متاسفانه دیروز مطلع شدیم آقای مظفر شمس کاظمی گوینده دوبلاژ سیما پس از سالها ابتلا به بیماری آلزایمر -که در دو سال گذشته شدت گرفته بود و منجر به فراموشی کامل و قطع رابطه ایشان با دوبله شده بود- حدود ده روز پیش درگذشتند.
ایشان پس از انقلاب و در سنین میانسالی در سال ۱۳۶۷ به صورت حرفهای در دوبله آغاز به کار کردند و آقای مانی (محمد خواجویها) غلامعلی افشاریه و ایرج رضایی از جمله استادان وی محسوب میشوند. وی در سال ۱۳۷۱ اجرای تلویزیونی صبح بخیر ایران را عهده دار بود و در طی سالهای فعالیتشان در رسانه علاوه بر کار دوبله و اجرا در فیلمهای سینمایی ابراهیم خلیل الله و بوی کافور عطر یاس نیز به عنوان بازیگر حضور داشتند.
از جمله گویندگی های ایشان که در یادها مانده ، سریال فوتبالیست هاست که به جای مربی کاگرو صحبت میکردند. ایشان انسانی بسیار محجوب و باادب بودند. شایسته است در کنار پرداختن به احوالات بزرگان، یادی هم بکنیم از افرادی که سالها در این حرفه زحمت می کشند، کمتر شناخته می شوند، اما بخش بزرگی از حرکت روان چرخهای این هنر مرهون تلاش این افراد است.
دوبله فقط گویندگی و مدیریت دوبلاژ نیست. قسمت بزرگی از کارهای جنبی مانند انجام هماهنگی ها و باز نویسی متون، یاری رساندن به مدیران دوبلاژ و... توسط تعدادی از شاغلان این حرفه انجام می شود و بدون زحمات ایشان، اسباب بزرگیِ بزرگان به طریق شایسته ای فراهم نخواهد شد... یاد این عزیز از دست رفته را گرامی می دارم و به جمیع همکاران و علاقمندان دوبله تسلیت می گویم. روحشان شاد.
منبع اینستاگرام : پیج : iran dubbing
آنچه باید گفت و در برگه ی سفید کاغذ برای مخاطب نگاشت حاصل سال ها رنج گفتاری و نوشتاریست از بی خردی مسولین از گذشته تا حال و اوج این نابخردی و بی فکری در دوره 8 ساله ای که حرف از عدالت اجتماعی بود یعنی دوران بگم بگم ها و تا به الان که حرف از تدبیر و امید و اعتدال گراییست پا برجاست.
در هیچ دوره ای شهر فریدونکنار روزهای خوش به خود ندید و در بدنه این شهر پر است از زخم های سطحی و گاه عمیق و روزهای خوش آن به گفته ی قدیمی ها برمی گردد به زمان مرحوم مهندس مجدآرا و یاد و نام او و آن روزها فقط در ذهن ها باقیست چرا که کار خالصانه و خدمت صادقانه همیشه در یادها خواهد ماند.
حال در زمانه ای که پیش بینی می شد تدبیر این دولت بارغه هایی از امید در کالبد این شهر بدمد اما تصمیم اشتباه و مشاورین بی ذوق و همچنین خواب آلود بودن مسولین شهری منجر به انتخاب اشتباه 8 ماهه شد که در این برهه از زمان به اندازه 8 سال عقب رفت برای این شهر بوده است.
آنچه که باید گفت و انتقادی که باید کرد از نهادهای کم جان برخاسته از دل مردم است که حرف های خود را در گوشی به هم می گویند و اما جوان امروز به دور از محافظه کاری و ترس و تملق و چاپلوسی با صدای رسا به مسولین استانی می گوید که چرا این شهر را به مانند آزمایشگاهی برای کارآموزان و مدیران نوپا و نوظهور و یقه دیپلمات قرار داده اند ؟!چرا برای کوچکترین تا بزرگترین اداره این شهر افراد غیر بومی باید مدیریت آنجا را بر عهده داشته باشند آیا این امر توهین به افراد شایسته و بومی این شهر نیست ؟!
اما سوال مهم تر ما که در ذهن گنجانده شده و باید از شخص استاندار پرسید این است که چرا گوشش بدهکار حرف های مردم این شهر نیست ؟! و چرا یک فرد بومی را برای سمت فرمانداری انتخاب نمی کند ؟ آیا شکست 8 ماهه از انتخاب ناکارآمد فرماندار قبلی کافی نبود ؟ آیا مشورت گرفتن و لازم الاجرا دانستن حرف کسی که به دنبال منافعش در انتخابات آتی مجلس است کار درستی است ؟
حال با صراحت و زبان تاکید از طرف طیف های مختلف مردم می گوییم که منتظر انتخاب فرد اصلح و شایسته و بومی برای سمت فرمانداری هستیم تا باشد در کنار همکاری متقابل در جهت خدمت صادقانه و نه آمرانه و گامی مثبت و رو به جلو در جهت پیشرفت بر داریم.
حرف ما :
شاید گفته شود فرماندار شهر انتخاب شده و این نوشته ها راه به جایی نخواهد برد اما باید گفت ما قولی بهم داده ایم که تا آخرین لحظه پای آرمان های برخواسته از روی منطقمان بایستیم و تلاش و دغدغه ما همیشه در جهت پیشرفت شهر بوده و به فکر نسل آتی این شهر هستیم.
در عین حال شایسته سالاری عامل بسیار مهم در رشد وتوسعه هر کشور می باشد . این شعار شایسته سالاری در بسیاری از مواقع به صورت انحصاری در اختیار عده ای خاص قرار گرفته است . مبارزه با فساد نیازمند عملی نمودن شعار شایسته سالاری وداشتن تعهد وتخصص افراد در مناصب اداری است .
تصاویر دختر شایسته سال 2014