جونم بهتون بگه این هفته ما همش پارک بودیم وبه قول بابایی اونقدر عکس از پارک گرفتیم که نگو وسه شنبه هم رفتیم میلاد نور که من برای خودم خرید کنم که به نفع شما شد وبه ضرر بنده برای شما خریدیم وپنچشنبه رفتیم جشن کریسمس در کافه خلاقیت که برعکس یلدا که خوب نبود ..عالی بود تعدا د کم وبرنامه شاد شاد من فدایی دخترکم که از اول تا اخر وسط بود مامان شاهین جون شیمایی عزیزهم به همراه شهلا مامان امیر ازسلان از بچه های وبلاکی هم امدند خیلی خوش گذشت وخدا را شکر اذیت نکردید
جمعه هم خودمون رفتیم پارک ساعی وشما غش کردید ار خستگی از بس دویدید هفته شلوغ وخوبی بود ومن همچنان دنبال کلاس مناسب سنتونم راستش بخواهید اصرار ندارم زبان بخوانید وتب زبان هنوز من نگرفته بیشتر دلم می خواهد شاد باشید وبازی کنید ودر کنارشم اگر چیز ی اموختید چه بهتر
ما شالله شما ها انرژیتون بالا است وما کم.. نمی توانیم پا به پایی شما بیاییم به همین علت می خواهم نیروتون خارج از منزل تخلیه کنید
فردا با کلی تاخیر می رویم اتلیه ولی کمی تنبل شدم نه تم انتخاب کردم نه لباس خدا کنه خوب همکاری کنید پارسال پوستمون کندید وعکاس بیچاره رفت مسکن خورد خدا امسال به خیر کنه لطفا همکاری کنید
دوستتون دارم عشقهای مامان
دیروز صبح ارشا بهم می گی مامان بیا برام قبل (قلب)صورتی بکش وقتی کشیدم می گم می خواهی چیکار می گی می خواهم به تو هدیه بدهم کریسس مبارک من که بیهوش شدم
بعداز جشن امدیم خونه پیراهن وجوراب شلواری هانا قهوه ای رنگ شده بود انهم پشت لباس وجوراب شلواری سفید فکر کردم اتفاق بدی افتاده ولی دیدم نه بو ی شیر کاکائو می دهد بهش می گم هانا چه جوری ریختی پشت لباست می گی من نریختم ریخته بود من فقط نشستم
خیلی بامره دستت می گذاری زیر سینه ات می گی من ازد ست تو اسبانیم می دانی یانه (عصبانیم)
کوشا برای عروسی خاله مریم لباست تنت می کنم لباست کمی سخت از سرت می رود پایین می گی یواش گردنم کنده شه داماد خشگل نداری ها
باهر کی روبوسی کنم می ایی می گی می شه دخترم پس بدهی من همین یکی دارم
من مست شماهستم ودرشما گم شدم چه خوب روزگاری روزگار شیرین کودکی شما دوستتون دارم ارامش ودلیل بودنم خدایا شکر تکراز تمام لحظات ماست