خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

708-کلیاتی درمورد سنگ عقیق(احجار کریمه سنگ عقیق)

عقیق سویت واتردانه های عقیق یا کلسدون نیمه شفاف، سفید تا خاکستری تیره و خزه ای که در رودخانه سویت واتر در ویومینگ آمریکا پیدا می شود.

عقیق شدنسلیسی شدن. تبدیل به عقیق شدن و یا هم چون عقیق گشتن. در واقع تبدیل یک ماده و یا یک جسم مانند چوب درختان به عقیق با حفظ شکل اولیه خود است. در این جا ماده سیلیسی به درون تنه درخت رخنه کرده و به جای سلول های آن می نشیند.

عقیق شیشه ای

۱-    عقیق از جنس شیشه که در کارگاه ها ساخته می شود. عقیق قلب. عقیق بدلی.

۲-    به نادرست گاهی به آبسیدین گویند.

۳-    کلسدون خاکستری تا نیمه شفاف.

عقیق صورتی واژه آمریکایی برای عقیق سرخ تا صورتی از بروستر تکزاس که دارای لایه های سرخ و صورتی  یک در میان است، گاهی خاکستری آن نیز دیده می شود.

عقیق فیروزه ای واژه گمراه کننده است برای عقیقی که به طور مصنوعی به رنگ آبی فیروزه ای در آمده.

عقیق قیطانی عقیق نواری. عقیق راه راه. عقیق نیمه شفاف آبی رنگ که دارای لایه های قیطانی گون سفید است و در آفریقای جنوبی پیدا می شود.

عقیق کویناوی عقیقی از شبه جزیره کوینا شمال آمریکا نزدیک مرز کانادا.

عقیق مرجانی

۱_  عقیق بسدی. مرجان عقیق شده. مرجانهایی که در اثر مواد سیلیسی به سنگ مبدل شده با رنگ سرخ.

۲_  گونه ای بکیت یا بئکیت (beekite) است.

عقیق وگلر واژه ای محلی و تحریف شده آلمانی برای جنبان یا متحرک (wackeler) است _  پدیده ای است در برخی از عقیق های لایه ای نازک، که پس از تراش و پرداخت و حرکت در برابر نور، به نظر می رسد که قشری از آب در درون کانی در جنبش است.

عقیق ویرانه ای  عقیق خرابه ای. عقیق هایی که تکه های به هم جوش خورده یا درونگیرهای آن شکل یک ویرانه را به سنگ داده اند.

عقیق یخی عقیق برفی. کلسدون خاکستری با لکه های سفید رنگ که به دانه های برف و یا یخ می ماند.

عقیق یشبی گونه ای یشب که دارای رگه هایی از عقیق است و خیلی به عقیق می ماند. درست تر خواهد بود اگر یشب عقیقی گفته شود.

عقیق یشبی شده1-آمیخته ای از یشب و عقیق.2-عقیقی که دارای لایه های کلسدونی است ولی به یشب بیشتر می ماند

خاطرات فراموش نشدنی

وقتی به طور تصادفی به یکی از وبلاگ های همکاران برخوردم و مطالبی را که ایشان به صورت گزارش لحظه به لحظه از اعزامشان به کشور دبی نوشته بود، خواندم ؛ خاطرات تلخ و شیرین خود را از اعزام به سوریه به یاد آوردم.

در تاریخ 22 شهریور سال 86 ، ساعت حدود 9 صبح، در فرودگاه دمشق بودیم و هنوز باورمان نشده بود که چه آسان از شهر و دیار خود و وابستگان دل کنده و راهی کشور سوریه شدیم تا به مدت سه سال در آن جا زندگی کنیم و در مدرسه ایرانی ها در شهر دمشق تدریس نماییم.

مجتمع آموزشی مخصوص دانش آموزان ایرانی، در منطقه کفرسوسه ساخته شده بود. ساختمانی زیبا که از دو مجتمع آموزشی دخترانه « حضرت زینب (س) » و پسرانه « امام خمینی ره » تشکیل شده بود.

ساختمان مدرسه 4 طبقه ، باشکوه و مجهز به امکانات آموزشی بود که حدود 400 دانش آموز دختر و پسر در مقطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان و پیش دانشگاهی ، در آن مشغول به تحصیل بودند.

آری، چه زود گذشت آن سه سال؛ با همه خاطرات تلخ و شیرینش ؛ در کنار دوستانی که چون گوهری تابناک هنوز نیز در زندگی ما تابانند و از وجود پر مهرشان بهره مندیم و همراه با همکارانی فرصت طلب که با تخریب دیگران پله های موفقیت خویش را می ساختتد و ...

**********

ما تا آن موقع به سوریه سفر نکرده بودیم و آشنایی با مردم و شیوه زندگی آن ها برایمان تازگی داشت و جالب بود. مردمی صمیمی ، مهربان و دوست داشتنی که به امام خمینی و امام خامنه ای عشق می ورزیدند و در کنار آن ها هیچ احساس غربت نمی کردیم.

دو نگین شهر دمشق؛ بارگاه ملکوتی حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت رقیه سلام الله علیها که در این مدت توفیق زیارت و پابوسی آن ها را داشتیم. این توفیق الهی، برای خانواده ی ما برکات معنوی زیادی را به همراه داشت.

آه ! هیچگاه فراموشم نمی شود، آنگاه که برای اولین بار از کوچه های تنگ و تاریکی که به حرم حضرت رقیه(س) منتهی می شد، گذشتیم؛ به یاد آنچه بر کاروان اسرا در شام گذشته بود روضه خواندیم و گریستیم .

در حرم حضرت زینب سلام الله علیها که حدود 10 کیلومتری دمشق در منطقه ای به نام زینبیه واقع است نیزمصیبت های آن بانوی صبور و بزرگوار را به یاد می آوردیم و با آرزوی کسب توفیق زیارت امام حسین علیه السلام عزاداری می کردیم.

 

حضرت زینب(س) - سوریه

 

البته در این سه سال پرخاطره، تقریباً بیش تر مکان های زیارتی، تاریخی و تفریحی کشور سوریه را دیده و با تمدن کهن و پربار این کشور آشنا شدیم.

 

حضرت زینب(س) - سوریه

 

خدای را شاکرم که محل مأموریت ما را در کشور سوریه قرار داد، زیرا که توانستیم به کرات – هفته ای یک یا دو بار – به زیارت حرم های شریفه برویم و از برکات وجود آن ها حظ و بهره ی معنوی بسیار ببریم.

********

حال که گاهی تصاویر خیابان های دمشق و شهرهایی را  که به آن ها سفر کرده بودیم را از تلویزیون می بینم که به چه روزی درآمده و مخروبه و ویرانه شده است؛ بسیار متأسف و غمگین می شوم و با خود زمزمه می کنم :

ای ننگ برجغدان شب پرست که نمی توانند اتحاد ملت های مسلمان را ببنند...

مرگ برکشورهای امریکایی و اروپایی و فرزند نامشروعشان اسرائیل غاصب و هم پیمانان عربشان -  که در ویرانه سازی و نابودکردن کشورهای اسلامی باهم هم دست و همکارشده اند...

نفرین بر ددمنشانی که از اسلام و شیعه می هراسند و برای بقای ننگین خود دست به هر جنایتی می زنند.