خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

اولین جاسوس زن ایرانی در اسرائیل چه کسی بود؟

آنها به صورت جهانگرد و با یک کوله‌پشتی به داخل اسرائیل رفتند و ارتباطاتی که لازم بود برقرار کردند. بعد هم که برگشتند خیلی راحت مجموعه‌ای از نقشه‌های داخل اسرائیل را آوردند و ما در اختیار سازمان الفتح قرار دادیم.
علی جنتی در کتاب خاطرات خود درباره فعالیت‌های مبارزین قبل از انقلاب آورده است: ما کمک‌هایی به آنها [سازمان الفتح] می‌کردیم؛ از جمله در کسب اطلاع از داخل اراضی اشغالی و آوردن بعضی نقشه‌هایی که نیاز داشتند و یا ارتباطاتی که می‌خواستند در داخل با بعضی از عناصر برقرار کنند، نیروهای ایرانی نقش مهمی داشتند.

برای نمونه روزی زن و شوهری با پاسپورت ایرانی برای آموزش دیدن به سوریه و لبنان آمدند. یکی از آنان آقای شریف خانی بود که بعدها مدتی هم مسئول بنیاد علوی گردید. دیگری همسر ایشان، خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد بود که اکنون استاد دانشگاه الزهرا(س) است. آنها با وضع عادی و بچه‌ای شیرخوار به لبنان آمدند. وقتی در لبنان آموزش‌های لازم را دیدند، آنها را به یکی از دفاتر الفتح در سوریه معرفی کردیم. قرار شد از طریق اردن به اسرائیل بروند، چون در آن زمان کسانی که گذرنامه ایرانی داشتند راحت می‌توانستند به اسرائیل بروند.

احمدی نژاد خطر کرد تا مردم اجازه سخن گفتن داشته باشند.

هنوز هم شب تاریخی مناظره احمدی نژاد و موسوی در خاطر همه هست . همان شبی که احمدی نژاد اقدام به افشاگری علیه مافیای قدرت و ثروت کرد . گرچه خیلی ها موارد مطرح شده را می دانستند اما کسی جرات صحبت کردن در موردشان را نداشت پس احمدی نژاد خطر کرد تا مردم اجازه سخن گفتن داشته باشند.

ابطحی از فعالان فتنه88 چنین روایت می کند:((شب مناظره و بعد از سخنرانی آیت‌الله هاشمی در حرم امام خمینی به محل اقامت سید حسن خمینی آمدیم و آنجا مناظره را تماشا کردیم.در آن شب، آیت‌الله صانعی، آیت‌الله موسوی بجنوردی، آیت‌الله محقق داماد، مهدی هاشمی و خیلی دیگر از شخصیت‌های شناخته شده و برجسته حضور داشتند.بعد از اتمام مناظره، خیلی فضای بهم ریخته‌ای بود و تقریبا تمام حضار در بهت کامل قرار داشتند و تصور نمی‌کردند آقای احمدی نژاد اینگونه سخن بگوید. همان شب خبرنگار فاینشنال تایمز به من زنگ زد که به او گفتم « احمدی نژاد با این مناظره فضا را به سوی خود برگرداند.))

و کسی چه می داند که تا صبح چه احوالاتی بر اصلاح طلبان گذشت!

پ ن : اینایی که خودشون می دونستن اوضاع کشور به نفع احمدی نژاد هست چرا ادعای تقلب کردند؟؟؟؟

گزارش «موسیقی ما» از مراسم بزرگداشت چهلمین روز فوت «مرتضی پاشایی»

اینبارمردم برای پاشایی خواندند+فیلم ترانه خوانی مریم حیدرزاده درمراسم  

موسیقی ما - مراسم یادبود چهلمین روز فوت «مرتضی پاشایی» عصر امروز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (ع)، با حضور پرتعداد دوستداران این خواننده و اهالی موسیقی برگزار شد.

به گزارش «موسیقی ما»، در این آئین بزرگداشت که از ساعات ابتدایی صبح امروز بسیاری از مردم هنردوست را به قطعه هنرمندان کشانده بود، مسئولین و دست اندرکاران برگزاری برنامه سعی داشتند که در نهایت احترام بتوانند نظم را در حین برگزاری برنامه رعایت نمایند اما شدت ازدحام به قدری بود که برخی بخش های برنامه از لیست خارج شوند.

«منصور پاشایی» عموی مرتضی پاشایی در ابتدای مراسم پشت تریبون قرار گرفت و ضمن تقدیر و تشکر از حضور حاضرین در محل و همه مردم ایران بابت همدردی در همه این روزها با خانواده مرتضی پاشایی، گفت: « مردم ما در این مدت برای مرتضی سنگ تمام گذاشتند. این را با تمام وجود می گویم. باور کنید مردم ما عاشق هستند، برخورد اینگونه مردم با مرتضی واقعاً ستودنی است. مردم ما باید قدر خودشان را بدانند که حقیقتاً بی‌نظیراند. من برای تشکر از شما که در این مراسم حاضر شدید و طی این مدت با ما همراه بودید چیزی ندارم جز اینکه بگویم حاضریم جان خود را نیز برای شما فدا کنیم. همه از من می پرسند چرا و چه شد که مرتضی این‌گونه بین مردم عزیز شد؟ دلیلش این است که او چند ویژگی داشت؛ در وهله‌ی نخست، او یک هنرمند مردمی بود و همیشه برای مردم و نه برای چیزی دیگر می‌خواند البته بیشتر هنرمندان همین‌طور هستند. مرتضی بسیار متواضع بود و به هیچ‌وجه خودش را جدا از مردم نمی‌دانست. مرتضی نغمه‌هایش الهی بود. او می‌گفت، من نغمه درون انسان‌ها را کشف می‌کنم. اگر هم مرتضی عاشقانه می‌خواند، منشأ آن عشق الهی بود.»

عموی این خانواده که در حضور پدر، مادر، برادر و دیگر اعضای خانواده این خواننده سخن می گفت در انتهای صحبت هایش نیز از همراهی دوستداران این خواننده با خانواده آن مردحوم در این چهل روز تشکری ویژه انجام داد.

در ادامه شاعره قدیمی و روشندل کشور «مریم حیدرزاده» شعری را که برای پاشایی سروده بود را در حضور همه خواند و به وی تقدیم کرد و در ادامه گفت: «مرتضی پاشایی همیشه از اعماق وجود خود می‌خواند. حال با اینکه پاییز امسال تلخ و بسیار غم انگیز برای ما سپری شد اما می دانیم که او همیشه هست و صدایش زینت دهنده دل های ماست.»

حیدرزاده در ادامه افزود: «صحبت دیگری نیست جز اینکه من برای مرتضی پاشایی آرزویی جز آرامش ندارم و تصور می کنم پرواز او به آسمان طلایی بسیار زیباتر از حضور در زمین است. ما با صدای این خواننده زندگی می کردیم اما خانواده مرتضی با خودش زندگی می کردند و تحمل جای خالی او خیلی سخت است.»

حاج مجید بادکوبه مداح اهل‌بیت (ع) سومین شخصی بود که پشت تریبون قرار گرفت و پس از گفتن: «امیدوارم مرتضی در این ایام ماه ربیع مهمان سفره رسول الله باشد»، به مداحی پرداخت و این بخش از برنامه به شدت مورد توجه حاضرین قرار گرفت و خیلی ها اشک در چشمانشان حلقه زد.

«ناصر پاشایی» - پدر مرتضی پاشایی - نیز با حضور بر سر مزار پسرش دقایقی را به روضه خوانی پرداخت و در ادامه از تمام دوستان و اطرافیان پاشایی که در این ایام به شدت کمک حال خانواده پاشایی بودند تشکر کرد.

 ** حاشیه ها:

* علی ضیاء به عنوان مجری برنامه در محل حضور داشت و در بخش هایی از صحبت هایش رو به همه گفت: «هنوز هم بعد از گذشت 40 روز حالمان خوب نشده. خیلی ها در این جمع هستند که هنوز هم چشمشان گریان است. این داغ خیلی سنگین است و هضم آن کار راحتی نیست.»

* در بخش هایی از برنامه علی ضیاء‌ از حاضرین خواست تا این بار آنها برای پاشایی کنسرت برگزار کنند و بخوانند که این خواسته وی با ساتقبال حاضرین رو به رو شد و قطعاتی چون «یکی هست» و «جاده یکطرفه» بارها با صدای دوستداران پاشایی در چهلمین روز فوت این خواننده از سوی مردم و با صدای حاضرین در مراسم خوانده شود تا این بار مردم برای پاشایی کنسرتی گروهی را برگزار کنند. 

* به منظور جلوگیری از ازدحام بر سر مزار این خواننده، محوطه اطراف مزار پاشایی با داربست مهار شده بود و فقط خانواده و اطرافیان نزدیک و هنرمندان اجازه داشتند در این بخش وارد شوند.

* چهره های زیادی از اهالی موسیقی و هنر در این برنامه حضور داشتند و البته بسیاری دیگر نیز به دلیل ازدحام و ترافیک فراوان از میانه های راه برگشتند.

* تعداد زیادی از دستفروشان حاضر در محل به فروش سی دی گزیده آثار و پوستر و تقویم های سال 94 با عکس هایی از پاشایی مشغول بودند.

* چند درگیری کوچک بین طرفداران مرتضی پاشایی و تعدادی ازدستفروشان حاضر در محل بوجود آمد. طرفداران پاشایی اعتقاد داشتند که پول در آوردن و سوءاستفاده از عکسهای این خواننده که روی تخت بیمارستان گرفته شده و در حال فروش است، عمل انسانی ای نیست

* ترافیک شدید در اطراف محل برگزاری برنامه در ساعات ظهر دیروز بوجود آمده بود.

* مسعود پارسیانی، میلاد لطیفی و سید جواد هاشمی مسئولان برگزاری این مراسم بودند.

برای دیدن بقیه عکس ها به ادامه مطلب بروید

دانلوفیلم ترانه خوانی مریم حیدرزاده

***

برای درج نظردرسایت موسیقی ماکلیک کنید

یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد

  
 
 
یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد
 
  

همزمان با اربعین شهادت حضرت امام حسین علیه السلام و اصحاب عاشورایی اش، یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه برگزار شد .ابوالفتح خواجه گیری رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان امیدیه با ذکر این خبر افزود: بمنظور گرامیداشت حماسه آفرینی و فداکاری 24 شهید روستای نمره یک امیدیه(میانکوه) ، یادواره ای در گلزار شهدای این روستا برگزار و نسبت به جایگاه رفیع این عزیزان و خانواده های گرانقدر آنان ادای احترام شد .اضافه می نماید که در این مراسم معنوی جمعی از مردم شریف خانواده های شاهد، مسئولین اداری و کارکنان بنیاد حضور داشتند .در یادواره 24 شهید روستای نمره یک امیدیه، پس از اجرای چند برنامه فرهنگی ، حاضرین با تقدیم گل و عطر افشانی یاد و خاطره ی شهیدان را گرامی داشتند.

   

خلع سلاح مردم دشتی در اوایل سلطنت رضاه شاه

● خلع سلاح مردم دشتی در اوایل سلطنت رضاه شاه:

در سال ۱۳۰۸در حالی که چهار سال از سلطنت رضا خان میرپنج که بعد ها به رضا شاه پهلوی ملقب گردید می گذشت" فوج نادری به فرماندهی سرهنگ احمد معینی جهت خلع سلاح مردم دشتی عازم آن دیار شد, آن سال مردم دشتی باقحط سالی شدیدی مواجع بودند تنها قوت روزانه اشان  ثمر نخل هایشان بود که آن هم تبدیل به خارک سیس (خارک سیس عبارت است از ثمر درخت خرما که در اثر بدی آب وهوا وعدم گرد افشانی صحیح دانه ها ی  خرما کوچک ونامرغوب است وبیشتر برای تالیف دامها استفاده می شود) شده  بود .روسای طوایف دشتی تصمیم  گرفتند که در مقابل فوج نادری بیاستند برای این کار با مرحوم ملا عبدالله زایر حسن جمال کدخدای مسیله عبد ی که فردی کار آزموده واهل نظر در آن زمان  بود مشورت کردند وایشان را  نیز دعوت به هم کاری نمودند اما ایشان روسای طوایف  از انجام این کار بر حذر داشتند وتوجیع ایشان این بود که مردم گرسنه هستند قوت لایموتشان سیس نخل است آن هم بیشتر مردم ندارند من توصیه می کنم با دولت در نیفتید. اما کو گوش شنوا .عده ای تفنگچی  جمع شدند وبه فرماندهی حسین خان دشتی(حسین خان ابن جمال خان ابن حسین خان ابن حاجی خان)در نزدیک روستای محمد آباد خورموج در مقابل ستون سنگر زدند .سنگر تفنگچی های دشتی در جنوب دره قرار داشت در حالی که  بیشترتفنگچی ها  نیز ازسلاح های موثری بهره مند نبودند در شمال دره ستون در حالی که یک ارابه توپ کششی داشتند وتقریبا با فنون نظامی آن زمان آشنای کامل داشتند اماده نبرد بودند بعضی ها نیز معتقدند در گیر ی از روستای عربی اغاز گردید وتا محمد آباد به اوج خود رسید در این زمان با شلیک گلوله توپ  رئیس عالی کنرینی به قتل رسید وتعدادی نیز زخمی شدند بقیه تفنگچی هابه سمت کوه خاک که در شرق روستای حسین زایری قرار دارد عقب نشینی ومتفرق شدند حسین خان با رئیس پولاد  از روسای کردوان که با خوانیین حاجیان از یک نژاد بودند وسابقه ی قرابت نیز داشتند"با پای پیاده این مسیر را پیمودند وچون  حسین خان پیرمرد بود بیشتر توان ادامه راه نداشت رئیس پولاد  برای آوردن مرکب و انتقال خان به کاکی  به روستای حسین زایری رفت اما بعد از برگشت از خان اثری نیافت بعدها پس از مدتی پیکر خان به راهنمای شبانی در شکاف کوه  خاک پیدا شد وجهت تدفین به شهر نجف حمل گردید وستون نیز در حالی که خود را فاتح این جنگ می دید وارد سراسر دشتی شد و افرادمسلح را خلع سلاح کرد  اما این کار بسیار دوام نیاورد پس از چند سال با ضعف دولت و روشن شدن آتش جنگ جهانی دو م مردم باز مسلح شدند  ودولت باز تصمیم به خلع سلاح گرفت اما در این زمان ملا عبدالله از تحویل اسلحه خوداری کرد وگفت ما مخالف  بسیار داریم منطقه نیز ناامن است به محض آرامش سلاح تحویل دولت می دهیم ولی با عدم موافقت ماموران دولت مواجع شد ملا عبدالله با دو پسرش حاج حسین جمالی نژاد وحاج اسماعیل وخواهرزاده ودامادش مرحوم زایر محمد عبدی(محزون دشتی) متواری شدند این مدت به گفته ی مرحوم محزون در مقدمه دیوانش دو سال طول کشید بیشتر محل زندگیشان در کوه ماه جنبان وکوه گنخک بود حدود دو ماه در غاری بنام اشکفت پوستی در کوه گنخک بودند در آن جا چند بیت شعر توسط مر حوم ملا عبدا لله با نوک کارد قدش(کارد قد چاقوایی دشنه ماند با تیغه فولادی ودسته ی نقره ای  تزئین شده که در جلد چرمی قرار می گرفت وشکارچی در شالی که دور کمر خویش می پیچید می زد وهنگام شکار وتنگاتنگ معرکه از آن استفاده می کرد) روی دیواره اشکفت کنده شده است که بعد از هفتاد سال در اثر عوامل طبیعی نظیر سرما وگرما که باعث انقباض وانبساط وشکستگی سنگ می گردد قسمتی از آن بر جای مانده است بیشتر شکار چیان که به این غار سر می زدنند بعضی از این اشعا ر از حفظ هستند و اب گیری نیز در نزدیک    این اشکفت است که بنام ملا عبدالله مشهور است از اشعاری که بر دیواره غار کند شد ه  وکمتر اسیب دیده  این دو بیت می توان به خاطر سپرد که اولی از سعدی(ره) می باشد ودومی از خود مرحوم ملا عبدالله وچون تخلص ملا عبد صیاد بوده است کلمه صیاد در این دو بیت تذکر شاعر به خودش  است خدایشان رحمت کناد..

صیاد نه هر بار شکاری گیرد

باشد که یکی روز پلنگش بدرد

ترا صیاد مغرور از چه باشی

نمی دانی که عمرت مختصر شد

✍ http://www.Gezderaz100.blogfa.com