به گزارش مشرق، محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت ظهر امروز (چهارشنبه) در حاشیه جلسه هیأت دولت در نشست خبری با خبرنگاران رسانههای مختلف اظهارداشت: 144میلیارد تومان جهت خریدمرغ برای توزیع بین خانوارهای نیازمند تصویب شد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره پیادهروی ظریف و کری گفت: چه ایرادی داشته که ظریف با کری در ژنو قدم زدهاند، ایراد شما به این است که چرا بعد از قدم زدن، سوار ماشین نشدهاند؟
نوبخت در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر توقیف روزنامه مردم امروز خاطرنشان کرد: آرزو میکنم مراحل قضائی برای روزنامه ای که اخیرا توقیف شد،به گونه ای طی شود که دوباره این روزنامه منتشر شود
وی با بیان اینکه از عملکرد ظریف باید تشکرو تقدیر ویژه انجام شود، اظهارداشت: موضع ظریف قاطعانه بوده است.
سخنگوی دولت با بیان اینکه خیلی سخیف است اگر قدم زدن ظریف با کری دبپلماسی ضعیف بدانیم، اظهارداشت:مردم این حرفها را قبول ندارند، برخی چون میبینند مذاکرات به خوبی پیش میرود، این حرفها را میزنند.
وی در پاسخ به سوال دیگری درباره هتاکی نشریه فرانسوی و موضع دولت گفت: اخراج سفیر فرانسه در این شرایط، درخواست احساسی برخیهاست که محترم است اما ما که بدنبال هدف بزرگی هستیم مسلما چنین تصمیمی نمیتوانیم بگیریم.
نوبخت ادامه داد: البته برخی گروههای سیاسی هر حرفی را نباید پای مردم بنویسند.
مهدی کرد:
خواستم تشکر کنم از تک تک هوادارها و هر کسی که به هر نحوی به ما دلداری داد و تو این مدت مرتضی و مارو تنها نگذاشت و کنارمون موند و ازجمیع هوادارا وهمه دوستهایه هنرمند و ورزشکارکه تو این مدت با ما همدردی کردن و تنهامون نذاشتن.
و تشکر ویژه میکنم ازدوستان دوست داشتنیم که دل بزرگ و مهربونی دارند علی لهراسبی، محمد علیزاده، آرمین زارعی (2fm)، مهدی احمدوند، بنیامین بهادری، بهروز رهبری فرد که با حرفها و اعمالشون برادریشون در حق رفیقشون ثابت کردن حرمت مرتضی را نگه داشتن چهل روز سیاه برتن کردن و عزادار مرتضی موندن
خیلیها ، خیلی حرفها زدند ولی در عمل جوردیگه نشون دادن ولی این دوستان در عمل سنگ تمام گذاشتن و محبت و رفاقتو در حق رفیقشون تمام کردن
روزو روزگارو دل خوش برای تک تک اعضایه خانواده خاص از ته دل از خداوندمنان خواستارم و آرزویه بهترینها را براتون دارم.
مهدی کرد عضو کوچک خانواده خاص
_________________________________________
مهرزادامیرخانی:
دوتایی سرمای شدید خورده بودیم .
یه ذره مرتضی به خاطر بدن درد منو ماساژ می داد . یه کم من مرتضی رو .
خونمون کرج بود اون موقع .
عصر بود نفری دوتا قرص کلد استاپ خوردیم خوابیدیم . شب ساعت ده یازده بیدار شدیم .
من رفتم از سوپر مارکت از این سوپای آماده گرفتم . داشتم یه چیزایی هم قاطیش می کردم که بشه بخوریم . مرتضی هم تو اتاق استودیو داشت ملودی می ساخت
رفتم براش سوپ ببرم گفت اینو گوش کن خیلی از فضای کارام دوره ولی یه جوریه .
گوش دادم و یه سری نظر راجع به ترانش دادم .
خوشش نیومد گفت تو شروع ترجیع بند یه کلمه تکرار شه بهتره . منم دیگه نشستم هی نوشتم هی خط زدم تا آخر شد این .
تازه موقع خوندن بازم تغییرش دادیم .
روغن ریخته بود رو اپن آشپزخونه . کاغذ دستش بود و حرف می زدیم صاف گذاشت رو اون .
دقت کنین نوشته های پشت صفحه هم معلومه .
آره هوس تورو داره دلم