خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

سوءاستفاده رسانه‌های ضدانقلاب از یک خرس!

برخی از رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه و عوامل آنها گویا بیش از اینکه دلسوز انسان‌ها باشند و از مرگ انسان‌ها و اعمال جنایت علیه بشریت وجدان درد بگیرند، برای مرگ حیوانات عزا می‌گیرند.

توضیح پژوهشگران درباره یک رفتار خودخواهانه در کودکان

محققان آمریکایی در آزمایش‌هایی که بر روی کودکان انجام دادند، به یک رفتار خودخواهانه در آنها پی بردند و آن این که اگر کودکان احساس کنند تحت یک شرایط، چیزی بدست نمی‌آورند، می‌خواهند که دیگری نیز دست خالی بماند.

به گزارش ایسنا ،بر اساس نتیجه یک پژوهش آمریکایی، کودکان اگر بدانند که طرف مقابلشان بیشتر از آن‌ها دریافت می‌کند، از روی لجاجت و یک دندگی چیزی را با آن‌ها تقسیم نمی‌کنند و حاضرند به همین خاطر سهم خود را هم نادیده بگیرند. نتایج تحقیق آن‌ها در نشریه علمی Biology Letters منتشر شده است.

به نظر می‌رسد که این رفتار آدمی با یک اصل در تناقض باشد و آن اینکه انسان‌ها نسبت به حیوانات بیشتر تمایل به همکاری دارند. اما باید دانست که انسان‌ها شرایط ناعادلانه را رد می‌کنند؛ مخصوصا زمانی که حس کنند مورد تبعیض قرار دارند. آن‌ها برای اینکه مانع از این تبعیض شوند حتی حاضرند که از سهم خود چشم‌پوشی کنند تا دیگران هم چیزی بدست نیاورند.

تحقیقات پیشین نیز نشان می‌دهند انسان‌ها در سن چهار سالگی نیز این رفتار را دارند. این رفتار در حیوانات هم دیده می‌شود. دانشمندان معتقدند که دلیل آن در حیوانات سرخوردگی است، اما دلیل این رفتار در انسان‌ها بیشتر لجاجت و یکدندگی است.

دانشمندان دانشگاه ییل در آمریکا این تحقیق را هم بر روی کودکان و هم بر روی بزرگسالان انجام داده‌اند. بر خلاف کودکان، بزرگسالان کمتر تمایل به یک رفتار خودخواهانه داشتند. آن‌ها سریع‌تر از کودکان راضی می‌شدند و با این امر که طرف مقابل بیشتر از آن‌ها کسب کند، مشکلی نداشتند.

 

دانشمندان گمان می‌کنند که دلیل این رفتار آن است که آن‌ها نمی‌خواهند در جامعه وجهه بدی از خود نشان دهند و قصد دارند که طبق نرم‌های جامعه عمل کنند.

 

محققان دانشگاه ییل در عین حال پیشنهاد می‌کنند در این مورد بیشتر بررسی شود که کودکان از چه سنی به بعد کمتر رفتار خودخواهانه از خود نشان می‌دهند.

آیا قم مرکز شیعیان واقعی آخرالزمان است؟

 شبهات مهدویت؛ 

آیا مساجد در زمان ظهور توسط حضرت،تخریب می شوند؟

امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: به زودی شهر کوفه از مۆمنان خالی می‌شود و علم و دانش از آنجا رخت بر می‌بندد و چون ماری که در گوشه‌ای چنبره زده است محدود می‌گردد و از شهری که آن را قم می‌نامند ظهور می‌کند و آن‌جا پایگاه علم و فضیلت و معدن دانش و کمال می‌گردد به گونه‌ای که روی زمین هیچ مستضعف (فکری) نمی‌ماند که از دین آگاهی نداشته باشد حتی زنان پرده‌نشین و این زمان نزدیک زمان ظهور قائم(عج) ما خواهد بود… (علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 60، ص 213)

در این جا به دو شبهه پاسخ خواهیم گفت:
طرح یک شبهه اول: موقعی که حضرت صاحب‌الامر ـ علیه‌السلام ـ ظهور کنند همه جا پر از ظلم و جور و فساد است آیا در ایران شهری وجود دارد که از هرگونه فساد عاری و امن باشد؟
پیش از پرداختن به پاسخ سۆال تذکر این نکته ضروری است که پر شدن دنیای آخرالزمان از ظلم و ستم ـ که در روایات متعددی آمده است ـ به این معنی نیست که در آخرالزمان همة انسان‌ها در ورطه فساد و تباهی غرق می‌شوند و انسان‌های مۆمن و صالح در هیچ جای دنیا یافت نمی‌شوند.

معنای صحیح این احادیث این است که در آخرالزمان جهان پر از ظلم و ستم می‌شود نه پر از ظالم و ستمگر. تفاوت این دو در این است که اگر بخواهد جهان پر از ظالم باشد باید همه انسان‌ها ظالم باشند اما اگر جهان پر از ظلم باشد لازم نیست همه ظالم باشند بلکه ممکن است عده معدودی به خاطر در اختیار داشتن قدرت و ثروت نامشروع جهان را از ستم آکنده نمایند در عین حالی که انسان‌های صالح فراوانی نیز وجود دارند. برای تقریب به ذهن توجه به این مثال ساده می‌تواند مفید باشد: . . .

بررسی سبک زندگی اسلامی از منظر «حیات طیبه» در قرآن

1. مقدمه در طول تاریخ برای همه انسان‌ها این سؤال مطرح بوده است که هدف زندگی چیست و انسان برای چه زندگی می‌کند و در واقع هدف انسان از زندگی و در زندگی چه باید باشد. آفریدگار این نظام هستی، جهان و انسان را به چه هدفی آفرید. هدف خلقت جهان و انسان چیست. باید توجه داشت، منظور از سؤال یاد شده این نیست که بدانیم غایت این آفرینش چیست، بلکه منظور بررسی هدف و کمال انسان می‌باشد. به دیگر سخن، ماهیت انسان چیست، تا بررسی گردد سبک زندگی شایسته آدمی در این جهان چه می‌باشد. یکی از آموزه‌های مشترک همه ادیان الهی این است که در متون دینی؛ از یک سو، سبک زندگی غیر الهی مذمت و تخطئه شده است و آسیب شناسی درخوری از سبک زندگی آنان، به عمل آمده است. این نکته، هم ناظر به ساحت فردی انسان‌ها و هم ناظر به ساحت جمعی آدمی است. برخی از آیات قرآن، وضع موجود انسان را مورد مذمت قرار می‌دهد. مانند سوره عصر، آیه 2؛ احزاب، 72؛، ابراهیم، 34؛ علق، 6؛‌ معارج، 19 و 20؛ اسراء، 11، 67 و 100؛ حج، 66؛ شوری، 48؛ زخرف، 15. و برخی دیگر از آیات قرآن، بخشی از ساحت جمعی انسان‌ها را مورد نکوهش قرار می‌دهد. مانند سوره عنکبوت، آیه 2 و 3؛ انفال، 25؛ ابراهیم، 42؛ اعراف، 94 و 95. از سوی دیگر، در برخی از آیات، سبک زندگی مورد تأیید اسلام نیز بیان شده است، تا انسان‌ها بدانند، سبک زندگی مطلوب اسلامی چیست و ویژگی‌ها و آثار آن چه می‌باشد و رسیدن به آن، ممکن است. غایت آموزه‌های دینی، رهایی از وضع موجود سبک زندگی غیر اسلامی و رسیدن به «حیات طیّبه» می‌باشد. از این رو، مبدأ نظام آفرینش را به گونه‌های مختلف بیان کرده و نیز مبدأ آفرینش خود انسان و پایان زندگی دنیوی او را ترسیم نموده و دو نوع سبک زندگی الهی و غیر الهی را بیان کرده و ویژگی‌ها و آثار هر دو را به شکل واضح آشکار می‌سازد. در این پژوهش تلاش شده است در راستای رسیدن به سبک زندگی اسلامی، «حیات طیّبه» از منظر قرآن مورد بررسی قرار گیرد و مفهوم آن و زوایای عمیقش در بستر آیات قرآن و با پیروی از تفسیر قرآن تبیین شود.

متنی خواندنی از " مهاتما گاندی "

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌ صفت باشم.

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

و تو هم به یاد داشته باش:

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

تو را دیگرى باید برایت بسازد و

تو هم به یاد داشته باش

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم،

چرا که ما هر دو انسانیم.

این جهان مملو از انسان‌هاست،

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتا رقیبى،

من قابل ستایشم، و تو هم.

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى

همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،

اما همگى جایزالخطا.

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،  و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...

                                                      مهاتما گاندی