خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

مهارت های زندگی

همیشه خجالت می‌کشم، دائماً فکر می‌کنم دیگران دربارۀ من قضاوت می‌کنند. مطمئن هستم نظرشان راجع‌به من منفی است. می‌ترسم به من اعتنا نکنند. با کسی دوست نمی‌شوم چون می‌ترسم مرا مسخره کند. نمی‌توانم به‌خوبی نظرم را در جمع بیان کنم. به‌سادگی شرمنده می‌شوم. احساس می‌کنم دیگران از مصاحبت با من خسته می‌شوند. از جمع‌های اجتماعی و خانوادگی فراری هستم. «در تصمیم‌گیری‌های شخصی قاطعیت ندارم.»

«فیل زیمباردو» مؤسس کلینیک خجالتی‌بودن در دانشگاه معتقد است که خجالتی‌بودن یک پدیده جهانی است. بعضی‌ افراد به شکلی مزمن خجالتی هستند. اگر شما خجالتی هستید بدانید که خجالتی‌بودن لزوماً یک ویژگی منفی نیست. (به شرطی که حساب‌شده و قابل کنترل باشد.)

مهم‌ترین اقدام برای برطرف کردن خجالت این است که پیام‌های منفی را که به خود ارسال می‌کنید، شناسایی کنید و با خود عهد ببندید اقدامات کوچکی را که برای موفقیت شما لازم است انجام دهید. دست به کار شوید و با صحبت‌های منفی خود مبارزه ساده‌ای را آغاز کنید. ضمناً به کلیدواژه‌های زیر هم توجه کنید.

سؤالات منطقی

اعتمادبه‌نفس

بهبود روابط با دیگران

بازگوکردن دیدگاه‌ها

دوستی‌های سازنده

مهارت‌های ارتباطی

لیست‌کردن نقاط قوت

تصمیم‌های کوچک

اصلاح تصاویر ذهنی

برنامه‌ریزی برای تفکر

مطالعه دسته‌جمعی

بیان احساس در هر لحظه

راستی شما برای آزادی از زندان خجالت چه تجربه‌هایی داشته‌اید و چه راهکارهایی پیشنهاد می‌کنید؟

پدر مرتضی پاشایی از انتشار آلبوم جدید وی خبر داد

بیش از یک ماه است از درگذشت زنده یاد مرتضی پاشایی خواننده محبوب پاپ می‌گذرد و این خواننده با ترانه های خود مانند برخی از هنرمندان همچون ناصر عبداهی برای همیشه در اذهان مردم خواهد ماند.خواننده بسیار محبوب کشورمان که بر اثر بیماری سرطان جان به جان آفرین تسلیم کرد  ودر مراسم با شکوه و بی سابقه ای در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

مرتضی پاشایی

در خصوص اتفاقات رخ داده پس از فوت مرتضی با ناصر پاشایی پدر این خواننده فقید صحبت کردیم که در زیر پیش روی شماست:
چند وقتی از زمان درگذشت فرزند شما می‌گذرد. در این مدت چه بر شما گذشته است؟
مرتضی واقعا پسر بامحبتی بود و نبودنش ما را اذیت می‌کند. اما باید به یک موضوع اشاره کنم. آنچه برای ما اهمیت دارد و سبب آرامش خاطر می‌شود این است که هنوز هم وقتی به قطعه هنرمندان می‌روم مراسم زیارت عاشورا بر سر محل دفن پسرم در جریان است. این معنویت ما را آرام می‌کند و برای من تعجب‌برانگیز است احساسی که مردم برای مرتضی خرج می‌کنند.
حال مادر مرتضی چطور است؟
طبیعتا ناراحت است و نتوانست فوت پسر خود را باور کند اما مادر مرتضی اعتقادات بسیار قوی دارد و با نماز و مناجات به خود آرامش می‌دهد.
از فوتبالی‌ها چه کسانی در کنار شما بوده‌اند و اوضاع و احوال خانواده مرتضی را جویا می‌شدند؟
از لطف جامعه فوتبال ممنون هستم. افرادی مانند حبیب کاشانی و علی فتح الله زاده همیشه در کنار ما بوده‌اند و ما را فراموش نکرده‌اند.
مراسم خاصی برای بزرگداشت مرتضی برگزار شده که شما در آن دعوت شده باشید؟
 از امیر قلعه‌نویی ممنون هستم که بزرگداشت مرتضی پاشایی را برگزار کرد. در این مراسم نقاشی زیبایی از مرتضی کشیده شده بود و اکثر حاضران آن را امضا کردند و به ما هدیه شد و یادبود بسیار ارزشمندی برای ما است.
پس می‌شود گفت که پسر شما هنوز نزد اهالی ورزش فراموش نشده است؟
به هیچ عنوان. از تمام کسانی که به ما لطف داشته‌اند ممنون هستم. باور کنید محبت کردند و سعی داشتند آرامش خاطر من و مادر مرتضی باشند از حساب ما خارج شده است.
تلفن همراه اختصاصی مرتضی هنوز روشن است؟
از شما می‌خواهم این موضوع را منعکس کنید. در مراسم تشییع پیکر پسرم موبایل او به سرقت رفت و حالا هم نزد یکی از طرفدارهای مرتضی است. از این فرد درخواست می‌کنم که تلفن همراه پسرم را پس بدهد زیرا حاوی خاطرات ارزشمندی برای ما است. البته ما قصد داریم پس از مراسم چهلم پسرم، اقدامات قضایی را در این خصوص انجام دهیم.
چهلم مرتضی چه روزی است؟
از روی تقویم حدود سوم دی ماه می‌شود و دوستان لطف دارند و می‌خواهند مراسم مناسبی را در این خصوص برگزار کنند.
 
آهنگ منتشر نشده‌ای از مرتضی وجود دارد که کسی آن را نشنیده باشد؟
بله، در سیستم شخصی پسرم تعدادی آهنگ منتشر نشده وجود دارد و پس از برنامه چهلم اقدامات لازم در جهت انتشار این آلبوم را انجام خواهیم داد. دکتر منصور پاشایی عموی مرتضی است که از طرف ما مسئول تمام برنامه های خیریه، فرهنگی و تهیه فیلم و آلبوم‌های منتشر نشده مرتضی است. البته برادر مرتضی هم در این خصوص فعالیت‌های زیادی دارد.
آلبوم چه زمانی منتشر می‌شود؟
اواخر فروردین ۱۳۹۴ آلبوم جدید مرتضی را منتشر خواهیم کرد و فکر می‌کنم استقبال خوبی هم از آن بشود. البته حدود یک سال قبل مراسمی هم با حضور مرتضی در سالن برج میلاد برگزار شد که حدود ۱۵ دوربین از مراسم فیلمبرداری کردند و به حالت کنسرت دسته‌جمعی با تعداد زیادی از خواننده‌هاست. این فیلم هم به لطف دوستان در اختیار ما است و فکر می‌کنم همان اواخر فروردین این فیلم را هم منتشر کنیم.

453. راضی‌ام

نشستم دارم برای کارم فصلی را که در مورد «معماری» است می‌خوانم. رسیدم به شاخصه‌های معماری اسلامی-ایرانی و نویسنده دارد از دو رو داشتن معماری ما می‌گوید. یادم می‌افتد که «شاه‌عباسی‌»ای که کشیدم روی بشقاب «مینا»م، نیاز به تصحیح دارد. بلند می‌شوم از سماور آب داغ می‌ریزم توی کاسه که وقتی یخ کرد، بنشینم گلم را درست کنم. قبل از بیرون آمدن از آشپزخانه قابلمۀ آشی که بار گذاشتم چک می‌کنم که اوضاعش رو به راه باشد. با چوبک آنجاهایی از گل که بد کشیده‌ام پاک می‌کنم. بشقاب را می‌گذارم کنار. دوباره برمی‌گردم به معماری. نویسنده دارد می‌گوید بیرون معماری ما گنگ است و هر چه قال و مقال دارد، در درونش است. هانی نیرو دارد پشت سر هم تکرار می‌کند رفتم در میخانه حبیبم، خوردم دو سه پیمانه و از میان نوت‌های «موسیقی» صدای شکستن جام‌های باده می‌آید مثلا. معماری ِ که تمام شد، بعدش باید بروم سراغ «تراژدی» که تکلیف درسی‌ام است. از آن که فارغ شدم، اگر وقتی مانده بود، نوبت به «داستان» می‌رسد که این هم مشق است. آخر شب هم باید برسم به بشقاب مینا و شاه‌عباسی‌هاش.

هیچی. فقط خواستم بگویم راضی‌ام. از محاصره شدن بین این همه زیبایی راضی‌ام. این هم یک جور دانشجوی فلسفه بودن است!

453. راضی‌ام

نشستم دارم برای کارم فصلی را که در مورد «معماری» است می‌خوانم. رسیدم به شاخصه‌های معماری اسلامی-ایرانی و نویسنده دارد از دو رو داشتن معماری ما می‌گوید. یادم می‌افتد که «شاه‌عباسی‌»ای که کشیدم روی بشقاب «مینا»م، نیاز به تصحیح دارد. بلند می‌شوم از سماور آب داغ می‌ریزم توی کاسه که وقتی یخ کرد، بنشینم گلم را درست کنم. قبل از بیرون آمدن از آشپزخانه قابلمۀ آشی که بار گذاشتم چک می‌کنم که اوضاعش رو به راه باشد. با چوبک آنجاهایی از گل که بد کشیده‌ام پاک می‌کنم. بشقاب را می‌گذارم کنار. دوباره برمی‌گردم به معماری. نویسنده دارد می‌گوید بیرون معماری ما گنگ است و هر چه قال و مقال دارد، در درونش است. هانی نیرو دارد پشت سر هم تکرار می‌کند رفتم در میخانه حبیبم، خوردم دو سه پیمانه و از میان نوت‌های «موسیقی» صدای شکستن جام‌های باده می‌آید مثلا. معماری ِ که تمام شد، بعدش باید بروم سراغ «تراژدی» که تکلیف درسی‌ام است. از آن که فارغ شدم، اگر وقتی مانده بود، نوبت به «داستان» می‌رسد که این هم مشق است. آخر شب هم باید برسم به بشقاب مینا و شاه‌عباسی‌هاش.

هیچی. فقط خواستم بگویم راضی‌ام. از محاصره شدن بین این همه زیبایی راضی‌ام. این هم یک جور دانشجوی فلسفه بودن است!