من بیکارنیستم درباب اراجیف دیگران درباره ام به این ویلاگ وآن وبلاگ بروم ولی ظاهرا همان دائم الحج موزشناس باغبان به سخن من درباب اینکه وافی از اربعه شیعه است ایراد گرفته است.گمان نمیکنم امثال این فرد که دائما با سوء استفاده از اموال بیت المال به کشورهای مختلف میروند ودائم الحج هم هستند هرچند بقول سعدی:
حاجی تو نیستی شتر است از برای آنک بیچاره خارمیخورد وبار میبرد
یکبار هم این کتب را خوانده باشند زیرا مشغله ایشان زیاد است وباوجود داشتن یک مؤسسه ونیز باغبانی و سفرحج واز همه مهم تر نظر دادن در این وبلاگ وآن وبلاگ ،دیگر فرصتی برای مطالعه نیست.عرض میکنم که شیعه دو نوع اربعه دارد یکی اربعه متقدمه که عبارتند از:
کافی از ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی (م 328 یا 329 ق) ;
2 - کتاب من لایحضره الفقیه از شیخ صدوق (م 381 ق) ;
3 - تهذیب الاحکام از محمد بن حسن طوسی (م 460 ق) ;
4 - الاستبصار ازمحمد بن حسن طوسی
واربعه متأخره که عبارتند از:
1.وافی از ملا محسن فیض کاشانی (م 1091 ق)
2 - وسائل الشیعه از شیخ محمد بن حسن حر عاملی (م 1104 ق)
3 بحار الانوار از محمد باقر مجلسی (م 1110 ق)
4- مستدرک الوسائل از حاج میرزا حسین نوری
والبته برخی بجای محدث نوری ،سید نعمت الله جزایری را قرار داده اند.البته من به سایر اباطیل بافته شده درباره نوشتار وگفتارم توسط این طلبه ابجدخوان وسایر متوهمین پاسخ نمیدهم زیرا وقت اضافه ندارم ومثل ایشان بیکارنیستملزومی نمیبینم به سایراکاذیب هم پاسخ بدهدم وقتی فردی حتی معنای ساده ترین شعر را نمیفهمد ومرا به هجوشیخ مصطفی اسماعیل متهم میکند دیگربه چنین فردی چه میتوان گفت!!
عزیزی از مسئولان مطلع کشور در جلسه ای می گفت:
در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که مقام معظم رهبری پس از آن فتنه عظیم خطبه هایش را ایراد فرمودند همسر ایشان هم در میان جمع نماز گزاران حاضر بودند.
چند تن از همسران مسئولان که نزدیک ایشان نشسته بودند تعریف کردند که همسر اقا از ابتدای خطبه تا انتهای خطبه گریه می کردند که مورد سوال قرار می گیرند و از ایشان پرسیده میشود، چرا اینقدر بی تاب هستید، ایشان در پاسخ می فرمایند:
از زمانیکه این فتنه آغاز شده اقا هر شب تا صبح با خدا و امام زمان (عج) برای دفع این فتنه مناجات می کنن ...
اواخر صفر ایام تلخی برای اهلبیت(علیهمالسلام) بود. چشمانشان همواره گریان بود چون میدانستندکه عزیزی قرار است از میانشان کوچ کند. هر چند او آسوده میشد، پس از 23 سال رنج و زحمت اکنون اسلام به اوج رسیده و او میتوانست به آرامش برسد و به دیدار محبوب خود برود.
ولی نافرمانی سپاه اسامه از یک سو و بیماری و تب شدید پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از سوی دیگر دل اهلبیت(علیهمالسلام) را خون کرده بود نکند تمام زحمات پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پس از رفتن او از بین برود.
حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) همواره اشک از چشمانش جاری بود حتی هنگامی که در کنار پیامبر بود و این مسئله پیامبر را ناراحت میکرد روزی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به ایشان فرمودند: فاطمه جان نزدیکتر بیا تا مطلبی را برایت بگویم.
حضرت گوش سپرد. عایشه میگوید پس از سخن پیامبر با فاطمه، نزدش رفتم گفتم:« هنگام سخن گفتن پیامبر شما یک بار گریه کردی دلیل گریهتان چه بود؟ »
فرمود:« پیامبر فرمود که بر اثر این بیماری شهید خواهند شد لذا من گریستم »
عایشه گفت:« پس از آن خندیدی دلیل آن چیست؟»
فرمود:« پیامبر به من خبر دادند که من اولین کس از اهلبیتش هستم که به او میپیوندم پس من خوشحال شدم.»
آری، چندی نگذشت که در 28 صفر پیامبر به شهادت رسید و پس از آن منافقان روی پلید خود را آشکار نمودند و پس از غصب خلافت به در خانه دختر پیامبر شورش برده و ایشان را مصدوم کردند. پس از آن ایشان زخمی شدند و کودکشان سقط شد و پس از مدتی بیماری به شهادت رسیدند.
چند روز پس از شهادت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) حضرت زهرا(علیهاسلام) به شهادت رسیدند؟ بین راویان حدیث اختلاف است بعضی میگویند 40 روز که مصادف با 8 ربیعالثانی میشود. بعضی از روات 75 یا 95 روز را بیان کردند که برابر با 13 جمادیالاول و 3 جمادیالثانی میشود. اگرچه در روز شهادت ایشان اختلاف است ولی این مسئله روشن است که ایشان مظلوم به شهادت رسیدند. لذا تلاش شده در این مدت که شاید بتوان به آن فاطمیه اول (8 ربیعالثانی) گفت تا فاطمه سوم (3 جمادیالثانی) قطرهای از دریای بیپایان زندگی 18 سال حضرت زهرا(سلام الله علیها) را بررسی کرده و هر روز با یک مقاله، گوشه و چکیدهای از فضایل ایشان را بیان نماییم.
باشد که مورد عنایت بیبی دو عالم قرار بگیرد و وسیله ای باشد برای دعای ایشان تا هر چه زودتر در فرج فرزندشان تعجیل گردد.
|
مقام و منزلت، بر اساس لیاقت است نه بزرگی سن، چنان که در تاریخ زندگی پیامبر (ص) آوردهاند که ایشان فرماندهی سپاه خود را به اُسامه بن زید که جوانی 19 ساله بود واگذار کردند در حالی که عدهای از صحابه به برکناری او معتقد بودند، پیامبر به دلیل لیاقت او، به فرماندهیاش اصرار داشت.امامت، یعنی نایب شدن از پیامبر و پذیرش ریاست بر تمام اشیا و موجودات، با شروطی پدید میآید که نمیتوان آنها را از راه رنج، ریاضت، عبادت و تحصیل در تمام عمر به دست آورد. پس تعیین امامت فقط با خداوند عزوجل است که هر که را خواست تربیت کند، حکمت بیاموزد و قابل ریاست و امامت کند؛ البته در نزد خداوند، انسان کوچک و بزرگ در این مسئله یکسان است.تحصیل کمال واقعى انسان، پس از ختم نبوت، به پیروى از رهنمودهاى امام هر عصر وابسته است که پیروى نیز بدون معرفت و شناخت امام ممکن نیست. از این رو، شناخت ویژگى ها و اوصاف ائمه ى اطهار(علیهم السلام)در سیر تکامل فردى و اجتماعى افراد و تحقق ایمان صحیح اهمیت دارد. به گونه اى که با تعابیر گوناگون از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم)روایت شده است:من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة
پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) شیعیان دوره کوتاهی از تحیر و سرگردانی را درباره امام دوازدهم تجربه کردند، که این مسئله با زمینه سازی های امامان پیشین و همچنین با تدبیر سازمان وکالت که زیر نظر حضرت مهدی(علیه السلام) اداره می شد، خیلی زود خاتمه پیدا کرد.البته این تحیر صرفا پس از شهادت امام یازدهم پیش نیامد بلکه به خاطر شرایط سیاسی خاصی که در دوره حضور امامان معصوم وجود داشت، معمولا پس از هر امامی اختلافی از این نوع میان شیعیان بروز می کرد. بنابراین شیعیان معمولا برای شناخت امام از روش های خاصی استفاده می کردند.
شیعیان در دورههایی از تاریخ، بهویژه از عصر صفویه به بعد، روز نهم ربیعالاول را روزی مبارک برشمرده و در این روز جشنهایی برگزار کردهاند. طبق منابع معتبر و کهن حادثهی اصلی این روز، آغاز امامت حضرت مهدی(عج) است؛ زیرا پدر آن بزرگوار در روز هشتم ربیعالاول به شهادت رسیده، اما درخصوص جشنهایی که در این روز برای تولی یا به بهانه تبری برگزار میشود باید گفت که یکی از ارکان دین و از اعتقادات شیعه «تولی» و «تبری» است که از ضروریات دین بوده و در کنار نماز و روزه و حج و خمس و زکات و ... قرار گرفته است و هر مسلمان وظیفه دارد تا با استفاده از دلایل عقلی و نقلی به این دو موضوع همانند سایر واجبات الهی اعتقاد داشته باشد.
روز نهم ربیعالاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا که این روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی میپردازند.البته گهگاهی دیده میشود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانه بیان میکنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و داستانسراییهای بسیاری هم در زمینه دارند؛ افسانههایی که بیشتر توسط دشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته میشود.
نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر علیه السلام است، بلکه آغاز دورهای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار میآید نهم ربیع الاول، سالروز آغاز امامت حضرت ولی عصر(عج) در حقیقت امتداد غدیر، بلکه خود غدیری دیگر است.نهم ربیع الاول، نه تنها نخستین روز امامت امام عصر(عج) است، بلکه آغاز دوره ای حیاتی و مهم در تاریخ شیعه نیز به شمار می آید.نهم ربیع الاول، پیام رسان بهار ظهوری است که گلهای زیبای زندگی همچون عدل، قسط، عزت، عشق، صفا، صمیمیت، گذشت، ایثار و ایمان و احسان در آن می شکفد.
عالمان دینی بر خرافهبودن این موضوع تأکید دارند و آن را موجب دامن زدن به اختلافات مسلمانان میدانند. این جور نباشد که کسى از یک گوشهاى خیال کند، دارد از شیعه دفاع میکند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیستهاست برگزاری مراسمی تحت عنوان «عید الزهرا» یک امر عامیانهای است که نمیتوان آن را پای ارزشها و شعائر شیعه تلقی کرد، به طوری که علمای بزرگ شیعه پرداختن به این مسائل را مخل وحدت مسلمانان میدانستند، برپایی چنین جشنهایی یک کار عامیانهای است که برخی از افراد بدون توجه به مصالح مسلمین مطرح کردند، در حالی که مرگ خلیفه دوم در 9 ربیعالاول، از لحاظ تاریخی اعتباری ندارد.
شیعه در گذشته آن چنان محدود، محصور و تحت تعقیب بود که حتی در برخی از ادوار شیعه بودن جرم بود، چه رسد به اینکه فرد تظاهر به تشیع کند، لذا احتمال دارد از دورانی که تشیع در ایران مذهب رسمی اعلام شد، از عصر صفویه و چه بسا در دوران قاجار به بعد این امر باب شده باشد. ماجرای قتل خلیفه دوم در این روز دسیسه دشمنان بوده که میخواستند با مطرح کردن آن در این روز مردم را از اصل امامت و مهدویت دور کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با هشدار درباره برگزاری چنین مراسمی میفرمایند: بعضیها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری میکنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند ... اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیاسی آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیلهای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما میخواهید انقلابش را قبول کنید این است، میدانید چه فاجعهای اتفاق میافتد؟ بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را میکنند، در حالیکه فاطمه زهرا راضی نیست، این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شده ... آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، کاری کند که دشمنان حضرت زهرا را شاد کند کند.(هفتهنامه عملی – فرهنگی بصیر(حوزه)، سال چهاردهم، شماره اول، مسلسل 323، صفحه 6)
جهان چگونه نفس می کشد؟ نمی دانم! کسی چه می داند... شاید زمان وعده الهی همین فردا باشد! این روزها کشکول دست ها از یاد خدا تهی است! این روزها شبح ناپیدای شیاطینی که با هیچ چیز از بین نمی روند، در هر کوی و برزن جولان می دهد! جهان هنوز به مرز بلوغ هم نزدیک نشده است! این روزها داس دروگر ریا، خوشه های زرین محبت را از مزارع دل ها چیده است!
این روزها، خارهای عداوت از زیر پوست نازک زمین سربرآورده و عدالت، زخمی خنجر کین و عداوت است! آسمان دل مرده است و زمین، از پستی، چشمانش متورم است! آهنگ سوزناک بی عدالتی، در گوش زمین پیچیده است و مرگ، مفهومی بالاتر از زندگی است!این روزها زمین تشنه است... و چشم های منتظر به بی انتهایی جاده، خشکیده اند غایت خلقت آسمان و زمین، رستن از اسارت است و اکنون زمین در خواب چندین هزاز ساله رفته است. این روزها زمین تشنه می سوزد... و در نیمی از از زمین یا شاید هم بیشتر جهان از گرسنگی و فقر فریاد می زند. ظلمت ماناتر از نور شده است، در جهانی که دل ها در آن نزدیکی را لمس نمی کنند و مهربانی، عشق، وفاداری، صمیمت و وفا فرهنگی فراموش شده اند...
نسیم از پس کوچه های عشق و آفتاب از لابه لای ابرها رخ می نماید آنگاه که باران عشق باریدن می گیرد و رحمتش را بر زمین و زمینیان عرضه می کند باید فاصله ها را برداریم و راه را برای آغاز امامت نور هموار کنیم.شب تاریک و راه ناپیداست و به قول شاعر نگه جز پیش پا را دید، نتواند که ره تاریک و لغزان است.آسمان با رخت بر بستن یازدهمین دردانه امامت و ولایت در هشتمین روز ماه ربیع الاول ندای وصال یار را زمزمه می کند و دنیا با التیام درد از دست دادن امامی از جنس مهربانی به آغازی بی بدیل امید می بندد.درخشش دوازدهمین ستاره آسمان امامت و ولایت در شبانگاه تیرگی و ظلمت کورسوی امید را در دل ناامیدان به روشنایی و عطش زندگی مبدل می کند و دست های شاکر نیازمندان و منتظران واقعی اش را به نشانه شکر بر هفت آسمان بلند می کند.
تو می آیی و ما در این تفکر که پهنای و ژرفای کدامین ملک می تواند سرای جولان حکومت عشق باشد؟ کدامین اریکه می تواند مسند قدرت بی مثال و جهانی آسمان را تاب بیاورد؟باید ابرهای تیره را از پهنا و گستره آسمان دل ها کنار زد تا تلاء لو انوار تابناک امامت در جانمان رخنه کند.باید دل هایی را که می لرزند و دست هایی را که متزلزل و ناخواسته به سوی غیر دراز می شوند به سوی روشنای آفتاب تشیع رهنمون شد و تردید اقتدا به خورشید را در دل ها به دست فراموشی سپرد.آنگاه خوشه های دعا از نگاهتان می رویند و امید در عطر ملیح گریبانتان جوانه می زند.آری! چشمهایمان منتظر دیدار رویتان سال ها بیابانگرد دیدارتان است یا اباصالح المهدی (عج) بر ما که مشتاقیم و از درد فراق می سوزیم هرچند اگر خطاکاریم، ببخش و دیدار چهره زیبایتان را نصیبمان گردان.
در طول تاریخ اسلام همواره دو گروه بودند که خسارت های جدی به اسلام وارد کرده اند ...امام صادق (ع) دراین باره می فرمایند: دو گروه کمر مرا شکستند؛ یکی فرد جاهل مقدس نما که با جهلش باعث می شود مردم به دین عمل نکنند و دیگری عالم بی تقوا که بی تقوایی اش مردم را از هر چه علم است بی زار میکند.همچنین امام زمان(عج) در نامه ای مرقوم فرمودند:احمق های شیعه قلب مرا آزار می دهند. کسانی که بال پشه از دین آنها با ارزش تر است. (الإحتجاج، شیخ مفید، ج۲، ص۴۷۴)
ولایت امام زمان(عج) به عنوان سرپرستی و حاکمیت وی بر افراد جامعه هست و این ولایت رکن و اساس دین است؛ هم چنین کلید گشایشگر و راهنمای انسان مسلمان در همه ابعاد دین است.معرفت، محبت و ولایت امام (عج)، زمینه ساز عهد و پیمان با ایشان است، چراکه عشق و ولایت بدون مسوولیت پذیری، هوسی بیش نیست. عهد، التزام و نوعی تعهد پذیری در مقابل شخص یا کاری است و باید خود را به وظایفی که نسبت به امام زمان(عج) داریم ملتزم سازیم و با ایشان برای انجام آرمان هایش عهد ببندیم و کسانی می توانند در عصر ظهور به این عهدها عمل کنند که در عصر غیبت به پیمان خود با امام عصر (عج) عمل کرده باشند. عهد و اطاعت، تجلی و نمود عشق و محبت است و زمینه سازی برای ظهور ایشان، بسط عدالت و فرهنگ عدل پذیری در جامعه و نهادینه کردن آن است.
اولین نکته ای که ما در این عصر بایستی توجه داشته باشیم اعتقاد به ولایت امامی است که از نسل امام حسین (علیه السلام) و فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام) است. با در نظر گرفتن ویژگی های کلی که از ایشان در متون دینی رسیده است و در مرحله بعد نیز باید به قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) تمسک جوییم و مطابق آن عمل کنیم.البته این را هم در نظر بگیریم که فراتر از شناخت ظاهری که مکلفیم نسبت به امام داشته باشیم، معرفت معنوی و قلبی نسبت به امام زمان(علیه السلام) در همین عصر غیبت کبری نیز با پیروی بی چون و چرا از سیره پیامبر و اهل بیت(علیهم السلام) و برقراری رابطه عاطفی با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) به دست می آید.
شناخت امام و معرفت مقام الهی او، یکی از مسوولیت های خطیر امت اسلامی به حساب می آید که این تکلیف بزرگ در ارتباط با وظایف دیگر شرعی از اولویت خاصی برخوردار است. امام خمینی(ره) در رهنمودهای خود ضمن بیان این نکته که "بعضیها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد، در حسینیه یا در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان (عج ) را از خدا بخواهند"، امت اسلامی را به انتظاری پویا و توام با تلاشی عملی در جهت آماده سازی زمینه های ظهور آن حضرت دعوت می کنند.مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود ضمن برکات وجود حضرت حجت (عج) وظایف منتظران آن حضرت را برشمردند. ایشان می فرمایند :"... بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان(عج) این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی، علمی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مومنین و هم چنین برای پنجه در افکندن با زورگویان، خود را آماده کنند."
مولای من! تبریک آغاز امامت تان را از ما که مشتاق ظهورتان در این وانفسا هستیم پذیرا باش و به پاس عشقی که از شما بر دل داریم و شوقی در سر دستمان را بگیر و رخ بنما که باغ گلستانم آرزوست...آقای من! موج های دریای خیالم به شوق دیدن روی تو هر دم بی صبرانه سر بر ساحل ارادت می کوبند و پر تلاطم، بی صبرانه آمدنتان را انتظار می کشند.
به یقین پایان کتاب غربت عالم و آدم، با نام تو آغاز می شود و قلدران قدراه بند« نظم نوین جهانی » با آشوب شمشیر تو خاموش خواهند شد. کویر وجودمان، در انتظار باران ظهور توست. این دل ها د رحصار زمان، پوسیده اند و اینک آمدنت فرجام یأس، کوچ تاریکی، طلوع عدالت، صبح هدایت، تجلی شرافت و فضیلت های انسانی است. آمدنت پایانی است بر حیرت مدام آدمیان!آمدنت قامت گرفتن آرزوهای گمشده است!آمدنت رهایی نفس های حبس شده در سینه هاست که تو سایه گسترده ی لطف خدایی بر سر همه بلاکشان رنج دیده!
اینک جهان منتظر توست تا گندم زران طلایی عدالت، خوشه خوشه، موج زنند در پرتو گرمای دست های سخاوت تو... جهان منتظر توست تا نظم نویت جهانی را نظم کهن آسمانی کنی و تمام عقل ها، تسلیت برهان توفنده و بینش برنده کلامت شوند...جهان طلوعت را انتظار می کشد تا بیایی و پندارهای سبز، سرتاسر زمین را در آغوش کشند و انسان در خداگونه ترین ایستگاه تاریخی اش، کعبه، به تو ملحق شو و برخیزد تا نومیدی تنیده دردست و پاهایش که حاصل افسون سراب تمدن است و از زندگی بیزارش کرده، را رها کندو از چنگال انسان بی هویت آزاد شود. تمام چشمه ها یقین دارند که می آیی..
ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی
که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی
چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی
یکی از دعاهای آشنا و معروف دعای «اللهم کن لولیک ......» است که به دعای فرج معروف شده است ولی در واقع دعای سلامتی امام زمان(علیه السلام) است. نام "دعای فرج" درباره دعاهای دیگری صدق می کند که دعای «الهی عظم البلاء......» از آن جمله است. دعای سلامتی در اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان وارد شده است و درباره تکرار این دعا در شب بیست و سوم و خواندن آن در همه شب های ماه مبارک و هر زمان دیگری سفارش شده است.
درباره آیة الله بهاءالدینی نوشته اند که ایشان در قنوت نمازهایشان، دعاهای مرسوم را می خواندند، تا این که نوع دعا، کلمات و عبارات ایشان تغییر کرد و هرگاه دست های خود را مقابل صورت می گرفتند، برای حضرت مهدی (علیه السلام) این گونه دعا می کردند: «اللهم کن لولیک ......». در فرصت مناسبی علت تغییر دعا را از ایشان پرسیدند. معظم له در یک جمله کوتاه فرمودند: «حضرت پیغام دادند که در قنوت به من دعا کنید».[1]
این دعا نوعی ابراز محبت به امام زمان(علیه السلام) است. از فوائد خواندن این دعا دفع بلا از حضرت و نزول برکات و عنایات الهی بر ایشان و همچنین تعجیل در فرجشان است. امامان(علیهم السلام) گاهی از یک فرد عادی می خواستند که در زیارت بر سلامتی ایشان دعا کنند[2]. حضرت علی(علیه السلام) می فرمودند که دعای هیچ فردی را کوچک نشمارید. حتی اگر دعای یک یهودی باشد.[3]
همچنین این دعا برای دعا کننده آثار و برکات فراوانی دارد که مهمترین آن افزایش محبت و معرفت به آن جناب و عنایت ویژه حضرت مهدی(علیه السلام) به اوست. ایشان همچنین در حق دعا کننده دعا می فرماید. در ادامه بخش هایی کوتاه از شرح فرازهای دعا را مرور می کنیم.[4]
اللهم
معنای شروع کار با نام خدا این نیست که خصوص لفظ «بسم الله» ذکر شود. بلکه هر چه سبب یاد خدا شود کافی است. لفظ «اللهم» نیز برای نام و یاد خدا کفایت می کند. برخی از ادعیه نیز به جای لفظ «بسم الله» با تحمید و تسبیح و تکبیر پروردگار شروع می شود ولی این مطلب دلالت ندارد که ما در خواندن این ادعیه نمی توانیم با «بسم الله» شروع کنیم بلکه می توانیم «بسم الله» را به قصد رجاء و ثواب بگوییم.
کُن لولیّک
کلمه "کن" به معنای (باش) و بیانگر درخواست های ما از خداوند متعال است. در این دعا از خداوند متعال می خواهیم که برای اماممان ولی، حافظ، قائد و ناصر و .... باشد. و به این ترتیب انواع خیرات و برکات را برای حضرت حجت می خواهیم. یکی از حکمت های این درخواست این است که این برکات شامل حال ما نیز می شود. لقب «ولی الله» از القابی است که درباره امام عصر(علیه السلام) وارد شده است. در روایت آمده است که وقتی 313 نفر از یاران حضرت گرداگرد ایشان جمع می شوند. ندا می رسد که: ای ولی الله! برخیز و دشمنان خدا را بکش.[5]
الحجّة بن الحسن
یکی از القاب مشهور حضرت مهدی(علیه السلام) "حجت" و "حجت الله" است. البته همه ائمه(علیهم السلام) در این لقب شریکند ولی هر جا این لفظ بی قرینه ذکر شود منظور امام دوازدهم است. از امام هادی (علیه السلام) پرسیدند که اگر نام بردن از جانشین امام حسن عسگری(علیه السلام) جایز(حلال) نیست، پس چگونه از ایشان یاد کنیم: امام هادی(علیه السلام) پاسخ دادند: بگویید حجت آل محمد(علیهم السلام).
همچنین رسیده است که نقش انگشتری حضرت «انا حجة الله» است و یا «انا حجة الله و خالصته».[6]
صلواتک علیه و علی آبائه
اگرچه این خاندان نسبت به ما محتاج نیستند، ولی به ذات اقدس الله نیازمندند و باید دائما فیض الهی بر ایشان نازل شود. صلوات در واقع ادب ما را می رساند و الا ما که از خودمان چیزی نداریم، بلکه از خداوند مسئلت می کنیم که بر مراتب و درجات این بزرگواران بیفزاید و همین عرض ادب برای ما تقرب است. [7]
فی هذه الساعة و فی کل ساعة
«فی هذه الساعة» در این دعا به شب قدر اشاره دارد ولی عبارت «فی کل ساعة» بیانگر وظیفه همیشگی منتظر یعنی توجه و دعای همیشگی برای امام زمان (علیه السلام) و نشانگر همت والای دعا کننده است.
ولیّاً
دعا کننده از خداوند متعال می خواهد که ولیّ امام عصر (علیه السلام) باشد. زیرا اگر او ولایت و سرپرستی کسی را عهده دار شود، از همه بهتر و بالاتر است و او را کفایت می کند. نگاهی اجمالی به مفهوم کلماتی که در ادامه آمده است: حافظا، قائدا، ناصرا، دلیلا، عینا. نشان می دهد که پر بارترین و جامع ترین آن ها واژه "ولیّ" است. به نظر می رسد که حکمت تقدم این لفظ جامعیت آن باشد.
حافظاً
پروردگار متعال همیشه برای حفظ اولیای خود، از وسایل و اسبابی استفاده کرده است. به آتش فرمان داده که بر ابراهیم گلستان شود. به رود خروشان دستور داده که صندوق حامل موسی را به کاخ فرعون برساند. حضرت عیسی را به آسمان برده و برای حفظ جان اشرف مخلوقاتش به عنکبوت دستور تنیدن تار و به کبوتر فرمان لانه سازی بر دهانه غار داده است.
ولی باید توجه داشت که حفاظت الهی همیشه به صورت معجزه نیست. بلکه گاهی هم عوامل طبیعی، ابزار و زمینه حفاظت هستند. آن گونه که در حفاظت از اصحاب کهف نتابیدن مستقیم خورشید و وجود نسیم و وسعت مکان غار، از عوامل طبیعی برای سلامت اصحاب کهف بود.[8]
اگرچه خداوند متعال برای حفظ ولیّ اش قدرت دارد اما تمام انسان ها در تمام دوران ها وظیفه دارند که برای حفظ ولیّ زمان خود جان فشانی کنند. کامل ترین و بارزترین نمونه این جان فشانی ایثار امیرالمومنین(علیه السلام) در لیلة المبیت بود.
بنابراین همان راه هایی که برای حفظ و سلامتی انبیا و اولیای پیشین وجود داشته در مورد آخرین حجت الهی نیز وجود دارد، ولی همه ما نیز موظف به تلاش برای حفظ ایشان در برابر همه آسیب ها هستیم. دعا برای ایشان یکی از راه های انجام این وظیفه است.
قائداً و ناصراً
کسی که جلوی کاروان حرکت می کند و کاروان را به پیش می برد قائد است. دعا کننده در این فراز از خداوند می خواهد که در همه حال راهبر و رهبر امام زمان(علیه السلام) باشد و همان گونه که همه اولیای خود را در طول تاریخ به شیوه های مختلف یاری داده است. حضرت حجت(علیه السلام) را نیز یاری دهد.
دلیلاً و عیناً
ما از خداوند می خواهیم که خودش دلیل و راهنمای امام باشد تا زمینه های ظهور او فراهم شود. در حقیقت روح این دعا _ که درخواست سلامتی برای امام زمان (علیه السلام) است_ در قالب الفاظ مختلفی بیان می شود. واژه "عین" هم هر چند معانی مختلفی دارد در این دعا به معنای نگهبان و ناظر آمده است.
حتّی تسکنه أرضک طوعاً
دعا کننده از خداوند می خواهد که عمر توام با سلامتی امام عصر(علیه السلام) تا آن جا طولانی شود که روزگار ظهور و سکونت آن حضرت بر زمین در حال اطاعت مردم فرا رسد و پس از آن که مردم از اطاعتش سر باز می زدند، با میل و رغبت به اطاعتش در آیند. این عبارت از دعا می رساند که دعا کننده سلامتی حضرت را در تمام لحظات غیبت و ظهور می طلبد.
واژه "حتی" هر چند غایت کلام را نشان می دهد اما داخل در بخش ابتدایی دعا است. دعا کننده از خداوند متعال می خواهد که اهل زمین را برای آن حضرت رام و فرمان بردار قرار دهد. چنان که در تاویل این آیه شریفه: «لَهُ أَسْلَمَ مَن فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهاً[9]» آمده است:
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که امام مهدی(علیه السلام) قیام کند، زمینی باقی نمی ماند مگر آن که گلبانگ توحید و شهادت به رسالت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) در آن شنیده می شود.[10]
در این عصر امام مهدی(علیه السلام) بر روی زمین مستقر هستند ولی به علت اطاعت نکردن مردم از ایشان، در محل های مختلفی به سر می برند. از آن جا که این نوع زندگی توام با آرامش و استقرار نیست، «سکونت» محسوب نمی شود و مصداق "تسکنه" نیست.
و تمتّعه فیها طویلاً
این فراز از دعا آرزوی طول بقا برای حکومت آن موعود جهانی است. دعا کننده بعد از درخواست ظهور، حکومت طولانی امام عصر(علیه السلام) را تقاضا می کند. با توجه به این که این دعای شریف از ناحیه امامان معصوم(علیهم السلام) صادر شده است و در طول تاریخ انسان های مومن و متقی بارها و بارها آن را زمزمه کرده اند. پروردگار متعال نیز دعای ایشان را مستجاب می کند و قطعا حکومتی که ایشان تشکیل می دهد طولانی است.
دعای سلامتی امام زمان(علیه السلام) یک دعای سیاسی و اجتماعی نیز می باشد. واژه ای مانند «ولیّ» و عبارت «حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا» بیانگر پیام های سیاسی و اجتماعی هستند. منتظران ایشان فراتر از دعا برای حضرت سعی می کنند با اصلاح خود و جامعه، زمینه را برای رغبت و میل عمومی به ولیّ خدا فراهم آورند.
پی نوشت:
[1] . شرح دعای سلامتی، محسن قرائتی، به کوشش حسن سلم آبادی، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(ع)، 1393
برگرفته از: آیت بصیرت، حسن شفیعی، ص 107
[2] . ر.ک: وسائل الشیعه، ج 14، ص 537
[3] . بحارالانوار، ج 90، ص 294
[4] . برای مطالعه بیشتر ر.ک: شرح دعای سلامتی ص40 تا ص 92
[5] کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص: 267
[6] . نجم الثاقب، طبرسی نوری، ص 68
[7] شرح دعای سلامتی، ص 53، برگرفته از:توصیه ها، پرسش ها، پاسخ ها در محضر آیت الله جوادی آملی، ص 78.
[8] .سوره کهف، آیه 17.
[9] . سوره آل عمران، آیه 83.
[10] . تفسیر نورالثقلین، ج1، ص