تربیت کردن فرزندان در صورتی که ارتباط مناسبی بین والدین و فرزندان ایجاد شود، امری موثر و لذت بخش است. برقراری ارتباط مناسب یکی از عوامل افزایش اعتماد به نفس و احترام دو طرفه است.
وقتی برای اولین بار کودکتان گریه میکند و شما او را در آغوش میکشید، وقتی برای اولین بار با چشمانش به شما نگاه میکند و وقتی برای اولین بار به صورت شما لبخند میزند، یک معنا بیشتر ندارد و آن هم این است که کودکان از همان روز اول تولد، به دنبال برقراری ارتباط هستند. ولی چند درصد از ما در این ارتباطاتی که با فرزندانمان داریم موفق هستیم و به تمام اهداف کوتاه مدت یا بلند مدت خود رسیده ایم؟ چند درصد از ما توانسته ایم با آرامش و بدون دعوا و بگو و مگو، با فرزندانمان به توافق برسیم؟
«زن روز» با این مقدمه مینویسد: تعداد بسیار زیادی از والدین، واقعا با این مشکل رو به رو هستند که نمیتوانند ارتباط درستی با فرزندانشان برقرار کنند. در این مطلب به بخشی از دغدغه ذهنی این والدین پاسخ داده خواهد شد
شناخت ویژگیهای شخصیتی
اولین گام برای رسیدن به یک مذاکره و ارتباط درست، این است که از ویژگیهای شخصیتی فرزندتان باخبر باشید و تلاش کنید تا طبق آن ویژگیها با او رفتار کنید. برای مثال اگر شما کودکی نافرمان و لجباز دارید حتما لازم نیست که با او رئیس مآبانه رفتار کنید بلکه شما باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی او، به دنبال روش سازنده تری باشید و شاید لازم باشد که برای رسیدن به اهدافتان با او به توافق برسید و او را هم در تصمیم گیریها شریک کنید
حفظ احترام؛ واجب تر از نان شب
هیچ وقت فراموش نکنید که برای رسیدن به یک ارتباط خوب و مفید، نیاز دارید کهاندکی متفاوت از بقیه با فرزندانتان، رفتار کنید چرا که روابط میان شما و فرزندان مانند عابر خیابان نیست که مقطعی و زودگذر باشد بلکه درازمدت و طولانی است بنابراین شما به رفتاری احتیاج دارید تا بتوانید این روابط را حفظ کنید و آن را زخمی نکنید. یکی از کارهایی که به شما در رسیدن به یک رابطه خوب و موفق کمک میکند این است که همیشه و در همه حال احترام و منزلت فرزندتان را حفظ کنید و آن را در نظر بگیرید و با این کار عزت نفس او را افزایش دهید
شفاف سازی کنید
چرا نمیتوانم این کار را انجام دهم؟ چرا نباید این غذا را بخورم؟ چرا نباید بیرون بروم؟ و هزاران چرای دیگری که کودکان از شما میپرسند تا بلکه شما را از تصمیمی که گرفته اید منصرف کنند. بنابراین هر وقت به کودکتان دستوری میدهید خود را برای این پرسش همیشگی وی آماده کنید و برای آن پاسخ و دلیلی روشن و قانع کننده داشته باشید. با این کار کودکان از منطق زیربنایی تصمیمات شما آگاه میشوند و بنابراین وقتی که شما نیستید تلاش میکنند با در نظر گرفتن همان منطق، تصمیمات درست بگیرند و علاوه بر آن یاد میگیرند که چطور با مراجع قدرت کنار بیایند.اما اگر هر باری که از شما میپرسند چرا؟ با پاسخ «همین که هست»، رو به رو شوند، ممکن است در مقابل شما بایستند یا در بهترین حالت تا وقتی شما بالای سرشان ایستاده اید به حرفتان گوش کنند
خواستههای واقعی را بشناسید
وقتی کودکی میگوید: «این دسر را دوست دارم بخورم» یا وقتی نوجوانی میگوید: «دوست دارم تا ساعت یک بعد از نصف شب در بیرون از خانه باشم!» حتما این کارها برطرف کننده یکی از نیازهای او است. برای مثال نوجوانی که میخواهد تا ساعت یک بیرون باشد شاید میخواهد نیاز به استقلالش را نشان دهد یا کودکی که به دسر خاصی علاقه دارد شاید آن دسر مادهای دارد که بدنش به آن احتیاج دارد. بنابراین در هر خواسته فرزندان، نیازی وجود دارد و مهم این است که شما از آن باخبر شوید و بتوانید از راه دیگری نیازش را تأمین کنید. راهی کم خطرتر و با امنیت بیشتر
درست برداشت کنید
گاهی اوقات والدین فکر میکنند واقعا میدانند منظور فرزندشان از این نوع رفتار چیست و فرزندان هم فکر میکنند که میدانند منظور والدینشان از این که به آنها میگویند: «نه!» چیست. اما در واقع آن چه که هر دو فکر میکنند، اشتباه و نادرست است. برای مثال پدری ممکن است فکر کند که درخواست فرزندش از کمک مالی به این دلیل است که او نمیخواهد کار کند و تصمیم گرفته شیوه تنبلی را در پیش بگیرد بنابراین به او میگوید: «نه!» و فرزند هم فکر میکند علت «نه» گفتن پدر این است که به او اعتماد ندارد. در حالی که هر دو اشتباه برداشت میکنند!
برای رسیدن به این برداشت درست فقط کافی است که برداشت و ذهنیت خود را به اطلاع طرف مقابل برسانید و از او بخواهید در صورت اشتباه بودن، منظور خود را به صورت کامل بیان کند.
همه انسانها درتمام عمر، خصوصا دوران پر مخاطره جوانی نیازمند احساس امنیت و آرامشاند، اما بیشتر آنان نمیدانند که چگونه باید آن امنیت روحی و روانی را به دست آورند.
ازجمله راههای بسیار مهم و موثردر احساس امنیت روحی و روانی و کسب آرامش برای جوانان ، ارتباط مستقیم و بی واسطه جوانان با پروردگارشان ، یعنی نماز است . نماز، کبریایی و عظمتی دارد که خدای تعالی، آن را به عظمت توصیف میکند. خداوند متعال، چنین مقدّر کرده انسانهایی که با او ارتباط و بر نماز و ذکر او مداومت داشته باشند ، به برکت نماز، در دنیا و آخرت سعادتمند و از حیات طیبه برخوردار گردند.
قرآن کریم برای پرورش شخصیت انسانها و ایجاد تغییر در رفتار آنان، خصوصا در ایام جوانی ، روش کار و ممارست عملی در زمینه افکار و عادات جدید رفتاری را (که در نظر دارد در نفوس آنان تحکیم بخشد )، به کارگرفته وبه همین منظور عبادات مختلفی چون نماز، روزه، زکات و حج و مانند آنها را واجب کرده است. در این بین نماز و ارتباط با خدا بیش از سایر عبادات به جوانان امنیت و آرامش روحی و روانی عطا می کند .
نگذارید فرزندتان تنها بماند!!
راهنمای والدین برای دوست یابی فرزندان نوجوانشان
دوسـت برای نوجوان ازاهمیت زیادی برخوردار است ، وقتی نوجوان ناراحت است ومشکلی دارد دوستانش از او حمایت میکنند.
اگرچه دوست در سراسرزندگی انسان نقش مهمی دارد اما دردوران نوجوانی این نقش پررنگتر میشود، زیرا نوجوان دوست دارد دراوقات فراغت مدت بیشتری را دوراز خانواده و درکنار دوستان خود سپری کند.
در ضمن نیاز نوجوان به حمایت اجتماعی دراین سن بیشتر است ؛ زیرا از یک طرف به دلیل تغییرات جسمی و عاطفی، نوجوان احساس ناامنی می کند و حمایت دوستان برای او مهم است واز طرف دیـگـــردوســتـــان نـــوجـــوان، اورا در یـــادگـیــری مهارتهای اجتماعی وارتباطی کمک میکنند.
خوب است کـه نوجوان با کسانی که با او مـتـفـاوت هـسـتـند دوست شود ، وقتی او با شخصیتهای جدید ارتباط برقرارکند، افقهای دید او وسیع ترمیشود، دیدگاههای جدیدی یافته و با دیگران بهتر ارتباط برقرارمیکند.
نوجوان برای دوست یابی تمایل زیادی دارد وبرای هماهنگ کردن خود با دیگران بسیار مشتاقانه عمل میکند .
ارتباط فرزند با دوستانش برای والدین نگران کننده است،زیرا میترسند که فرزندشان تحت تاثیر رفتارهای بد آنها قرار گیرد.
والدین باید به صورت غیرمستقیم بردوستان نوجوان خود نظارت داشته باشند ؛ زیرا این دوستان گاهی باعث میگردند تا نوجوان با مشکلات زیادی روبه روشود.
بهترین روش برای قضاوت کردن درمورد دوستان فرزند نوجوانمان ، شناخت کامل
آنها میباشد.
برای شناخت بیشتر آنها ، راحتترین کار این است که تشخیص دهید آیا آنها تاثیرات منفی و ناخوشایندی روی فرزند نوجوان تو دارند یا خیر؟
برای ازبین بردن نگـرانی خـود از جانب دوستان فرزند نوجوان خود میتوانید کارهای زیر
را انجام دهید:
الف) دوستان فرزند خود را بشناسید
با دوستان جدید فرزند خود دوست شوید و وانمودکنید که زندگی آنها برای شما جالب است. با ترتیب دادن مهمانی، تولد و… آنها را در خانه خود گردهم جمع کنید.
این کار علاوه بر اینکه خیال شما را از بـابـت فـرزنـدتان راحت میسازد، باعث میشود که دوستان او را نیز بهتر و بیشتر بشناسید.
ب) داشتن برنامه صحیح برای سرگرم کردن فرزندتان
بهترین راه برای محدود کردن زمانی که فرزندتان بادوستان نامطلوب می گذراند ، این است که کارهای دیگری برای او درنظر بگیرید. فعالیتهایی را ترتیب دهید که فرزندتان دوست دارد، مثلا به او کمک کنید که وارد یک تیم فوتبال شده ویا نام او را در یک کلاس هنری بنویسید .
خلاصه اینکه او را درگیر برنامههایی کنید که دراجتماع فعال ترباشد.
ج) والدین او را ببینید
سعی کنید مادر و پدر دوستان فرزندتان را بشناسید. ملاقات شخصی بهتراست،اما اگراین کارمشکل است میتوانید تلفنی با آنان ارتباط برقرارکنید. با آنها دوستانه و بی غرضانه صحبت کنید واصل کلام را اینگونه عنوان کنید: بچههای ما وقت زیادی را با هم صرف میکنند ؛ بنابراین می خواستم خودم را معرفی کرده و قوانینی را که برای فرزندم دارم
به شما بگویم.
د) او را زیر نظر داشته باشید
وقتی فرزندتان با دوستان بد رفت و آمدمی کند حواستان کاملا به او باشد.
مثلا اگر تغییررفتاری ، نمرات پایین، رفتار خشن ،حالت های غیرمعمول و… دارد بدانید که دوستان بد، تاثیر خود را روی او گذاشتهاند شما باید هرکاری که میتوانید انجام دهید تا ارتباط او با آنان قطع شود. اگرلازم است از معلمهایش، مشاور مدرسه یا یک پزشک روانشناس کمک بگیرید.
هـ) قوانین و نظرات خود را برای فرزندتان بازگو کنید
برای جلوگیری از نفوذ همسالان بد در او، برای او قوانین مشخصی در نظر بگیرید و اطمینان حاصل کنید که به همه آنها واقف است. این قوانین را طوری ترتیب ندهید که درمخالفت مستقیم با دوستان فرزندتان باشد ؛ بلکه آن را بازنگری و نسخه ای از قوانین خانوادگی جلوه دهید و او را ازعواقب تخلف ازاین قوانین مطلع کنید.
همانگونه که بیان شد نوجوانی یکی از مراحل حساس زندگی است ، والدین با کمک
به فرزند نوجوان خود درزمینه گزینش دوست می توانند به نوجوان درگذر ازاین مرحله
به مراحل بعدی و درکل زندگی اورا کمک نمایند.
دوست هرکس،نشان دهنده هویت وموقعیت خاص او درزندگی است ، تا آنجا که گفته میشود”بگو با که دوستی تا بگویم کیستی / برای حفظ و تعمیق هویتی راستین، گزینش یک دوست مناسب ضروری است.
قرآن کریم نیز دوست خوب را بهترین یاری دهنده نسان دررسیدن به اوج سعادت دانسته و درمقابل، دوست بد را مهمترین عامل ناکامی و فرو غلتیدن درشوره زار شقاوت معرفی کرده است.
ترجمه : خلیل پارسا منبع : سایت سوزی میحراب
مهدی پرتوی آملی، نویسنده و محقق کتاب جامع «ریشه های تاریخی امثال و حکم» معتقد است که ریشه این ضرب المثل به زمان حضرت نوح باز می گردد داستان از این قرار بود که حضرت نوح که از سوی خداوند مامور می شود تا از تمام موجودات کره زمین یک جفت در کشتی معروفش بگذارد تا سیل و طوفان نسل آنان را منقرض نکند،
خوک همان طور که همگان می دانند دماغی سربالا دارد و چشم های ریزش هم طوری است که انگار همیشه از بالا، آن هم از بالای دماغ سربالایش به بقیه چیزها نگاه می کند. چنانچه اصطلاح دیگری هم در مورد آدم های از خود راضی به کار می رود: «طرف چنان دماغش را بالا می گیرد و راه می رود که انگار از دماغ فیل افتاده »