یکی از دلائل بی توجهی یا کم توجهی به حوزه فرهنگ منطقه تاریخی قره داغ از سوی مسئولان استان جدا از رویکرد مخرب مرکزگرایی، عدم شناخت آنها از این منطقه است. نمی توان این منطقه را در قالب چند شهرستان منفصل مانند شهرستان های دیگر استان و یا کشور دید. همان طور که نمی شود مغان را به چشم یک محدوده جغرافیایی صرفاً محدود در تقسیمات سیاسی کشور دید.
متأسفانه مدیریت فرهنگی این منطقه ضعیف است و فرهنگ سازی و توسعه فرهنگی خیلی کند شده است. این را می توان از مجموعه برنامه هایی فرهنگی که اجرا می شوند و از برنامه های سالانه ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی این منطقه و سایر دستگاه هایی فرهنگی هم متوجه شد. بخش اعظم برنامه ها و حرکت های فرهنگی در شهرهایی مثل تبریز را شهرداری ها انجام می دهند و این در حالی است که شهرداری های این منطقه اساسا ورود چندانی به حوزه فرهنگ ندارند.
امروز روزنامه سرخاب ( چاپ تبریز) اظهارات فرماندار شهرستان کلیبر در جلسه شورای اداری این شهرستان را پوشش داد و گزارشی از آن را در جایگاه تیتر نخست خود ( قره داغ در وضعیت هشدار آمیز فرهنگی) قرار داد. این جلسه و اظهارات هفته پیش انجام شده است. البته هشدار فرماندار کلیبر عمدتا ناظر بر افزایش آمار طلاق در کلیبر بوده است. آنجا که بابایی؛« روند افزایشی آمار طلاق شهرستان کلیبر را با توجه به صبغه فرهنگی این شهرستان نگران کننده و هشدارآمیز توصیف و خاطر نشان کرد: نهادهای مسئول فرهنگی این هشدار را همین امروز جدی بگیرند». در واقع این گزارش مبتنی بر بررسی وضعیت فرهنگی منطقه قره داغ و در نتیجه برآمدن چنین تیتری از دل آن، نبوده است.
با وجود این هشداری است که در کل قابل توجه است و امید می رود تکانی را موجب شود.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
سپری شدن یک سال و پنج ماه از عمر دولت حسن روحانی و عملکرد دولت اعم از کارآمدی یا ناکار آمدی اظهارات زیادی را در پی دارد .دیدگاه هایی که نه در موضع انتقاد بلکه هدفی بیشتر از تخریب را مطرح می کند.
این دولت هم معمول دولت های قبلی چه خوب و چه بد عمر خود را به پایان می برد اما قبضه کردن دولت و زدن عمر سیاسی پیش از موعد آن یقینا در جهت اهداف نظام و انقلاب نیست.
نکته قابل تامل برخی اظهارات که به مثابه یک سناریوی تبلیغاتی از پیش تعیین شده است و گاها هم دکتر روحانی را به آن گرفتار کرده، دوگانه سازی نظامیان با دولتی ها است.
این دوگانه سازی ها از کجا نشات میگیرد؟یا کسانی که دم از این تقابل می زنند چه اهدافی را دنبال می کنند و هدفشان از مطرح کردن این تقابل ها چیست؟
جالب است بدانیم یکی از کسانی که در طبل این تقابل می کوبد مشاور شیخ فتنه است که چندی پیش در صفحه شخصی اش علنا با ناکام معرفی کردن دولت روحانی پرده از رئیس جمهور اسطوره ای خویش برداشته و حاج قاسم سلیمانی را بعنوان نامزد پیشنهادی اش در انتخابات ریاست جمهوری 96 آنهم باموفقیتی تضمین و درصدی بالا اعلام می کند.
در حال حاضر بنا نیست که گفته شود حاج قاسم سلیمانی فرمانده مخلص سپاه قدس طبق وظیفه سازمانی و ذاتی خود چه اقدامات امنیتی را برای کشور و نجات منطقه از شر تروریستها انجام داده و بعنوان ژنرال محبوب مردم و منطقه شناخته شده است و یا دولت روحانی در چه حوزه هایی ناکارآمد بوده اما ناامید کردن مردم و دلسردی آنان آنهم در این مقطع حساس کنونی برای امثال مشاور شیخ فتنه چه اهمیتی دارد که اگر هم داشت اینهمه دست و پا زدن برای القاء افکار عمومی تقابل رئیسجمهور با نظامیان چه معنایی می تواند داشته باشد؟
باید دانست نسخه دوگانه سازی های سرهنگ ها و القای تقابل نظامیان با دولت اساسا برای عده ای که سعی کردند انتخابات 88 را مظهر اختلاف وانمود و جنجال سیاسی طبیعی را به فتنه تبدیل کنند؛ برای نجات اصلاحات که بارسنگین و ننگ آور فتنه را به دوش می کشد و دچار یک بن بست سیاسی شده، شاید یکی از داروهای شفابخش باشد!
سخن کوتاه و در آخر اینکه سناریویی تبلیغاتی انتخابات 96 که هنوز چندسال به آن مانده ، آنهم با این با خط مشی تقابل و تخریب دولت و نظامی ها که البته ذوق زدگی رسانه های ارزشی در حمایت از آن تاسف برانگیز است ،همان آفت بزرگیست که خطرات مداخله پیش از موعد در امر زایمان گاو را بیشتر می کند و امید آنکه دلسوزان نگذارند حاج قاسم هم به سرنوشت حاج باقر دچار شود.