خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

جدید

مهدی کرد:

خواستم تشکر کنم از تک تک هوادارها و هر کسی که به هر نحوی به ما دلداری داد و تو این مدت مرتضی و مارو تنها نگذاشت و کنارمون موند و ازجمیع هوادارا وهمه دوستهایه هنرمند و ورزشکارکه تو این مدت با ما همدردی کردن و تنهامون نذاشتن.
و تشکر ویژه میکنم ازدوستان دوست داشتنیم که دل بزرگ و مهربونی دارند علی لهراسبی، محمد علیزاده، آرمین زارعی (2fm)، مهدی احمدوند، بنیامین بهادری، بهروز رهبری فرد که با حرفها و اعمالشون برادریشون در حق رفیقشون ثابت کردن حرمت مرتضی را نگه داشتن چهل روز سیاه برتن کردن و عزادار مرتضی موندن
خیلیها ، خیلی حرفها زدند ولی در عمل جوردیگه نشون دادن ولی این دوستان در عمل سنگ تمام گذاشتن و محبت و رفاقتو در حق رفیقشون تمام کردن
روزو روزگارو دل خوش برای تک تک اعضایه خانواده خاص از ته دل از خداوندمنان خواستارم و آرزویه بهترینها را براتون دارم.
مهدی کرد عضو کوچک خانواده خاص

http://photos-h.ak.instagram.com/hphotos-ak-xaf1/t51.2885-15/10882047_1600693166819295_278364525_n.jpg

_________________________________________

مهرزادامیرخانی:

دوتایی سرمای شدید خورده بودیم .
یه ذره مرتضی به خاطر بدن درد منو ماساژ می داد . یه کم من مرتضی رو .
خونمون کرج بود اون موقع .
عصر بود نفری دوتا قرص کلد استاپ خوردیم خوابیدیم . شب ساعت ده یازده بیدار شدیم .
من رفتم از سوپر مارکت از این سوپای آماده گرفتم . داشتم یه چیزایی هم قاطیش می کردم که بشه بخوریم . مرتضی هم تو اتاق استودیو داشت ملودی می ساخت
رفتم براش سوپ ببرم گفت اینو گوش کن خیلی از فضای کارام دوره ولی یه جوریه .
گوش دادم و یه سری نظر راجع به ترانش دادم .
خوشش نیومد گفت تو شروع ترجیع بند یه کلمه تکرار شه بهتره . منم دیگه نشستم هی نوشتم هی خط زدم تا آخر شد این .
تازه موقع خوندن بازم تغییرش دادیم .
روغن ریخته بود رو اپن آشپزخونه . کاغذ دستش بود و حرف می زدیم صاف گذاشت رو اون .
دقت کنین نوشته های پشت صفحه هم معلومه .
آره هوس تورو داره دلم

http://photos-e.ak.instagram.com/hphotos-ak-xfa1/t51.2885-15/10864712_336226656569588_1989271457_n.jpg

خیانت در قاب سریال های روتین ماهواره

همواره از سریالهای خانوادگی استقبال کرده و هنوز هم ملودرام های خانوادگی بیش از گونه‌های دیگر مخاطب دارد. بیان آسیب‌های خانوادگی و آگاه‌سازی خانواده ایرانی از آنها و همچنین آموزش مهارتهای مقابله با مشکلات از طریق مجموعه های داستانی به دلیل همذات‌پنداری مخاطب با آن از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است.یکی از آسیب‌های مبتلا به جامعه ایرانی در حوزه خانواده در جامعه امروز که می‌تواند خانواده را با چالش جدی و حتی فروپاشی مواجه سازد مساله خیانت همسران به یکدیگر است .موضوع خیانت یکی از معضلات اجتماعی است که قابلیت ویژه ای برای قصه‌پردازی دارد. انبوهی از مفاهیم و تجربیات بشری در این خصیصه مثل عشق، نفرت، دروغ، دسیسه و خیانت در ذات این رابطه نهفته است که ارتباط و تناسب میان آنها می تواند به شکل گیری و خلق یک قصه کمک کند. پیچیدگی موقعیت عاطفی- انسانی و ترس و اضطراب همذات با این تجربه قابلیت فراوانی برای داستان پردازی دارد و از قدرت اثرگذاری بالایی بر مخاطب نیز برخوردار است.چندلایگی و تاویل پذیری این تجربه در موقعیت های مختلف انسانی از درام گرفته تا تراژدی، عنصر خیانت را در کانون توجه فیلمسازان قرار می دهد.عدم برنامه های مناسب و مهیج در تلویزیون داخلی افراد را ترغیب می کند تا برنامه های ماهواره را پیگیری کنند. حال آنکه به دلیل عدم انطباق فرهنگ و از بین رفتن قبح بعضی مسائل در مرحله اول خانواده را به زوال و نابوی می کشاند و به نوعی تاثیر برخی از برنامه های ماهواره زنجیر بدبختی را به پای تک تک اعضای خانواده می بندد.

در سال های اخیر با افزایش کمی شبکه‌های ماهواره ای فارسی زبان، پخش سریالهای با مضامین خانوادگی در صدر برنامه های این شبکه ها قرار گرفته و با استقبال مخاطبان فارسی‌زبان روبرو شده است. این سریالهای صد قسمتی که غالبا در قسمتهای سی الی چهل و پنج دقیقه ای پخش می‌شود آسیب‌های زیادی را برای خانواده ایرانی به همراه دارد. مضمون خیانت زوجین به یکدیگر یکی از مضامین رایج در این سریالهاست. اگرچه این سریالها بعضا دارای فیلم نامه‌ها و دیالوگ‌های ضعیف است اما با بهره گیری از صحنه های نمایشی جذاب، رنگ و لعاب دادن به فیلم و استفاده از بازیگران خوش چهره و محبوب، مخاطب را به پیگیری مستمر این سریالها ترغیب می‌کند. قهرمان داستان در اینگونه سریالها فرد خیانتکار است که با ظاهری دلپسند مخاطب عام را به تقلید و نقش‌پذیری و همذات‌پنداری با خود ترغیب می‌کند. داستان سریال نیز معمولا بگونه‌ای طراحی می‌شود که در ابتدا خیانت کردن فرد به همسر و حریم خانواده از سوی مخاطب مورد عتاب و سرزنش قرار گیرد

اما با گذشت چندین قسمت از سریال و مشخص شدن بخشهای بیشتری از داستان سرانجام مخاطب به قهرمان داستان حق می‌دهد که بخاطر داشتن شرایطی ویژه به همسر خود خیانت کند. با تکرار این سریال ها مخاطب ناخودآگاه در زندگی خود نیز به دنبال شرایطی نظیر شرایط قهرمان داستان می‌گردد تا در صورت خیانت احتمالی خود، آن را توجیه کند و این همان هدفی است که سازندگان این سریال ها و مسئولین این شبکه های ماهواره ای دنبال می کنند. براسا نظریه ی برجسته سازی استریه رسانه‌ها میتواننداولویت‌های ذهنی مردم را مشخص کرده و تعیین کنند که کدام موضوع در ذهن‌شان برجسته بشود. بعنوان مثال شاید مخاطب از زندگی‌ خود راضی باشد و هرگز به خیانت فکر نکند، ولی با دنبال کردن سریالهای ماهواره ای کم‌کم این موضوع برای‌ او پررنگ ‌می‌شود و به آن سوق پیدا کنید.

داستان زندگی ما. حتما بخونید

یک روز خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. 
از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، 
هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!

در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.
در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز
کردند، 
و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. 
بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!
پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، 
و همه آنها با این مورد موافق بودند.
بعد از یک بحث طولانی، 
جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، 
گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ 
اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره.
خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال … سپس در سال
هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده . 
او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،«
دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. 
منم حالا نمی رم نمک بیارم»!


بعضی از ما ،
زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که 
ازشون انتظار داریم عمل کنن.
آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدهند هستیم 
که خودمون عملا هیچ کاری انجام نمی دهیم

من آن غریبه ی دیروز آشنای امروز و فراموش شده ی فردایم
در آشنایی امروز می نویسم تا در فراموشی فردا یادم کنی.

برای سالها می نویسم ...

سالها بعد که چشمان توعاشق می شوند ...
افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود...

که همیشه یکی بود یکی نبود

با کمال تأسف درگذشت  آقایان کربلائی خیرالله بهاری وآقای علی اکبرخدائی دورباش  را به خانواده های محترم بهاری وخدائی تسلیت عرض می نماییم و از خداوند متعال برای متوفی ها طلب مغفرت و برای خانواده محترمشان صبر جمیل مسئلت می نماییم. 

چگونه از یاد ببرم آن روزهایی را که با چه بگو بخندهایی باهم در خرمدره علوفه می چیدیم چقدر زندگی بی وفاست چقدر ما غافل از این دنیائیم انگار همین دیروز بود که کربلائی با آقای خدائی باهمدیگر شوخی میکردند از خداوند میخواهم که آن دو بزرگوار در آن دنیا  با امام حسین (ع) مشهور شوند.

مصباح‌ هم برای مظلومان تاریخ معاصر موسوی و کروبی حکم داد❗

مصباح یزدی گفته است "اگر حکم حکومتی نبود، هم طبق شرع و هم قوانینی که ما داریم سران فتنه باید مجازات بشوند و حکمشان هم اعدام است."
او در گفتگو با نشریه حمید رسایی، از نمایندگان گروه پایداری (حامیان احمدی نژاد و جلیلی)  درباره حصر مهندس میر‌حسین موسوی، حجت الاسلام مهدی کروبی و دکتر زهرا رهنورد و این که این حصر بدون حکم دادگاه بوده است و مشروعیت ندارد گفت: «مشروعیت این حکم به رأی حاکم اسلامی‌ است. ارزش حکم و تصمیم شورای عالی امنیت هم به امضای ولیّ‌فقیه است.»

مصباح افزود: «این حکم ولیّ فقیه یعنی حکم حکومتی و حکم حکومتی، حاکم بر احکام اولیه است. اعتبار سایر احکام هم به امضای ولیّ فقیه است حتی اگر اجماع نمایندگان مجلس باشد تا ولیّ فقیه امضا نکند ما آن را قانون واجب الطاعه نمی‌دانیم.»

این أقا با بیان این که "حکم، مخصوص خداست و مخصوص پیغمبر و مخصوص امام و جانشین امام" افزود: «مجلس هم فقط نقش شورایی دارد، برای همین نمی‌تواند بر خلاف نصّ صریح حکم ولیّ فقیه چیزی تصویب کند. حالا غربی‌ها می‌گویند در تصمیم‌گیری 50 درصد به علاوه یک می‌شود قانون؛ ولی ما قانون بودنش را به این می‌دانیم که بواسطه شورای نگهبان، تأیید مقام معظم رهبری روی این 50 به علاوه یک است. حکم را حکم ایشان می‌دانیم و ارزش و مشروعیت نظام را هم به ولایت فقیه می‌دانیم.»

بنا به گفته مصباح ؛ "اگر حکم حکومتی نبود، هم طبق شرع و هم قوانینی که ما داریم سران فتنه باید مجازات بشوند و حکمشان هم اعدام است. چه کسی اینها را از اعدام نجات داد؟ اگر حکم و نظر ولیّ فقیه نبود، اینها باید اعدام می‌شدند." مصباح یزدی گفت: «برای توبه هم شرایط به حکم حکومتی بستگی دارد. آن مصلحتی که ایجاب می‌کند تا از حکم اولیه اعدام صرف نظر شود، مصلحت جامعه اسلامی‌است که ولیّ فقیه تشخیص می‌دهد. هرچه تشخیص دهد نظر او معتبر است. اگر مصلحت نبود طبق روال عادی اینها باید دادگاهی می‌شدند و بدون شک محکوم به اعدام بودند. حتی نه یکبار اعدام بلکه به دلایل مختلف باید اعدام شوند.»

دریک نگاه :

خدایا تو خود بهترین گواهی؛ مسببین واقعی این حوادث و مشکلات !! را به خودت واگذار می نماییم

الهی ما را حتی برای یک لحظه هم که شده به خودمان وامگذار آمین یا رب العالمین!!

در ادامه بد نیست تا پاسخ همسر شهید باکری به اراجیف شریعتمداری را نیز بخوانید:

همسر شهید حمید باکری در واکنش به سخنان حسین شریعتمداری، مدیرمسوول کیهان نوشت: آقای شریعتمداری دعا می کنم به خاطر مردمی که اراجیف شما را می خوانند و می شنوند خدا شفایتان بدهد.
به گزارش انصاف نیوز، فاطمه چهل امیرانی، در فیسبوک نوشته است: جناب آقای شریعتمداری! حالتان خیلی بد است برای این که به خود و دیگران آسیب نرسانید به پزشک مراجعه کنید. انصافا دروغ های شاخدار را ما از شما شنیده ایم. یادتان هست در دوره ی دوم انتخاب آقای خاتمی شما از قول خانواده ی شهید باکری مطلب کذبی در روزنامه در رد آقای خاتمی زدید و دو ساعت در پشت تلفن با شما صحبت کردم و آخر با اعتماد به نفس گفتید حتما یکی از خانواده ی باکری بوده و من یقین دارم نبوده، خواب دیدید خیر باشد. راستی این نوع ادبیات که جنابعالی دارید انسان تربیت نخواهد کرد. بزر گترین ادعایتان این بود که من شهیدان باکری را رابیشتر از خانواده شان می شناسم، اگر شما به شخصیت انسانی آنها اشراف دارید چرا مثل آنها نیستید؟ یقین دارم اگر از تک تک خانواده ی باکری ها سوال کنید شهادت خواهند داد شما شخصیتی مقابل آنها را دارا هستید. فقط یک مثال برای رویای های شیطانی شما کافی است.

در فتنه ی ٨٨ (که صد البته ما فتنه گرها را کسانی می دانیم که سالها حساب شده برنامه ریزی کرده بودند. اگر انسانهای صادق رو به جبهه گذاشتند این ها به خارج از کشور رفتند، اگر مثل شما نامرد نباشم می گویم با ندانم کاری ها مشکلی بر مشکلات کشور اضافه کردند. مصاحبه ی آقای [کامران] دانشجو در [برنامه ی تلویزیونی] شناسنامه و سفر به خارج در سال ٥٨ که حمید [باکری] همان سال تمام مدارک دانشجو بودن در خارج از کشور را پاره کرد و به من گفت بیا تمام وقت برای انقلاب کار کنیم)، وضعیتی که پیش آمده بود واقعا مثل خیلی از هموطنان برای بنده و همسر محترمه ی شهید همت غیر قابل قبول بود. معمولا هر روز تلفنی با هم صحبت می کردیم. و ظاهرا برکت شنود تلفنی شامل ما هم شده بود؛ به شوخی و جدی می گفتیم برویم تحصن کنیم و کلی روی محل آن بحث کردیم و با دلایل شوخی، من حرم حضرت امام را پیشنهاد دادم. چند روز بعد فارس زد «گری سیک به خانم همت پیشنهاد داده در حرم امام تحصن کنند»، ما دو تا نمی دانستیم بخندیم یا گریه کنیم؟! البته زود از روی سایت برداشتند. نادانها فکر کرده بودند اگر ما این کار را کردیم به دستور این آقا بوده که ما اصلا نمی دانیم کی هستند. حوصله ی تایپ کردن ندارم. آقای شریعتمداری دعا می کنم به خاطر مردمی که اراجیف شما را می خوانند و می شنوند خدا شفایتان بدهد.