مواد لازم برای 4 نفر:
قارچ خردشده 200 گرم
فلفل دلمه نگینی خرد شده 1 عدد
گوجه فرنگی متوسط 2 عدد
تخم مرغ 4 عدد
طرز تهیه:
ابتدا قارچها را با مقداری کره تفت می دهیم سپس گوجه فرنگی و فلفل دلمه ای و نمک و فلفل و ادویه را اضافه کرده و می گذاریم بپزد و آب آن کشیده شود . سپس تخم مرغها را روی آن شکسته و می گذاریم تخم مرغها ببندد . می توان موادرا داخل نان ساندویچی یا نان تست برای صبحانه فرزندان گذاشت یا اینکه با نان معمولی میل نمائید.
نوش جان
در آن صبح پاییزی سال 1990 وقتی داشتم جوراب هایم را میپوشیدم، هیچ فکر نمیکردم یک جفت جوراب کتان ناقابل بتواند زندگی مرا تغییر دهد.
آن روز قرار بود دوستانم به خارج شهر بروند و من قول داده بودم از حیوانات آنها مراقبت کنم ولی این حیوانات نه سگ بودند که قرار باشد با آنها بیرون بروم و نه گربه که قرار باشد خاکشان را عوض کنم.
آنها تعدادی مرغ بودند که دوستانم از دامداری صنعتی نجات داده بودند. با این حال، با خودم فکر کردم آیا نگهداری از چند تا مرغ میتواند کار سختی باشد؟
هنوز چند دقیقه از رسیدنم به خانه دوستانم نگذشته بود که متوجه شدم این جامعه مرغی چقدر پیچیده و جالب است. بعضی از مرغها گستاخ بودند، بعضی خجالتی، بعضی سمج و بعضی خیلی شاد.
یکی از مرغ ها مرتب به جوراب های من که خال های نارنجی داشتند علاقه نشان میداد. این مرغ، که اسمش هیلی بود، بد جوری عاشق جوراب های من شده بود! او مرتب نوکش را به جوراب های من می مالید و همه جا دنبال من می آمد.
من تمام روز مرغها را در حال قدقد کردن، شکار غذا در علفها، مشاجره و آرایش کردن تماشا کردم. این مرغها دنیای فعالی داشتند که من هرگز تصورش را هم نمیکردم.
عصر آن روز پس از آنکه مرغ ها را به طویله ای که مخصوص خوابشان بود بردم، لباسهایم را شستم و روی طناب آویزان کردم.
صبح روز بعد، هر دو جوراب من ناپدید شده بودند و فقط دو گیره لباس به عنوان مدرک جرم باقی مانده بودند.
خیلی طول کشید تا آنها را پیدا کردم. هیلی نه تنها جوراب ها را دزدیده بود، بلکه یک تخم هم گذاشته بود و با دقت دو جوراب را دور آن بسته بود.
من آنجا با دهان باز ایستاده بودم که او سرش را بالا آورد و با نگاهی التماس آمیز به من نگاه کرد. او آن جوراب ها را میخواست و از من می خواست که آنها را به او ببخشم. من هم همین کار را کردم.
از آن روز من دیگر گوشت مرغ و تخم مرغ نخوردم. دیگر نمیتوانستم رابطه بال ها و پاها و سینه ها در بشقابم را با هیلی و دخترهای دیگر از یاد ببرم. خیلی طول نکشید که وگن شدم.
پایان غم انگیز داستان این است که هیلی خیلی زنده نماند. او که در نتیجه زندگی قبلی خود در دامداری صنعتی رنجور و ناتوان شده بود، چند روز پس از این ماجرا در خواب مرد.
ولی من هرگز او و شوخ طبعیش را فراموش نمیکنم و این سوال را با خود به گور خواهم برد که او آن جوراب ها را چطور از طناب رخت ها پایین کشیده بود.
منبع: جام نیوزکباب ترکی (مرغ)
خیلی وقته میخوام دستور تهیه این غذای خوشمزه رو بذارم. ولی متأسفانه وقت کم میارم تا اینکه امروز...!!با این روش دقیقا مزه کبابهای بیرون رو میگیره، با این تفاوت که در منزل کاملا بهداشتی و کاملاً به صرفه تهیه میشه.
مواد لازم:
سینه مرغ ..... دو تکه
قارچ .... یک بسته بزرگ (400 گرم)
پیاز...... دو عدد بزرگ
فلفل دلمه ..... یک دونه کوچیک
گوجه فرنگی .... یه دونه کوچک و سفت
روغن، نمک، زردچوبه و فلفل سیاه .... به میزان لازم
طرز تهیه
پخت این غذا دو مرحله داره. اول مرغ و دوم سبزیجات. اگر برای طبخ از ماهیتابه چدن استفاده کنید خیلی بهتره.
سینه مرغ رو میذارم تو فریزر تا کمی خودش رو بگیره (حدود نیم ساعت). با یه چاقوی تیز ورقه های نازک می برم (دقیقا مثل ورقه های کباب های بیرون که با کاردد میبرن). نصف یک پیاز را روی مرغها درشت رنده میکنم و مقداری زردچوبه و نمک و فلفل سیاه روش میپاشم و با کمی روغن روی حرار متوسط میذارم. مرتب هم میزنم تا مرغها آب بندازه. وقتی آبش کشیده شد حرارت رو کم میکنم تا آروم برشته شن.
مرغها که حاضر شدن، ماهیتابه رو خالی میکنم و قارچها رو که درشت خرد کردم(قارچهای خیلی بزرگ 4 تکه، متوسطها 2 تکه و کوچکها درسته) با مقدار کمی روغن تف میدم. بعد چند دقیقه پیازهای درشت خرد شده رو اضافه میکنم و کمی که پیازها نرم شدن فلفل دلمه رو اضافه میکنم. آخر سر هم گوجه رو درشت خرد میکنم و تخم اون رو میگیرم و فیله های اون رو به مواد اضافه کرده و کمی تف میدم. آخر سر نمک و فلفل سیاه به اندازه می پاشم روش و قبل خاموش کردن، مرغها رو به مواد اضافه کرده ، هم میزنم و خاموش میکنم.
نکته 1 : اگر نمک سبزیجات رو اول یا وسط پخت بزنیم ، آب میندازن.
نکته 2 : برای اینکه طعم غذاهای بیرونی رو بده، سبزیجات نباید زیاد پخته بشن و پیاز باید زیر دندون بیاد. همچنین اضافه کردن ادویه دیگری بغیر فلفل سیاه و زردچوبه باعث میشه طعمش عوض شه.
این کباب رو با نون باگت، خیارشور و کمی سالادکاهو با سس کچاپ و سس سفید سرو کنید و از خوردنش در کنار خانواده لذت ببرید!!!! نوش جون
زنان صبح ساعت 5قدیم: به آهستگی از خواب بیدار میشود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تاتخم مرغها را جمع کندجدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.صبح ساعت 6 قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است تا از خواب بیدار شود.جدید: بازهم خوابیده است.
صبح ساعت 7 قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.جدید: هنوز کپیده است.صبح ساعت 11 قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی صورتش است ظهر ساعت 12قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع مدیتیشن صحبت میکند .