آبرو برها......
خسته نباشید....به معنای واقعی کلام.... سرتان سلامت باشد که با همتی که در طول این یازده بازی به خرج دادید سربلند کردید ما را چنان که سرمان از شدت این بلندی بریده شد....
دلتان شاد باد و پولی که به جیب زده اید حلالتان باد که شادی را چنان با نتایجتان گوارای وجودمان کردید که وقتی به آن ها نگاه می کنیم از شادی چنان سیاه مست می شویم که فقط با قی کردن بدنمان را آرامش می بخشیم....
چشمتان روشن که چنان در زمین همتی به خرج دادید که چشم مان از روشنی شاهکار نتایجتان کور شد و همه روزمان سیاه....
سرتان سلامت که حالا عاملی جدید برای گسترش سرطان در تمام تنمان شدید آتقدر که یادمان رفته بدبختی های بزرگتر از شما هم برای همه استرس های این روزهای مان وجود دارد....
امیدهای ما برای مس حالا آبرو برهای ما شده اند و ما را در گروهی که شاید یک دهم گروه دوم هم پیچ خطرناک نداشت در آخر نیم فصل در آخر جدول جای دادند تا به افتخارشان یک خاک مرتب بر سر کنیم و فغان بر بیاوریم که کی می خواهید تمامش کنید؟! تا کی می خواهید قبول کنید که ضعیف هستید و بازیکن درجه سه و چهار فوتبال ایران که یک دهم پول قسط اول قرارداد شما را هم از نزدیک ندیده است چه رسد به اینکه در جیبش بگذارد می آید شما را دربیل می زند به شما گل می زند و نود دقیقه برروی جنازه و پرچم تیم شما هلهله می کند....
غرور و تعصب مرده است اما آبروی شما چه شده که تا این حد آن را به حراج می گذارید....؟! سربازان نارنجی ما با این نتایج گهربار و این جایگاه اندک الحق که حکم همان گربه ترحم آوری را داشتند که فقط در قصه ها شیر بود.... آبرو برهای ما کمی که نه با این شاهکار پایان نیم فصل تان خیلی خجالت لازم هستید....
اکبر آقا فتبارک الله احسن الخالقین.....! این بود حاصل اعتماد تمام قد کرمانی ها به شما؟! ما همه کمبودهای شما را روی چشم گذاشتیم.... با گلایه ها و بدشانسی هایتان مدارا کردیم.... با خالی شدن دستتان ساختیم تا جایی این مس را که حاصل اعتماد ما به شما بود را ترمیم کنید نه اینکه هفته به هفته مس را برای ما آینده دق کنید و قول هفته بعد را بدهید....
دوستان و آشنایان ما در پایان نیم فصل نه فقط جایی برای فکر کردن به صعود هم نداریم که با سر به قعر جدول هم سقوط کردیم....مبارک همه ما باشد که یک عمر است در این سقوط نقش داریم و آخرش هم یاد نمیگیریم که نقشمان را درست بازی کنیم.... همه ما مقصریم حتی همه آن هایی که امروز خود را از تمام باشگاه طلبکار می دانند....
برای مس زنگ های خطر زیادی صدا می دهند....برای مس اتفاقات بسیاری بدی در شرف رخ دادن است.... برای مس کار در حال تمام شدن است....هیچکس خود را به خواب نزده است و نگرانی از سروشکل همه هم می بارد....همه می خواهند کاری انجام دهند اما کاری درست باید انجام شود....کاری که اگر گام غلطش برداریم سقوط بعدی دیگر قامت ما را راست نمی کند.....عقب گرد بعدی مسیرش مستقیم به دهه شصت و هفتاد فوتبال شهر کرمان است! هوشیارانه کاری کنیم نه شتاب زده....خیلی حرف ها هست که باید در همین روزها گفته شود و خواهیم گفت.....