این کتاب برشی است از جلد نهم دایرةالمعارف اسلامی «الحیاة» که در حال حاضر در دست انتشار است. از ویژگیهای مهم و اساسی این کتاب پرداختن به مسأله حکومت اسلامی نه از لحاظ امکان و امتناع و مباحث فلسفه سیاسی بلکه از جهت ویژگیهای فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه مورد حاکمیت حکومت اسلامی است که باید توسّط حاکمیت دینی صالح تأمین شود.
وبگاه "تُراب" نوشت:
ملاک اسلامی بودن یک جامعه بنابر آیات و روایات و سیره عملی امام علی(ع) _ رسیدن به «منهای فقر» است. و جز چنین جامعه ای را «اسلامی» خواندن تجوز است و اگر به ارزش های ابدی اسلامی زیان برساند، جایز نیست.
Dobrawaهمسر میشکو اول لهستان و دختر پادشاه چک بود.تاریخ تولد او مشخص نیست. نکته ای که در زندگی او وجود دارد این است که ممکن است او قبل از ازدواج با پادشاه لهستان ازدواج دیگری کرده باشد و دارای فرزندی از همسر قبلی خود باشد.
به هر روی ازدواج او حاصل یک توافق سیاسی بین رهبران چک و لهستان بود . Dobrawaکسی بود که توانست در حکومت لائیک آن زمان لهستان نفوذ نماید و سرنوشت این حکومت را بسمت یک حکوت مسیحی سوق دهد بطوریکه همسر او یک مسیحی دو آتشه گردید.رابطه سیاسی لهستان و چک حتی پس از مرگ او ادامه داشت سه فرزند از او به یادگار ماند و تاریخ مرگش به سال 977 میلادی بر می گردد.
دوویچهوله در گزارشی درباره تحولات خاندان سلطنتی عربستان مینویسد: «اخیرا ناظران منطقه خلیج فارس گوشهایشان را برای شنیدن ادامه این خبر تیز کردند: ملک عبدالله پادشاه عربستان روز چهارشنبه به منظور معالجه بیماری ذات الریه در بیمارستانی در شهر ریاض پایتخت این کشور پذیرش شده است. مساله سلامت این پادشاه پا به سن گذاشته عربستان که در این کشور از قدرت مطلق برخوردار است اهمیت زیادی نه فقط برای خود عربستان بلکه برای دیگر کشورهای جهان دارد. موقعیت عربستان به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان و نقش این کشور در منازعات قدرت منطقهای به معنی آن است که وضعیت ملک عبدالله از نزدیک در دیگر نقاط جهان پیگیری میشود. با این حال بیماری ملک عبدالله برای خاندان سلطنتی عربستان مسالهای مناقشهبرانگیز به همراه دارد. این مساله احتمال تغییر نسل در حکومت است. از زمان مرگ ملک عبدالعزیز، بنیان گذار کشور عربستان در سال 1953 همواره برادر پادشاه به منظور جانشینی او بر بزرگترین پسرش ارجحیت داشته است و تا زمانی که برادر پادشاه بتواند و بخواهد حکومت را در دست گیرد او ارجحیت خواهد داشت. در حال حاضر سن دقیق ملک عبدالله مشخص نشده است اما گمان برده میشود که او نزدیک به 90 سال سن داشته باشد. دو برادر وی یعنی شاهزاده سلمان و شاهزاده مقرن که به عنوان جانشینان او تعیین شدهاند خودشان حدودا 80 و 70 سال سن دارند. خاندان سلطنتی عربستان صدها عضو و چندین شاخه دارد. ملک عبدالله در سال 2005 رسما تاج و تخت را از برادر ناتنیاش ملک فهد به ارث برد. با این حال ملک عبدالله پیش از مرگ ملک فهد به دلیل بیماری شدید او سالهای متوالی و از زمان دهه 1990 به عنوان رهبر غیررسمی عربستان به حساب میآمد. ملک فهد و ملک عبدالله تنها دو پسر از مجموع بیش از 40 پسری هستند که ملک عبدالعزیز از زنان متفاوت داشت. بسیاری از این پسران نظیر سلطان و نایف که ابتدا به عنوان جانشینان عبدالله تعیین شده بودند جان خود را از دست دادهاند. اکنون مدتی است که نوههای بنیانگذار عربستان امید دارند که بتوانند تاج و تخت را به دست آورند. برخی از این نوهها حتی از برخی از پسران کوچکتر ملک عبدالعزیز مسنترند. تا به حال سابقه نداشته که تاج و تخت عربستان به یک نسل پایینتر به ارث برسد. خاندان سلطنتی آل سعود در حال حاضر بر سر این مساله دچار اختلاف است. چند باری نیز بر سر به دست آوردن قدرت نزاع پیش آمده است. چندین گروه تلاش کردهاند تا منافع خود را به پیش ببرند از جمله گروه معروف به "هفت سدیری". این گروه متشکل از هفت برادر شامل ملک فهد، سلطان و نایف است که همگی از یک مادر بوده و تا پیش از مرگ مادرشان از نفوذ ویژهای برخوردار بودند. در سال 2007 ملک عبدالله یک کمیسیون جانشینی تشکیل داد تا تصمیم بگیرد چه کسی در صورت مرگ پادشاه و ولیعهد یا بیماری آنها به تاج و تخت برسد. با این حال مشخص نیست که آیا این تصمیم سیاسی نیز به سرنوشت بسیاری از تصمیمهای سیاسی دیگر در حکومت محافظهکار عربستان دچار نشود و این کمیسیون نیز بتواند به طور عملی ایفای نقش کند. از سوی دیگر در عربستان بحث زیادی بر سر حقوق زنان و دیگر مسائل به وجود آمده است. سرعت اصلاحات در عربستان به عنوان بزرگترین کشور منطقه خلیج فارس مشخصا کنُد بوده است. بسیاری از این اصلاحات طی سالیان متوالی پیشرفت چندانی به دست نیاوردهاند اما این تنها بخشی از مشکل است. از سوی دیگر لزوم به دست آمدن اتفاق نظر نیز به نوبه خود این فرآیند را آهستهتر میکند. ممکن است عربستان یک حکومت سلطنتی مطلق باشد اما این به معنی آن است که هنگامی که مهمترین تصمیمها گرفته میشوند باید پای خاندان سلطنتی در میان بوده و اکثر شاهزادهها توافق داشته باشند. رسیدن به این توافق در خاندان سلطنتی که متشکل از صدها عضو و چندین شاخه است هرچه بیشتر دشوار میشود. هنوز مشخص نیست که کدامیک از نوههای ملک عبدالعزیز نخستین کسی خواهد بود که به تاج و تخت میرسد. رهبران سیاسی عربستان در حال پیرتر شدن هستند در حالیکه این کشور یکی از کشورهای نسبتا جوان جهان است و دوسوم از جمعیت عربستان 25 ساله و یا کمتر از آن سن دارند. عربستان در جریان تحولات موسوم به بهار عربی سکوت در پیش گرفت. حکومت سلطنتی عربستان به لطف ثروت عظیم نفت این کشور توانست رفاه مردم را تضمین کند. با این حال تنشهایی در داخل این جامعه وجود دارد که قابل چشمپوشی نیستند از جمله تنشهای مذهبی، تنشهای مربوط به حقوق زنان و مشارکت سیاسی. بسیاری از این مشکلات از مدتی پیش در شبکههای اجتماعی به ویژه توسط نسل جوان عربستان مورد بحث قرارداشتهاند.
دشمن، سیاسی و سیاستمدار است؛ مغزِ طرّاحِ سیاسی دارد، فکر میکند که چهکار باید بکند. یکی از طرّاحیها این است که حرف آخر را اوّل نزنند؛ آرام آرام و بتدریج طلبکاری ایجاد نمایند و طرفِ مقابل را وادار به عقبنشینی کنند. بهمجرّدی که عقبنشینی کردید، طلبکاری دیگری شروع خواهد شد. حالا بعضیها میگویند چیزی بدهیم، چیزی بگیریم! بدهیمش درست است، بگیریمش درست نیست؛ هیچ چیز نخواهند داد. شعارهایی را درست میکنند؛ ایران را در محور شرارت گذاشتهاند. فلان کارها را بکنیم تا ما را از محور شرارت بردارند! این شد حرف!؟ غلط کردند گذاشتند که حالا بخواهند بردارند. دوباره و هر وقت لازم شد، ما را در محور شرارت میگذارند. اگر قرار است قدرتی این امکان و توان را پیدا کند که اخمهایش را در هم بکشد و بگوید من قوی هستم و میزنم و میبَرم و میبندم؛ حواستان جمع باشد، انسان جا بخورد، این جاخوردن، حدّ یقف ندارد؛ شما این سنگر را عقب مینشینید، فرض کنید فلان الحاقیه را قبول میکنید، بعد یک مطالبه دیگری را مطرح میکنند: فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت بشناسید! باز همان فشارها و همان تهدیدها. بهمجرّدی که فلان دولت غیرقانونی را به رسمیت شناختید، باز یک درخواست دیگر مطرح میشود: اسم اسلام را از قانون اساسیتان بردارید! شما باید ذرّهذرّه عقب بنشینید؛ این حدّ یَقِفی ندارد. من این موضوع را بارها به بعضی از مسؤولانی که دچار وسوسه و واهمههایی بودند، گفتهام که حدّ یَقفِ فشار آمریکا کجاست؛ آن را مشخّص کنید، که اگر به آنجا رسیدیم، دیگر بعد از آن هیچ فشاری علیه ما نخواهد بود. من عرض کنم حدّ یقف کجاست؟ آنجایی است که شما - که چنین حقّی را نه شما دارید، نه من - از طرف ملت ایران اعلام کنید که ما اسلام، جمهوری اسلامی و حکومت مردمی را نمیخواهیم؛ هر کسی که شما مصلحت میدانید، بیاید در این مملکت حکومت کند! این حدّ یَقِف است؛ اوّلِ اسارت مملکت. مگر میتوانیم؟ من و شما مگر میتوانیم مملکت را به دست دشمن بدهیم؟ مگر ما چنین حقی داریم؟ این ملت ما را برای این سرِ کار نیاورد.
بخشی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی 92/03/07
از دو دسته آیات قرآن، می توان برای وجود حضرت ولی عصر(عج) و ظهور آن حضرت استفاده کرد: البته باید دانست که قرآن به صورت کلی سخن می گوید و برای تشریح و تفسیر آن باید به سراغ آگاهان از حقایق قرآنی ـمعصومان(ع) ـ رفت که “الراسخون فی العلم” (آل عمران۷) هستند. به عبارت دیگر، وظیفه و مسئولیت روشنگری و بیان مقصود آیات قرآن به حجت های الهی واگذار شده است. (حدیث ثقلین، مستدرک حاکم، ج ۳ ، ص ۱۴۸، طبع داردالمعرفه، بیروت)
۱ ـ آیاتی که ضرورت وجود حجت الهی را در زمین بیان می کنند.
از نظر قرآن کریم، در طول تاریخ زندگی بشر، هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند؛ چنان که خداوند سبحان فرمود: «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ ۖ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (به درستی که تو بیم دهنده ای و برای هر جامعه راهنمایی هست. رعد/۷)
پس همواره یک بیم دهنده و هدایتگر در جوامع انسانی حضور دارد که از جانب خدا برگزیده شده است. امام صادق(ع) در تفسیر آیه یاد شده فرمود: «در هر زمانی امامی از خاندان ما وجود دارد که مردم را به آنچه رسول الله آورده (دین اسلام) هدایت می کند». («و فی کل زمان امام منا یهدیهم الی ما جاء به رسول الله (ص) » (مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۳ ، ص ۵)
از مجموع این آیه و روایت، ضرورت وجود حجت الهی به عنوان هدایت گر در هر عصر، به خوبی فهمیده می شود.
دلیل دیگر بر ضرورت وجود امام معصوم در جامعه این است که قرآن مبین و مفسر لازم دارد و به جز امام معصوم کسی به تمام معانی و خصوصیات آیات قرآن از محکمات و متشابهات آگاه نیست. پس به حکم عقل قطعی پس از رسول، امام معصوم لازم است. (بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیرقران، ج ۳، ص ۳۹، توضیح آیه ی ۴۴ ،نحل)
امامان معصوم(ع) مایه آرامش و امنیت هستی و واسطه فیض الهی هستند و نعمات و برکات خداوند متعال به واسطه آنها و به یمن حضورشان به انسان ها داده می شود، که اگر لحظه ای برکت وجودشان نباشد، زمین اهلش را فرو می برد. (در بحارالانوار، به مقوله ای لزوم وجود همیشگی رهبر آسمانی بر می خوریم. (مجلسی بحارالانوار، ج ۲۳ ، ص ۵۶))
اما این که مصداق این امام معصوم کیست و چه هویتی دارد،روایات فراوانی وارد شده که بیان می دارند این فرد امام مهدی(ع) فرزند امام حسن عسکری(ع) است و … . ( ر.ک: صافی، لطف الله، منتخب الاثر؛ طبرسی نوری، میرزا حسین، النجم الثاقب؛ مجلسی بحارالانوار)
۲ـ آیاتی که بشارت به حکومت صالحان و مومنان بر روی زمین می دهد:
براساس ده ها آیه از قرآن کریم موضوع ظهور حضرت مهدی(عج) قابل استناد است. تمرکز غالب این آیات بر بشارت به بندگان صالح و مستضعف برای بازستادن حق خود و رسیدن به قدرت و ایجاد یک حکومت واحد جهانی مبتنی بر حق و عدل و غلبه اسلام بر تمامی مکاتب و ادیان است. قرآن کریم از یک سو بیان می کند این بشارت در بعضی کتب آسمانی دیگر هم آمده است: «و همانا در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد». («وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» ، انبیاء /۱۵۰)
از سوی دیگر این بشارت را به اراده خداوند استناد می دهد: «و خواستیم بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان گردانیم»(قصص/۵) این آیات بشارت به ظهور می دهند که در تفسیر آنها روایات زیادی وجود دارد.
در آیه ای دیگر خداوند حکومت و جانشینی مومنان و صالحان را به عنوان «وعده ی الهی» بر بندگان با ایمان خود بیان می کند و امنیت و آرامش را مژده می دهد: «خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در این زمین جانشین (خود) قرار دهد و آن دینی را که بر ایشان پسندیده است، به سودشان مستقر کند و بیمشان را به امنیت مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و … ». (نور ۵۵)
روایات معصومان (ع) این آیه را بر حضرت حجت ولی عصر (عج) و اصحاب او منطبق نموده اند. (رک: فرزی، محمدعلی، امید سبز، ص ۳۴)
آیات متعددی در شان امام مهدی(عج) هست که امامان معصوم (ع) تفسیر، تاویل و تطبیق این آیات را بر وجود مقدس امام زمان(عج) و حکومت جهانی آن عدالت گستر بیان نموده اند. در زمینه ظهور و قیام آن حضرت و جامعه آرمانى مهدوى، مى توان توصیفات و اشارات زیر را از قرآن به دست آورد:
۱٫ غلبه نهایى حقّ بر باطل و شکست جبهه کفر و فساد و نفاق(۱۲)؛
۲٫ جانشینى و خلافت مستضعفان بر روى زمین و حاکمیت صالحان و نیکان(۱۳)؛
۳٫ گسترش و فراگیرى دین حقّ در برههاى خاص از زمان(۱۴) ؛
۴٫ از آن روز موعود، تحت عناوین ایام اللّه(۱۵)، وقت معلوم(۱۶)، روز نصرت و پیروزى(۱۷) و طلوع فجر و سلامتى(۱۸) و… یاد شده است ؛
۵٫ در آیاتى از آن حضرت با نامهاى نعمت باطنى(۱۹)، بقیة اللّه(۲۰)، کلمه باقیه(۲۱)، اولى الامر(۲۲) ؛ مهتدون(۲۳) (مهدى) ؛ اقامه کننده نماز(۲۴)، مضطرّ(۲۵)، جنب اللَّه(۲۶)، حزب اللَّه(۲۷)، فجر(۲۸)، «نهار اذا تجلى»(۲۹) و… نام برده است.
۶٫ خداوند، [با مهدى موعود]، نور خود را کامل مىکند(۳۰) ؛
۷٫ در آن عصر، زمین بعد از مرگش، زنده مىشود(۳۱) ؛
۸٫ او منصور از جانب خدا و انتقام گیرنده از دشمنان است(۳۲) ؛
۹٫ زمین، به نور پروردگار، روشن خواهد شد(۳۳) ؛
۱۰٫ در روز پیروزى، ایمان آوردن کافران، سودى به حالشان نخواهد داشت(۳۴) ؛
۱۱٫ هر چه در روى زمین است، تسلیم و مطاع او خواهند شد(۳۵) ؛
۱۲٫ حضرت مهدى «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» است(۳۶) ؛
۱۳٫ او تأمین کننده امنیت و آرامش در روى زمین است(۳۷).
برای توضیح بیشتر به چند آیه به طور خلاصه اشاره می شود:
:خداوند در آیه ۵۵ سوره نور می فرماید: «وَعَدَاللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّنَّهُمْ فی الاَرْضِ کَما اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الِّذی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَاٌولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»؛« [خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند وعده داده که آنها را به یقین خلیفه روی زمین کند، آن گونه که پیشینیان آنها را خلافت (روی زمین) بخشید، و دین و آیینی را که برای آنها پسندیده است پا برجا و ریشه دار سازد، و بیم و ترس آنها را به آرامش و امنّیت مبدّل کند، آن چنان میشود که تنها مرا می پرستند، و چیزی را شریک من نخواهند کرد، و کسانی که بعد از آن کافر شوند آنها فاسقند]» . در این آیه با صراحت به مؤمنان صالح بشارت داده شده است که سرانجام حکومت روی زمین را در دست خواهند گرفت، و دین اسلام فراگیر خواهد شد، و ناامنی ها و وحشت ها به آرامش و امنّیت مبدّل می گردد، شرک از سراسر جهان برچیده می شود، و بندگان خدا با آزادی به پرستش خدای یگانه ادامه می دهند، و نسبت به همگان اتمام حجت می شود، به گونه ای که اگر کسی بعد از آن بخواهد راه کفر را بپوید، مقصر و فاسق خواهد بود. (مخصوصاً در بخش آخر آیه دقت کنید). گرچه این امور مهم که مورد وعده الهی بوده است در عصر پیامبر اکرم(ص) و زمانهای بعد از آن در مقیاس نسبتاً وسیعی برای مسلمین جهان تحقق یافت و اسلام که روزی در چنگال دشمنان چنان گرفتار بود که مجال کمترین ظهور و بروزی به آن نمی دادند، و مسلمانان دائماً در ترس و وحشت به سر میبردند، سرانجام نه فقط شبه جزیره عرب، بلکه بخش های عظیمی از جهان را فرا گرفت و دشمنان در تمام جبههها شکست خوردند؛ ولی با این حال حکومت جهانی اسلام که سراسر دنیا را فرا گیرد و شرک و بتپرستی را به کلی ریشه کن سازد، و امنیّت و آرامش و آزادی و توحید خالص را همه جا گسترش دهد، هنوز تحقق نیافته است. پس باید در انتظار تحقق آن بود. این امر مطابق روایت متواتره در عصر قیام مهدی(ع) تحقق خواهد یافت، بنابراین یکی از مصادیق این آیه در عصر پیامبر(ص) و اعصار مقارن آن حاصل شد و شکل وسیع ترش در عصر قیام مهدی(ع) خواهد بود و این دو با هم منافاتی ندارد، و این وعدة در هر دو مرحله باید تحقق یابد. (پیام قرآن ج ۹، حضرت آیت الله مکارم شیرازی).
همچنین در قرآن می فرماید: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّّّ الارْضَ یَرِثُها عِبادیَ الصّالِحُونَ» که مفاد ظاهر آن این است که: «و هر آینه ما در زبور بعد از ذکر نوشتیم که البته بندگان صالح من وارث زمین میگردند». این آیه از بشارت حتمی الهی خبر میدهد که شایستگان و صلحاء، وارث زمین و صاحب آن میشوند و چون در آیات قبل از این آیه از زمین خاصی سخنی به میان نیامده است لذا الف و لام «الأرض»، الف و لام عهد نخواهد بود چون ظاهر این است که مراد تمام زمین است. بنابر این، آیه خبر از روزگاری می دهد که زمین و ادارة آن در همة قاره ها و همة مناطق و معادن آن در اختیار بندگان شایسته خدا درآید، چنانکه در آیات دیگر نیز همین وعده را فرموده است. مانند آیة: : «وَ نُریدَ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتَضْفِوُا فِی الْأَرْضِ وَ َنْجَعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ؛قصص/۵ و اراده کردهایم که بر کسانی که در زمین ضعیف و ذلیل نگه داشته شده اند منت گذارده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین گردانیم»و… .
۱۲) ر.ک : اسراء (۱۷)، آیه ۸۱٫
۱۳) قصص (۲۸)، آیه ۵، انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۵٫
۱۴) توبه (۹)، آیه ۲۳٫
۱۵) ر.ک : جاثیه (۴۵)، آیه ۱۴، ابراهیم (۱۴)، آیه ۵٫
۱۶) ر.ک : حجر (۱۵)، آیات ۳۶-۳۸٫
۱۷) عنکبوت (۲۹)، آیه ۱۰٫
۱۸) قدر (۹۷)، آیه ۵۰٫
۱۹) لقمان (۳۱)، آیه ۲۰٫
۲۰) هود (۱۱)، آیه ۸۶٫
۲۱) زخرف (۴۳)، آیه ۲۸٫
۲۲) نساء (۴)، آیه ۵۹٫
۲۳) بقره (۲)، آیه ۹٫
۲۴) حج (۲۲)، آیه ۴۱٫
۲۵) نمل (۲۷)، آیه ۶۲٫
۲۶) زمر (۳۹)، آیه ۵۶٫
۲۷) مجادله (۵۸)، آیه ۲۲٫
۲۸) فجر (۸۹)، آیه ۱٫
۲۹) لیل (۹۲)، آیه ۲٫
۳۰) صف (۶۱)، آیه ۸٫
۳۱) حدید (۵۷)، آیه ۱۷٫
۳۲) شورى (۴۲)، آیه ۴۱٫
۳۳) زمر (۳۹)، آیه ۶۹٫
۳۴) سجده (۳۲)، آیه ۲۹٫
۳۵) آل عمران (۳)، آیه ۸٫
۳۶) نور (۲۴)، آیه ۳۵٫
۳۷) همان، آیه ۵۵٫
۳۸) انبیاء (۲۱)، آیه ۱۰۵٫
۳۹) پرسشها و پاسخها، ص ۱۸۵٫