برای آرامش قلب و آرامش خاطرآیا متعددی وجود دارد که همه ی آنها به این مطلب اشاره دارند که یاد خدا باعث آرامش می شود.
خداوند در قرآنذکر و یاد خود را برای تمامی انسان ها و قرآن را برای اهل ایمان بیان کرده است
اساسا ارتباط با خدا آرامشآور است یعنى، انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مىیابد. از طرف دیگر خداوند در قرآن فرموده است که: «در مؤمنان سکینه و آرامش نازل مىکند».بهترین چیزى که روح انسان را صفا مىبخشد و حالت آرامش و سکونت براى انسان ایجاد مىکند، ذکر و یاد خدا است.
«الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد – 28)
ترجمه: آنها کسانى هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرامش مىگیرد، آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا مىکند.
و نیز در آیه ی 82 اسراء
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء - 82)
ترجمه: و ما آنچه از قرآن فرستیم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ایمان است، لیکن کافران را به جز زیان چیزى نخواهد افزود.
ما انسانها در این دنیا هر کاری میکنیم که به آرامش برسیم ولی غافل از این موضوع که آرامش واقعی در جهان دیگری است که باید برای رسیدن به آرامش ابدی مقدماتش را از این دنیا فراهم کنیم. | ![]() |
تکرار و مداومت داشتن بر چهار ذکری که در قرآن وارد شده است تاثیر بسیار زیادی در آرامش روح دارد
روایت نو،به نقل از وبلاگ السلام علیک یا آل یس نوشت:
تکرار و مداومت داشتن بر چهار ذکری که در قرآن وارد شده است تاثیر بسیار زیادی در آرامش روح دارد.
مهرزاد امیرخانی
به خاطر تو
هنوزم رو پاهام می مونم
به خاطر تو
خودمو به تو می رسونم
به خاطر تو ....
آخرین شب آرامش .
اونشب مرتضی برای اولین بار باهام راجع به مرگ حرف زد . گفت نمی ترسماااا ولی چون برام ناشناختس استرس دارم .
گفتم برو بابا حالا مگه قراره طوری بشه ؟
گفت بالاخره که چی !!!!!
اتاق تاریک بود . یه نور از پنجره سمت چپ افتاده بود رو صورتش .
من می دیدمش و اون منو نمی دید .
اشکام آروم آروم می ریخت . خیلی فشار میاوردم که گریه نکنم .
همینطور که کمرشو ماساژ می دادم یه دستمو گرفته بود . گفت چرا دستت می لرزه ؟
گفتم به خاطر رژیم ضعیف شدم .
گفت دیواانه بخور نشه یه روزی مثل من حسرت غذا رو داشته باشی .
خلاصه کلی حرف زدیم تا خوابش برد . دیگه هوا روشن شده بود .
رفتم روبروش رو تخت همراه دراز کشیدم و این عکسو گرفتم .
تکراریه ولی نگاه کردنش بهم آرامش می ده .
ممنون که هستین