خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

علی دانش آموز سال چهارم دبیرستان و سوال او دربارۀ انتخاب رشته دانشگاه

با سلام و خسته نباشید…
من دانش آموز سال چهارم رشته ریاضی ام…استعداد و علاقه زیادی توی درس زبان انگلیسی دارم،طوری ک تافلم رو گرفتم و مشغول تدریس توی موسساتم و توی آزمونای شبیه سازی کنکور منحصرا زبان قلمچی همیشه تک رقمی کشورم…
با چندنفر صحبت کردم و یکی بهم گفت ک ادبیات انگلیسی دانشگاه تهرانو توی انتخاب رشته بزنم،یکی گفت دانشگاه شهیدبهشتی و یکی دیگه گفت برو تربیت معلم…
راستش هدفم از انتخاب زبان این بوده ک دکترای ادبیاتمو بگیرمو توی دانشگاه مشغول تدریس شم،ولی شنیدم ک تعداد کسایی ک دکترای زبان دارن خیلی زیاد شده (بخاطر پذیرش های دانشگاه ازاد) و شغل بلاتصدی ام کمیاب…
سوال اولم اینه ک چ دانشگاهی برم؟تهران ، بهشتی ، تربیت معلم؟
و سوال دومم اینه ک درسته زبان اشباع شده؟یعنی ممکنه دکترامو از دانشگاه تهران بگیرمو همچنان بیکارباشم؟چیکارکنم؟
واقعا ممنون میشم راهنماییم کنید
ببخشید سرتونو درد آوردم

پاسخ در بخش ادامه مطلب:

طنز شروع امتحانات پایان ترم

 

قسم به دی ماه



آنگاه که امتحانات آغاز شود



آن هنگام که برگه های امتحانی توزیع شود و مراقبین شدیدالعمل به کار خود مشغول شوند



در این هنگام نه وای فای مجانی دانشگاه و نه اینترنت 3G سیمکارت فریادرس شماست



پس وای بر کسانی که در زمان فرجه ی امتحانات مشغول گردش در فیسبوک و لاین و واتس اپ بودند



آنانی که پس از اعلام نتایج امتحانات می گویند ای کاش هرگز به دانشگاه وارد نمی شدیم



پس آیا استادانی از جنس خودتان برایتان نفرستادیم و شما را از عواقب مشروطی بیم ندادیم



در این هنگام مشروطیان به ادمین های فیسبوک و مدیر گروه های لاین روی می آورند

 

 ولی آن ها نیز در جواب می گویند


ما فقط شما را invite کردیم و این خود شما بودید که confirm کردید



پس نه شما فریاد رس مایید و نه ما فریادرس شما



آری این است سزای مشروطیان و چه بد جایگاهیست

 

 

قصه هاى قرآن



امام صادق علیه‏السلام :


إن أحبَبتَ أن یَزیدَ اللّه‏ُ فی عُمرِکَ فسُرَّ أبَوَیکَ .



اگر دوست دارى خداوند بر عمرت بیفزاید ، پدر و مادرت را خوشحال کن .



الزهد للحسین بن سعید : 33 / 87 منتخب میزان الحکمة : 408

ساختن کشتى

از ابن عباس روایت کرده اند که گفت : قوم نوح (علیه السلام ) آن جناب را کتک مى زدند (تا از حال مى رفت )، پس او را در نمدى مى پیچیدند و به خیال این که مرده است ، به درون خانه اش مى انداختند، ولى وقتى او خوب مى شد، دوباره براى دعوت آنان از خانه بیرون مى آمد و این وضع همچنان ادامه داشت تا اینکه از ایمان آوردن قومش ماءیوس گشت . در این زمان مردى در حالى که به عصایى تکیه داشت با فرزندش نزد او آمد و به پسرش ‍ رو کرد و گفت : پسرم ، مواظب باش که این پیرمرد تو را فریب ندهد. پسر گفت : پدرجان ، عصایت را در اختیارم بگذار تا آن را با بدن این پیرمرد آشنا سازم . پدر قبول کرد و عصا را به پسر داد و گفت : مرا روى زمین بنشان و برو. پسر، پدر را روى زمین نشاند و به طرف نوح رفت و عصا را بر فرق سر او کوبید. سر آن حضرت خونین شد. نوح (علیه السلام ) گفت : پروردگارا! مى بینى که بندگانت با من چه مى کنند، پس اگر مى خواهى هدایتشان کن و اگر چنین نیست ، پس به من صبر و توانایى بده تا بین من و آنان حکم کنى ، که تو بهترین حکم کنندگانى .

خداى تعالى به او وحى فرستاد که دیگر منتظر هدایت قومت مباش و او را از این که قومش ایمان بیاورند ماءیوس کرد و گفت :

((اى نوح ! یقین بدان که دیگر تا قیامت کسى جز آنان که ایمان آورده اند، کسى ایمان نخواهد آورد، پس دیگر غم مخور و به ساختن کشتى بپرداز)). نوح پرسید: پروردگارا! کشتى چیست ؟ خطاب رسید: خانه اى است که از چوب ساخته مى شود و روى آب به حرکت در مى آید. این کار را بکن که به زودى اهل معصیت را غرق مى کنم و زمینم را از لوث وجودشان پاک مى سازم . نوح (علیه السلام ) پرسید: پروردگارا! آب (که کشتى بر روى آن حرکت کند) کجاست ؟ خداوند فرمود:((من بر هر چیز قادرم )). (133)

نگهبانى از کشتى

هنگامى که نوح (علیه السلام ) بنابر فرمان خدا به ساختن کشتى مشغول شدت مشرکان شب ها در تاریکى ، کنار کشتى مى آمدند و آنچه را نوح از کشتى درست کرده بود، خراب مى کردند (تخته هایش را از هم جدا کرده و مى شکستند).

نوح از درگاه الهى استمداد کرد و گفت : ((خدایا! به من فرمان دادى تا کشتى را بسازم ، و من مدتى است به ساختن آن مشغول شده ام ولى آنچه که مى سازم کافران خراب مى کنند، پس چه زمانى این کار به پایان مى رسد؟!)).

خداوند به نوح وحى کرد: ((سگى را براى نگهبانى کشتى بگمار)).

حضرت نوح از آن پس ، سگى را کنار کشتى آورد تا نگهبانى دهد، آن حضرت روزها با ساختن کشتى مى پرداخت و شب ها مى خوابید، وقتى که مخالفان براى خراب کردن کشتى مى آمدند، با صداى سگ ، نوح بیدار مى شد و آنان فرار مى کردند، مدتى برنامه حضرت نوح همین بود تا ساختن کشتى به پایان رسید (134).

جمع کردن حیوانات

در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است که : پس از ساخته شدن کشتى ، خداوند بر نوح وحى کرد که به زبان سریانى اعلام کن تا همه حیوانات جهان نزد تو آیند. نوح نیز اعلام کرد و همه حیوانات حاضر شدند. نوح (علیه السلام ) از انواع حیوانات یک جفت (نر و ماده ) گرفت و در کشتى جاى داد (135).

پهن کردن بساط!!! از روی کاسبی یا از روی ناچاری؟

وب سایت ندای ایرانشهر

در حاشیه ی نور جنوبی هر روز یک جوان می نشیند که کفاشی می کند:

وب سایت ندای ایرانشهر نوشت:حتما برای شما هم پیش آمده که صبح وقتی که مشغول رفتن به محل کار یا دانشگاه آزاد ویا دولتی هستید، دستفروش هایی را ببینید که با چهره ای ملتمسانه و ادبیاتی نیازمند کمک مالی شما مشغول فروش وسایل نه چندان ضروری هستند!

بیشتر بخوانید

تفاوت زن قدیم و زن جدید

 

زنان صبح ساعت 5قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شود. نماز میخواند و سپس به لانه مرغها میرود تاتخم مرغها را جمع کندجدید: مثل خرچنگ به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند.صبح ساعت 6 قدیم: شیر گاو را دوشیده است ، چای را دم کرده است ، سفره صبحانه را باعشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بوسیدن صورت آقای شوهر است  تا از خواب بیدار شود.جدید: بازهم خوابیده است.

صبح ساعت 7 قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون می رود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.جدید: هنوز کپیده است.صبح ساعت 11 قدیم: مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز کرده و با دست در حال بررسی جوش های روی صورتش است ظهر ساعت 12قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.جدید: در حال آرایش کردن با همسایه طبقه بالا در مورد انواع مدیتیشن صحبت می‌کند .