در 4 سالگی کودک واقع بینتر شده تخیلش به واقعیت نزدیکتر شده است در بازی خرید و فروش اشیا نقش پدر و مادر دارد. در بازیها نقشهای با لباسهای خاص مثل پلیس برای او الگو میشود صدای چراغها و اژیر ماشین برای بچه ها جلب توجه زیادی میکند. مهارت خلاقیت خود را مانند 3 سالگی بالا میبرد با وسائل ساده بازیهای پیچده درست میکند مانند یک تکه کاغذباطله که با ان توپ درست میکنند در این مرحله اعتیاد و وابستگی نسبت به پدر و مادر خارج و تبدیل به عادت میشود و امادگی این را پیدا میکنند به منزل دوستانشان بروند.
دوران مقایسه و مسابقه اغاز میگردد .
در غیر اینصورت رقابت به حسادت و سپس به دشمنی بعد به کینه و جنگ تبدیل میشود. در اینجاست که کودک به این نتیجه میرسد که زندگی چیزی جز یک جنگ تمام عیار نیست.
سی دی پرورش،تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان تولد تا سه سالگی
(سومین مکالمه)
ص-ک:
زندگی را با ریاضیات آموختم
مشتقات حوادث گذشته را
در روزمره ی زندگی ام میدیدم
با رابطه ها
به کشف مجهولات مشغول بودم
طرفین مشکلات را بی واسطه خط می زدم
اما
برای تو
آسمان ها را یک طرف گذاشتم
و تو را طرف دیگر
اما نشد
نگاه های عاشقانه ام را آوردم
اما نشد
خنده های ظریف و دخترانه ام را
شیطنت های زیرکانه ام
رویا های شبانه ام
اما
باز هم نشد
تصمیم را یک طرف معادله گذاشتم
و تو را در طرف دیگر
تابعی شد
که دلم هر لحظه به دلت بیشتر میل میکند...
ص-ک
................................................................
سکوت مطلق:
ریاضیات تو در دنیای من یک چمدان است
چمدانی که هر کس
برای رسیدن به مقصدش مجبور به حمل آن است
گاهی سنگین گاهی سبک
گاهی زیبا و گاهی زشت
برای برداشتن چیزی از آن
باید بدانی چگونه به تو لبخند میزند
رمز گشایش این چمدان
با بی رحمی تمام
غیر قابل تغییر است
اما
اگر بدانی
دنیای چمدان
موم چنگ تو می شود
هر آنچه تو می خواهی از من
با قانون بطلمیوس
گرد این درگاه...
منتظر تعارف مروارید...
بر شانه هایم سنگینی میکند
از تو که پنهان نیست
چند وقتی ست
شانه هایم دیگر تاب این چمدان را ندارد...
سکوت مطلق
به گزارش «تابناک» عاشقان دانلود کتاب های الکترونیک حتما با پروژه Gigapedia آشنا هستند. پروژه ای که میلیون ها جلد کتاب بروز و کلاسیک را به رایگان در اختیار کاربران قرار میداد و متاسفانه شکایت ناشران و نویسندگان مبنی بر نقض کپی راین منجر به آن شد که این پروژه دوست داشتنی برای همیشه از دسترس کار بران خارج شود. مصیبتی بزرگ حداقل برای دانشجویان ایرانی در آن زمان رقم خورد.
بعد از آن هیچ وب سایت و پروژه ای نتوانست جای این پروژه را بگیرد و هر چند وب سایت هایی در این میان یافت میشوند که اقدام به ارائه رایگان کتاب به کاربران میکنند، اما هیچ کدام جامعیت و بروز بودن Gigapedia را ندارند با این حال هنوز هم جای امیدواری وجود دارد و برخی از این وب سایت ها همانگونه که ذکر شد، به شکل کاملا قانونی آثار بزرگ و کلاسیک را در اختیار کاربران قرار میدهند.
امروز قصد داریم شما را با چند نمونه از این وب سایت ها آشنا سازیم:
1 - FreeBook Sifter
اگر میدانید که به دنبال چه عنوان کتابی میگردید، در این وب سایت به احتمال زیاد به سادگی آن را پیدا خواهید کرد. میتوانید از دسته بندی جامع ارائه شده در وب سایت کمک گرفته و یا به سادگی به موتور جستجوی خوب آن رجوع کنید. این وب سایت به روزانه صدها عنوان کتاب جدید را به فهرست خود اضافه میکند:
این وب سایت، عنوان ها را از آمازون و Barnes $ Noble استخراج میکند در نتیجه اکوسیستم آن با Kindle همخوان است. اما این به این معنی نیست که شما نتوانید عناوین را دانلود کنید. به سادگی میتوانید یک نرم افزار Kindle را با یک جستجوی ساده در گوگل برای PC یا گوشی هوشمند و تبلت خود دانلود و از این وب سایت بهره ببرید. اینجا.
2 - Project Gutenberg
اگر به دنبال یک گزینه مطمئن تر و راحت تر میگردید، حتما به این وب سایت سر بزنید. این وب سایت هزاران جلد کتاب کلاسیک را در خود جای داده است و روزانه نیز چندین عنوان به فهرست خود اضافه میکند:
محرم خیلی خوب است ما محرم را دوست داریم...
سارا پوسترهای خواننده های معروف را از بساطش
جمع میکند و آخرین ورژن پوسترهای علی اکبر و
حضرت عباس را در بساطش پهن میکند...
اکبر بلا هرشب با دوست دخترش به هیئت
می ایند چون فقط این روزها اجازه میدهند
دوست دخترش تا آخر شب بیرون بماند...
قدرت سامورایی شب ها در تکیه لخت می شود
و میانداری میکند و روزها مردم را
لخت میکند و زورگیری...
آقای صولتی تا پایان اربعین پاساژَ را سیاه
می کند وتا آخر سال هم مشتری هایش...
گلمکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر
یک ماه تکیه راه می اندازد و خودش در روز تاسوعا
سر مردم گل می مالد و
یازده ماه هم سرشان شیره...
حباری رییس شرکت لبنیات و شیر سی شب
شیر صلواتی به خلق خدا می دهد و
سیصد و سی و پنج روز هم با اضافه
کردن آب شیرشان را می دوشد...
حاج منصور مداح بعد از محرم یک خانه جدید
میخرد و بعد از یک ماه عذاداری یک سال
به ریش مردم میخندد...
ماه پاتوقمان را از کافی شاپ به پشت
دسته های عزاداری انتقال میدهیم...
یاحسین(ع) شرمنده ایم...