خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

استرداد تروریست (مسعود رجوی متهم به قتل امریکایی ها در کنف حمایت، چرا؟ …)

منبع: ایران فانوس| شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ چاپ

در ترکیه پس از این که عبدالله اوجالان رهبر PKK در سال ۱۳۷۷ به کمک سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متحد ترکیه، دستگیر و مسترد شد، پس از آن نیز دولت ترکیه در سال ۱۳۸۲ استرداد متین کاپلان را از آلمان و امسال نیز استرداد فتح الله گولن را از آمریکا درخواست نمود. ترکیه برای عبدالله اوجالان اتهام قتل ۳۰ هزار شهروند ترک و کرد، برای متین کاپلان طرح توطئه برای خرابکاری آرامگاه آتاتورک و برای فتح الله گولن، طرح کودتا علیه دولت اوردوغان را مطرح کرده است. با وجود این که دولتهای آمریکا و اسراییل و اروپا حداکثر همکاری با ترکیه در ارتباط با تروریسم و استرداد تروریسم را داشتند، ولی در مورد ایران فرق می کند.

محمد حسن منطقی که ۲۴ آذرماه امسال در استرالیا اقدام به گروگانگیری به نفع داعش کرد و جان خود و دو تن دیگر از شهروندان استرالیایی را قربانی این کار کرده است، او قبل از این که در سال ۱۳۷۴ به استرالیا فرار و اعلام پناهندگی سیاسی کند، دارای سابقه فساد مالی بوده و در استرالیا نیز با وجود فضای باز و امکاناتی که به دست آورد، دست به خشونت زده و در بسیاری موارد قانون را زیر پا گذاشته بود. با این که بر دولت استرالیا محرز بود محمد حسن منطقی پناهنده سیاسی نیست بلکه مخل امنیت عمومی است، با این حال اقدام به استرداد وی به ایران نکرد و حتی در مقابل درخواست استرداد که از جانب دولت ایران مطرح بوده، جواب مثبت نداد.

مورد دیگر، فرار مسعود رجوی در سال ۱۳۶۰ از ایران به فرانسه بود. با وجود این که مسعود رجوی در کارنامه اش متهم به قتل شهروندان آمریکایی و ایرانی بوده و در گذشته و بعد از اقامت در پاریس، به قتل و کشتار شهروندان ایرانی دست زده و ترور و تروریسم را علناً تبلیغ و اجرا می کرد و از ایران به نقاط دیگر جهان مثل عراق و فرانسه و سایر کشورهای اروپایی تعمیم می داد، همچنان در کنف حمایت همه قرار داشت و کسی از گل نازک تر به او نمی گفت و اتفاقاً نیمی از امکانات نیرویی و مالی خود را از کشورهای غربی تامین می کرد و استقرار و ستادها و اتاقهای فکر و پشت جبهه اش تماماً در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه قرار داشت.

اگر عبدالله اوجالان که در پرونده اش ۳۰ هزار تلفات انسانی مطرح بود، او همچنان آزاد بود و در کشورهای غربی خریدار داشت، تلفاتش می توانست به چندین برابر بالغ آید. همان گونه که در مورد رهبری منافقین که با همکاری تمام عیار غرب قتل و کشتارش را به پیش می برد و در ابتدا چند تن تلفات در پرونده اش وجود داشت و بعد از چندین سال مدعی شد که ۱۲۰ هزار تلفات نیرویی داشته و تنها در یک عملیات به نام فروغ جاویدان ۵۵ هزار تن را کشته است، به زعم وی و با این حساب، تلفات انسانی و مالی مابین منافقین خلق و حکومت ایران، می بایست تقریباً در حد جنگ ایران و عراق بوده باشد. در حالی که جنگهای کلاسیک مابین ایران و عراق را غربیها بیش از ۸ سال تحمل نکردند، ولی جنگهای تروریستی را ۳۳ سال است که تحمل و تامین و تشویق می کنند و هنوز هم اتاق فکر و رهبری و ستادها و منابع مالی و نیرویی و تبلیغات و ترددات و جلسات و لابیها و پشت جبهه تروریسم منافقین، در کشورهای غربی به ویژه در فرانسه قرار دارد.

در سال میلادی پشت سر بیشترین تلفات انسانی مربوط به حملات تروریستی در بین کشورهای جهان بوده است. بسیاری از کشورها درگیر مقوله تروریسم و ناامنی بوده و این امر تا حد جنگ جهانی سوم مابین مردم و تروریستها، برآورد شده است. به ویژه در سالهای اخیر تروریستها قبل از این که به منافع دولتها ضربه بزنند، به منافع ملی و مردم ضربه زده اند و با حمایتهای مالی و سیاسی آشکار و با سلاح جهل و خشونت به جمع آوری غنایم جنگی که همان زنان و دختران بی دفاع بوده دست زده اند. از طالبان و القاعده و بوکوحرام و داعش و منافقین خلق و سایر تروریستها، یکی از اهداف مبارزات به زعم خود حق طلبانه و عدالت خواهانه شان، زنان و دختران مردم بوده است. در صدر همه، منافقین خلق ایرانی قرار دارند که به بهانه مبارزه علیه حکومت، نزدیک به ۱۰۰۰ زن و دختر را در مناسبات فرقه ای خود در اسارت باقی داشته اند. آنان زنان را به دلایل زیر در اسارت دارند.

۱ـ در راستای استفاده های جنسی و جنگی.

۲ـ حریم امن برای رهبری فرقه و علیه نقش و هژمونی و خطر مردان.

۳ـ النهایه لذت بردن از تمکین و درماندگی و ذلت و ویرانی زنان که توسط فرماندهان زن در اختیار رهبری فرقه قرار می گیرد.

با این وجود، هنوز هم فرقه ها و تروریستها در میان مردم جاهل و اربابان سرمایه، خریدار دارند. به ویژه امروزه که اربابان جنگ به این دانش و درایت سیاسی و نظامی دست یافتند که در استفاده علیه حکومتها ابزار ارتشهای کلاسیک گران تمام می شود و بهتر است از پتانسیلهای مردمی و انحراف مبارزاتشان به سوی تروریسم، ضمن باجگیری و امتیازگیری از دولتهای رقیب، همچنین مبارزات مشروع و سیاسی مردم را به لوث کشیده و میادین مبارزات سیاسی و مردمی را از مشتی تروریستهای جاهل و غیر مردمی، پر کنند.

«بم»، ١١‌سال بعد

مهدی زارع، دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله در سرمقاله شرق نوشت:
 
امسال به یازدهمین سالروز زلزله پنجم‌دی٨٢ بم رسیدیم. این زمین‌لرزه با حدود ٣٠هزارنفر تلفات، پرتلفات‌ترین زلزله قرن اخیر ایران است. البته همین ذکر تلفات به‌صورت «حدود» ٣٠هزارنفر نیز نشان از مشکلات ما در برآورد و شمارش میزان تلفات دارد. این ابهام در آمار در سایر زمینه‌ها نیز موجب مشکل شده است. تلفات (کشته‌های) زلزله بم به صورت ٢٦هزارو٢٧١نفر، حدود ٣١هزارنفر و حدود ٣٣هزارنفر (و گاه بیشتر) اعلام شده است. در سالروز زلزله بم توجه به چندنکته ضروری به نظر می‌رسد: 
 
١  آسیب‌های روانی و اجتماعی و همچنین معلولیت‌های مختلف بدنی، تعداد زیادی از مردم بم را همچنان آزار می‌دهد. توجه به بازسازی‌ها معمولا در حد توجه به ساخت‌وساز فیزیکی و بدون توجه به بافت تاریخی و فرهنگی شهرها و روستاهای آسیب‌دیده رخ می‌دهد. در شهر بم باوجود دقتی که در بازسازی ارگ تاریخی بم به عمل آمده است (که البته به‌دلیل مشکلات بودجه، مراحل انجام کار به کندی پیش می‌رود) ولی در بازسازی شهر بم، به ساختار «باغ‌شهر» و فضای سبز این شهر کم‌توجهی شده و طی ١١سال اخیر بعضا احداث خیابان‌های جدید با قطع درختان به‌منظور ایجاد فضای بزرگ‌تر برای عبور و مرور رخ داده است. این مساله به همراه آسیب‌های همچنان برجامانده روانی از زمان زمین‌لرزه، فضای زیست شهری را برای بسیاری از بازماندگان به صورت ناخوشایند درآورده است. 
 
٢  گزارش‌هایی از تغییر بافت جمعیتی شهر بم بعد از زمین‌لرزه موجود است. البته بخشی از این موضوع بعد از هر زمین‌لرزه‌ای، طبیعی به‌نظر می‌رسد. بعضی از مردم (بازماندگان زمین‌لرزه) برای همیشه شهر را ترک می‌کنند و بعضی برمی‌گردند و در شهر ماندگار می‌شوند. بعضی از نیروی‌های غیربومی هم که برای امدادرسانی آمده‌اند، به دلایل مختلف در شهر ماندگار می‌شوند. ولی مساله آن است که بلافاصله بعد از زمین‌لرزه بم گروهی از مردم از گروه‌های کمتر برخوردار جامعه، به‌ویژه از شهرها و روستاهای جنوب شرقی ایران به شهر بم آمدند و بخشی از آنها در شهر مانده‌اند. ولی نگارنده پس از جست‌وجو هم نتوانست به داده‌ای علمی بر پایه پژوهش میدانی در این مورد (درصد و تنوع مهاجران جدید به بم) دست یابد؛ بنابراین همچنان مبهم است که چه میزان از گفت‌وگوها در مورد اینکه «بافت جمعیتی بم بعد از زلزله عوض شده» به واقعیت مربوط است و چه میزان بر اساس انعکاس و تکرار گفت‌وگوهای میان خود مردم دچار بزرگنمایی شده است؟ 
 
٣  در جنوب‌شرق ایران و استان کرمان منطقه‌های جمعیتی مهمی مانند شهرهای کرمان و جیرفت در کنار یا نزدیکی گسل‌های فعال وجود دارند. بر پایه نبود یا سکون‌لرزه‌ای که در گسل کوهبنان در شمال‌کرمان، روند گسله کرمان و همچنین گسل سبزواران (در محل عبور از شهر جیرفت) مشاهده می‌شود، توجه به مساله احتمال یک زمین‌لرزه مخرب بعدی در این شهرها بسیار مهم است. 
 
٤  یک‌سال بعد از رخداد زمین‌لرزه بم در ششم‌دی١٣٨٣ زمین‌لرزه و سونامی بزرگ سوماترا به بزرگ‌ترین فاجعه انسانی در حدود ١٥کشور جنوب آسیا با حدود ٣٠٠هزار کشته منجر شد. آمارهای راهبرد کاهش ریسک سازمان‌ملل متحد نشان می‌دهد در ١٥سال اول سده‌بیست‌ویکم، سوانح طبیعی حدود یک‌میلیون کشته و ٥/٢تریلیون‌دلار خسارت‌های اقتصادی به جای گذاشته‌اند.
 
خسارت‌هایی که اولا ٦٠درصد آنها مربوط به رخداد زمین‌لرزه‌ها بوده‌اند و در ثانی حدود بیش از ٩٠درصد تلفات انسانی و حدود ٦٠درصد خسارت‌های مالی به کشورهای درحال توسعه مانند کشور ما مربوطند. زمین‌لرزه بم پرتلفات‌ترین زلزله قرن اخیر ما بود. تازه این اتفاق در شهری رخ داد که صرفا یک نقطه جمعیتی در گستره‌ای پهناور و به نسبت کم‌جمعیت از جنوب شرق ناحیه دشت کویر لوت در استان کرمان است. اتفاقی مشابه در شهری پرجمعیت‌تر متاسفانه موجب آسیب جانی و مالی بسیار بیشتری خواهد شد. 
 
٥- نگارنده در کنفرانس اروپایی مهندسی زلزله در سال٢٠١٤ مقاله‌ای منتشر کرد که در آن معاهده‌ای بین‌المللی برای کاهش ریسک زلزله کشورهای در حال توسعه پیشنهاد شده است. این پیشنهاد با محوریت پیگیری کشورمان و برگزاری کنفرانسی بین‌المللی در شهر بم ارایه شده است. نمونه بارز زمین‌لرزه‌های مخرب در کشورهای درحال توسعه زمین‌لرزه بم٢٠٠٣ در ایران، زمین‌لرزه و سونامی سوماترای اندونزی٢٠٠٤، زمین‌لرزه٢٠٠٥ در بالاکوت پاکستان، زمین‌لرزه٢٠٠٨ در ونچوآن چین و زمین‌لرزه٢٠١٠ هائیتی است. این ایده شبیه کنوانسیون رامسر (اسفند١٣٤٩) است که در اجلاسی در رامسر از سوی سازمان‌ملل‌متحد برگزار شد برای حفاظت از تالاب‌ها، معاهده (کنوانسیونی) بین‌المللی مصوب شد که هنوز معتبر است و در سطح بین‌المللی مورد استفاده و ارجاع است. هدف از این پیشنهاد برنامه‌ای بین‌المللی است که با نشستی زیر نظر سازمان‌ملل متحد در شهر بم با دعوت از تمامی متخصصان کاهش ریسک زلزله و مدیریت بحران از سراسر جهان و به‌ویژه از کشورهای در حال توسعه برنامه‌ای بین‌المللی با محوریت جمهوری اسلامی ایران آغاز شود. برای اجرای چنین ایده‌ای می‌توان کمیته‌ای بین‌المللی با محوریت وزارت خارجه و متخصصان داخلی و بین‌المللی و با مشارکت سازمان‌ملل متحد تشکیل داد تا مقدمه نوشتن پیش‌نویس این معاهده و نحوه برگزاری نشست بین‌المللی در بم را مشخص کنند. ضمنا در این معاهده با نگاه و تاکید بر مشکلات کشورهای درحال توسعه، کوشش خواهد شد تا در غالب برنامه‌های ١٠ساله چارچوبی برای کاهش ریسک زلزله در این کشورها تعریف شود و همچنین در نشست‌های سالانه و دریافت گزارش‌های ملی نحوه توسعه هرکشور در کارگروه‌های تخصصی که در زمینه‌های مختلف تخصصی در زمینه کاهش ریسک تشکیل می‌شود، پایش و ارزیابی شود.

طومار دو هزار امضایی مردم اهر به امید جلوگیری از تلفات جاده ای،

طومار دو هزار امضایی مردم اهر به امید جلوگیری از تلفات جاده ای، مرد عمل نمی یابیم

روزنامه سرخاب در شماره 2066 روز سه شنبه خود درمطلبی تحت عنوان ' طومار دو هزار امضایی مردم اهر به امید جلوگیری از تلفات جاده مرگ؛ مرد عمل نمی یابیم ' به چاپ رسانده که به موضوع تصادفات سریالی در جاده تبریز- اهر پرداخته است.

برای طرح موضوع نیازی به انتخاب جملات تاثیرگذار جهت توصیف نیست. یک ترکیب دو واژه ای برای انتقال موضوع و به تامل واداشتن و درک کامل بحث از سوی مخاطب کافی است.