"بنام خالق محبت "
"تولد اولین سال رهایی آقای رمضان اسپرهم رهجوی آقای حمید جامی "
پنجشنبه مورخۀ 25/10/1393 اولین سال رهایی آقای رمضان اسپرهم را در نمایندگی افسریه به اتفاق جشن گرفتیم
سخنان آقای جامی:
من اولین سال رهایی رمضان عزیز را تبریک میگویم و امیدوارم که در سفر دوم موفق باشد.
رمضان در سفر دوم یک مقدار از کنگره دور افتاد ولی او حرف گوش میکند و فردی خدمتگذار میباشد، من امیدوارم که این قضیه را بداند که تنها راه انسان کامل شدن، آموزش گرفتن و خدمت کردن به هم نوع است. در این رهایی مرزبانان ، ایجنت محترم و همگی شما عزیزان سهیم هستید من به شما تبریک میگویم.
سلام سلام
من هم اومدم هم نیومدم
اول این که دوستانی که اینستا دارن بهشون پیشنهاد می کنم پیج ژوان (zhuaan) رو فالو کنن
دوما این که از کسایی که تو این مدت فراموشم نکردن و بهم سر زدن و چه خصوصی چه عمومی و چه جاهای دیگه حالمو پرسیدن متشکرم به خصوص علی که کامنتاش دلگرمم می کرد
فراموش شدن حس جالبی نیست
برای قاصدک جونم دعا می کنم امتحاناتشو به خوبی بگذرونه
امیدوارم حال مادر طنین عزیزم بهتر شده باشه
زهرا جونم بهت خداقوت میگم و ان شالله کنکور خیلی خوبی داشته باشی و عمه شدنت رو تبریک میگم
دنیا و باران دلم براتون بی نهایت تنگ شده
آذین عزیزم امیدوارم امتحاناتو به خوبی پاس کنی و اینو بدون هر وقت میرم پیج عموتتل یادت میفتم و روح شاد میشه
سمانه ی بی معرفت بیا به خدمتت برسم
هانیه که از سمانه هم بی معرفت تره به یادت هستم
شیوا و عسل عزیزم به یادتون هستم
با ندای عزیزم و علی آقا حرف زدم البته گذشته از اون روز ولی حرف زدم دیگه گیر ندید
راستی ندا لینک آهنگ کامران و هومن رو بفرست بیاد
رضاااااااااااااااااااااااااااا ببخش که همون روز تو پست تو اشتباهی برای ندا و طنین کامنت گذاشتم
فکر کنم امتحانات تموم شده ان شالله کارنامه ات افتخار آفرین باشه
ادمین های وین هم که ...
دلم برای همتون خیلی تنگ شده و دعاهاتونو میخوام
منظورم التماس دعاست
ایام به کام
|
اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی، و اگر هستی کسی هم به تو عشق بورزد، و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد، و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی. آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد، بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی. برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی، از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدار که دستکم یکی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد. و چون زندگی بدین گونه است، برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی، نه کم و نه زیاد، درست به اندازه، تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد، که دستکم یکی از آن ها اعتراضش به حق باشد، تا که زیاده به خودت غره نشوی. و نیز آرزومندم مفید فایده باشی. نه خیلی غیرضروری، تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است، همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سر پا نگه دارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک می کنند، چون این کار ساده ای است، بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می کنند و با کاربرد درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی. و امیدوام اگر جوان هستی خیلی به تعجیل، رسیده نشوی و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی، چراکه هر سنی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند. امیدوارم سگی را نوازش کنی، به پرنده ای دانه بدهی و به آواز یک قناری گوش کنی وقتی که آوای سحرگاهی اش را سر می دهد. چرا که به این طریق احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان. امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی، هرچند خرد بوده باشد و با روئیدنش همراه شوی تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد. بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و برای اینکه سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مال من است.» فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است! و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی که اگر فردا خسته باشید، یا پس فردا شادمان، باز هم از عشق حرف برانید تا از نو آغاز کنید.