چرا به پارسه « تخت جمشید » و «پرسپولیس » می گویند ؟
در دوره هخامنشیان از چند شهر به عنوان مرکز اداری و سیاسی کشور استفاده میشد. از شهرهای بابل و شوش بیشتر در فصل زمستان و از شهر همدان در فصل تابستان استفاده میکردند. افزون بر سه شهر یاد شده، دو شهر پاسارگاد و تختجمشید یا پارسه از مراکز بسیار مهم اداری و حکومتی بودند که از جنبه آیینی، مذهبی، تشریفاتی نیز اهمیتی خاص داشتند چنان که آرامگاه برخی از پادشاهان هخامنشی در این دو شهر اخیر ساخته شد و آثاری از بعضی از آنها باقی است.
نام درست و اصلی مجموعه مشهور به تختجمشید و سکونتگاه واقع در نزدیک آن، «پارسه» بود. این نام از اسم قوم پارس ـ که هخامنشیان رهبری آن را بر عهده داشتند ـ و ایالت یا استانی که بسیاری از آنان در آن اقامت گزیده بودند، یعنی ایالت فارس یا پارس گرفته شده بود،
در سنگ نبشته خشایارشا که بر درگاه ورودی تخت موسوم به «دروازه ملل» و نیز در بعضی لوحههای عیلامی که از محل ساختمان خزانه و باروی تختجمشید به دست آمده، به تختجمشید با عنوان «پارسه» اشاره شده است. یونانیان این شهر را «پرسپولیس » مینامیدند. این نام از طریق آنان به سایر کشورهای اروپایی راه یافت.
پس از ویرانی تختجمشید و از بین رفتن بسیاری از اسناد مدون و سنگ نوشتهها، نام «پارسه» نیز از زبانها افتاد، چنان که بر اساس اسناد و کتیبههای موجود، مجموعه تختجمشید را در دوره ساسانیان «صدستون» مینامیدند. آنان نام صدستون را نه برای تالار صدستون ـ یکی از تالارهای تختجمشید ـ بلکه برای مجموعه تختجمشید یا پارسه به کار میبردند.
مجموعه پارسه را در دوران پس از اسلام تا دوره قاجار «چهل ستون» و «چهل منار» نیز میخواندند، زیرا اسناد مدون کافی از دوره هخامنشی در دسترسشان نبود و خطوط مورد استفاده در دوره هخامنشی را که در برخی سنگنوشتهها دیده میشد، نمیتوانستند بخوانند. در دوران پس از اسلام افزون براینگونه نامها از نام «تختجمشید» یا «قصر جمشید» نیز برای نامیدن شهر پارسه استفاده میکردند زیرا بر اساس برخی آثار مدون و اساطیر ایرانی، شخصی به نام جمشید، یکی از پادشاهان اسطورهای ـ مذهبی دوران اساطیری ایران بود که بر اساس برخی روایات مذهبی و اسطوره ها نزدیک به هزار سال سلطنت کرد و قدرت، شکوه و توانایی فوقالعادهای داشت. به این سبب مردم که از تاریخ بنای «پارسه» و بنیانگذاری آن اطلاعی نداشتند، گمان میکردند که بناهای باعظمت آن، جایگاه و بارگاه جمشید شاه اسطورهای که وجود او را تاریخی و واقعی میدانستند بوده است و به همین دلیل آنجا را «تختجمشید» مینامیدند.
گفتهاند قدیمیترین منبعی که در آن، شهر پارسه به جمشید شاه نسبت داده شده است کتابی به نام «عجایب نامه» متعلق به اواخر قرن ششم هجری است. در این کتاب به پارسه با نام «قصر جمشید» اشاره شده است.
منبع این نوشته :
http://parsguides.persianblog.ir/post/13/
هنگامی که به اندازه کافی آب آشامیدنی مورد نیازوجود ندارد، خطر بحران آب حس میشود. با توجه به اینکه این مساله یک نگرانی جهانی است، سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای جهانی مناطق گوناگونی را، مناطق دچار بحران آب در نظر میگیرند. دیگر سازمانها مانند سازمان غذا و کشاورزی، استدلال میکنند که هیچ بحران آبی در این مکانها وجود ندارد، اما که باید گامهایی برای جلوگیری از بروز چنین بحرانی برداشته شود. نشانهها چندین نشانه اصلی برای بحران آب وجود دارد. نبود دسترسی به آب آشامیدنی سالم کافی برای حدود ۸۸۴ میلیون نفر نبود دسترسی به آب بهداشتی کافی و دفع پساب برای ۵/۲میلیارد نفر برداشت زیاد از آبهای زیرزمینی که منجر به کاهش بازده کشاورزی میشود استفاده بیش از حد و آلودگی منابع آب آسیب رساندن به تنوع زیستی درگیریهای منطقهای بر سر منابع کمیاب آب که گاهی ناشی از جنگ است. بیماریهای ساری از راه آب و نبود آب بهداشتی لوله کشی یکی از علل عمده مرگ و میر در سراسر جهان هستند. برای کودکان زیر پنج سال، بیماریهای ساری از راه آب علت اصلی مرگ و میر است. در هر زمان، نیمی از تختهای بیمارستان در جهان توسط بیماران مبتلا به بیماریهای ساری از راه آب اشغال شده است. به گفته بانک جهانی، ۸۸ درصد از تمام بیماریهای ساری از راه آب توسط آب آشامیدنی ناسالم، نبود بهداشت و بهداشت نامناسب ایجاد میشود. آب توازن شکننده اساسی برای تامین آب سالم است، اما عوامل قابل کنترل مانند مدیریت و توزیع منابع آب خود سهم بیشتری در کمبود آب دارند. گزارش سازمان ملل متحد ۲۰۰۶ که بر مسائل مربوط به حکومت به عنوان هسته اصلی بحران آب متمرکز است، میگوید: "آب به اندازه کافی برای همه وجود دارد" و "کمی آب اغلب به دلیل مدیریت نادرست، فساد، نبود نهادهای مناسب، سستی بوروکراتیک و کمبود سرمایهگذاری هم در ظرفیت انسانی و هم در زیرساختهای فیزیکی است ". دادههای رسمی همچنین نشان میدهند ارتباط روشن بین دسترسی به آب سالم و نسبت تولید ناخالص داخلی به درآمد سرانه وجود دارد.[۸] همچنین اقتصاددانان ادعا کردهاند که وضعیت کنونی آب به دلیل نبود حقوق مالکیت، مقررات دولتی و یارانهها در بخش آب، باعث قیمت بسیار پایین و مصرف بیش از حد بالای آن است.[۹][۱۰][۱۱] پوشش گیاهی و زندگی وحش اساساً بستگی به منابع آب شیرین دارد. مردابها ،باتلاقها و مناطق ساحلی وابسته به منابع پایدار آب هستند، اما اگر دستیابی به آب کاهش یابد، جنگلها و سایر اکوسیستمها نیز به همان اندازه در معرض خطر تغییرات عمده خواهند بود. در مورد تالابها، با گسترش جمعیت انسانی مساحت قابل توجهی از حیات وحش گرفته شده تا برای منابع غذایی و خانه سازی استفاده شود. اما مناطق دیگری از کاهش تدریجی آب شیرین آسیب میبینند چون در بالادست، برای استفاده انسان از منابع آب انشعاب گرفته میشود. در هفت ایالت از ایالات متحده بیش از ۸۰ درصد از تمام تالاب تاریخی در دههٔ ۱۹۸۰ پر شدهاند، تا اینکه کنگره آمریکا قانون "no net loss"را برای حفاظت تالابها تصویب کرد. در اروپا نیز از دست رفتن گستردهٔ تالابها و در نتیجه از دست رفتن تنوع زیستی رخ داده است. برای مثال بسیاری از باتلاقها در اسکاتلند با افزایش جمعیت انسانی گسترش و یا کاهش یافتهاند. یکی از نمونهها پورتلنتن موس (Portlethen Moss) و درابردین شایر (Aberdeenshire) است. بحران آب در ایران
مصرف صحیح، قناعتورزی و پرهیز از اسراف و بیهوده مصرف کردن امری است که در آموزههای دینی ما نیز مورد تاکید قرار گرفته و پیش از توجه به هر نکته اقتصادی و اجتماعی در این زمینه میتوان دینی و شرعی بودن این توصیه را سرلوحه کار قرار داد.در این مجال کوتاه میخواهیم به راهکارهایی که در حوزه انرژی (آب، برق، گاز، نفت، بنزین و گازوئیل) برای صرفهجویی یا اصلاح روش مصرف وجود دارد، بپردازیم. قرار داشتن ایران در منطقه گرم و خشک موجب شده تا استحصال و بهرهوری از آب بویژه آب شرب و سالم موضوع مهمی به شمار رود. براساس آمارها مصرف آب در ایران 90 تا 95 میلیارد مترمکعب است که در مقایسه با دیگر کشورها رقمی بسیار بالا به حساب میآید؛ البته کاهش بارندگیها در سال گذشته و رشد فزاینده بیابانی در کشور، ایران را نیازمند به 120 میلیارد مترمکعب خواهد کرد که در سالهای آتی مصرف این نعمت الهی تشدید خواهد شد.به گفته وزیر نیرو، در حال حاضر بیش از 90 درصد آبهای کشور در بخش کشاورزی به مصرف میرسد که بهتر است بگوییم به دلیل روش نادرست آبیاری در این بخش، بخش زیادی از آب مورد استفاده در کشور هدر میرود. اصلاح روش آبیاری، جمعآوری آبهای سطحی و ذخیرهسازی آن میتواند یکی از روشهایی باشد که از هدررفت آب در زمینه کشاورزی جلوگیری کند. از سوی دیگر، آموزش روستاییان و کشاورزان با روشهای بهینه آبیاری، استفاده از روشهای نوین آبیاری، قطرهای یا بارانی نیز میتواند در این زمینه به اصلاح روش مصرف بهبود بخشد.شناخت نداشتن و آموزش ندیدن در زمینه آب کشاورزی بازده آب در این بخش را کاهش میدهد که نیاز به بازنگری جدی دارد. در سالهای اخیر این موضوع باعث ترک روستا توسط روستاییان و کشاورزان شده که البته عمدتا به دلیل خشکسالی بوده و حتی در این زمینه بسیاری از جنگلها در استانهای شمالی ازجمله استان گلستان بشدت آسیب دیدهاند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که در برنامه چهارم توسعه اقتصادی در ماده 17 آن دولت مکلف شده است با توجه به جایگاه محوری آب در توسعه کشور، توسعه و اصلاح ساختار مصرف آب و استقرار نظام بهرهبرداری مناسب و با استفاده از روشهای نوین آبیاری و کم آبیاری، راندمان آبیاری به تبع آن کارایی آب به ازای یک مترمکعب در طی برنامه 25 درصد افزایش یافته و با اختصاص به محصولات باارزش اقتصادی بالا و استفاده بهینه از آن موجبات افزایش بهرهوری آب را فراهم سازد
توسعه و استقرار نظام بهرهبرداری مناسب با استفاده از روشهای نوین آبیاری و کم آبیاری؛ - تعین معیار برای راندمان آبیاری و به تبع آن سنجش کارایی آب به ازای یک متر مکعب؛ - اختصاص آب به محصولات با ارزش اقتصادی بالا و استفاده بهینه از آن؛ - تجهیز منابع مالی مورد نیاز و تمهیدات سازهای و مدیریتی به منظور ایجاد تعادل بین تغذیه و برداشت از سفرههای آب زیرزمینی در دشتهای با تراز منفی؛ - صدور مجوزهای بهرهبرداری از دشتها بر اساس مصرف معقول که با روشهای نوین آبیاری قابل دسترس باشد؛
فن شناوری در زیر آب یا غواصی علاوه بر اینکه کاربردهای صنعتی، پژوهشی و نظامی دارد، ورزش و تفریحی لذتبخش نیز به شمار می رود. غواصی مثل تمامی حوزه ها در سالهای اخیر پیشرفتهای شایان توجهی داشته و لذا انتقال دانش و روشهای نوین غواصی به کشور ضرورتی دو چندان یافته است.
به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، رضا بهرهمند، مدرس بینالمللی دورههای تربیت مربی غواصی و تکنیکال و آبهای عمیق در سلسله به تشریح بخشی از پیشرفتهای تکنیکی غواصی پرداخته است.
وی گفت: برای غواصی از تجهیزات تنفسی زیر آب استفاده می شود بدین ترتیب که غواص با همراه داشتن هوای فشرده تنفسی که درون سیلندر غواصی ذخیره شده است به زیر آب رفته و غواصی می کند. در نوعی از غواصی که به غواصی «مدار باز» موسوم است، باز دم غواص درون آب تخلیه میشود لذا غواص باید برای رسیدن به عمق زیاد سیلندرهای متعددی را با خود حمل کند. تقریبا بیشترین لوازم غواصی که در حال حاضر در اغلب مکانهای عمومی وجود دارند و مردم با آن سر و کار دارند یا میشناسند از نوع مدار باز است. این نوع سیستم اولین بار توسط Cousteau به غواصان تفریحی معرفی و عرضه شد.
برای رفع این مشکل دستگاه غواصی «مدار بسته» ابداع شده که قادر است اکسیژن موجود در بازدم غواصی را بازیابی و با ترکیبات سیلندرهای کوچک همراه ترکیب کند. با استفاده از این دستگاه نیازی به حمل سیلندرهای سنگینی متعدد نیست و غواص میتواند با تجهیزاتی به مراتب سبکتر تا سه ساعت زیرآب تنفس کند.
مدرس بینالمللی غواصی آبهای عمیق و دستگاههای مدار بسته خاطرنشان کرد: دستگاه غواصی مدار باز ذاتا ناکارآمد است چون بخش کوچکی از هر تنفسی در دستگاه متابولیسم غواصی استفاده میشود و مقدار زیادی از اکسیژن قابل استفاده دور ریخته میشود. علاوه بر این مقدار اکسیژن از دست رفته در این روش با افزایش عمق افزایش مییابد.
بهره مند تصریح کرد: دستگاه مداربسته اساسا یک دستگاه متفاوت غواصی است. سیستمهای مدار بسته تنفسی، به گونه ای ساخته شده اند که قابلیت پالایش بازدم غواص را داشته و بازدم او را با حذف دی اکسید کربن و افزودن اکسیژن برای تنفس دوباره آماده کنند. در حال حاضر سه نوع دستگاه مداربسته وجود دارد که شامل دستگاه مداربسته اکسیژن، دستگاه مداربسته نیمه بسته و دستگاه مدار بسته کامل است. این دستگاهها هر کدام دارای مزایا و معایب خاصی میباشند که به طور خلاصه به آنها می پردازیم.
وی خاطرنشان کرد: به طور کلی تمام دستگاههای مداربسته معمول اجزای مشترکی دارند. تمام آنها دارای حلقه تنفسی مجهز به یک دهنی هستند که از طریق آن غواص شروع به تنفس میکند اگر کل حلقه تنفسی (breathing loop) از جنس سفت ساخته شود غواص نمیتواند بازدم خود را دوباره به داخل برده و استنشاق کند به عبارتی مثل این است که بخواهیم در یک بطری نوشابه تنفس کنیم.
به همین علت نوعی کسیه نرم یا تاشو متصل به حلقه تنفس وجود دارد که بازدم غواص در آن میرود و آن باد میشود و وقتی نفس میکشد آن خالی میشود.به این وسیله counter lung گفته می شود که ساختاری شبیه شش یا ریه دارد.
بهره مند خاطرنشان کرد: اگر غواص در این محیط شروع به تنفس کند در مدت زمان کوتاهی CO2 بازدم آن بالا رفته و به سطح خطرناکی میرسد به همین دلیل حلقه تنفس باید وسیلهای به نام قوطی جاذب CO2 داشته باشد که حاوی نوعی مواد شیمیایی میباشد که CO2 را جذب میکند. البته جاذب CO2 به تنهایی نمیتواند به غواص کمک کند تا غواص به صورت نامحدود غواصی کند چون اکسیژن در انتها در حلقه تنفسی توسط غواص مصرف میشود پس باید توسط یک سیستم اکسیژن نیز به سیستم یا حلقه تنفس (breath loop) تزریق شود تا غواصی ادامه پیدا کند.
وی افزود: علاوه بر این، برای جلوگیری یا به عبارت دیگری پیشگیری از اینکه غواص همان هوای بازدم خود را دوباره مصرف کند، حلقه تنفسی به صورت یک طرفه و در جهت عقربههای ساعت طراحی شده است.
بدین دلیل است که upstream check valve و downstream check valve در دو طرف دهنی قرار گرفتهاند و اجازه میدهند گاز (دم) از یک طرف وارد و بازدم فقط از طرف دیگر خارج شود.
یکی دیگر از ویژگیهای مشترک بسیاری از سیستمهای تنفسی مدار بسته نحوه بستن یا shut-off کردن دهنی حلقه تنفسی است که میتوان برای جلوگیری از ورود آب به حلقه تنفسی آن را زیر آب بست و اما تفاوت اساسی میان این سه نوع از دستگاههای مدار بسته در راه اضافه نمودن گازهای مختلف به حلقه تنفسی و کنترل غلظت اکسیژن در گاز تنفسی میباشد.
بهره مند خاطرنشان کرد: دستگاه مدار بسته اکسیژن سادهترین نوع دستگاه از دستگاههای مداربسته است که نقطه شروع خوبی برای بحث در مورد دستگاههای پیچیده تر میباشد. دستگاه مدار بسته اکسیژن علاوه بر اجزای پایه ای که در ابتدا شرح داده شد، یک سیلندر اکسیژن خالص به عنوان گاز جایگزین مصرف شده توسط غواص دارد. بعضی از انواع دستگاههای مداربسته اکسیژن، اکسیژن را به میزانی ثابت که توسط خود غواص انتخاب میشود به حلقه تنفسی وارد می کند با این حال سوخت و ساز بدن با توجه به تجهیزات و پیشامدها در غواص متفاوت است. از این رو در سیستمهای Active اکسیژن خود به خود به سیستم اضافه میشود حتی هنگامی که در استراحت به سر میبریم که باعث به هدر رفتن گاز از حلقه تنفسی میباشد یا اینکه به اندازه کافی اکسیژن در هنگام کار سخت وجود ندارد که غواص به صورت دستی و نه اتوماتیک مجبور به اضافه کردن oxygen از bypass valve میشود.
وی گفت: بسیاری از دستگاههای مداربسته اکسیژن، سیستم passive addition را به دستگاه خود اضافه کردهاند که به موجب آن اکسیژن به میزان مصرف سوخت و ساز بدن غواص اضافه شده است.
یک راه ساده برای دستیابی به میزان بیشتر گاز در حال استفاده، استفاده کردن از شیر مکانیکی میباشد که گاز را به counter lung اضافه میکند، از این روش در هنگامی که counter lung کاملا از کار میافتد نیز استفاده میشود. بدین ترتیب که بدن غواص، اکسیژن را گرفته و دی اکسید کربن تولید میکند. دی اکسید کربن توسط جاذب حذف شده و حجم گاز در حلقه تنفسی کاهش پیدا میکند، در نهایت مکیدن کامل هوا از دهان باعث بسته شدن counter lung میشود و در این زمان باید به روش مانوآل و دستی توسط شیر مکانیکی به اکسیژن اضافه کرد.
بهره مند تصریح کرد: در این سیستم بسیار مهم و حیاتی است که هنگام شروع غواصی اکسیژن خالص را وارد حلقه تنفسی کنیم. اگر حجم زیادی از گازهای دیگر در حلقه تنفسی وجود داشته باشد، ممکن است غواص قبل از فعال شدن شیر مکانیکی دچار hypoxia شود. چرا که پتانسیل برای مسمومیت اکسیژن بسیار زیاد است.
مسمومیت اکسیژن (CNS) در اعماق بیشتر از شش متر یا 40 فوت به وجود میآید و مانع از بهرهبرداری بیشتر توسط این نوع دستگاه میشود و برای دستیابی به عمقهای بیشتر باید از مخلوط گازهای دیگر (نیتروژن، هلیوم) استفاده کرد که مستلزم به کارگیری دستگاههای نیمه مداربسته یا مداربسته کامل است.
دستگاه نیمه مداربسته برخلاف دستگاه مدار بسته اکسیژن، دارای فرمهای گاز مخلوط مداربسته میباشد که در آن گازهای دیگری به غیر از اکسیژن خالص در نظر گرفته شده است.