خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

1+23 بازیکن، انتخاب نهایی کروش

کاروان تیم‌ ملی ایران بعد از اقامتی 10 روزه در آفریقای جنوبی و برگزاری سه بازی دوستانه، صبح دیروز به تهران بازگشت تا با استراحتی 48 ساعته تمرینات برای بازی دوستانه با فلسطین را از سر بگیرد غافل از اینکه جدال تدارکاتی روز یک‌شنبه لغو شده است.

 

کارلوس کروش قصد داشت بعد از بازی با فلسطین لیست نهایی مسافران استرالیا را اعلام کند اما با منتفی شدن این دیدار مقرر شد این لیست چند روز زودتر و صبح امروز رسماً رسانه‌ای شود.

با شرایط حاکم بر تیم‌ ملی و اردوها می‌شد لیست نهایی تیم ‌ملی را حدس زد اما مصدومیت پژمان منتظری در آخرین بازی ‌ام‌صلال در لیگ قطر، مشکلات معافیت مهرداد پولادی و درخشش چند بازیکن جوان در آخرین اردوی تیم ‌ملی در ژوهانسبورگ همه و همه دست به‌ دست هم داد تا تردیدهایی برای لیست نهایی تیم ‌ملی رقم بخورد به خصوص که کارلوس عادت دارد در آخرین لحظه همه فوتبالی‌ها را با تصمیمات غیرمنتظره خود سورپرایز کند!

روزی برایت عزیز میشوم ....

روزی برایت عزیز میشوم ....
آنقدر که در حضور همه ب تمام اشتباهایت
اعتراف میکنی....در برابرم زانو میزنی ....اشک میریزی.....
زیر لب آرام زمزمه میگنی مرا ببخش......
آنروز بدن سرد و بی جان مرا در تابوت بر دوش میکشی....تا آخرین قدم هایمان را با هم بزنیم.......!!!!

برای یکبار هم شده از نبودنم قلبت به درد می آید.....
آن روز را دوست دارم زیرا صادقانه ترین روز من و توست....آنروز دوباره خواهی گفت
برای آخرین بار ب من فرصت جبران بده......
ولی در جواب خواهی شنید بلند بگو لا الله الا الله....!!!!

« از کربلا تا شلمچه »

خیمه ها را به آتش بکشید ، اموالشان را غارت کنید ، زنان و طفلانشان را به اسارت برید بر صغیر و کبیری رحم نکنید ، اکنون همه چیز بر شما مباح است . ناگهان پیکر خون آلود بسیجی دریا دل اسلام در میان کوهی از نیزه های شکسته تکانی می خورد ، پنجه بر خاک میکشد و شمشیر شکسته ای می یابد و بیاری آن بر زانو می نشیند ، سپاه عمر سعد مبهوت اینهمه عظمت در انتظار سخن آخرین حسین (ع) ، خون از شکافهای زره اش فوران می زند ، پسر فاطمه آخرین توانش را بخدمت می گیرد : که ای شیعیان آل ابی سفیان شما با من سر جنگ دارید نه با زنان و کودکان ، پاسخ اینهمه شکوه تنها چند تیر سه شعبه بود که مقصدی جز پیکر او نداشت ، دیگر تاب از توان حسین رفته بود چشم از جرثومه های پست سپاه عمر گرفت و آرام آرام بسمت نخلستان علقمه تغییر جهت داد این العباس ، آری کجاست عباس تا خیام حرم را بی یاور بیند ، و بسمت کوفه این المسلم ، این الهانی ، کجائید تا ببینید بیابان کربلا از خون حسین سیراب می شود . صدای انفجار خمپاره و سفیر مرگبار گلوله پی در پی در گوش تاریخ می پیچید ، حسین فارغ از دغدغه هول سر بسجده برده بود و با خدایش راز می گفت ، کمی آنطرف تر جنازه عباس در نخلستانهای اروند پا مال سم اسب بود و شنی تانک ، اکبر در کنج خاکریزی آرام به خواب رفته بود ، اکبر بود و اکبر نبود ، به تعداد تکبیرهایی که در روز عاشورا گفت در نیمه شب شلمچه تیر خورده بود . نظاره اش آنقدر دلخراش و سوزنده می نمود که وقتی در بهشت زهرا دفن می شد مادرش را از دیدار آخر محروم کردند و پیکر کوچک و چاک چاک قاسم مطاف عشق اهل حرم بود حتی کودکان خردسال ابی عبدالله بر بالین قاسم اشگ می ریختند . تا جسد مطهر و کوچکش را از کربلا به چیذر رسانند چه جگرها در مظلومیتش نسوخت . جنازه پـاک عابس ، پهلوان لشگر حسین همچنان روبه دشمن و ایستاده بر سیمای خاردار ، زینت گر ارتفاعات والفجر 3 گشته بود . حر پس از رقص خونین عشقش ، باند سرخ بر سر بسته در کنار کانال ماهی آرام و مطمئن بخواب رفت و پیکر مطهرش را شلمچه به یادگار برای خود نگاهداشت . و دیگر صدای مناجات حسین نیز به گوش نمی رسد ، بدنش بی حرکت و خدایا چه می گویم سری در پیکر ندارد . خوش به حال حسین ، خوش به حال شهیدانش ، خوش به حال حر و خوش به حال زینب ، خوش به حال امام ، خوش به حال شهیدانش ، خوش به حال همدمان غروب کرخه ، خوش به حال فانوس به دستان نیمه شب کارون ، خوش به حال سجده های طولانی ، خوش به حال اشکهای متصل ، خوش به حال لبخند های پشت کامیون ، خوش به حال ذکرهای توی ستون ، خوش به حال آنچـه از قلبشان خطور می کـرد ، خوش به حال آنچه از لبهایشان تکلم می گشت ، خوش به حال آنچه بر پیشانی شان نگاشته می شد ، خوش به حال دل پاکشان ، خوش به حال حال خوششان ، خوش به حال قلمی که بر کاغذ وصیتشان می رقصید ، خوش به حال خاکی که قدمگاه نورشان قرار می گرفت ، خوش به حال ما که آنها را دیدیم ، خوش به حال ما که آتش عشق آنها هنوز در اعماق جانمان مشتعل است ، خوش به حال ما که هنوز بوی آنها را می دهیم ، خوش به حال ما که هنوز به فساد و الواطی می گوییم نه ، و آسمان بگرید به حال ما که پس از شهیدان برجائیم . خیمه ها در آتش کین حرامیان می سوخت ، فقط زینب بود و زینب ، او نه تنها بایستی تمام آن صحنه های دلخراش را از نزدیک میدید بلکه وظیفه بازگو نمودن خاطرات جانسوز کربلا را نیز برای غائبین بعهده داشت . این است که هرگاه داغ فراق کاسه صبرش را لبریز میکند و احساس تنهایی تمام وجودش را می گیرد راه بهشت زهرا می گیرد ، از کنار هر قبری عبور میکند .

والسلام


تمامه دنیام
تو قعر دستات
خلاصه میشه
واسه همیشه
دیوونه میشم
راهی راهه
این خونه میشم
دیوونه میشم..

تا آخرین لحظه ی عمرم
عشق تو توو بغل میگیرم
اون لحظه ای که دستام جدا شه
بدون که آروم دارم میمیرم
دارم می میرم
یک شبو یک روز
با تو نفس بود
بعدش تمامه
دنیا قفس بود
حیف ندونستی
منم مثل تو
تو کُنج رویا
عاشق دریام..

تو کُنج چشمات
می خونه داری
یه قلب ماهه
دیوونه داری
اگر که دیدی
تنهات میذارم
منم یه قلب ِ
دیوونه دارم
دیوونه دارم

تا آخرین لحظه ی عمرم
عشق تو توو بغل میگیرم
اون لحظه ای که دستام جدا شه
بدون که آروم دارم میمیرم
دارم می میرم
تا آخرین لحظه ی عمرم
عشق تو توو بغل میگیرم
اون لحظه ای که دستام جدا شه..

وصیت نامه امیر المومنین علی (ع)

وصیت‎نامه حضرت علی(علیه‎السلام): از وصایاى حضرت علی(علیه‎السلام) در واپسین دم حیات مى‎توان به وصیت گهربار ذیل اشاره نمود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این آن چیزى است که على پسر ابوطالب وصیت مى‎کند: به وحدانیت و یگانگى خدا گواهى مى‎دهد و اقرار مى‎کند که محمد بنده و پیغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دیگر ادیان پیروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حیات و زندگانى من از آن خداست. شریکى براى او نیست، من به این امر شده‎ام و از تسلیم شدگان اویم .

 

فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش مى‎کنم :

 

1- تقوای الهى را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.

 

2- همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبناى ایمان و خداشناسى متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو مى‎کند، فساد و اختلاف است .

 

3- ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎کند.

 

4 -خدا را! خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.

 

5- خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مى‎خواهند آنها را در ارث شریک کند.

 

6- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل کردن، بر شما پیشى گیرند.

 

7- خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شماست .

 

8- خدا را! خدا را! درباره کعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.

 

9- خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.

 

10- خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهى را خاموش مى‎کند.

 

11- خدا را! خدا را! درباره ذریه پیغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گیرند.

 

12- خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آنها سفارش کرده است .

 

13- خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهیدستان، آنها را در زندگى شریک خود سازید.

 

14- خدا را! خدا را! درباه بردگان، که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.

 

15- در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.

 

16- با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید چنانکه قرآن دستور داده است .

 

17- امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.

 

18- بر شما باد که بر روابط دوستانه ما بین خویش بیفزایید، به یکدیگر نیکى کنید، از کناره‎گیرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.

 

19- کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و به اتفاق هم انجام دهید، از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى‎شود، بپرهیزید.

 

در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.20- از خدا بترسید که جزا و کیفر خدا شدید است .

 

خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما (اهل بیت) و احترام پیغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما ... .(1)

 

از علامه امینی پرسیدم: آخرین ذکرى که على(علیه‎السلام) بر زبان مبارک جارى فرمود چه بود؟

 

مى‎فرماید: بعضى مى‎گویند پس از وصیتى که ذکر آن رفت امام علی(علیه‎السلام) لحظه‎اى بیهوش شد و چون به هوش آمد دیگر سخنى جز لا اله الا الله از حضرت شنیده نشد تا جان به جان آفرین تسلیم فرمود.

 


چنانکه بعضى دیگر گفته‎اند2) آخرین فرمایش ایشان این آیه شریفه بود: و من یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره.(3)


البته گروهى دیگر ذکر کرده‎اند(4) که حضرت ابتدا به فرشتگان خدا سلام داد سپس این آیات را زمزمه فرمود که المثل هذا للیعمل العاملون،(5) یعنى براى چنین لحظاتى باید عمل کرده و بکوشند و ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم محسنون (6) یعنى خدا با مردمى است که عمر خود را به تقوا و پرهیزکارى گذراندند و مردمى که همواره کار نیک مى‎کنند. آنگاه در واپسین دم حیات فرمود: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله .