شاید توسعهدهندگان لینوکس هنوز هم در پی گسترش مرزهای سیستمعامل خود در دنیای دسکتاپ باشند، اما با نگاهی به اطرف میتوان به این نتیجه رسید که لینوکس در همه جا حضور دارد. نگاهی به گجتها و محصولات نمایش داده شده در CES 2015 به روشنی گویای این موضوع است.
حزب اسلامی کار:
مالک رشیدی :آیا انسانهایی که در برابر اربابان خود کلاه از سر بر میدارند وبا اعلام صوری برابری در اندیشه وسیاست ،با نگاهی ابزاری به دموکراسی،راه را برای سلطه خود هموار میکنند ،میتوانند مبانی پیشرفت یک جامعه وطلایه دار آزادی بیان باشند؟
یک جامعه زمانی راه موفقیت را در پیش خواهد گرفت که متفکران آن جامعه با نگاهی ملی وارزش نهادن به منافع مردم بدانند که مشکلات ودرد های آن جامعه چیست .وبه چه نوع اصلاحاتی نیازهست تا نواقص را برطرف ومسیر پیشرفت هموارگردد.قطعا در چنین جامعه ای بیان مشکلات وکمبودها،نیاز به اصلی به اسم آزادی بیان دارد که در واقع رابطه یک جامعه موفق وپیشرفته است که مستلزم روشنگری ومحیطی عاری از تعصب های کورکورانه و بدور از حس ارباب رعیتی است وبی شک بیان تمامی عقاید از هر طیف از مردم آن جامعه سربلندی وعزت آن جامعه را در پی دارد.سوال اصلی اینجاست که آیا در جامعه ما بر اساس آنچه که در گذشته وحال رخ داده است
ادامه مطلب توجه کنید
منبع:راه سبز امید کرمانشاه
سال 2014 با تمام خوبیها و بدیهایش رو به پایان است و تنها چند روز دیگر با ما خداحافظی خواهد کرد. در این سال نیز همانند همیشه رویدادهای بسیاری اتفاق افتاده است که عرصه طبیعت نیز خالی از آنها نبود. هر ساله وبسایت Weather برترین تصاویر طبیعت و اغلب مربوط به شرایط آب و هوایی مختلف را منتشر میکند که یک نیم نگاهی زیبا به سالی که گذشت محسوب میشود.
امسال نیز با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، این وبسایت معتبر 100 عکس برتر سال از لحاظ آب و هوایی را منتشر کرده است که در این مقاله تصمیم داریم نیم نگاهی به آنها بیاندازیم و به تماشای 10 عکس برتر آنها بنشینیم.
در این تصویر عکاس در حال حرکت در مقابل خاکسترهای یک آتشفشان در منطقه سوماترا است.
باز هم کاروان راهی شد...
بازهم عده ای کربلایی شدند اما ...
باز هم ارباب دوستانش را طلبید اما ...
دوباره هم جاماندم.باز هرچه گشتم اسمم در لیست زائران نبود. باز روزشماری می کنم.باز عقده های
دل را در تنهائیم باز میکنم.باز تنهائیم را باحسرت کربلا بارانی میکنم.باز با فراق کربلا میسوزم اما...
عمری است منتظر گوشه نگاهی هستم.یا بهتر بگویم، عمری است انتظار نیمه نگاهی به شش گوشه را
میکشم. هر صبح با سلامی رو به کربلا آه و حسرتی میکشم و روز دیگری را به روز های فراق اضافه
میکنم و هرشب را به امید وصال به صبح می رسانم.
نمیدانم از کجا بگویم!!! از بین الحرمین بنویسم یا خاطره های حرم سقای کربلا را بگویم.
از تل زینبیه بگویم یا خیمه گاه را توصیف کنم.اما دریغ از اینکه هیچ کدام را تا بحال نددیده ام. به دلم فقط حسرتشان مانده
آقاجان این دفعه را صادقانه میگویم. دلم برای شب های حرمت پر میزند. هرچند بدم اما قلبی دارم
هوایی حرمت...قلبی که هرلحظه با یاد کربلا می تپپد.
آقاجان باز هم حال و هوای دل ابری است و آسمان چشمم هوای باریدن دارد...
آری دلم تنگ است، تنگ غروب کربلاست، تنگ حرم ارباب است
هرکی یه آرزو داره منم به آرزو دارم یعنی میشه یه بار منم سر رو ضریحت بذارم
هرجا میرم به من میگن حسین جوابت نمیده اگر تو نوکری چرا کربلا راهت نمیده
به دل میگم غصه نخور یه روزی نوبتت میشه آخر یه روزی دیدن کربلا قسمتت میشه...
**شب های جمعه میمیرم براتون
اشک غریبی میریزم براتون
بیچاره اون که حرم رو ندیده
بیچاره تر اونکه دید کربلا رو...**