خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

قصه هاى قرآن





پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمودند:

مَن واسَى الفَقیرَ وَأَنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ فَذلِکَ المُؤمِنُ حَقّا؛

هر کس به نیازمند کمک مالى کند و با مردم منصفانه رفتار نماید چنین کسى مؤمن حقیقى است.

خصال، ص 47

حضرت نوح (علیه السلام ) در روایات

سید بن طاووس از کتاب قصص محمد بن جریر طبرى نقل کرده است که نوح پیغمبر تا چهارصد و شصت سالگى پیوسته در کوه ها زندگى مى کرد و به عبادت مى پرداخت ، زن و فرزندى نداشت و جامه پشمین مى پوشید و غذاى خود را از گیاهان زمین تاءمین مى کرد. پس از گذشت این مدت جبرئیل نزد او آمد و گفت : چرا از مردم کناره گیرى کرده اى ؟ گفت : براى آنکه قوم من خدا را نمى شناسند، از این رو من از ایشان کناره گیرى اختیار کرده ام .

جبرئیل گفت : با ایشان جهاد کن !

نوح گفت : نیروى این کار را ندارم و اگر عقیده ام را بدانند مرا خواهند کشت .

جبرئیل گفت : اگر نیروى این کار به تو داده شود با آنها جهاد مى کنى ؟

نوح گفت : چه بهتر از این ! این کمال آرزوى من است . در این هنگام نوح پرسید: تو کیستى ؟

جبرئیل ، فرشتگان را صدا زد و چون فرشتگان نزد او آمدند نوح بیمناک شد و جبرئیل پس از معرفى خود سلام خدا را به او ابلاغ کرد و نبوت را به او بشارت داد و دستور داد که با عمورة ، دختر ضمران بن اخنوخ که نخستین کسى بود که به او ایمان آورد، ازدواج کند. نوح در ادامه ماءموریت الهى خود میان مردم آمد. آمدن نوح مصادف بود با روز عیدى که مردم داشتند. او عصایى در دست داشت که از ضمیر مردم به وى خبر مى داد.

بزرگان قوم نوح هفتاد نفر بودند که در آن روز نزد بت هاى خویش اجتماع کرده بودند. هنگامى که نوح به میان آنان آمد، صداى خود را به ((لا اله الا الله )) بلند کرد و نبوت خود و پیامبران قبل از خود و پس از خود را به مردم ابلاغ کرد. در هنگام بت ها لرزیدند و آتش هایى که روشن کرده بودند، خاموش شد و مردم را وحشت فرا گرفت ، بزرگان قوم پرسیدند: این مرد کیست ؟

نوح فرمود: ((من بنده خدا هستم . خداوند مرا به عنوان پیامبر نزد شما فرستاد تا شما را از عذاب خدا بیم دهم )).

وقتى عمورة سخن نوح را شنید به او ایمان آورد و چون پدرش فهمید او را مورد عتاب و سرزنش قرار داد و گفت : ((به این زودى سخن نوح در تو تاءثیر گذاشت ، من ترس آن را دارم که پادشاه از موضوع با خبر شود و تو را به قتل برساند))؛ ولى عمورة به سخن پدر اعتنا نکرد و دست از ایمان خود بر نداشت و پس از آن نیز هر چه او را تهدید کردند و به حبس کشیدند، از ایمان به خداى نوح دست نکشید. سرانجام با حضرت نوح ازدواج کرد و سام بن نوح از وى به دنیا آمد (128).

قصه هاى قرآن



امام صادق علیه‏السلام :


إن أحبَبتَ أن یَزیدَ اللّه‏ُ فی عُمرِکَ فسُرَّ أبَوَیکَ .



اگر دوست دارى خداوند بر عمرت بیفزاید ، پدر و مادرت را خوشحال کن .



الزهد للحسین بن سعید : 33 / 87 منتخب میزان الحکمة : 408

ساختن کشتى

از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : قوم نوح (علیه السلام ) آن جناب را کتک مى زدند (تا از حال مى رفت )، پس او را در نمدى مى پیچیدند و به خیال این که مرده است ، به درون خانه اش مى انداختند، ولى وقتى او خوب مى شد، دوباره براى دعوت آنان از خانه بیرون مى آمد و این وضع همچنان ادامه داشت تا اینکه از ایمان آوردن قومش ماءیوس گشت . در این زمان مردى در حالى که به عصایى تکیه داشت با فرزندش نزد او آمد و به پسرش ‍ رو کرد و گفت : پسرم ، مواظب باش که این پیرمرد تو را فریب ندهد. پسر گفت : پدرجان ، عصایت را در اختیارم بگذار تا آن را با بدن این پیرمرد آشنا سازم . پدر قبول کرد و عصا را به پسر داد و گفت : مرا روى زمین بنشان و برو. پسر، پدر را روى زمین نشاند و به طرف نوح رفت و عصا را بر فرق سر او کوبید. سر آن حضرت خونین شد. نوح (علیه السلام ) گفت : پروردگارا! مى بینى که بندگانت با من چه مى کنند، پس اگر مى خواهى هدایتشان کن و اگر چنین نیست ، پس به من صبر و توانایى بده تا بین من و آنان حکم کنى ، که تو بهترین حکم کنندگانى .

خداى تعالى به او وحى فرستاد که دیگر منتظر هدایت قومت مباش و او را از این که قومش ایمان بیاورند ماءیوس کرد و گفت :

((اى نوح ! یقین بدان که دیگر تا قیامت کسى جز آنان که ایمان آورده اند، کسى ایمان نخواهد آورد، پس دیگر غم مخور و به ساختن کشتى بپرداز)). نوح پرسید: پروردگارا! کشتى چیست ؟ خطاب رسید: خانه اى است که از چوب ساخته مى شود و روى آب به حرکت در مى آید. این کار را بکن که به زودى اهل معصیت را غرق مى کنم و زمینم را از لوث وجودشان پاک مى سازم . نوح (علیه السلام ) پرسید: پروردگارا! آب (که کشتى بر روى آن حرکت کند) کجاست ؟ خداوند فرمود:((من بر هر چیز قادرم )). (133)

نگهبانى از کشتى

هنگامى که نوح (علیه السلام ) بنابر فرمان خدا به ساختن کشتى مشغول شدت مشرکان شب ها در تاریکى ، کنار کشتى مى آمدند و آنچه را نوح از کشتى درست کرده بود، خراب مى کردند (تخته هایش را از هم جدا کرده و مى شکستند).

نوح از درگاه الهى استمداد کرد و گفت : ((خدایا! به من فرمان دادى تا کشتى را بسازم ، و من مدتى است به ساختن آن مشغول شده ام ولى آنچه که مى سازم کافران خراب مى کنند، پس چه زمانى این کار به پایان مى رسد؟!)).

خداوند به نوح وحى کرد: ((سگى را براى نگهبانى کشتى بگمار)).

حضرت نوح از آن پس ، سگى را کنار کشتى آورد تا نگهبانى دهد، آن حضرت روزها با ساختن کشتى مى پرداخت و شب ها مى خوابید، وقتى که مخالفان براى خراب کردن کشتى مى آمدند، با صداى سگ ، نوح بیدار مى شد و آنان فرار مى کردند، مدتى برنامه حضرت نوح همین بود تا ساختن کشتى به پایان رسید (134).

جمع کردن حیوانات

در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که : پس از ساخته شدن کشتى ، خداوند بر نوح وحى کرد که به زبان سریانى اعلام کن تا همه حیوانات جهان نزد تو آیند. نوح نیز اعلام کرد و همه حیوانات حاضر شدند. نوح (علیه السلام ) از انواع حیوانات یک جفت (نر و ماده ) گرفت و در کشتى جاى داد (135).

ایمان به «آیات الهی» از هفت متعلَّق ایمان

وبلاگ " جوان منتظر "

در طول سالیان، اندیشمندان مسلمان و ادیان دیگر بر روی شش متعلق اول پژوهش هایی انجام داده اند اما آنچه از آن غفلت شده متعلق هفتم یا آیات الهی است؛ باید به این نکته توجه کرد که ایمان به آیات الهی مقوله ای جدا از ایمان به آیه های قرآن است چرا که ایمان به آیه های قرآن در متعلق ایمان به کتاب ذکر شده است.

بنا بر این در این جا پرسش اصلی این است که این آیات الهی چیست؟

وبلاگ " جوان منتظر "نوشت :

 

در طول سالیان، اندیشمندان مسلمان و ادیان دیگر بر روی شش متعلق اول پژوهش هایی انجام داده اند اما آنچه از آن غفلت شده متعلق هفتم یا آیات الهی است؛ باید به این نکته توجه کرد که ایمان به آیات الهی مقوله ای جدا از ایمان به آیه های قرآن است چرا که ایمان به آیه های قرآن در متعلق ایمان به کتاب ذکر شده است.

بنا بر این در این جا پرسش اصلی این است که این آیات الهی چیست؟

 

http://sarbaz59.blog.ir/post/18

بیشتر بخوانید

ایمان چیست؟

کتاب مقدس در تعریف ایمان چنین روشنی می اندازد:

  • ایمان اطمینانی است به چیزهایی که به آن امیدواریم و اعتقادی است به چیزهایی که نمی بینیم. از راۀ ایمان بود که مردم در ایام گذشته پیش خدا قبول شدند. از راۀ ایمان، ما میفهمیم که کائنات چگونه با کلام خدا خلقت یافت، بطوری که آنچه دیده می شود از چیز های نا دیدنی به وجود آمد. ( عبرانیان 11 : 1 تا 3 ).
  • واژۀ ایمان در عهد جدید به معنی ایمان به خدا و ایمان به مسیح است. ایمان به معنی اعتقاد راسخ به درستی تعالیم و اعتقاد به این حقیقت است که ما توسط مرگ عیسی مسیح نجات یافتیم. ایمان فقط اندیشۀ نیرومند نیست. ایمان یعنی توکل و تکیۀ کامل به مسیح. ما توسط ایمان نجات یافته ایم ( افسسیان 2 : 8 ). ما تمامی برکات روحانی را توسط فیض دریافت میکنیم ... لیکن بدون ایمان ، تحصیل رضامندی او محال است ( عبرانیان 11 : 6 ) و ... هر چه از ایمان نیست گناه است ( رومیان 14 : 23 ). ایمان کاری نیست که باید انجامش داد، بلکه پذیرش کاری است که مسیح برای ما بر صلیب انجام داده است. ایمان عطایی از سوی خداست ( رومیان 12 : 3 ). با وجود این، پس از اینکه ما ایمان می آوریم، همواره تغیری در زندگی و رفتار ما به وجود می آید. هنگامی که ایمان می آوریم ، روح القدس وارد زندگی ما می شود و شروع به انجام کار های نیکو می کنیم . ( افسسیان 2 : 10 ). ما نه توسط این اعمال، بلکه فقط توسط ایمان نجات می یابیم. با این حال، اعمال نیکو دلایلی ملموسی هستند که ثابت میکنند ایمان ما حقیقی است. اگر ایمان، ما را  به سوی محبت کردن خدا و اطاعت از او و انجام اعمال محبت آمیز رهنمون نسازد، ایمان ما دروغین بوده و ایمانی مرده است. چنین ایمانی ما را نجات نمیدهد  ( متی 7 : 21 ، غلاتیان 5 : 6 ، یعقوب 2 : 14 تا 17 ).

حدیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره آخرالزمان

پیامبر اکرم (ص) فرمودند :
آدمی تعجّب می کند از وفور ایمان مردم آخرالزّمان که پیامبری را ندیدند
و امام آسمانی را زیارت نکردند و تنها ایمان به سطوری می آورند
که بر روی کتابهای باقیمانده از وحی و کلمات معصومین نقش بسته است.


منبع : کتاب حکیم