از یکی پرسیدند :
چرا فتنه را جمع نکردی؟
گفت:من سرهنگ نیستم.حقوقدانم!
پرسیدند آیا هلو کاست واقعیت دارد؟
گفت:من تاریخ دان نیستم سیاست مدارم!
پرسیدند:این چه طرز جواب دادن است؟
گفت:آن مرد که جواب میداد دیگر رفته است!
دلم از این مرد و آن مرد گرفته است
برای من یک سید علی کافی است...
وقتی از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدند «چرا زیاد اسم سلمان فارسی را ذکر میکنید؟» ایشان سه خصوصیت مهم او را برشمردند.
وبگاه "لونهام صاحب دارد" نوشت:
+ سلمان فارسی ، عاشق علم بود ...
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: چرا زیاد اسم سلمان فارسی را ذکر میکنید ؟
از معلم انشاء پرسیدند عشق چیست؟
گفت : تنها موضوعی که نمی توان توصیفش کرد
از معلم ورزش پرسیدند عشق چیست؟
گفت:تنها توپی که هرگز اوت نمیشود
از معلم زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟
گفت : عشق تنها کلمهای است که ماضی و مضارع ندارد
از معلم زیست پرسیدند عشق چیست؟
گفت : عشق تنها میکروبی است که از راه چشم وارد میشود.
از معلم دینى پرسیدند عشق چیست ؟
گفت : حرام است !!!!!
به نام خدایی که به پیامبر اسلام درود می فرستد
سلام علیکم
رحلت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله تسلیت باد
به مناسبت 28 صفر نکتهای در باب توسل به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله از کتاب هدهد (جلد دوم) به نقل از کتاب روضههای استاد فاطمی نیا تقدیم می شود :
روایتی داریم که اگر حاجتی داشتی به پیامبر صلی الله علیه و آله پناه ببر. شیخ صدوق رحمت الله تعالی علیه هم روایت کرده پیامبر صلی الله علیه و آله از جایی رد می شدند که صدای گریه کنیزی را در یک گوشه شنیدند. پرسیدند چرا گریه میکنی؟ گفت : مولایم پولی داده بود که چیزی با آن بخرم ولی پول را گم کردهام. حضرت فرمود: من به تو این پول را میدهم. ظاهراً حضرت پیراهن خود را فروختند و پول را دادند. اما دوباره کنیز گریه میکرد. حضرت علت را پرسیدند. گفت : چون دیر کردهام میترسم دعوایم کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من با تو میآیم و وساطت میکنم. به در خانه که رسیدند چون در آن زمان برای کسب اجازه جهت داخل شدن به خانه سلام میگفتند، پیامبر فرمود : السلام علیکم (یعنی اگر کسی هست بیاید بیرون) حضرت دو بار سلام گفتند اما جوابی نیامد و بار سوم از داخل خانه صدایی بلند شد که : السلام علیک یا رسول الله. حضرت فرمود چرا دو بار قبل جواب ندادید؟ صاحب کنیز عرض کرد: یا رسول الله ، صدای شما دلنشین بود. خواستیم این صدا را بیشتر بشنویم. قربان قدمتان ، امر بفرمایید. حضرت سفارش کنیز را کرد و صاحب کنیز هم به احترام حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نه تنها او را دعوا نکرد بلکه وی را آزاد نمود.
این کنیز گوشهای گریه میکرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گره از کارش گشودند. ما هم گوشه دلمان را متوجه حضرت کنیم و از عمق جانمان عرض کنیم : یا رسول الله ، ما هم از شما میخواهیم دستمان را بگیرید و شفاعتمان بفرمایید. همانطور که در دعای کمیل آمده، گریه سلاح ما است و باید همین توفیق را هم از خداوند درخواست نمود. همانگونه که در دعای ابوحمزه ثمالی عرضه میداریم: خدایا کمکم کن به حال خودم گریه کنم.
البته باید توجه داشت که داشتن سلاح به تنهایی کافی نیست بلکه آمادگی فرد و نحوه استفاده از سلاح هم مهم است. انشاءالله با توجه قلبی به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله متوسل شویم و در گوشهای بنشینیم و عرض کنیم :
یا وجیهاً عند الله اشفع لنا عند الله (ای آبرومند نزد خدا برای ما نزد خدا شفاعت فرما)
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
(متن کامل کتاب هدهد را با کلیک از اینجا بخوانید)