خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

« از کربلا تا شلمچه »

خیمه ها را به آتش بکشید ، اموالشان را غارت کنید ، زنان و طفلانشان را به اسارت برید بر صغیر و کبیری رحم نکنید ، اکنون همه چیز بر شما مباح است . ناگهان پیکر خون آلود بسیجی دریا دل اسلام در میان کوهی از نیزه های شکسته تکانی می خورد ، پنجه بر خاک میکشد و شمشیر شکسته ای می یابد و بیاری آن بر زانو می نشیند ، سپاه عمر سعد مبهوت اینهمه عظمت در انتظار سخن آخرین حسین (ع) ، خون از شکافهای زره اش فوران می زند ، پسر فاطمه آخرین توانش را بخدمت می گیرد : که ای شیعیان آل ابی سفیان شما با من سر جنگ دارید نه با زنان و کودکان ، پاسخ اینهمه شکوه تنها چند تیر سه شعبه بود که مقصدی جز پیکر او نداشت ، دیگر تاب از توان حسین رفته بود چشم از جرثومه های پست سپاه عمر گرفت و آرام آرام بسمت نخلستان علقمه تغییر جهت داد این العباس ، آری کجاست عباس تا خیام حرم را بی یاور بیند ، و بسمت کوفه این المسلم ، این الهانی ، کجائید تا ببینید بیابان کربلا از خون حسین سیراب می شود . صدای انفجار خمپاره و سفیر مرگبار گلوله پی در پی در گوش تاریخ می پیچید ، حسین فارغ از دغدغه هول سر بسجده برده بود و با خدایش راز می گفت ، کمی آنطرف تر جنازه عباس در نخلستانهای اروند پا مال سم اسب بود و شنی تانک ، اکبر در کنج خاکریزی آرام به خواب رفته بود ، اکبر بود و اکبر نبود ، به تعداد تکبیرهایی که در روز عاشورا گفت در نیمه شب شلمچه تیر خورده بود . نظاره اش آنقدر دلخراش و سوزنده می نمود که وقتی در بهشت زهرا دفن می شد مادرش را از دیدار آخر محروم کردند و پیکر کوچک و چاک چاک قاسم مطاف عشق اهل حرم بود حتی کودکان خردسال ابی عبدالله بر بالین قاسم اشگ می ریختند . تا جسد مطهر و کوچکش را از کربلا به چیذر رسانند چه جگرها در مظلومیتش نسوخت . جنازه پـاک عابس ، پهلوان لشگر حسین همچنان روبه دشمن و ایستاده بر سیمای خاردار ، زینت گر ارتفاعات والفجر 3 گشته بود . حر پس از رقص خونین عشقش ، باند سرخ بر سر بسته در کنار کانال ماهی آرام و مطمئن بخواب رفت و پیکر مطهرش را شلمچه به یادگار برای خود نگاهداشت . و دیگر صدای مناجات حسین نیز به گوش نمی رسد ، بدنش بی حرکت و خدایا چه می گویم سری در پیکر ندارد . خوش به حال حسین ، خوش به حال شهیدانش ، خوش به حال حر و خوش به حال زینب ، خوش به حال امام ، خوش به حال شهیدانش ، خوش به حال همدمان غروب کرخه ، خوش به حال فانوس به دستان نیمه شب کارون ، خوش به حال سجده های طولانی ، خوش به حال اشکهای متصل ، خوش به حال لبخند های پشت کامیون ، خوش به حال ذکرهای توی ستون ، خوش به حال آنچـه از قلبشان خطور می کـرد ، خوش به حال آنچه از لبهایشان تکلم می گشت ، خوش به حال آنچه بر پیشانی شان نگاشته می شد ، خوش به حال دل پاکشان ، خوش به حال حال خوششان ، خوش به حال قلمی که بر کاغذ وصیتشان می رقصید ، خوش به حال خاکی که قدمگاه نورشان قرار می گرفت ، خوش به حال ما که آنها را دیدیم ، خوش به حال ما که آتش عشق آنها هنوز در اعماق جانمان مشتعل است ، خوش به حال ما که هنوز بوی آنها را می دهیم ، خوش به حال ما که هنوز به فساد و الواطی می گوییم نه ، و آسمان بگرید به حال ما که پس از شهیدان برجائیم . خیمه ها در آتش کین حرامیان می سوخت ، فقط زینب بود و زینب ، او نه تنها بایستی تمام آن صحنه های دلخراش را از نزدیک میدید بلکه وظیفه بازگو نمودن خاطرات جانسوز کربلا را نیز برای غائبین بعهده داشت . این است که هرگاه داغ فراق کاسه صبرش را لبریز میکند و احساس تنهایی تمام وجودش را می گیرد راه بهشت زهرا می گیرد ، از کنار هر قبری عبور میکند .

والسلام

 
دختران شهر 

             به روستا فکر می کنند

دختران روستا 

                در آرزوی شهر می میرند

مردان کوچک 

                به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند

مردان بزرگ 

              در آرزوی آرامش مردان کوچک

                                                     می میرند

کدام پل 

          در کجای جهان 

                            شکسته است

که هیچ کس به خانه اش نمی رسد.

 



گروس عبدالملکیان

 

مانند کـــوه در حمایت مولا ستـاده ایم

وبلاگ سرای فاطمیون نوشت:

ما از الست طایفه ای سینــه خسته ایم

ما دوستان بانـــوی پهلو شکسته ایم

روایت نو،به نقل ار وبلاگ  ســــــــرداران فـــــــــــاطمی نوشت:

ما از الست طایفه ای سینــه خسته ایم

ما دوستان بانـــوی پهلو شکسته ایم

مــا با قیـام خویش به راه خــدا و دین

http://revayatno.ir/

بیشتر بخوانید

نذر امام رضا(ع)

گنبدطلای خوب تو مولا چه دیدنیست

نقاره خانه  تو  صدایش شنیدنیست

گل میکنند  ماذنه هایت  غروب ها

گل های آسمان نگاهت چه چیدنیست

اینجا غریب گوشه  صحنت نشسته ام

دارم یقین که ناز تو آقا  کشیدنیست

وامانده ای کنار پنجره فولاد می نوشت 

ما دل شکسته ایم ،جنس شکسته خریدنیست؟

 

 

یا رسول الله

آپلود عکس

رسول الله

دلم برات پر میزنه

به این در اون در میزنه

از گنبد امام رضا تا گنبد خضرای تو

سر میزنه

رسول الله

ای تو علمدار غریب

رفتی و تنها موند حبیب

رفتی ندیدی غربت شاه غریب

غم شده حیدر رو نصیب

رسول الله

فاطمه بی بابا شده

دریای غم غوغا شده

کار علی دلداری زهرا شده

قصهء غم برپا شده

 

نرو به داد فاطمه برس 

به اضطراب و واهمه برس

به دست های بسته علی 

به کوچه ها که قاتله برس

  

***   ***   ***

رسول الله

رفتی هیزم آماده شد

پرده حیا پاره شد

بین چاره ساز عالمین بی چاره شد

رسول الله

دست یه مردی بسته شد

زینبِ تو دلخسته شد

تو کوچه ها قلب حسن شکسته شد

 

رسول الله

رفتی هجوم آوردن

تورو سبک شمردن

باب السلام جبرئیل, آتیش زدن سوزوندن

رسول الله

عقده دل زیاده

محسن باب المراده

حرف فدک و کوچه نیست مغیره خب زیاده

 

می خوام باشه سایت روی سرم 

بدونــن دختــر پیغمبـرم

منی که جام رو دست بابا بود 

خوب شد ندید که من پشت درم

خوب شد ندید اون غربت وغم رو 

ندید این پهلوی شکسته ام رو

خوب شد ندید اون غربت علی 

حکایــت دســتای بســته رو...

آپلود عکس