من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق
بسمه تعالی
خدمت محضرمبارک دبیرکل محترم نهاد کتابخانه های عمومی کشور
سرورعزیزم جناب آقای مختارپور
باسلام و تحیّات الهی
احتراماً به استحضار حضرتعالی می رساند اینجانب میرابوالفضل موسوی حدادان ازاستان آذربایجان شرقی –شهرستان خدآفرین خطه ی عشایری بخش گرمادوز به محضرمبارک حضرتعالی معروض می دارم نظربه اینکه از بدو ورود حضرتعالی جهت سکانداری جامعه بزرگ نهاد کتابخانه های عمومی کشور که نظرتان به مسئله منزت وجایگاه فرهنگ معطوف گردید و ماحصل آن افزایش حقوق کارکنان زحمتکش که نشان از لیاقت وبرازندگی حضرتعالی درجهت متحول شدن معیشت کتابدارانی که به همراه خانواده هایشان باکارهای سنگین کتابخانه ها که با زن وبچه هایشان با حقوق مقرری ناچیزشان صرفاً فکرها معطوف به متول شدن آمار ومطالعه مفید با شاخص های نهادی گردیده بود .حضرتعالی انقلاب تازه ای دردرون خادمان وهمسنگران عرصه فرهنگ جامعه اسلامی به پافرمودید. به مصداق حدیث شریف از امام رضا(ع) می فرمایند مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل بنده خادم وخدمتگزار کتابخانه عمومی بخش گرمادوز دست بوس سرور عزیزم جناب آقای مختارپور هستم چرا که با این توجهات موجب خوشحالی فرزندان وهمسراینجانب گردید دعاهای آنان موجب خرسندی باری تبارک تعالی خواهدشد وخداوند منان به حضرتعالی طول عمر درجهت خدمت گزاری به کشور مقدس جمهوری اسلامی ناب محمدی (ص) عنایت فرماید. ما را هم جزو رهروان صادق ومتدین درجهت خدمتگزاری به مردم فهیم وفرهنگ دوست جهت توجه به عنایت ویژه رهبری عظم الشان حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی ) ثابت قدم بدار .
والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
میرابوالفضل موسوی حدادان
مسئول کتابخانه عمومی بخش گرمادوز
گرچه پیش از خواهش سائل عنایت می کند
گوشه چشمی هم کند آقا ، کفایت می کند
این گدا چیزی به غیر از اشک تقدیمش نکرد
شاه امّا باز لطف بی نهایت می کند
این سیه روزی ما از غصه ی ایام نیست
مرگ مجنون از غم لیلی حکایت می کند
آبرویم رفت از بس در زدم در وا نشد
پس کی آقای من اعلام رضایت می کند
هر چه می خواهی بیاری بر سرم آماده ام
این دل از دوری تو تنها شکایت می کند
گرچه تاریک است راه و ماه رفته پشتِ ابر
پرتو تو همچنان ما را هدایت می کند
تا شروع دولت عدل تو ما با آن کسیم
کز دل و جان خویش را خرج ولایت می کند
کوری نسخه نویسان دروغین شاهدیم
درد عشقت بر جهان دارد سرایت می کند
فتنه ها شمشیر از رو بسته اند امّا چه باک
مهدی زهرا از این پرچم حمایت می کند
آه ای صاحب عزا بنشین که دارد روضه خوان
روضه ی جدّ غریبت را روایت می کند
شاعر:علی صالحی
شرح:
از مجموع این روایت چنین استفاده مىشود که عقل باحیاء و دین لازم و ملزومند و از یکدیگر جدا نشوند پس خداوند بهر کس عقل عنایت کند حیاء و دین هم عنایت کرده است و کسى را که باحیاء و متدین یافتم باید او را عاقل هم بدانیم.