خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

گلرنگ

یکی از گیاهانی که در مزارع شنگل آباد کشت می شود گلرنگ است. من یادمه بچه که بودیم این گیاه بیشتر کشت می شد، و معمولا ما کوچکترا مسئول جمع کردن گل های این گیاه بودیم. خیلی مزرعه خوش رنگ و زیبایی داشت و البته داره... به مزرعه اش که می رسیدیم تو هوای پاک و دل انگیز صبح روستا حس خوبی به آدم می داد.

کمی راجع به این گیاه: این گیاه یکی از گیاهان بسیار خوشرنگ و پرخاصیت از خانواده کاسنی است. گلرنگ ضمن اینکه چاشنی ارزان تری نسبت به​ زعفران است و تقریبا همان رنگ را ایجاد می کند، به دلیل وجود خواص شگفت انگیز می تواند جایگزین فوق العاده ای برای بسیاری از رنگ های پرضرر مصنوعی نیز باشد. رنگ استخراج شده از گلرنگ نه تنها برای بدن انسان تقریبا بی ضرر است، بلکه می تواند بسیار سودمند و گاهی حتی بسیار کاربردی تر از زعفران باشد.

عکس ها از مزارع روستای خودمون گرفته شده.

ای کاش از نسل شما بودیم

ای کاش از نسل شما بودیم مهربان تا برای محبت نیاز به محبت نبودیم.
بی ریا که دعای قنوتمان" یارب " بود پر از ایمان آنقدر خدا را عین عین میددیم

و کاش چون شما عاشق بودیم و خدا همه ما را دنیای ما را!!!

و اما افسوس بر ما...!!!

خدایی چه نسلی، نسل عاشقی و نسل دلداگی نسلی که سختی هجران عیزانشون را با عشق و لقا و رضای معشوقشون تحمل کردند...!!!

کاش میشد یه چیزی باشه آدمو آروم کنه از اندوه و غم...

آخر من که به گرد پاتونم نمی رسم کمکم کنید لااقل خدمت گزار خوبی باشم...

ای شهیدگرامی بابت این که کمکم کردی و تو زندگیم بودی تا بتونم راهمو عوض کنم و بهترین راه را انتخاب کنم واقعا ممنونم

ای کاش از نسل شما بودیم و ای کاش همیشه مثل شما خدای خود را میشناختیم...

عسگری:تصمیم کمک داور شاهکار داوری بود

رئیس دپارتمان داوری گفت: تصمیم گیری‌های درست داور مسابقه به دلیل نزدیکی و آمادگی ذهنی بسیار بالای وی بود.

حسین عسگری در ابتدا درباره نحوه قضاوت داور ژاپنی ایران و امارات اظهار داشت:  در چند صحنه شاهد بروز اتفاقاتی بودیم که از مهم‌ترین آنها می‌توان به ضربه سری که سردار آزمون در محوطه 6 قدم تیم امارات زد اشاره کنم که این توپ به پهلوی مدافع امارات برخورد کرد و هیچگونه خطای هندی صورت نگرفت و داور به درستی دستور ادامه بازی و  زدن ضربه کرنر را داد.

وی ادامه داد: همچنین در صحنه دیگری از بازی شاهد برخورد کوچکی بین مدافعان تیم کشورمان مقابل مهاجم اماراتی‌ها در محوطه جریمه تیم ایران بودیم که این صحنه هم به هیچ وجه خطا نبود و برخورد طبیعی بازی محسوب می‌شود. بطور کلی بازی بسیار حساسی بود و تصمیم گیری‌های درست داور مسابقه به دلیل نزدیکی و آمادگی ذهنی بسیار بالای وی بود.
همچنین رییس دپارتمان داوری درباره صحنه گل ایران بیان کرد: این صحنه اوج هنر کمک داور مسابقه بود چراکه وی تصمیم بسیار سختی در صحنه‌ای که غیر قابل تشخیص بود را اتخاذ کرد. تصمیم‌گیری کمک داور نشان از تمرکز بالا و حرکت درست وی روی خط داشت.
وی در پایان افزود: نکته جالبی که از چند روز گذشته به وجود آمده بود هجمه بی موردی است که همیشه در فضای فوتبال کشور وجود دارد و انتخاب داوران ژاپنی را تاثیر گذار در روند بازی عنوان کردند. در صورتی که امروز شاهد قضاوت درست و بدون پیش زمینه ذهنی داوران بودیم و بخصوص اگر کمک داور به اشتباه آفساید می‌گرفت همه این اشتباه را به حساب ملیت وی می‌گذاشتند.

معرفت

یه داستان:طولانیه اما ارزش خوندنشو داره

 

 رفاقتمون از زمان بچگیمون بود،بچه محل بودیم بدجوری هوا همو داشتیم اگه کسی چپ نگامون میکرد دهنشو صاف میکردیم مثل کوه پشت هم بودیم.رفتیم مدرسه تو یه نیمکت میشستیم کسی تو مدرسه جرات نداشت چپ نگامون کنه..

پست های اینستاگرام مهرزاد امیرخانی

مهرزاد امیرخانی


یه روز تو با عکس منی و خودم ازت عکس می گیرم
یه روزم من با عکس توام و ...

بی خیال خودت چطوری ؟

این آقا خوشتیپه اسمش چیه ؟؟؟؟

یه تیکه کوتاه از یکی از آهنگای آلبوم اسمش عشقه .
نوازنده نیستم ببخشید خیلی آماتوره .
همینجوری دلم خواست شما هم بشنوینش 
خیلی مواظب خودتون باشین کلی کار داریم با هم 

مرد که گریه می کنه
کوه که غصه می خوره 
یعنی هنوزم عاشقه
یعنی دلش خیلی پره

اون موقع ها ریشام که بلند می شد مرتضی خفتم می کرد ماشین می کرد .
می گفت پرنده ها لونه ساختن تو صورتت بزن بابا شکل طالبان شدی دلم گرفت .
دیگه زدم که دلش وااا شه بچم .
گریه نکن ستاره من یه روز تموم می شه فاصله ها
حوصله کن عزیز دلم مارو به هم می رسونه خدا

با استعداد ترین کسی که تا اون روز تو موزیک دیده بودم بیاد و نظرشو بگه و ببینیم میشه با هم کار کنیم یا نه ...
زنگ آیفون خورد دیدم تصویر همش نویز داره نمی تونستم ببینم کیه .
درو باز کردم . دیدم یه مرتضای لاغر با یه شلوار جین و یه پیزهن طوسی سرمه ای و نیم بوت و کاپشن چرم و یه گیتار رو شونش اومد تو .
لبخندش هیچ موقع یادم نمیره .
من و مهدی طیبی تنها بودیم . زنگ زده بودیم رستوران دو تا ماکارونی برای خودمون آورده بودن و یه کباب برای مرتضی .
اومد نشست من گفتم اول غذا بخوریم حرفم می زنیم .
در غذاها رو باز کردیم دیدیم ماکارونیا تا کمر تو روغنه . نمیشه خورد .
یه هو دیدم مرتضی پرید دوید سمت در خروج . گفت الان میام .
هاج و واج همدیگرو نگا می کردیم .
پنج دقیقه بعد با هفت هشت تا تخم مرغ و دو بسته نون و یه نوشابه خانواده برگشت گفت من نیمرو هام حرف نداره عین هتل درست می کنم . راست می گفت . ...
تو دوران درمانشم که غذا درست نمی خورد همیشه تخم مرغو دوست داشت .

همه روزا غمه خوبه که تو خوبی
بی خیال همه خوبه که تو خوبی