عقیق شدنسلیسی شدن. تبدیل به عقیق شدن و یا هم چون عقیق گشتن. در واقع تبدیل یک ماده و یا یک جسم مانند چوب درختان به عقیق با حفظ شکل اولیه خود است. در این جا ماده سیلیسی به درون تنه درخت رخنه کرده و به جای سلول های آن می نشیند.
عقیق شیشه ای
۱- عقیق از جنس شیشه که در کارگاه ها ساخته می شود. عقیق قلب. عقیق بدلی.
۲- به نادرست گاهی به آبسیدین گویند.
۳- کلسدون خاکستری تا نیمه شفاف.
عقیق صورتی واژه آمریکایی برای عقیق سرخ تا صورتی از بروستر تکزاس که دارای لایه های سرخ و صورتی یک در میان است، گاهی خاکستری آن نیز دیده می شود.
عقیق فیروزه ای واژه گمراه کننده است برای عقیقی که به طور مصنوعی به رنگ آبی فیروزه ای در آمده.
عقیق قیطانی عقیق نواری. عقیق راه راه. عقیق نیمه شفاف آبی رنگ که دارای لایه های قیطانی گون سفید است و در آفریقای جنوبی پیدا می شود.
عقیق کویناوی عقیقی از شبه جزیره کوینا شمال آمریکا نزدیک مرز کانادا.
عقیق مرجانی
۱_ عقیق بسدی. مرجان عقیق شده. مرجانهایی که در اثر مواد سیلیسی به سنگ مبدل شده با رنگ سرخ.
۲_ گونه ای بکیت یا بئکیت (beekite) است.
عقیق وگلر واژه ای محلی و تحریف شده آلمانی برای جنبان یا متحرک (wackeler) است _ پدیده ای است در برخی از عقیق های لایه ای نازک، که پس از تراش و پرداخت و حرکت در برابر نور، به نظر می رسد که قشری از آب در درون کانی در جنبش است.
عقیق ویرانه ای عقیق خرابه ای. عقیق هایی که تکه های به هم جوش خورده یا درونگیرهای آن شکل یک ویرانه را به سنگ داده اند.
عقیق یخی عقیق برفی. کلسدون خاکستری با لکه های سفید رنگ که به دانه های برف و یا یخ می ماند.
عقیق یشبی گونه ای یشب که دارای رگه هایی از عقیق است و خیلی به عقیق می ماند. درست تر خواهد بود اگر یشب عقیقی گفته شود.
عقیق یشبی شده1-آمیخته ای از یشب و عقیق.2-عقیقی که دارای لایه های کلسدونی است ولی به یشب بیشتر می ماند