143 روزه که وبلاگم رو آپ نکردم
شاید ب نظر خیلی نباشه ولی واسه من خیلی طولانی بود
تواین 143 روز خیلیامون دلمون شکست
خیلیا از دلامون رفتن
خیلیا پا روی قلبمون گذاشتن
و خیلیا تو قلبمون جا باز کردن
خیلی اتفاقا افتاده چه روزهای خوبی که همه داشتیم
وچه روزهای سخت و بد و تلخی ک از سرمون گذشته
که امیدوارم خوبی ها همه جای بدی هارو بگیره
و همه ی روزای تلخ فراموش شه
143 روز ب سرعت برق و باد گذشت
و بیشتر از ابن نتونستم تحمل کنم
دلم بد جور هوای وبلاگم روکرده بود
که بیام دوباره دلتنگیامو بگم شادی هامو ابراز کنم
و از لطف و محبت همیشگی شما دوستای گل و وفادارم بازم غرق خوشحالی شم
به امید روزای خوب و اینکه بتونم بهترین پستهارو واستون بزارم که شما هم دوست داشته باشید .
خدایا.......
دستانم خالی اند ودلم غرق در آرزوها............
یا به قدرت بی کرانت دستانم را توانا گردان.............
یا دلم را از آرزوهای دست نیافتنی خالی کن................
من…!
مرا که میشنـاسی؟! خودمم
کسی شبیه هیچکس!
کمی که لابه لای نوشته هایم بگردی پیدایم میکنی
مهربان، صبور، کمی هم بهانه گیر
اگر نوشته هایم را بیابی ، منم همان حوالی ام!!
صدای ما رو
از پشت شیشه ی مانیتور می شنوید...
مانیتوری که الان ، خیلیا پشتش بغض دارن
مانیتوری که الان ، خیلیا دستشون
زیر چونشونه
در ضمن ،
پشت همین مانیتور هم خیلیا دلشون گرفته.....