آیت الله وحید خراسانی |

زائران کربلا برای فرج امام زمان عج ...
|
دین را هرگونه تعریف کنیم، ناگزیریم این نکته را بپذیریم که هر دینى از پیروان خود مىخواهد به هنجارهایى تن در دهند و از ناهنجارىهایى تن زنند. این هنجارها در قالب احکام و ناهنجارىها در قالب ممنوعات قرار مىگیرند. حال تعداد آنها فرقى نمىکند، چه احکام عشره حضرت موسىعلیه السلام باشد و چه دو فرمان حضرت عیسىعلیه السلام. از این منظر دین عبارت است از پارهاى بایدها و نبایدها که مؤمنان باید در چارچوب آن حرکت کنند و بکوشند بایدها را انجام دهند و از نبایدها بپرهیزند. امر به معروف و نهى از منکر نیز عبارت است از درخواست تحقق آن بایدها و کوشش براى پیشگیرى از نبایدها. از این منظر مىتوان هدف دین را تحقق آن بایدها و محو آن نبایدها دانست. این بایدها در قالب معروفها و آن نبایدها در هیئت منکرها معرفى مىشوند.
این نکته هنگامى حساستر مىشود که بپذیریم دین جنبه اجتماعى نیز دارد و در پى تشکیل یک نظام اجتماعى و تنظیم روابط میان افراد آن است. گرچه حضور افراد در کنار یکدیگر و تعامل آنها موجب تسهیل زندگى اجتماعى مىشود، در همان حال نفس تجمع و اجتماع، پدیدآورنده رقابت، تنازع و برخورد و کشاکش است. اینجا است که لزوم قانون و نهادى که مانع تجاوز افراد به یکدیگر شود، آشکار مىگردد. این قانون باید به شکلى نهادینه شود، یا به صورت مکتوب و یا با تعمیق آن در عرف جامعه و تبدیل آن به هنجارهاى اخلاقى و دینى. در هر صورت حفظ جامعه در گرو وجود قانون و مجموعه قواعدى است که بایدها و نبایدها را تعریف کند و براى آن ضامن اجرایى نیز معین سازد. همه اینها در نظام اسلامى به عنوان نهاد امر به معروف و نهى از منکر حضور دارد و آنجا که نیاز به ضمانت اجرایى است، تشکیلات حسبه با وظایف خاص آن شکل مىگیرد و متکفل تنظیم بازار، نرخگذارى، پیشگیرى از گرانفروشى و ... مىگردد. بدینترتیب تصور دینى بدون «باید و نباید» ممکن نیست و هر دینى حداقلى از بایدها و نبایدها را با خود دارد. امام علیه السلام با چنین نگاهى به ماهیت وکارکرد دین، مىفرماید: غایة الدین، الامر بالمعروف والنهى عن المنکر واقامة الحدود؛ «غایت دین، امر به معروف، نهى از منکر و اجراى حدود است.» این رویکرد نیز گواه آن است که امامعلیه السلام به این فریضه، چونان فریضهاى در کنار دیگر فرایض نمىنگرد، بلکه آن را اساس، ریشه، بنیاد همه فرایض و برترین فریضه مىشناسد، و مهمترین کارکرد دین را چیزى جز همین امر و نهى نمىداند.
آیت الله وحید خراسانی |
زائران کربلا برای فرج امام زمان عج ...
|
برای اطلاعات بیشتر به کتاب شریف هزار ویک کلمه حضرت علامه حسن زاده آملی (جلد سوم ) کلمه 345 رجوع کنید.
ماه صفر ماه حزن و اندون بیشمار اهلبیت (علیهم السلام) است، چون اوّل این ماه وارد شهر دمشق شدند در حالی که تمام شهر، آذین بسته شده بود و مردم آمده بودند به استقبال کاروانی از اسراء خارجی، غافل از این که اهلبیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند.
اما در همین ماه صفر اربعین سید و سالار آزادگان؛ حسین بن علی (علیه السلام) است که در آن روز زیارت اربعین سفارش شده است.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند:
«مَن خَرَجَ مِن مَنزِلِه یُریدُ زیارة قَبر الحُسینِ بنِ عَلی (عَلیهالسَلام) اِن کَانَ مَاشِیاً کُتِبَتْ لَهُ بِکُلِّ خَطْوَةٍ حَسنةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةٍ. هر کس به قصد زیارت امام حسین (علیه السلام)، پیاده از خانهاش خارج شود، خداوند در مقابل هر گام، برای او حسنهای مینویسد و گناهی از او میزداید.»[1]
امام حسن عسکری (علیه السلام) هم فرمودند:
«عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: صَلاةُ إحْدَی و خَمسِینَ، و زِیارَةُ الأربَعِینَ، و التَّخَتُّمُ فی الیَمِینِ و تَعفِیرُ الجَبِینِ، و الجَهرُ بِبِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. امام حسن عسکری (علیهالسلام) در حدیثی علامتهای مؤمن را پنج چیز شمردند: نماز، پنجاه و یک رکعت، زیارت اربعین، انگشتر کردن در دست راست، پیشانی بر خاک نهادن و (بسم الله) را در نماز، آشکارا گفتن»[2]
در این دو روایت، از سویی اصل زیارت امام حسین (علیه السلام) سفارش شده و از طرفی هم در این روز طبق نقل امام عسکری (علیه السلام) و همچنین سفارش امام صادق (علیه السلام) به پیاده رفتن به زیارت ابی عبدالله، همچنان که در زیارت اربعین مرسوم است.
منابع:
1- بحار الانوار، ج98، ص 28.
2- بحار الانوار، ج98، ص 329.