خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

بخش دوم گل نیلوفر

نیلوفر نماد کمال است، زیرا برگ ها، گل ها و میوه اش دایره ای شکل است و دایره خود از این جهت که کاملترین شکل است نماد کمال به شمار می آید.نیلوفر یعنی شکفتن معنوی زیرا ریشه هایش در سحن است و با این حال به سمت بالا و آسمان می روید.از آب های تیره خارج می شود و گل هایش زیر نور خورشید و روشنایی آسمان رشد می کنند.نیلوفر کمال زیبایی نیز به شمار می رود.

ریشه های نیلوفر مظهر ماندگاری و ساقه اش نماد بند ناف است. که انسان را به اصلش پیوند می دهد و گلش پرتو خورشید را تداعی می کند. نیلوفر نماد انسان فوق العاده یا تولد الهی ازاد بر این سازه ها استفاده می کنند و همین مسئله نیز عمران سازه ها را افزایش می دهد.

ادامه ی داستان در هفته ی بعد......

گردآورنده:خانم رفعت نوروزی

جشن چله

رحلت جانسوز پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)

بر همه مسلمانان و پیروان آن حضرت تسلیت باد

 

شب ***چـلـه***، این کهن جشن ایرانی،

یادمان چیرگی فروغ ایزدی بر تاریکی اهریمنی

زایش خورشید و بزرگداشت ایزد مهر

بلندترین شب ایــرانی

بر همه ی ایرانی تباران سراسر گیتی فرخنده باد

 

 

چله یا یلدا :جشن کاهش نیروی اهریمنی_ شب سی ام آذر _ این جشن که با پایکوبی و شب نشینی از فروهشت خورشید به باختر آغاز و با برآمدن خورشید از خاور به پایان می رسد، یادمان کوتاهی شب و بلندای روز و روشنایی است، در باور ایرانیان فروغ و روشنایی از آفریده ی اهورمزدا (خدای بزرگ - سرور دانایی ها) و سپاهیان خداوند می باشند و تاریکی و شب از نیروهای اهریمن؛ در این شب چون تاریکی و شب به درازترین اندازه ی خود در سال ( نشانه به پیشرفت دانش اختر شناسی ایرانیان باستان دارد) می رسد، و در باور اندیشه ایرانی سیاهی،سرما و اندوه از نیروهای انگره مینو (منش بد) بوده که در برابر سپنته مینو(منش نیک) می باشند تا آنان را شکست دهند، و از آنجا که انسان نه تنها یکی از والاترین آفریده های خداوند است، بلکه سرباز و یاری رسان او نیز بشمار می آید، و برآن است که با کمک راستی و فروغ و روشنایی بر سپاهیان تاریکی و آهرمن بتازد و آنان را شکست دهد، از برای همین مردمان در شب چله، برای شکست نیروی اهریمنی با برپا کردن آتش تا بامداد بیدار می مانند و به پایکوبی و شادی و خوردن میوه(تابستانی و زمستانی) و آجیل می پردازند و با این کار از نیروی سپاه آهرمنی می کاهند تا بامداد فرا رسد.

 

یلدا

 

ستاره ها

سِتاره یک گوی بسیار داغی از پلاسماست که به خاطر نیروی گرانش در یک جا متمرکز شده‌است. بعضی از آنها از جمله پدیده‌های آسمانیاند که برخلاف سیارات خود منبع انرژی محسوب می‌شوند.و خورشید به عنوان نزدیکترین ستاره به زمین، منبع بسیاری از انرژی‌های روی زمین است. چگالی گازهای آنها بعلت فشار زیاد از چگالی گازها در سطح زمین زیادتر است. آنها در فضا حرکت می‌کنند اما بعلت محسوس نبودن ظاهری این حرکت در فاصله بسیار زیاد، نسبت به سیارات به ثابت مشهورند. رصد آنها موجب به وجود آمدن صور فلکی شده‌است و برای فهرست کردن آنها کاتالوگ‌های ستاره‌ای به وجود آمده‌است.

ستارگان انواع مختلفی دارند از پیش‌ستاره‌ها که هنوز فشار کافی برای همجوشی هسته‌ای را ندارند تا ستاره‌های نوترونی که دوره تولید انرژی آنها پایان یافته‌است. نزدیکترین ستاره به زمین بعد از خورشید پروکسیما قنطورس است که در ۴٫۳ سال نوری از زمین قرار دارد.

واژه ستاره در زبان پهلوی به ریخت stârag و اَختَر آمده بود.

در ۲ ژانویه ۲۰۱۳ پژوهشگران و ستاره‌شناسان مؤسسه فناوری کالیفرنیا اعلام کردند که در کهکشان راه شیری به ازای هر ستاره دست کم یک سیاره موجود است. این موسسه تعداد سیاره‌های فراخورشیدی را ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد عدد، برآورد کرده است. پژوهش بر روی سیاره‌های ستاره کپلر ۳۲ نشان می‌دهد که سامانه‌های سیاره‌ای ممکن است الگو و قاعده‌ای برای ستاره‌های کهکشان راه شیری به شمار بروند.

ادامه مطالب درادامه مطلب

غزل گر جان عاشق دم زند مولانا

گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند                  وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند

عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود                      آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند

دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک                    زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند

بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان               شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند

گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد                         گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند

خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی                       کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند

مریخ بگذارد نری دفتر بسوزد مشتری                         مه را نماند، مِهتری، شادّیِ او بر غم زند

افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل                       زهره نماند زهره را تا پرده خرم زند

نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح                نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند

نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند                       نی باغ خوش باشی کند نی ابر نیسان نم زند

نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا                   نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند

اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود           جان ربی الاعلی گود دل ربی الاعلم زند

برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل                       تا نقش‌های بی‌بدل بر کسوه معلم زند

حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته                  آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند

خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او         بر پوره ادهم جهد بر عیسی مریم زند

 

در مورد شب یلدا


   دیر زمانی است که مردمان ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر، در آغاز فصل زمستان مراسمی‌ را برپا می‌دارند که در میان اقوام گوناگون، نام‌ها و انگیزه‌های متفاوتی دارد. در ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ مجاور، از شب آغاز زمستان با نام «شب چله» یا «شب یلدا» نام می‌برند که همزمان با شب انقلاب زمستانی است. به دلیل دقت گاهشماری ایرانی و انطباق کامل آن با تقویم طبیعی، همواره و در همه سال‌ها، انقلاب زمستانی برابر با شامگاه سی‌ام آذرماه و بامداد یکم دی‌ماه است. هر چند امروزه برخی به اشتباه بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می‌شود؛ اما می‌دانیم که در باورهای کهن ایرانی هیچ روز و شبی، نحس و بد یوم شناخته نمی‌شده است. جشن شب چله، همچون بسیاری از آیین‌های ایرانی، ریشه در رویدادی کیهانی دارد. خورشید در حرکت سالانه خود، در آخر پاییز به پایین‌ترین نقطه افق جنوب شرقی می‌رسد که موجب کوتاه شدن طول روز و افزایش زمان تاریکی شب می‌شود. اما از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می‌گردد که نتیجه آن افزایش روشنایی روز و کاهش شب است. به عبارت دیگر، در شش‌ماهه آغاز تابستان تا آغاز زمستان، در هر شبانه‌روز خورشید اندکی پایین‌تر از محل پیشین خود در افق طلوع می‌کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایین‌ترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد. از این روز به بعد، مسیر جابجایی‌های طلوع خورشید معکوس شده و مجدداً بسوی بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز می‌‌گردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمال‌شرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان به عنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می‌شد و آنرا گرامی ‌و فرخنده می‌داشتند.  در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به نماد کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند. بسیاری از ادیان نیز به شب چله مفهومی ‌دینی دادند. در آیین میترا (و بعدها با نام کیش مهر)، نخستین روز زمستان به نام «خوره روز» (خورشید روز)، روز تولد مهر و نخستین روز سال نو بشمار می‌آمده است و امروزه کارکرد خود را در تقویم میلادی که ادامه گاهشماری میترایی است و حدود چهارصد سال پس از مبدأ میلادی به وجود آمده؛ ادامه می‌دهد. فرقه‌های گوناگون عیسوی، با تفاوت‌هایی، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی می‌دانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را همچون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار می‌کنند. به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب اینکه نام نخستین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز می‌گردد و پیش از آن، آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است. نامگذاری نخستین ماه زمستان و سال نو با نام «دی» به معنای دادار/خداوند از همان باورهای میترایی سرچشمه می‌گیرد. نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بوده‌اند، سخت گرامی ‌و بزرگ دانسته می‌شد و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌کرده و آیین‌هایی ویژه داشته‌اند. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از نخستین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است. هر چند برگزاری مراسم شب چله و میلاد خورشید در سنت دینی زرتشتیان پذیرفته نشده است؛ اما خوشبختانه اخیراً آنان نیز می‌کوشند تا این مراسم را همچون دیگر ایرانیان برگزار کنند. البته در شبه تقویم نوظهوری که برخی زرتشتیان از آن استفاده می‌کنند و دارای سابقه تاریخی در ایران نیست، زمان شب چله با 24 آذرماه مصادف می‌شود که نه با تقویم طبیعی انطباق دارد و نه با گاهشماری دقیق ایرانی و نه با گفتار ابوریحان بیرونی که از شب چله با نام «عید نود روز» یاد می‌کند. از آنرو که فاصله شب چله با نوروز، نود روز است. امروزه می‌توان تولد خورشید را آنگونه که پیشینیان ما به نظاره می‌نشسته‌اند، تماشا کرد: در دوران باستان بناهایی برای سنجش رسیدن خورشید به مواضع سالانه و استخراج تقویم ساخته می‌شده که یکی از مهمترین آنها چارتاقی نیاسر کاشان است که فعلاً تنها بنای سالم باقی‌مانده در این زمینه در ایران است. پژوهش‌های نگارنده که در سال 1380 منتشر شد (نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران)، نشان می‌دهد که این بنا بگونه‌ای طراحی و ساخته شده است که می‌توان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و نیز نقطه انقلاب زمستانی و آغاز سال نو میترایی را با دقت تماشا و تشخیص داد. چارتاقی نیاسر بنایی است که تولد خورشید بگونه‌ای ملموس و قابل تماشا در آن دیده می‌شود. این ویژگی را چارتاقی «بازه هور» در راه نیشابور به تربت حیدریه و در نزدیکی روستای رباط سفید، نیز دارا است که البته فعلاً دیواری نوساخته و الحاقی مانع از دیدار پرتوهای خورشید می‌شود. هر ساله مراسم دیدار طلوع و تولد خورشید در چارتاقی نیاسر، و بررسی نظریه نگارنده، با حضور دوستداران باستان‌ستاره‌شناسی ایرانی و دیگر علاقه‌مندان، در شهر نیاسر کاشان برگزار می‌‌شود. 

حافظ در شب یلدا