شنیدن قصیده‌ی رودکی چنان دلتنگ می‌شود که بی کفش و رخت سفر سوار بر اسب تا بخارا می‌تازد!

روایت کامل‌تر را با قلم نظامی عروضی، نویسنده قرن 6 هجری بخوانید.

روایت دیگر مصرع نخست این قصیده چنین است:
بانگ جوی مولیان آید همی
طرفداران این روایت می‌گویند جوی و رود معمولا بانگ دارند و نه بو. البته ضبط «بوی جوی مولیان» در بین مصححان دیوان رودکی مشهورتر است.

چنین آورده‌اند که نصر بن احمد که واسطه عقد اهل سامان بود و اوج دولت آن خاندان ایام ملک او بود و اسباب تمتع و علل ترفع در غایت ساختگی بود، خزائن آراسته ولشکر جرّار و بندگان فرمانبردار زمستان به دارالملک بخارا مقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهری از شهرهای خراسان. مگر یک سال نوبت هری بود، به فصل بهار به بادغیس. که بادغیس خرم‎ترین چراخوارهای خراسان و عراق است. قریب هزار ناو هست پر آب و علف که هم یکی لشکری را تمام باشد. چون ستوران بهار نیکو بخوردند و به تن و توش خویش بازرسیدند و شایسته‎ی میدان و حرب شدند،نصر بن احمد روی به هری نهاد و به در شهر به مَرغ سپید فرود آمد ولشکرگاه بزد. و بهارگاه بود و شمال روان شد و میوه‎های مالن و کروخ در رسید که امثال آن در بسیار جای‎ها به دست نشود و اگر شود بدان ارزانی نباشد.آنجا لشکری برآسود و هوا خوش بود و باد سرد و نان فراخ و میوه‎ها بسیار و مشمومات فراوان. لشکری از بهار و تابستان برخورداری تمام یافتند از عمر خویش … زمستان آنجا مقام کردند و از جانب سجستان نارنج آورردن گرفتند و از جانب مازندران ترنج رسیدن گرفت. زمستانی گذاشتند در غایت خوشی.
چون بهار درآمد اسبان به بادغیس فرستادند و لشکرگاه به مالین به میان دو جوی بردند و چون تابستان درآمد میوه‎ها در رسید.
امیر نصربن احمد گفت تابستان کجا رویم که از این خوش‎تر مقامگاه نباشد، مهرگان برویم.
چون مهرگان درآمد گفت مهرگان هری بخوریم و برویم و همچنین فصلی به فصل همی انداخت تا چهار سال برین برآمد زیرا که صمیم دولت سامانیان بود و جهان آباد و ملک بی خصم و لشکر فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق. با این همه ملول گشتند و آرزوی خانمان برخاست…دانستند که سر آن دارد که این تابستان نیز آنجا باشد.پس سران لشکر و مهتران ملک به نزدیک استاد ابوعبدالله الرودکی رفتند و از ندمای پادشاه هیچکس محتشم‎تر و مقبول‎القول‎تر از او نبود.گفتند به پنج هزار دینار تو را خدمت کنیم، اگر صنعتی بکنی که پادشاه از این خاک حرکت کند که دل‎های ما آرزوی فرزند همی‎برد و جان ما از اشتیاق بخارا همی‎برآید. رودکی قبول کرد که نبض امیر بگرفته بود و مزاج او بشناخته، دانست که به نثر با او در نگیرد، روی به نظم آورد و قصیده ای بگفت به وقتی که امیر صبوح کرده بود درآمد و به جای خویش بنشست و چون مطربان فرو داشتند، او چنگ برگرفت و در پرده‎ی عشاق این قصیده آغاز کرد:

بوی جوی مولیان آید همی

یاد یار مهربان آید همی

پس فروتر شود گوید:

ریگ آموی و درشتی راه او

زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست

خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا شاد باش و دیر زی

میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخارا آسمان

ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان

سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید همی

گر به گنج اندر زیان آید همی

چون رودکی بدین بیت رسید امیر چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد وبی‎موزه پای در رکاب خنگ نوبتی در آورد و روی بخارا نهاد چنان که رانین و موزه تا دو فرسنگ در پی امیر بردند، به برونه، و آنجا در پای کرد و عنان تا بخارا هیچ بازنگرفت و رودکی آن پنج هزار دینار مضاعف از لشکر بستد.

نظامی عروضی

چهار مقاله (مجمع النوادر)


جعفر شعار و حسن انوری در کتاب «گزیده‌ی اشعار رودکی» ماجرای بالا را به زبان امروزین چنین نقل کرده‎اند:

«علت سرودن این شعر را چنین نوشته‌اند که نصر بن احمد سامانی در زمستان در بخارا اقامت می‌کرد و در تابستان به سمرقند یا به شهری از شهرهای خراسان می‌رفت. در سالی که به هرات رفته بود، بهار و تابستان را در آنجا گذرانید و به جهت خوشی هوا و فراوانی نعمتها، پاییز و زمستان نیز در آنجا ماند و بدین‎سان اقامت او چهار سال طول کشید. سران و بزرگان که از اقامت دراز و دوری از خانواده دلتنگ شده بودند نزد رودکی آمدند و از او خواستند تا کاری کند که امیر به بخارا بازگردد. رودکی این شعر را سرود و آن‎گاه در مجلس امیر حاضر شد و در پرده‌ی عشاق آغاز به خواندن کرد. چون به بیت «میر سرو است و بخارا …» رسید امیر چنان به هیجان آمد که بی کفش و جامه‌ی سفر بر اسب نشست و رو به بخارا نهاد و تا آنجا هیچ توقفی نکرد»

دولتشاه سمرقندی در کتاب «تذکرةالشعرا» ضمن بیان حکایت فوق با نگاه دقیق خود چنین می‎نویسد:

«… گویند امیر را این قصیده به خاطر چنان ملایم افتاد که موزه در پای ناکرده سوار شد و عزیمت بخارا نمود و عقلا را این حالت به خاطر عجیب می‎نماید که این نظمی ساده و از صنایع و بدایع و متانت عاری. چه اگر در این روزگار سنخنوری مثل این سخن در مجلس سلاطین و امرا عرض کند، مستوجب انکار همگنان شود»

پول یا آرامش ؟ کدامیک؟

http://static.mihanblog.com//public/user_data/user_files/58/171879/mataleb1/alonem.matalebeziba.ir.jpg 

در گذشته، پیرمردی بود که از راه کفاشی گذر عمر می کرد ...
او همیشه شادمانه آواز می خواند، کفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت.
و امّا در نزدیکی بساط کفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛
تاجر تنبل و پولدار که بیشتر اوقات در دکان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش کار می کردند، کم کم از آوازه خوانی های کفاش خسته و کلافه شد ...
یک روز از کفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
کفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یک کیسه زر به سمت کفاش انداخت و گفت:
بیا این از درآمد همه ی عمر کار کردنت هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی کن و بگذار من هم کمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا کلافه کرده ...

کفاش شکه شده بود، سر در گم و حیران کیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت.
 آن دو تا روز ها متحیر بودند که با آن پول چه کنند ...!
از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فکر اینکه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فکر و ذکرشان شده بود مواظبت از آن کیسه ی زر ...

تا اینکه پس از مدتی کفاش کیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ،
کیسه ی زر را به تاجر داد و گفت :
بیا ! سکه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده .

*
*

 پول، همیشه خوشبختی به همراه ندارد و هر چیزی به حد و اندازه اش برای انسان خوب است.

اختصاصی آوای گیلان/

نمردیم و معنی شیب ملایم هم فهمیدیم/تکلیف طبقات پایین جامعه چیست؟؟؟

به گزارش آوای گیلان، محمد باقر نوبخت، معاون برنامه ریزی و نظارت راهبری رئیس جمهور در زمانی که دولت از مردم خواستار انصراف از یارنه‌ها شد، گفت: علت اینکه دولت از مردم درخواست داشت اگر می توانند این یارانه ها را نگیرند و برای هدف های بزرگتر عمومی استفاده کنند ، این است که ما مقید هستیم در سال 1393 در جهت بهبود بهداشت و درمان، وضع حمل و نقل عمومی، بهبود وضع محیط زیست، کاهش آلودگی هوا و کمک به واحدهای تولیدی اقداماتی را انجام دهیم.

حال که چند ماه از این موضوع می‌گذرد بیایید کمی با هم بنشینیم و همه چیز را از نو بررسی کنیم.

دولت همه جا شعار با شیب ملایم را داد که این موضوع باید در خاطر همگان باشد، دولت امد و شعار بهبود بهداشت ودرمان را در کشور به راه انداخت آیا مصرف روزانه نان ربطی به سلامت افراد جامعه ندارد؟

اگر یادتان باشد نوبخت گفت: هر مقدار که از محل انصراف بتوانیم درآمد بیشتری داشته باشیم به همان میزان می توانیم اصلاح قیمت ها را با شیب کندتری انجام دهیم ، اصرار دولت این است زیرا دولت به هیچ وجه علاقه مند نیست که در سال جاری، هیچ یک از خدمات و کالایی را که دولت عرضه می کند ، افزایش قیمت داشته باشد.

وی اضافه کرد: دولت به دنبال کاهش نرخ تورم است به همین علت این انتخاب درست مردم یعنی کسانی که می توانند بدون یارانه ها زندگی خود را بگذرانند، انصراف دهند، انصراف آنها فرصتی را برای دولت ایجاد می کند که بدون افزایش قیمت های با شیب تند بتواند خدمات بیشتری‌رابه‌جامعه‌ارائه‌کند.

 حال چه شده که دولت تمام حرف‌های خود را فراموش کرده و تورم در بحث نان را به دو و نیم برابر رسانده است.

وقتی قیمت نان افزایش یافت کسی پرسید کسانی که جز طبقات پایین جامعه هستند چگونه باید زندگی خود را بگذرانند؟

هیچگونه حسابرسی کردند که اگر هر فرد روزی دو نان استفاده کند در ماه فقط 60 هزار تومان هزینه نان وی می‌شود، در صورتی که یارانه‌ای که دولت به هر فرد می‌دهد فقط 45 هزار تومان است؟

دولت اصلا به این موضوع فکر کرده است فردی  که زندگی خود را با مشقت می‌چرخاند چگونه باید به خرج و مخارج مابقی زندگی خود برسد؟

با نیم نگاهی به جامعه متوجه خواهیم شد، تغییرات حتی اندک در قیمت نان بعنوان محصولی استراتژیک، اساسی و پرمصرف در سبد مصرفی ایرانیان حساسیت های ویژه ای در جامعه ایجاد خواهد کرد، شاید اظهار نظر چند روز پیش یک عضو کمیسیون بهداشت مجلس در خصوص تاثیر فراوان افزایش قیمت نان در زندگی اقشار آسیب پذیر جامعه دلیل روشنی بر این ادعا باشد.

شاید افزایش قیمت نان در شهرهای بزرگ کشور به لحاظ فعالیت بیشتر نانوایی ها به صورت آزادپز و نیز به تناسب درآمد در این شهرها برای مردم آنها احساس نشود ولی در شهرستان‌های کوچک و کم درآمد کوچک ترین افزایش در این کالای استراتژیک حساس و سیاسی موجب وارد شدن ضرر به قشر محروم خواهد شد.

چرا از نظر دولت یازدهم فقط زندگی در کشور مختص افراد غنی و طبقات بالا دست جامعه است یعنی افراد پایین دست حق زندگی خوب ندارند؟

هر چند که ما برای دفاع از حقوق  اقشار کم درآمد ملت محترم ایران منتظر توهین‌های بیشتری از طرف دولت یازدهم به منتقدان از بی سواد، متهجر، امل و به جهنم و تازه به دوران رسیده تا هر چیز دیگر هستیم.

مسکن مهر شوم‌ترین میراث احمدی‌نژاد / اختلاف نظر در تعیین صلاحیت رئیس جدید بورس

* آرمان

- دولت با تعیین نفت ۷۰ دلاری، بهترین کار را انجام داده است
حمید حسینی عضو اصلاح‌طلب اتاق بازرگانی درباره کاهش قیمت نفت گفته است: قیمت نفت در هفته اخیر در محدوده ۶۰ دلار در گردش بود و این درحالی است که قیمت نفت در بودجه سال آینده برای هر بشکه ۷۲ دلار پیش‌بینی شده است. قیمت نفت در بودجه تبعات داخلی و خارجی دارد، اگر قیمت واقعی نباشد باعث کاهش درآمد دولت وکسری بودجه خواهد شد. لذا از این زاویه بعضی ازکارشناسان خواستار رعایت احتیاط و در نظر گرفتن قیمت کمتر در بودجه هستند. از طرف دیگر قیمت نازل این پیام را اشاعه می‌دهد که ایران این قیمت نفت را پذیرفته ‌و بقیه کشورها نیز مشابه این رقم را در بودجه‌نویسی مدنظر قرار می‌دهند و این موضوع باعث تثبیت قیمت در رقم نامناسب خواهد شد. به نظر من دولت بر اساس نگاه خوشبینانه قیمت نفت را در بودجه تعیین کرده ولی با توجه به درآمد- هزینه‌ای بودن بودجه این امر منجر به کسری بودجه و مشکلات بعدی آن نخواهد شد و بهتر است که مجلس این نرخ را تائید کند. تعیین نفت ۷۰ دلاری در بودجه کار مثبتی است چون از این مسیر می‌تواند به بازار‌های جهانی سیگنال مثبت بفرستد و هم بازار‌های داخلی را سامان دهد چون رقم ۷۰ دلار درآمد‌های دولت را در سطح معقولی نگه می‌دارد. از طرف دیگر باید این را درنظر گرفت که دولت بودجه عمرانی را هم کاهش نداده و تلاش کرده کاهش درآمدهای دولتی را از محل صرفه‌جویی در هزینه‌‌های جاری وسایر درآمدها جبران کند، تنها رشدی هم که در هزینه‌های جاری اعمال شده هزینه ۱۷ درصدی رشد حقوق کارکنان دولت است. بنابراین‌ به نظر می‌رسد که دولت روند منطقی را برای مدیریت این اوضاع در پیش گرفته است. تصمیم دولت برای بیشترنکردن نرخ مالیات‌ها وکسب درآمد بیشتر از طریق گسترش پایه مالیاتی و حذف معافیت‌های مالیاتی هم نشان می‌دهد که دولت نمی‌خواهد به هیچ وجه در بازار داخلی رکود ایجاد کرده و آن را تشدید کند. با در نظر گرفتن همه اینها به نظر من دولت با امکاناتی که در اختیار داشته از این بهتر کاری نمی‌توانست انجام دهد.

* ابتکار
- مسکن مهر شوم‌ترین میراث احمدی‌نژاد

این روزنامه حامی دولت در سرمقاله‌اش درباره مسکن مهر نوشته است: مسکن مهر علیرغم تبلیغات وسیع سالهای گذشته، شوم ترین میراث به جا مانده از دولت محمود احمدی نژاد برای دولت حسن روحانی لقب گرفته و تاکنون مانند بختک روی اقتصاد نیمه جان کشور جا خوش کند. افزایش حجم نقدینگی، فشار تورمی و تشدید نوسان های قیمتی در بازار طلا و ارز، تخریب ترازنامه بانک مرکزی با وجود چاپ بدون پشتوانه هزاران میلیارد تومان اسکناس و کاهش منابع مالی در اختیار سایر بخش‌ها از جمله اصلی ترین پیامدهای اقتصادی اجرای این طرح بوده است. گفته می‌شود حدود ۱.۲ میلیون واحد مسکن مهر نیمه کاره در کشور وجود دارد و بر اساس اعلام مسئولان اقتصادی کشور، دولت یازدهم ناگزیر شده است که برای تکمیل این واحدها ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی (یعنی دوبرابر کل بودجه ای که در دو دولت گذشته صرف این پروژه شد) اختصاص داده یا در بودجه آتی پیش بینی کند تا بلکه این میراث شوم دست از سر منابع مالی و اقتصاد کشور بردارد. هرچند که شواهد نشان می‌دهد که این شهرک ها به دلیل معارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها، هیچ گاه موطنی برای چند میلیون خانواده ایرانی نخواهند شد و مانند وصله هایی ناجور و خالی از سکنه در جوار بافت شهرهای مختلف کشور باقی خواهند ماند، اما دولت یازدهم ناگزیر است که تعهدات ناشی از این پروژه عظیم را تا تحویل آخرین واحد ساخته شده انجام دهد.

* اعتماد
- کاهش قیمت نفت، توطئه نیست

این روزنامه در واکنش به اظهارات دولتمردان درباره توطئه کاهش قیمت نفت نوشته است: چون کفگیر ارزی ما به ته دیگ می‌خورد، عربستان و امریکا را متهم می‌کنیم. خوب آنها که کار خودشان را می‌کنند، ما چرا نباید درس بگیریم؟… واقعیت این است چه کاهش قیمت نفت توطئه باشد و چه آنکه از منطق بازار تبعیت کرده باشد، در اصل قضیه فرقی نمی‌کند. اگرچه به نظر می‌رسد، کاهش موجود ترکیبی از این دو عامل است. از یک سو افزایش تولید نفت جهان و به ویژه امریکا و نیز کاهش رشد اقتصادی چین زمینه ساز کاهش قیمت‌ها شده و از سوی دیگر عربستان هم به دلایل سیاسی و اقتصادی خواهان کاهش قیمت است، تا هم به ایران و عراق فشار آورده شود و هم اینکه تولید نفت‌های شنی در ایالت متحده به صرفه نشود و سهم عربستان و اوپک در بازار نفت همچنان حفظ شود… حیف که رییس‌جمهور قبلی معتقد بود نفت اصلا زیر ۱۰۰ دلار نخواهد آمد، اندازه جیب دولت خود را داده بود تا برای نفت ۲۰۰ دلاری بدوزند. و در دولت موجود هم معاون رییس‌جمهور با قاطعیت رسیدن نفت به قیمت زیر ۱۰۰ دلار را رد می‌کرد. مساله این نیست که اشتباهی صورت گرفته است. بلکه مساله این است که شرط عقل نبود که خود را با قیمت‌های بالای نفت هماهنگ کنیم، در حالی که در برابر کاهش آن نمی‌توانیم مقاومت کنیم. در هر حال گذشته گذشته است. بیایید و برای یک بار هم که شده اقتصاد خود را به نحو صحیحی از شر نفت و درآمدهای آن خلاص کنیم. این جمله راحت عنوان می‌شود ولی تبعات سنگینی دارد. فقط دولتی که قدرتمند است می‌تواند این کار را انجام دهد ولی دولت ضعیف نه. دولتی که در برابر وسوسه‌های نفت خویشتن‌دار باشد.

- ادامه برخورد شعاری وزیر راه با مسکن مهر
اعتماد از تداوم انتقادات وزیر راه از مسکن مهر گزارش داده است: عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم با سابقه مسکنی‌اش، از همان ابتدای حضوردر راس ساختمان شیشه‌یی خیابان آفریقا انتقادات زیادی را به سیاست‌های مسکنی وارد کرد و به صراحت به «پروژه مسکن مهر دولت دهم» واکنش نشان داد. هرچند نمایندگان مجلس از یک سو و تعهدات دولتی از سوی دیگر وی را مجاب کرد، تا این پروژه را ادامه داده و به سرانجام برساند. اما انتقادات و اظهارات وی در خصوص موضوعات مسکنی دریک‌سال‌و اندی گذشته به خوبی نشان داد که وی از اساس به این پروژه و البته سیاست‌های مسکنی اجرا شده تاکنون انتقاد دارد. انتقاداتی که موجب شده تا وی در محافل خبری و غیرخبری لب به اعتراض در خصوص تصمیمات مسکنی بپردازد. انتقاداتی که گویا روز گذشته زمینه مهیاتری برای ابراز یافتند و موجب شدند، تا عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در چهاردهمین همایش سیاست‌های توسعه مسکن شفاف‌تر به ابراز انتقادات خود بپردازد. انتقاداتی که موجب شد تا این عضو کابینه برخی ساختمان‌های ساخته شده در تهران را به قفس تشبیه کند.

- مصباحی‌مقدم: شیوه دولت غلط است
مصباحی مقدم در گفتگو با اعتماد، موارد زیر را بیان کرده است: متاسفانه روحیه محافظه‌کاری دولت در مدیریت کشور و در مدیریت یارانه‌ها چند آسیب به وجود آورده است که یکی از آنها همین است که در زمان‌های متفاوت اصلاح قیمت صورت می‌گیرد و این موجب نارضایتی مکرر مردم می‌شود. … سخنگوی دولت در مصاحبه‌های مکرر گفته ما قیمت حامل‌ها را با شیب ملایم پیش بردیم و همین مسیر را برای آینده پیش ببریم. من عرض می‌کنم خطای بزرگی است که دارند مرتکب می‌شوند. ما باید هم چوب را بخوریم و هم پیاز. هم هر سال شوک قیمت وارد کنیم و به دنبالش انتظارات تورمی را بالا ببریم و هم مردم را ناراضی کنیم. اتفاقا ما باید گام‌هایی‌برداریم که این تغییرات قیمتی تمام شود… متاسفانه محافظه‌کاری دولت موجب شده دومرتبه مسیری دنبال شود که تجربه شکست خورده قبلی را هم به همراه خود دارد… شاید دولت به خاطر رضایت مردم یا رضایت حامیان خودش و رای‌دهندگان از اینکه بخواهد شوک قیمتی وارد کند نگران است که آنها ناراضی شوند. باید گفت این رفتار آنها را ناراضی‌تر خواهد کرد زیرا این اقدام برای سال‌ها تکرار خواهد شد ولی اگر کاری کردیم که طی یکی، دو، سه سال به نتیجه رسید دیگر ما شاهد ایجاد شوک سالانه برای اصلاح قیمت‌ها نخواهیم بود و مردم به یک رضایت خاطر کاملی خواهند رسید.شیوه‌یی که دولت عمل می‌کند شیوه غلطی است. ۳۰ درصد قیمت نان را بالا می‌برند بدون اینکه هیچ گونه فایده‌یی برای منابع دولت داشته باشد. یعنی یارانه آرد را همچنان مثل سال گذشته دولت باید بپردازد. … درآمد دولت در بهترین شرایط در سال جاری ناشی از صادرات یک میلیون بشکه نفت و ۳۰۰ هزار بشکه معاینات است و خبرهایی که دارم حتی همین درآمد محقق نشده است. به علاوه بخشی از این درآمد به صورت دلار و یورو است که در حساب‌های خارجی ما قفل می‌شود و دولت نمی‌تواند از آنها استفاده کند. دولت از آن بخشی از درآمد نفت می‌تواند استفاده کند که به صورت یوان، وون و روپیه پرداخت می‌شود و این به واردات مواد اولیه غذا و خوراک دام و طیور اختصاص پیدا می‌کند یعنی گندم، دارو و امثالهم وارد می‌کنیم…. من معتقدم با کاهش قیمت نفت در واقع با مشکل جدیدی روبه‌رو نمی‌شویم زیرا درآمد نفتی که به دست می‌آید به دست ما نمی‌رسد که بخواهیم روی آن حساب کنیم. حالا چه ۱۰۰ دلار فروش برود و چه ۷۰ دلار و ما ناگزیریم بخشی از آن درآمد را وصول شده تلقی کنیم و به بانک مرکزی تکلیف کنیم که معادلش به ما پول بدهد. این اتفاقی است که رخ داده پس در واقع مشکل جدی به وجود نمی‌آید اما در ظاهر درآمدهای ما کاهش می‌یابد و به عبارتی دیگر ذخیره‌های خارجی ما در بانک‌های خارجی بالا می‌رود. این ذخیره تا حالا ۱۳۰ میلیارد دلار شده و ما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم لذا از این حیث جای نگرانی جدی نسبت به کسری بودجه نیست. شاید کمتر کسی متوجه این نکته باشد.

* جهان صنعت
- اختلاف نظر در تعیین صلاحیت رئیس جدید بورس

جهان صنعت درباره انتخاب رئیس جدید بورس نوشته است: بعد از گمانه‌زنی‌های بسیار تکلیف رئیس جدید سازمان بورس از سوی شورای عالی بورس و اوراق بهادار روشن می‌شود‌. در حالی که روز گذشته قرار بر این بود که جلسه شورای عالی بورس و اوراق بهادار با دستور جلسه عضویت فطانت، گزینه احتمالی ریاست سازمان بورس در ترکیب هیات‌مدیره سازمان بورس در ابتدا و بعد در راس آن سازمان بورس برگزار و در خصوص آن تصمیم‌گیری شود اما اختلاف‌نظرهای موجود تا حدودی همه چیز را در ابهام فرو برد‌. مشکل از آن جایی آغاز می‌شود که برخی از اعضای شورای عالی بورس نسبت به تصمیم‌های دستوری خارج از شورا که مشخصا وزیر اقتصاد و سایر تصمیم‌گیرندگان موضوع تغییر ریاست سازمان بورس را نشانه گرفته است از اعمال نظرهای شکل گرفته ناراضی هستند اما آنچه مشخص است تصمیم این تغییر بزرگ از مدت‌ها قبل گرفته شده است و اینگونه واکنش‌ها در حال حاضر نمی‌تواند اتفاق تازه‌تری را به وجود آورد‌

* دنیای اقتصاد
- ریزش بورس به سبب تداوم رکود اقتصادی است

دنیای اقتصاد درباره علل سقوط شاخص بورس نوشته است: این مساله که شاخص کل بورس تهران در شرایط فعلی افت قابل توجهی داشته و به زیر ۷۰ هزار واحد رسیده را اگر غیرطبیعی بدانیم خطا کرده‌ایم؛ مگر نه اینکه بارها گفته‌ایم و باور داریم که بورس میزان الحراره و دماسنج اقتصادی است؛ بنابراین نمی‌شود علائم بیماری در اقتصاد را ببینیم، ولی اصرار داشته باشیم که حال بورس خوب باشد و شاخص افت نکند. برای این افت دلایل زیادی را می‌توان فهرست کرد: ۱- برآورده نشدن انتظارات بیش از واقع و بسیار خوشبینانه سرمایه‌گذاران از مذاکرات هسته‌ای در اوایل ماه جاری. ۲- افت شدید قیمت نفت در هفته‌های اخیر (که موجب افت بورس‌های منطقه نیز شده است) ۳- ارائه بودجه انقباضی و البته تا حدود زیادی منطقی از طرف دولت با تاکید بر اینکه ابهام‌های مهمی نیز در آن وجود دارد. ۴- موارد تعیین تکلیف نشده مهمی مانند سیاست‌های خصوصی‌سازی، وضعیت پالایشگاه‌ها و قانون مالیات‌ها. ۵- سیاست‌های پولی بلندمدت و کوتاه‌مدت. ۶- از همه مهم‌تر رکود شدیدی که همچنان در اقتصاد وجود دارد. اگرچه تلاش دولت بر این بوده است که اقتصاد را از رکود خارج کند و وارد رونق شود، اما به گواهی آمارهای در دسترس تنها در بخش خودرو و فروش نفت شاهد رونق نسبی بوده‌ایم که اولا تداوم آن با ابهام روبه‌رو است و ثانیا تکافوی خروج اقتصاد از رکود را نمی‌دهد…. نهایت تلاش دولت برای تحقق برنامه‌ای اقتصادی منتج به رونق و شکوفایی بوده است، اما از یکسو مشکلات به ارث رسیده فراوانی که در سال‌های اخیر داشته‌ایم و از سوی دیگر عدم انسجام لازم در تیم اقتصادی دولت محترم مانع از تحقق آرزو و شعارهای دولت تدبیر و امید شده و سبب شده است همچنان رکود تداوم داشته باشد. نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که خطاست اگر پنداشته شود تغییر مدیریت نهاد ناظر بازار سرمایه، به تنهایی موجب بهبود وضعیت بورس و شاخص‌های آن خواهد شد؛ زیرا از یکسو کارنامه تیم مدیریتی بازار سرمایه اعم از سازمان و شرکت بورس اوراق بهادار تهران از نظر ارتقای شفافیت، معرفی ابزار‌های جدید و توسعه کمی و کیفی بازار مجموعا قابل توجه بوده است اگر چه همواره برای انجام هر کار انجام شده‌ای راه بهتری وجود دارد.

* وطن امروز
- احتمال توقف مسکن مهر
این روزنامه در تحلیل حملات جدید به مسکن مهر نوشته است: با اظهارات شدید‌اللحن روز گذشته رئیس‌جمهور و وزیر راه و شهرسازی آیا پروژه مسکن مهر متوقف می‌شود؟ حسن روحانی و عباس آخوندی در دو نشست اقتصادی به انتقاد شدید از پروژه مسکن‌مهر پرداختند و سخنان آنان نشان می‌داد دولت تمایلی برای ادامه طرح مسکن مهر بعد از پایان تعهدات خود ندارد.

منبع:وبسایت رسمی ارمغان

اهمیت افراد جامعه

صبح که در جاده بودم، نیسان آبی‌رنگی، با تانکر استیل به پشت، کند و سنگین داشت شیر تازه به کارخانه می‌برد. در آن گرگ و میش بامدادی، با خودم فکر کردم که چقدر کاری که این راننده‌ی عزیز می‌کند مهم است. بخش بزرگی از مردم ما، هر روز شیر و ماست و پنیر و انواع لبنیات را با سهولت می‌خرند و میل می‌کنند، فقط به خاطر اینکه امثال این عزیزمان در زنجیره‌ی تولید تا مصرف، کارشان را درست و به موقع انجام می‌دهند. 

 

نانوا به همین منوال، خودرو ساز، پمپ‌چی، شیشه‌بر، کارمند، پرده‌فروش، قصاب، استا فعله، معلم، و خیلی‌های دیگر که فهرست بلندبالایی را تشکیل خواهند داد. و اگرچه درآمدی که این افراد مهم دارند قابل مقایسه نیست با عددی که اخیرا شنیده‌ام به عنوان حقوق پیشنهاد شده به سه تا متخصصی که ظاهرا حاضر شده‌اند به تایباد بیایند ـ و آنقدر عددی که شنیده‌ام بالاست که حتی به زبانم هم نمی‌آید ـ اما به هرحال جامعه‌ی ما به دست بسیاری از مردم خوب ـ زن و مرد و پیر و جوان ـ در حال مدیریت و پیشرفت است. 

 

به آن راننده‌ی عزیز و همه‌ی افراد مهم دیگر این اجتماع خسته نباشید باید گفت و امیدوارم درآمد آنها هم کفاف یک زندگی شرافتنمندانه و درجه یک را در طول زندگی‌شان بدهد؛ و نیز امیدوارم هرچه زودتر این اختلاف درآمد جامعه‌ی پزشکی با سایر اقشار کشور معقول و منطقی شود تا از آسیب‌های اجتماعی آتی به این شکل که پیش می‌رود حذر گردد، زیرا هیچ مدرکی ولو پزشکی نباید مجوزی باشد برای کسب درآمدهای باورنکردنی در شرایطی که بسیاری از جوانان و خانواده‌ها در تنگناهای اولیه و ابتدایی زندگی‌شان به شدت گرفتارند.