یک بار به برادرم گفتم:
امام صادق (علیه السلام):
مَا مِنْ أَحَدٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا وَ هُوَ یَتَمَنَّى أَنَّهُ زَارَ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع لَمَّا یَرَى لِمَا یُصْنَعُ بِزُوَّارِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ مِنْ کَرَامَتِهِمْ عَلَى اللَّهِ
هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامیکه می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424)
بخشی از دعای امام صادق علیه السلام برای روزهای ماه مبارک رمضان:
... و اسَئلُک ان تَجعَل وفاتی قتلاً فی سَبیلِک تَحت رایَةَ نبیّکَ مع اولیائک و اسئلک ان تَقتُلَ بی اعدائک و اعداء رسولک
خدایا از تو می خواهم وفاتم را مرگ در راه خودت قرار دهی، زیر پرچم پیامبرت، به همراه اولیاء ات
و از تو می خواهم دشمان خودت و دشمنان رسولت را به دست من به قتل برسانی
آدم که آخرش قرار است بمیرد. حیف نیست، خسران نیست، مرگش، شهادت نباشد؟ البته شهادت هم توفیق می خواهد و نصیب هر کسی نمی شود. بی جهت نیست امام معصوم علیه السلام در ماه مبارک بعد از فرایض از خدا می خواهندش
به آسمان رود و کار آفتاب کند...
روزی مردی فقیر به حرم حضرت امیر المومنین علی علیه السلام می رود و شروع به توسل به آن امام همام می کند و می گوید:یا امیر المومنین اوضاع مالیم نامناسب است، کمکم کن و ...
شب در عالم خواب حضرت امیر المومنین علی علیه السلام را می بیند که به او می فرماید: فردا به فلان محله و فلان کوچه برو و بلند این جمله را تکرار کن:
"به آسمان رود و کار آفتاب کند"
صبح که مرد فقیر از خواب بیدار می شود با تعجب می گوید چه خوابی بود ولی تصمیم می گیرد که آن کار را انجام دهد؛ مرد به همان نشانی که حضرت فرموده بودند می رود و بلند آن جمله را تکرار می کرد؛ "به آسمان رود و کار آفتاب کند" که ناگهان مردی سراسیمه از منزل خود بیرون می آید و به مرد نزدیک می شود ومی گوید چه گفتی؟ مرد فقیر می گوید: "به آسمان رود و کار آفتاب کند" ؛ آن مرد گفت: چرا این جمله را تکرار می کنی؟ ولی مرد فقیر علت را نگفت؛ مرد دوان دوان به منزل خود رفت و با یک کیسه زر برگشت و آن را به مرد فقیر داد. مرد فقیر علت را پرسید که چرا یک کیسه زر به من می دهی؟ آن مرد گفت من یک شاعرم و یک شعر در وصف حضرت امیر المومنین علی علیه السلام سرودم اما به یک مصراع زیبا که رسیدم مصراع بعدی را نتوانستم ردیف کنم که تصمیم گرفتم هر کسی مصراع بعدی را بگوید نصف اموالم را به او بدهم و آن مصراع این بود: " به ذره گر نظر لطف بو تراب کند" و با این مصراع بیت کامل شد.
"به ذره گر نظر لطف بو تراب کند / به آسمان رود و کار آفتاب کند"
بسم الله الرحمن الرحیم- تجدید نظر درباره سیمای عاشورا- بخش چهارم -مذهب در ذات وساختار خوداش در حالت سنتی وکلاسیک عاملی برای برطرف کرد بدی ها وجایگزین کردن خوبی ها است وبه همین دلیل هم بدنبال کادر سازی افراد است که بتواند این نقش را ایفا کنند- این یک توجه ای استکه سیاست مذهبی به حکومت ها میدهد ونسبت به مسئال زجراور ونامناسب حساسیت نشان میدهد .غالبا حکومت های دیکتاتوری برای مذهب درد سر افرین هستند حتی در حکومتهائی که بر اساس دمکراتیک اداره میشوند این سیاست مذهبی همچنان وجود دارد-کمترین میزان درحیات مذهبی ان است که گروه هائی در شهرها بتواند به خصوصیات مذهبی خود عمل وبه ان شخصیت مذهبی خودرا بدهند-که افراد دروضعیت محافظه کاری ویاتقیه باشند وگر نه مذهب برای نجات از یک عاقبت خطرناک وحتی نابودشونده به سمت رادیکال شدن حرکت میکنند- دقیق این جریان در زمان امامحسین علیه السلام ویزید ملعون رخ داد- فضا در این شرایط بهدین نحونیست که یک یزید ملعون میتواند چنین حادثه دهشناک رکربلا بوجوداورد بلکه فضاهم به همین میزان سقوط کرده است- اگر سیاستمداران عصر انقلاب مشروطیتدرک دقیق از اوضاع داشتند مشروطه سلطنتی دران زمان بهترین گزینه بود ولی میبایست چناب حضرت ایت الله شهیدمدرسرحمت الله علیه پادشاه میشد وبسیاری از مشکلات بر طرف میشد امام حسین علیه السلام درچنین وضعیتی بود- وجالب ا ن است کارشناسان امروزی معتقد هستند ولو مذهب ضربه سخت بخورد باید این اقدام رادیکالی انجام دهد-در این شرایط هیچگونه بحث اکادمیکی معنائی نخواهد داشت رابطه بامذهب وحقیقت بسیار ضعیف ونازک وغیر مستقیم است- حتی میتوان گفت مساجد هم نمیتوانند یک رابطه منطقی با کاربرد اجتماعی بوجود بیاورنند- وجامعه برخلاف رودخانه عقل وعلم سودمند برای خود حتی حرکت میکند-در این شرایط جامعه به بعضی موضوعات توجه وعلاقمندی بیش ازحد نشان میدهد ومیتوان گفت یک سیاست جدید مذهبی بوجود امده استکه در واقعیت ساسیت مذهبی اصیل را رد کرده است-ادامه دارد