مصرف صحیح، قناعتورزی و پرهیز از اسراف و بیهوده مصرف کردن امری است که در آموزههای دینی ما نیز مورد تاکید قرار گرفته و پیش از توجه به هر نکته اقتصادی و اجتماعی در این زمینه میتوان دینی و شرعی بودن این توصیه را سرلوحه کار قرار داد.در این مجال کوتاه میخواهیم به راهکارهایی که در حوزه انرژی (آب، برق، گاز، نفت، بنزین و گازوئیل) برای صرفهجویی یا اصلاح روش مصرف وجود دارد، بپردازیم.
قرار داشتن ایران در منطقه گرم و خشک موجب شده تا استحصال و بهرهوری از آب بویژه آب شرب و سالم موضوع مهمی به شمار رود.
براساس آمارها مصرف آب در ایران 90 تا 95 میلیارد مترمکعب است که در مقایسه با دیگر کشورها رقمی بسیار بالا به حساب میآید؛ البته کاهش بارندگیها در سال گذشته و رشد فزاینده بیابانی در کشور، ایران را نیازمند به 120 میلیارد مترمکعب خواهد کرد که در سالهای آتی مصرف این نعمت الهی تشدید خواهد شد.به گفته وزیر نیرو، در حال حاضر بیش از 90 درصد آبهای کشور در بخش کشاورزی به مصرف میرسد که بهتر است بگوییم به دلیل روش نادرست آبیاری در این بخش، بخش زیادی از آب مورد استفاده در کشور هدر میرود.
اصلاح روش آبیاری، جمعآوری آبهای سطحی و ذخیرهسازی آن میتواند یکی از روشهایی باشد که از هدررفت آب در زمینه کشاورزی جلوگیری کند. از سوی دیگر، آموزش روستاییان و کشاورزان با روشهای بهینه آبیاری، استفاده از روشهای نوین آبیاری، قطرهای یا بارانی نیز میتواند در این زمینه به اصلاح روش مصرف بهبود بخشد.شناخت نداشتن و آموزش ندیدن در زمینه آب کشاورزی بازده آب در این بخش را کاهش میدهد که نیاز به بازنگری جدی دارد. در سالهای اخیر این موضوع باعث ترک روستا توسط روستاییان و کشاورزان شده که البته عمدتا به دلیل خشکسالی بوده و حتی در این زمینه بسیاری از جنگلها در استانهای شمالی ازجمله استان گلستان بشدت آسیب دیدهاند.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که در برنامه چهارم توسعه اقتصادی در ماده 17 آن دولت مکلف شده است با توجه به جایگاه محوری آب در توسعه کشور، توسعه و اصلاح ساختار مصرف آب و استقرار نظام بهرهبرداری مناسب و با استفاده از روشهای نوین آبیاری و کم آبیاری، راندمان آبیاری به تبع آن کارایی آب به ازای یک مترمکعب در طی برنامه 25 درصد افزایش یافته و با اختصاص به محصولات باارزش اقتصادی بالا و استفاده بهینه از آن موجبات افزایش بهرهوری آب را فراهم سازد.
* ظالمانهترین ظلم، غصب امتیاز مظلومیت است.
* حافظ میگوید: «اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود/ در مکتب غم تو چنین نکتهدان شدم.» یعنی من نخست در بیخبری محض بودم؛ اما آنچه چشم مرا و پس از آن زبان مرا به نکتهگویی باز کرد، ورودم به مکتب عشق بود. پیشتر جهان با من سخن نمیگفت و من نیز حرفی برای او نداشتم. از آن روز که مکتبم و نگاهم دیگر شد، بلبل باغ جهان شدم. پیشتر طوطی بودم و دیگران سخن در دهانم میگذاشتند. امروز که از چشماندازی دیگر جهان را میبینم، یک سینه سخن دارم. نگاه درست به هستی و انسان و زمین و آسمان، ذهن و زبان انسان را میگشاید؛ وگرنه باید طوطیوار به تکرار و تقلید قناعت کند. آن کس که از منظر درست، مینگرد، آنقدر سخن برای گفتن مییابد که به قول مولوی: یک دهان خواهد به پهنای فلک.
* دانشمندان در فیزیولوژی مغز به این نتیجه رسیدهاند که مغز انسان دو بخش دارد: کورتکس و لیمبیک. بخش اول مرکز تحلیل و بررسی علمی دادهها است و بخش دوم مرکز واکنشهای عاطفی است. هر چه انسان میشنود یا میبیند یا میخواند یا میفهمد، نخست در مرکز واکنشهای عاطفی(لیمبیک) وارد میشود و سپس به کورتکس(واکنشهای منطقی) میرود. از این رو موضع ما در برابر رخدادها و انسانهای دیگر، پیش و بیش از آنکه منطقی باشد، عاطفی است و گاهی انسان، برای تصمیمگیری عاقلانه، اول باید پا بر روی عواطف و گرایشهای غیر منطقی خود بگذارد که بسیاااار دشوار است. ظاهرا این فرایند برای بقای نسل انسان لازم بوده است؛ اما باعث شده است که تحلیل صددرصد علمی و منطقی و ریاضیوارِ اطلاعات برای انسان آسان نباشد. فقط کامپیوترها میتوانند دادهها را بدون هیچگونه گرایش عاطفی پردازش کنند. بنابراین «معرفت خالص» برای انسان امکانپذیر نیست؛ بلکه باورها و اعمال ما بیشتر معلول بخش پنهان و عاطفی مغز ماست تا محصول بخش منطقی آن.
بله؛ معرفت خالص، تقریبا ناممکن است؛ اما امتیاز بزرگ انسان، این است که میتواند در مسیر پیراستگی و خلوص معرفت، تا نهاییترین حد ممکن پیش رود.
* تقدیم به خیام:
کفری که در آن بیم و امیدی باشد
بهتر ز نمایشی که دیدی، باشد
ایمانِ تر و تازه بیاور، هرچند
لرزان چو سر شاخۀ بیدی باشد
* عقل سالم در بدن سالم است و دین سالم در جامعۀ سالم.
* تغییر رفتارهای دینی مردم، به هیچ وجه در گرو نقد قرائتهای دینی یا خرافهستیزی یا گسترش نواندیشی دینی نیست. آنچه دین و فرهنگ مردم را اصلاح میکند، اصلاح زندگی و وضعیت اقتصادی - اجتماعی آنان است. تا نظام معیشتی مردم سر و سامان نگیرد، امکان ندارد دین یا فرهنگ آنان اصلاح شود. امکان ندارد.
* شریعتی در یکی از کتابهایش میگوید در تهران مردی سادهدل زندگی میکرد که برای استحمام، به قم میرفت. استدلالش هم این بود که حمامهای عمومی قم، یک ریال ارزانتر از حمامهای تهران است! وقتی به او میگفتند هزینۀ سفر تا قم را هم حساب کن، میگفت: اون مسئلۀ دیگری است!
نیندیشیدن به هزینهها از ویژگیهای تفکر بسته و ایدئولوژیک است. در این تفکر، بزرگترین و مهمترین پیروزی، پیروزی سیاسی است؛ حتی به قیمت شکست اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، علمی، معنوی و گفتمانی.
به گزارش روابط عمومی بخشداری میلاجرد ،باهمکاری بخشداری میلاجرد واداره راه وشهرسازی شهرستان کمیجان درراستای ایمن سازی حاشیه جاده خاتم اباد از سه راهی خاتم اباد تا روستای چلبی وحذف نقاط حادثه خیز مخلوط ریزی وشانه سازی این محور انجام گردید.
اتابکی درحاشیه بازدید از این محور ضمن تقدیر از همکاری ومساعدت اداره راه وشهرسازی شهرستان کمیجان گفت اصلاح این محور ازدرخواستهای مکرر مردم شهرمیلاجرد وروستای خاتم اباد بود که به لطف خداوند متعال اصلاح گردیدوامیدواریم بتوانیم جهت اصلاح بهتر شانه سازی وتعریض این محور درکمیته برنامه ریزی سال94اعتبارمورد نیاز راجذب نماییم.چقدر زشت است که مسلمین در راستای اصلاح عادات زشت رفتاری خود نکوشند
و چقدر زشت است که مومن به 50 سالگی برسد و هیچ برنامه خودسازی و تربیتی شخصی را برای خود اجرا نکرده باشد ...
و بهترین سن برای خودسازی و اصلاح عادات رفتاری جوانی است ...
روزگاری که با قدرت می توان عادات زشت را شناسایی و اصلاح کرد قبل از اینکه در روح و روان آدمی ریشه بدوانند ...
پس بیایید با توجه و دقت در رفتارهای خویش ، عادات زشتی همچون حسادت ، غیبت ، حرص و طمع ، دروغ گویی ، بدزبانی ، و ... را شناسایی و اصلاح کنیم ، قبل از اینکه دیر شود ...
این جدیدترین اظهار نظر یک فعال سیاسی اصلاح طلب است که سابقه نمایندگی مجلس٬ دبیر کلی یک حزب اصلاح طلب و مدیر مسئولی یک روزنامه ی زنجیره ای اصلاح طلب را نیز در کارنامه خود دارد.
وبلاگ " انقلاب سوم " نوشت:
با توجه به این جمله ی مشعشع می توان سطح برداشت یک سیاستمدار اصلاح طلب و توان تحلیل مسائل توسط او را بررسی کرد. به نظر ایشان ریشه فتنه 88 ٬که ایشان آن را "حوادث" می دانند٬ بداخلاقی های آقای احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی است. یعنی: