مهرزاد امیرخانی
یه روز تو با عکس منی و خودم ازت عکس می گیرم
یه روزم من با عکس توام و ...
بی خیال خودت چطوری ؟
این آقا خوشتیپه اسمش چیه ؟؟؟؟
یه تیکه کوتاه از یکی از آهنگای آلبوم اسمش عشقه .
نوازنده نیستم ببخشید خیلی آماتوره .
همینجوری دلم خواست شما هم بشنوینش
خیلی مواظب خودتون باشین کلی کار داریم با هم
مرد که گریه می کنه
کوه که غصه می خوره
یعنی هنوزم عاشقه
یعنی دلش خیلی پره
اون موقع ها ریشام که بلند می شد مرتضی خفتم می کرد ماشین می کرد .
می گفت پرنده ها لونه ساختن تو صورتت بزن بابا شکل طالبان شدی دلم گرفت .
دیگه زدم که دلش وااا شه بچم .
گریه نکن ستاره من یه روز تموم می شه فاصله ها
حوصله کن عزیز دلم مارو به هم می رسونه خدا
با استعداد ترین کسی که تا اون روز تو موزیک دیده بودم بیاد و نظرشو بگه و ببینیم میشه با هم کار کنیم یا نه ...
زنگ آیفون خورد دیدم تصویر همش نویز داره نمی تونستم ببینم کیه .
درو باز کردم . دیدم یه مرتضای لاغر با یه شلوار جین و یه پیزهن طوسی سرمه ای و نیم بوت و کاپشن چرم و یه گیتار رو شونش اومد تو .
لبخندش هیچ موقع یادم نمیره .
من و مهدی طیبی تنها بودیم . زنگ زده بودیم رستوران دو تا ماکارونی برای خودمون آورده بودن و یه کباب برای مرتضی .
اومد نشست من گفتم اول غذا بخوریم حرفم می زنیم .
در غذاها رو باز کردیم دیدیم ماکارونیا تا کمر تو روغنه . نمیشه خورد .
یه هو دیدم مرتضی پرید دوید سمت در خروج . گفت الان میام .
هاج و واج همدیگرو نگا می کردیم .
پنج دقیقه بعد با هفت هشت تا تخم مرغ و دو بسته نون و یه نوشابه خانواده برگشت گفت من نیمرو هام حرف نداره عین هتل درست می کنم . راست می گفت . ...
تو دوران درمانشم که غذا درست نمی خورد همیشه تخم مرغو دوست داشت .
همه روزا غمه خوبه که تو خوبی
بی خیال همه خوبه که تو خوبی