سیاه تر از سیاهی شب دستهایم را باز
بگذارید تا مردم بدانند به آنچه که
خواسته ام نرسیدم چشمهایم را باز بگذارید
تا مردم بدانند هنوز چشم انتظارم بر روی
سنگ قبرم تکه ای یخ بگذارید تا بجای یار
برایم گریه کند ......
عمری که اجل در عقبش می نازد
هرکس که غم دنیا بخورد می بازد
مرگ آن نیست که در گورستان سیاه دفن شوم
مرگ آنست که از خاطر تو با همه خاطره محو شوم.......
منی که می دانم به دنیا اعتباری نیست
بین مرگ و آدمی قول و قراری نیست
منی که می دانم اجل ناخوانده و بیدادگر
سر زده می آیدو راه فراری نیست
پس خیانت چرا ؟............
هر روز من از روز پیش یاد کنم
بر در گنه هزار فریاد کنم
از ترس گناه خویش شوم غمگین باز
از رحمت او خاطر خود شاد کنم
محمد یزدانجو
... بسیار لازم است، روشنگرى نسبت به نقش سیاستهاى استکبارى آمریکا و انگلیس است. باید روشنگرى کرد؛ باید دنیاى اسلام همه بدانند که نقش سیاستهاى آمریکا در این میان چیست؛ نقش سرویسهاى جاسوسى آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستى در این احیاء جریان فتنهى تکفیرى چیست؛ این را باید همه بدانند. همه باید بدانند که اینها دارند براى آنها کار میکنند؛ نقشه از آنها است، پشتیبانى از آنها است، ارائهى طریق از آنها است، پول هم از دستنشاندگان آنها [یعنى] حکومتهاى منطقه است که پولش را میدهند، این بیچارهها را بدبخت میکنند و دنیاى اسلام را دچار این مشکل میکنند. این هم یک کار لازم دیگرى است که بایستى انجام بگیرد.
کار سوّمى که حتماً باید انجام بگیرد، اهتمام به قضیّهى فلسطین است. نگذارید قضیّهى فلسطین و قدس شریف و مسئلهى مسجدالاقصى به دست فراموشى سپرده بشود؛ آنها این را می خواهند...۱۳۹۳/۰۹/۰۴
ساوه نقد : اول شهادت رسول اکرم و امام حسن و علی بن موسی الرضا را به تمام شما شهروندان ساوجی تسلیت عرض می کنم.
اگر روزگاری امام حسن علیه السلام تنها بود یکی از دلایل ، وجود فضای خبری مصموم که از طرف معاویه طراحی شده بود.
مواظب باشیم خبرگزاری هایی مانند بی بی سی هدایت کنند افکار ما و افکار خانواده ما نشود.
مهدی محمدی: دقت در سیر برخورد دولت با منتقدانی که رئیسجمهور میگوید به آنها احترام هم میگذارد، روش بسیار مناسبی برای کشف فلسفه اخلاق دولت اعتدال است. پرسش از فلسفه اخلاق اعتدال، در واقع پرسش از این است که دولت اعتدال چه کارهایی را خوب میداند و چه کارهایی را بد و هر کدام را به چه دلیل؟
به لحاظ روانشناختی، در این یک سال و نیم، موتور محرکه قضاوتهای ارزشی دولت درباره منتقدان، نشأت گرفته از 2 عامل روانشناختی بوده است؛ ترس و تکبر.
در موارد متعدد واکنشهای دولت به منتقدان بیش از آنکه مبتنی بر آن اعتماد به نفسی باشد که سعی میکنند بگویند داریم، در ترسی ریشه دارد که تلاش میکنند پنهانش کنند. وقتی مقام بلندپایه دولتی که میگوید متخصص امنیت ملی است، بیآنکه لازم بداند کوچکترین سند و مدرکی ارائه کند، آبروی سلمان و ابوذرهای کشور را به حراج میگذارد و برای نیشخند چند جوانک که بسا به او رای ندادهاند و نخواهند هم داد، نسبت به فاسد شدن آنها هشدار میدهد، منطقی این است که فکر کنیم حقیقتی هست که بناست پنهان نگه داشته شود. چیزی مثلا از این قبیل که برنامهای در پیش است که نگرانند سلمان و ابوذرها مقابل آن بایستند، نقشهای که میترسند بر آب شود یا بده بستانی که نگران افشای آن هستند.
در مواردی نیز، هدف، دیده نشدن برخی چیزهای مهم و نشاندن مسائلی دیگر به جای آنهاست. فیالمثل مردم نباید ببینند و نباید مطلع شوند در حالی که نان سفرهشان 40 درصد گران شده، بودجه نهاد ریاست جمهوری را 2 برابر کردهاند، یا نباید بدانند در فلان سفر خارجی یا حتی استانی چه میزان هزینه تشریفات و قوم و خویش و اهل و عیال میشود، یا نباید بدانند فلان دیپلمات موقع انجام وظیفهاش در کاخی مقیم میشود که آمریکاییها هم حاضر به اقامت در آن نیستند، یا نباید خبردار شوند حقوق ماهانه فلان مقامات محترم از درآمد ۲ سال آنها بیشتر است؛ بنابراین چاره متهم کردن کسانی به تجمیع فسادآور قدرت و ثروت است که همین حالا به نیروهایشان قبل از هر چیز احکام ارث و وصیت را آموزش میدهند، چون معلوم نیست این سفری که میروند، سفر آخر نباشد.