- چهارشنبه شب جایی دعوت بودیم. مجری برنامه "آقای شهریاری" بودند. خیلی بانمک بود. هم جوکها و حاضر جوابیها، هم ترانه خوندناش.
- آخر هفته در مجاورت دخملک و آقای همسر، نعمته...برای من که شاغلم...دوست دارم هر ثانیه ی حضورشون برام یک سال طول بکشه...هرشنبه بیصبرانه انتظار پنج شنبه رو میکشم...
- یک فیلمی رو، تو وایبر برام فرستاده بودن دوستان. که در شکلات شونیز آیدین که خریدن و 20000 تومن هم پولش رو دادند، کرم بوده...تاریخ اعتبار شکلات هم تا 95 بوده. دقت کنید قبل از خوردن...
- هوای تهران، آلوده ست...نفس که می کشیم، نمیبینیم، اما ذره ذره سم میدیم به خورد ریه هامون...خوشا به حالت ای روستایی...که شاد و خرم در روستایی :)
- زندگی بی عشق، یعنی خفقان...