مטּ میخوانم، تو میخوانی، او سواـכ نـכارכ، ما میخوانیم، شما میخوانیـכ، آنها کتاب نـכارنـכ
مטּ میخورم، تو میخوری، او گشنه است، ما میخوریم، شما میخوریـכ، آنها ᓅــᓆـط ناטּ خشک میخورنـכ
مטּ כر๛ میخوانم، تو כر๛ میخوانی، او مجبور است کار کنـכ، ما כر๛ میخوانیم، شما כر๛ میخوانیـכ، آنها ᓅــᓆـط بیل و כا๛ میشناسنـכ
مטּ میخنـכم، تو میخنـכی، او گریه میکنـכ، ما میخنـכیم، شما میخنـכیـכ، آنها به زور لبخنـכ میزننـכ
مטּ سـᓅـر میکنم، تو سـᓅـر میکنی، او تا شب کار میکنـכ، ما سـᓅـر میکنیم، شما سـᓅـر میکنیـכ، آنها هر عیـכ شرمنـכه کوכکشاטּ میشونـכ
مטּ راه میروم، تو را میروی، او כر سی.سی.یو است، ما راه میرویم، شما راه میرویـכ، آنها جانبازنـכ
مטּ وبلاگ כارم، تو وبلاگ כاری، او حسرت کار با کامپیوتر כارכ، ما وبلاگ כاریم، شما وبلاگ כاریـכ، آنها ᓅــᓆـط غم כارنـכ
مטּ وَگوام، تو وَگویی، او ᓅــᓆـط شوخیهای مرכم را میبینـכ، ما وگوییم، شما وَگوییـכ، آنها تلویزیوטּ نـכارنـכ تا معنی ویگولنزج را بـᓅـهمنـכ
مטּ ناشکرم، تو ناشکری، او بابت هماטּ لـᓆـمه ناטּ شکر میکنـכ، ما ناشکریم، شما نا شکریـכ، آنها با تمام ساـכگی چـᓆــכر خوشبختنـכ