گویش دشتی ریشه در دوران باستان ایران وزبان پهلوی ساسانی دارد و برگرفته از زبان لری است.زبان لری خود از متفرقات زبان پهلوی جنوب غربی است چنان که به نوشته اُرنسکی:«لهجه های لری و بختیاری از آن قبایل جنوب غربی ایران است و به طور کلی به گروهی از لهجه های ایران مربوط است که لهجه های جنوب غربی فارس نیز جزء آن می باشد.»
گویش دشتی از دقیق ترین و از نظر استقلال زبان های محلی از خالص ترین گویش های جنوب ایران است که اغلب کلمات اصیل فارسی در آن وجود دارد.شاخه های این گویش از حدود جغرافیایی دشتی گذشته،تا بنادر ثلاثه و توابع آن ادامه دارد و حتی در منطقه کوهستانی جم وریز اغلب کلمات به صورت فصیح کتابی استعمال می شود.
یکی از نشانه های اصالت گویش دشتی این است که هنوز واژه و لغاتی از زبان پهلوی ساسانی در آن وجود دارد چنان که در بعضی از روستاهای دشتی که کمتر تحت تاثیر زبان عربی و دیگر زبان های بیگانه قرار گرفته اند برخی از کلمات و واژه های زبان پهلوی محفوظ مانده است.به طور مثال لغت کُهنه«kohne» را کوَهنه«kwahne» تلفظ می کنند که در زبان پارسی باستان کُوَهنک«kwahnak» بوده تنها تغییری که بر این لغت عارض شده تبدیل حرف «کاف» در آخر کلمه به «ها» غیر ملفوظ است (و کلمات دیگری که در بخش کلمات محلی(فولکلور) همین وبلاگ نیز آمده است) همگی بازمانده زبان پهلوی جنوبی یعنی زبان رایج روزگار ساسانیان است.
اگرچه برخی لغات بیگانه به خصوص عربی و انگلیسی در گویش مردم دشتی وجود دارد ومانند اغلب نقاط گرمسیر ، فارسی محلی شکسته است اما یکی از دقیق ترین و از نظر استقلال زبا های محلی یکی از خالص ترین لهجه های جنوب است که روابط دستوری خاصی به خصوص از نظر ارتباط ضمایر به اسم ها و افعال در آن بکار رفته و اغلب کلمات اصیل فارسی در آن وجود دارد.
مثل; ضمیر «ام» که به فعل «میت» چسپیده است می توان «میت» مصدری و شاید سایر مصادر نیز در این گویش به جای فعل به ضمایر چسپاند به عنوان مثال مصدر«میت» که معنی «خواستن» است.
* مُ اِم میت- مُم میت: من می خواهم
* تو اِت میت – توت میت : تو می خواهی
* او اِش میت- اوش میت: او می خواهد
* ما امون میت- مامو میت : ما می خواهیم
* شما تون میت- شما تو میت: شما می خواهید
* اوناشون میت- اونا شو میت: آنها می خواهند.
⇦ یکی دیگر از نشانه های اصالت و خالص بودن گویش دشتی این است که طرز کاربرد شناسه ها به طور دقیق منطبق با نوع کاربرد شناسه ها در پارسی باستان می باشد.
✖ اِم دی: دیدم__اِت دی: دیدی__اِش دی: دید__اِمو دی: دیدیم__اِتو دی: دیدید__اِشو دی:دیدند …
میان گویش های مختلف محلی جنوب از جمله مردم استان بوشهر به خصوص مناطق دشتی،دشتستان و تنگستان روابط نزدیکی وجود دارد و از یک ریشه گرفته شده اند فقط در تلفظ الفاظ و اصطلاحات اختلافاتی با یکدیگر دارند.زبان محاوره ای این مناطق برگرفته از زبان لری است.
گویش دشتی با گویش های سایر نقاط ایران نیز تطابق و همخوانی دارد, مثلاً واژه های «هاده» به معنی«بده» و «ها کن» به معنی «بکن » در گویش اهالی قومس و گرگان نیز در همین مفهومی به کار می رود که مردم دشتی از آن استفاده می کنند.
همچنین گویش دشتی با گویش های بهدینان(زرتشتیان) کرمان،رشت،خراسان،عشایر کهگیلویه و بویر احمد و فارس(شهر چنارشیطان) نیز ارتباط دارد.(برای مطالعه و بررسی بیشتر می توانید به کتاب تاریخ تحولات سیاسی،اجتماعی دشتی ،نوشته آقای حبیب الله سعیدی نیا مراجعه نمایید).
Http://www.Gezderaz100.blogfa.com
راضی نگه داشتن مشتریان از اهم فعالیتهای کسب و کارهای موفق می باشد.شاید کسی فکر نمیکرد که از زمان دانشمندی چون دمینگ کیفیت و به تبع آن راضی نگه داشتن مشتری به این سطح از اهمیت برسد که شرکتها همواره در جهت ارتقای رضایت مشتریانشان از هیچ کوششی فروگذار نبوده اند. در این راستا مفاهیمی همچون مدیریت بر مبنای رضایت مشتریان ،شش سیگما ، مدیریت کیفیت فراگیر ، و ... همواره در شرکتها پیاده شده است. این شرکتها همچنین با اندازه گیری منظم شاخص رضایت مشتریان ضمن کنترل و ارزیابی عملکرد برنامه های خود، در تلاشند تا دل مشتریان را بدست آورده و آنها را از خودشان راضی نگه بدارند. در این زمینه بررسی های وسیعی انجام داده اند و حتی برخی شرکتهای تخصصی هم برای این کار تاسیس شده است تا به شرکتها و موسسات دیگر در این زمینه مشاوره لازم را داده و آنها را کمک نمایند. امروزه با رشد و گسترش تکنولوژی و نوآوریها در محصولات و خدمات، سطح انتظارات و توقعات مشتریان بالا رفته است. در بازار رقابتی سالم معمولا سطح توقعات و انتظارات مشتریان بیش از میزان مورد ارائه در صنایع است. مشتری روزبروز حق انتخاب و قدرت خریدش بیشتر شده و از همه مهمتر به جایگاه حقیقی خود نزدیک شده و به بیان ساده تر دنبال حق و حقوق خود است. در عصر حاضر رعایت حقوق مشتریان به صورت یک الزام درآمده که هیچ شرکتی نمی تواند این موضوع را نادیده بگیرد، چرا که کوتاهی در این خصوص نتیجه ای جز نابودی و شکست برای شرکت به همراه نخواهد داشت. به هر حال آگاهی مشتریان، کار شرکتها را دشوار نموده است. تا چند سال پیش رقابت بین شرکتها در تصاحب سهم بازار بیشتر بوده و اینک سخن از سهم مشتری در میان است. بررسیها و تحقیقات بازار انجام گرفته نشان از عدم کفایت برنامه هائی مانند مدیریت ارتباط با مشتری به تنهائی بوده است طوریکه در عین راضی بودن مشتریان، شرکتها ممکن است در حال از دست دادن مشتریان به بهانه های مختلف باشند. به عبارت دیگر تعداد مشتریان راضی که از شرکتها به دلایلی روی برمی گردانند کم نیستند. از طرف دیگر، هزینه بدست آوردن یک مشتری جدید، چندین برابر بیشتر از هزینه حفظ مشتریان فعلی است.از اینرو شرکتها تلاش خود را در حفظ مشتریان فعلی و ایجاد وفاداری بین مشتریان قرار داده اند. شرکتهای استثنائی مشتریان خشنود خلق میکنند. آنها طرفدارانی وفادار برای خود ایجاد میکنند. شاید همه ما عادت به رفتن به یک رستوران خاص را بطور مکرر و در مقاطع زمانی متعدد تجربه کنیم و یا کسانی که همیشه از یک برند خودرو خریداری می کنند و 30 یا 40 سال یک برنداتومبیل را استفاده می کنند. شاید اگر شما یک تلوزیون سونی خریداری کنید و ببینید پس از زدن دوشاخه به برق روشن نمیشود بجای شک به اینکه تلوزیون خراب است فیوز برق را چک کنید، در حالیکه واقعا شاید تلوزیون خراب باشد ولی برای شما چنین باوری ساده نیست ،این وفاداری و میزان رضایت مشتری از یک برند و نشان دهنده کیفیت آن برند در طول سالیان است که به چنین جایگاهی رسیده است. شاید این گفته دمینگ که بهترین تبلیغ کیفیت است امروز بیشتر از قبل فابل درک است. از جمله اشتباهاتی که شرکتها مرتکب می شوند این است که تصور می کنند سیستم رضایت مندی مشتری یا سیستم های CRM فقط برای رضایت سنجی و ارتباط با مشتری بکار میروند که این درحالیست که این استاندارد در واقع یک راهنما برای اجرای کاملتر سیستم مدیریت کیفیت است.
در جاییکه داده ها از رضایت مشتری به هدف بررسی کیفیت محصولات و خدمات جمع آوری می شوند نهایتا این اقدامات اصلاحی ریشه ای می باشند که مشکلات آنچه به مشتری ارایه شده را حل می کنند تا در طول زمان و در تجارب بعدی چنین مشکلاتی بروز نیابد. در کشور ما شاید موضوع رضایت مشتری و ارتباط تنگاتنگ آن با کیفیت محصولات و خدمات هنوز به آن حد از اهمیت که در اقتصادهای بزرگ جهان شناحته شده است، نرسیده است. که خود یک پتانسیل بالا برای پیشرفت و بهبود در اختیار سازمانها قرار می دهد چرا که پیشگامان همیشه برنده خواهند بود. شاید در ابتدای کار مشکلات فراوانی باشد و رقبا به راحتی پیشی بگیرند بدلیل هزینه کمتری که برای تولید ولی در دراز مدت بازنده خواهند بود چرا که مشتری درک بهتری از امکانات مورد ارائه به وی خواهد شد و این حیات سازمان را تضمین و اصطلاحا آنرا بی مرگ می کند، البته تا زمانیکه در مسیر رضایت مشتری و پاسخ به نیازهای حتی ناگفته و فراتر از عرف و قوانین گام بردارد.