خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

شش منبع معتبر دانلود

آیا می دانید از هرجایی نمی‌توانید دانلود کنید؟!

هر زمانی که نرم افزاری به شما معرفی می‌شود شما نیاز دارید تا آن را از جایی دانلود کنید و پیدا کردن وب‌سایت مطمئن همیشه ساده نیست.

یکی از بهترین مکان‌های دانلود یک نرم افزار، رجوع به وب‌سایت اصلی نرم افزار مورد نظر است اما این کار همیشه قابل انجام نیست. در این حالت باید به یک وب‌سایت امن مراجعه کنید و مطمئن شوید که نرم افزار سالم را دریافت می‌کنید.

شش منبع مهم و سالم دانلود:

FileHippo

این وب‌سایت بر خلاف آنکه برخی مواقع نرم افزار‌ها با تبلیغات در لابلای آن‌ها ارائه می‌کند (که باید مراقب آن باشید) مجموعه وسیعی از نرم افزارهای مختلف را در خود جای داده است و ویژگی مهم آن این است که تمام نسخه‌های بسیاری از نرم افزار‌ها را عرضه می‌کند.

MajorGeeks

این وب‌سایت فقط ابزارهای تکنیکی و تسهیلاتی رائه می‌کند بنابراین اگر به دنبال یک نرم افزار تکنیکی هستید، اینجا دقیقا‌‌ همان جایی است که باید به آن مراجعه کنید.

SnapFiles

مجموعه‌ای بسیار وسیع و متنوع و سازماندهی شده از نرم افزار‌ها که زود به زود‌ تر و تاره می‌شود. وب‌سایت‌ها رنکینگ دارند و نظرات کاربر‌ها به همراه توضیح مختصری از هر نرم افزار نیز موجود است.

Softpedia

وبسایتی تجاری که مجموعه‌ای عالی و سازماندهی شده از نرم افزار‌ها را در خود جای داده است. هرچند امنیت صد در صد وجود ندارد اما در این وبسایت، نرم افزار‌ها سالم و مطئن هستند.

FileForum-Betanews

نمی‌توان گفت این وبسایت بزرگ‌ترین مجموعه دانلود نرم افزار‌ها است اما اگر به دنبال آخرین نسخه‌های نرم افزار‌ها می‌گردید می‌توانید آن‌ها را بسیار پیش از دیگر وبسایت‌ها پیدا کنید.

FreewareFiles.com

این وب‌سایت نیز یکی دیگر از مجموعه نرم افزارهایی است که کمی تبلیغات درلابلای آن‌ها پیدا می‌شود اما می‌توانید نرم افزارهای خوبی در این وب‌سایت پیدا کنید.

«فراموش نکنید که سوال‌های خود را از طریق مسیج در فیس‌بوک تک‌نویس از ما بپرسید»

منبع: گیزموز فریور

عمر سانسور اینترنت به سر آمد؛ با اوترنت آشنا شوید

دولت‌های بسیاری در سراسر دنیا به انحاء مختلف سعی در سانسور اینترنت و جلوگیری از چرخش آزاد اطلاعات دارند. بیش از ۶۰ درصد مردم جهان به اینترنت آزاد دسترسی ندارند و در میان ۴۰ درصد دیگر نیز بخش عمده‌ای از دسترسی کاملا آزادانه به اطلاعات محرومند. همه این‌ها با توجه به نقشی که اینترنت و گردش آزاد اطلاعات در آگاه‌سازی مردم و آموزش ایشان ایفا می‌کند، نشان از لزوم کار بر روی آزاد کردن هر چه بیشتر چرخش آزادانه اطلاعات دارد. تاکنون شرکت‌های بزرگی نظیر فیسبوک و گوگل سعی در فراهم آوردن اینترنت آزاد به طرق مختلف برای نواحی خاصی از جهان داشته‌اند که برای مثال می‌توان به پروژه لون گوگل و اینترنت آزاد فیسبوک اشاره کرد، ولی هزینه بالا و انرژی زیادی که این پروژه‌ها تاکنون به خود اختصاص داده‌اند آن‌ها را از تبدیل به طرحی همگانی و فراگیر بازداشته است.

اوترنت اما ماجرای دیگری است، از طریق اوترنت که کتابخانه عمومی بشریت لقب گرفته است، شما تنها با ساخت یا تهیه یک دیش یا دریافت‌کننده خانگی قادر خواهید بود که اطلاعات را به صورت آفلاین و بدون دسترسی به هرگونه اینترنت در اختیار داشته باشید. اما اوترنت چیست؟

اوترنت محصول یک شرکت غیرانتفاعی در امریکا است که توسط «ساسا ووچینیج» و «استوارت اوئرباک» بنیان‌گذاری شد و از سال ۱۹۹۵ شروع به کار کرد و هدف آن از آغاز فراهم آوردن دسترسی آزادانه و رایگان اطلاعات برای همه مردم کره زمین بود. این شرکت از همان ابتدای تاسیس شروع به جمع‌آوری و قرار دادن محتوای موجود بر روی اینترنت در ماهواره‌های خویش کرد و اکنون پایگاه اطلاعاتی عظیمی را در اختیار دارد که آن را به رایگان برای همه عرضه می‌کند. اما اوترنت چگونه کار می‌کند؟

طرز کار این سیستم که به نوعی اینترنت آفلاین است و خود را مکمل اینترنت می‌داند این است که اول محتوای مورد نظر را روی سرورهای خود بارگذاری می‌کند و آن را با ماهواره‌های قرار داده شده در مدار زمین در ارتباط قرار می‌دهد. سپس شما با استفاده از دیش خانگی خود یا دریافت‌کننده‌ای که از خود این موسسه می‌توانید تهیه کنید، تمام اطلاعات یا هر بخشی که نیاز دارید را بر روی دستگاه‌های خویش مانند کامپیوتر، لپ‌تاپ و موبایل دانلود می‌کنید و زین پس مانند دسترسی آنلاین به اینترنت ولی به صورت آفلاین می‌توانید از آن اطلاعات استفاده کنید. نوع این اطلاعات هم محدود به نوع خاصی نیست و همه گونه داده، از ویدئو و موزیک گرفته تا متن و کتاب را می‌توانید در آن بیابید. برای این که بهتر طرز عمل این سیستم را بفهمید می‌توانیم طرز کار آن را به ساز و کار رادیو تشبیه کنیم. اوترنت نیز مانند رادیو از امواج رادیویی استفاده می‌کند ولی در فرکانسی متفاوت و به جای آن که آن امواج را فقط به صوت تبدیل کند، آنها را به هرگونه فایلی که شما نیاز دارید تبدیل خواهد کرد. سرعت انتقال داده‌ها نیز اکنون ۲۰۰ مگا بایت در روز است.

دریافت‌کننده انحصاری و جدید اوترنت نیز دستگاهی منحصر به فرد است. این دستگاه که لانترن نام دارد استوانه‌ای کوچک است و قابلیت دریافت مستقیم اطلاعات را از ماهواره دارد و هر چند ساعت یک‌بار خود را آپدیت می‌کند. علاوه بر این‌ها، لانترن قابلیت شارژ خود را وقتی که استفاده از نیروی الکتریکی ممکن نیست و با استفاده از سلول‌های خورشیدی که درون آن تعبیه شده نیز دارد. این دستگاه که لقب کتابخانه‌ جیبی به خود گرفته است به راحتی قابل حمل است و در هر محیط و هر گونه شرایطی قابل استفاده است. قیمت این دریافت‌کننده صد دلار است.

شرکت‌ها و موسسات بزرگی با اوترنت همکاری می‌کنند، بخش عمده‌ای از توسعه جهانی اوترنت مدیون همکاری بانک جهانی و موسسه آیرکس با آن است که حاصل این همکاری در دسترس قرار گرفتن اوترنت در بسیاری از نقاط دنیا از جمله امریکای شمالی (بر روی ماهواره گلکسی)، خاور میانه –که طبیعتا ایران را نیز در برمی‌گیرد-، شمال آفریقا و بخش‌هایی از آسیا (بر روی ماهواره هاتبرد) است و این روند توسعه جغرافیایی به شدت و سرعت در حال رشد است به طوری که به عقیده مدیران این پروژه به زودی در جایجای کره زمین دیگر نقطه‌ای نخواهد بود که از دسترسی به اوترنت باز بماند چه وسط صحرا و چه در میان اقیانوس. سایت‌های معتبر دیگری نیز که عمدتا محتوای خبری، آموزشی و آگاهی بخشی دارند از جمله همکارهای اوترنت به شمار می‌روند و آن را در جمع‌آوری محتوای مورد نیاز یاری می‌دهند که برای مثال می‌توان به ویکیپدیا، تد، دویچه‌وله، سی.ان.ان، بی.بی.سی و ده‌ها شرکت دیگر اشاره کرد. محبوبیت و موفقیت این پروژه آنقدر زیاد است که تا به حال تمام منابع مالی که احتیاج داشته را به سرعت فراهم آورده و افراد و شرکت‌های متعددی آن را در رسیدن به اهداف خویش یاری بخشیده‌اند. این پروژه زبان‌های متعددی را نیز به طور کامل پشتیبانی می‌کند که از این میان می‌توان به انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی، چینی و عربی اشاره کرد. زبان فارسی هنوز در این بین قرار ندارد ولی هدف بنیان‌گذاران اوترنت این است که به زودی آن را به تمام زبان‌ها در دسترس قرار دهند.

درباره چرایی و چگونگی انتخاب اطلاعات موجود روی سرورهای اوترنت هم سازوکار جالبی وجود دارد. جدا از اطلاعات پایه‌ای که تا کنون بر روی سرورهای این پروژه تعبیه شده‌اند و بیشتر نتیجه همکاری شرکای اوترنت که قبل‌تر از آنها نام بردیم، هستند، این پروژه وبسایتی طراحی کرده است به نام «تخته سفید». در این سایت کاربران لینک اطلاعاتی را که به نظرشان باید روی سرورهای اوترنت قرار بگیرند را پیشنهاد می‌دهند و دیگر کاربران به هر یک از لینک‌های پیشنهادی که دوست داشته باشند رای می‌دهند، لینک‌هایی که بیشترین رای را داشته باشند به ترتیب بر روی سرور قرار می‌گیرند و این طرح تا زمانی که تمام اطلاعات مورد نیاز همه افراد بر روی سرورها قرار گرفته باشد ادامه خواهد داشت. پس شما هم اگر مطلب خاصی را دوست دارید به صورت آفلاین و همیشگی داشته باشید، بد نیست سری به این وبسایت زده و با پیشنهاد لینک خود به دنبال جمع‌آوری رای برای آن بروید تا به زودی آن را بر روی سرورهای اوترنت مشاهده کنید.

از جمله استفاده‌های بسیار مفید دیگر اوترنت بهره‌گیری از آن در زمان‌های اضطراری و به ویژه رخدادهای طبیعی مانند سیل و زلزله است که در بسیاری مواقع دسترسی به اینترنت را برای مدتی با مشکل مواجه می‌سازند. با وجود اوترنت دیگر این مسئله هم جای نگرانی نخواهد داشت و در چنین مواقعی نیز دسترسی هیچ فردی به باقی دنیا قطع نخواهد شد. به راستی با فراگیر شدن اوترنت و استفاده همگانی از آن در دنیا قطعا شاهد دنیای بهتری خواهیم بود، دنیایی که دیگر در آن هیچ کس از دسترسی به اطلاعات و آموزش رایگان محروم نیست،دنیایی که هیچ دیکتاتوری در آن نمی‌تواند با آزادی بیان بجنگد یا حرف کسی را سانسور کند، دنیایی آزاد که در آن همیشه با هم در ارتباط خواهیم بود.

دانستنی های جالب در مورد آب


اصلآ آب نوشیدن چه فایده هایی دارد؟

کاهش وزن: آب از بهترین کاهش دهنده های وزن است. نه کالری دارد نه چربی نه قند نه کربوهیدرات و نه هیچ چیز دیگر!

کاهش حملات قلبی: در طی تحقیقاتی که در سال ۲۰۰۲ در آمریکا انجام شد محققین به این نتیجه رسیدند که افرادی که روزانه بیش از ۵ لیوان آب می‌نوشند ۴۱٪ کمتر از کسانی که ۲ لیوان آب می‌نوشند در اثر حملات قلبی جان خود را از دست می‌دهند. ۴۱٪ کاهش ریسک مردن ارزش ۳ لیوان آب در روز را ندارد؟

افزایش انرژی: کمبود آب در بدن باعث کمبود انرژی و خمودگی می‌شود. اگر تشنه هستید یعنی کمبود آب دارید و این کمبود باعث ضعف در عضلات و سایر سیستم های حیاتی می‌شود.

درمان سردرد: درصد خیلی خیلی زیادی از سردرد هایی که می‌گیریم به علت کمبود آب در بدن است. علل زیاد دیگری هم وجود دارد ولی کمبود آب اصلی ترین دلیل است.

پوست سالم: نوشیدن آب کافی به سلامت پوست خیلی کمک می‌کند. اکثر مردم بعد از یک تا دو هفته نوشیدن آب کافی تغییرات واضح خوبی در پوست خود مشاهده می‌کنند. پوست سالم ، تمیز و شاداب تر می‌شود.

هضم غذا: دستگاه گوارشی ما به مقدار نسبتآ زیادی آب برای هضم و دفع غذا نیاز دارد. نوشیدن مقدار آب کافی فرایند هضم را تسهیل می‌کند و از مشکلات گوارشی مثل اسید معده‌ی زیاد جلوگیری می‌کند.

دفع سموم: آب برای دفع سموم و مواد زاید موجود در بدن ضروری است.

جلوگیری از سرطان: نوشیدن مقدار کافی آب باعث کاهش ریسک ابتلا به سرطان روده به ۴۵٪ و سرطان مثانه به نصف می‌شود. همچنین برای جلوگیری از سرطان سینه هم مفید است.

بازده بالاتر: کمبود آب در ورزشکاران خیلی خطرناک و مضر است چون ورزشکاران و کسانی که فعالیت بیشتری دارند باید آب بیشتری مصرف کنند چون عضلات برای خوب کار کردن به آب فراوان نیاز دارند. پس همیشه مدتی قبل از ورزش و یا فعالیت های دیگر آب بنوشید و بعد از آن هم همچنین.

خوب حالا فهمیدی آب چقدر خوبه؟ پس با هم روش های عادت کردن به آب خوردن را مرور می‌کنیم.
چقدر آب بخورم؟

ایده‌ی «روزی ۸ لیوان» قدیمی رو فراموش کنید چون به چند دلیل اشتباه است. یکی اینکه این قانون مقدار آب جذب شده توسط سایر نوشیدنی ها یا غذا ها را در نظر نمی‌گیرد و دیگری اینکه وزن فرد که یک فاکتور مهم در تعیین میزان آب لازم برای بدن است را هم در نظر نمی‌گیرد.
شما باید تا جای ممکن از تشنه شدن جلوگیری کنید. یعنی طوری برنامه ریزی کنید که اصلآ احساس تشنگی نکنید.

یک بطری همراهتان داشته باشید: سعی کنید یک بطری پر از آب همراه خودتان داشته باشید و کم کم از آن آب بخورید. این طوری بدون آن که خودتان متوجه باشید خیلی راحت مقدار زیادی از آب مورد نیازتان را با فاصله های زمانی مناسب تامین می‌کنید.

فراموش نکنید: مثلآ زنگ ساعت یا موبایلتان را تنظیم کنید تا هر یک ساعت زنگ بزند و همان لحظه بروید و آب بنوشید. یا از برنامه های کامپیوتری استفاده کنید تا پشت کامپیوتر هم فراموش نکنید. این طوری هم یک لیوان آب خورده‌اید هم به چشمانتان استراحت داده‌اید.

آب خالص بخورید: «هیچ آبی به خوبی آب نیست!» با فکر اینکه «رانی هلو / باواریا هم آب توش داره» خودتان را گول نزنید!

ورزش کنید: ورزش کردن به شما کمک می‌کند احساس کنید نیاز خیلی بیشتری به آب دارید و آب بیشتری بنوشید.

حواستان جمع باشد: به شما حق می‌دهم ، فقط سر تیتر ها را خوانده‌اید و نیم نگاهی هم به ته مقاله می‌اندازید و از اینجا هم با چندین و چند مطلب دیگر مواجه می‌شوید. طبیعی است که این ها را به کل فراموش کنید. سعی کنید این عادت را شروع کنید و آمار آن را داشته باشید. خیلی راحت ، مثلآ چند روز روی یک تکه کاغذ بنویسید که چند لیوان آب خورده‌اید .

 

نقد فیلم مستند " سینما فلسطین" ساخته تیم آشوب نوشته سعید عقیقی

سعید عقیقی

ملیت و ممنوعیت در جلب غمخواری

نقدی بر فیلم مستند «سینما فلسطین» ساخته تیم شوآب
 
ملیت و ممنوعیت در جلب غمخواری
 
برای بینندهٔ ناآشنا با سینمای فلسطین، فیلم به یک گنجینهٔ اطّلاعاتی دقیق می‌ماند که از دو تمهید مشهور و موثر، یعنی گفت‌و‌گو با مهم‌ترین فیلم سازان فلسطینی و تکه‌هایی از فیلم‌های آنان بهره گرفته است. طبعا در این نوع مستند، کلام مصاحبه شونده‌ها در دقایقی از فیلم‌ها حکم ِ گفتار متن را پیدا می‌کند و در عمل، به توضیح یک مفهوم کلی می‌پردازد که برش ِنمایش داده شدهٔ فیلم، تبلور ِ مختصر و مفید آن است. از این منظر، فیلم بر دو پایهٔ گفت‌و‌گو، و تکه‌های فیلم‌ها استوار است. فیلم با چهرهٔ الیا سلیمان (فیلم سازی که جایش در میان مصاحبه شوندگان خالی ست) در مشهور‌ترین ساخته‌اش یعنی خواست خدا آغاز می‌شود؛ صحنه‌ای معروف که در آن، تانک اسراییلی با هستهٔ میوهٔ پرتاب شده از اتومبیل منفجر می‌شود. ضربه‌ای مناسب که در آن، توجه بیننده به رخداد اصلی (مسالهٔ اصلی سینمای فلسطین) جلب می‌شود. اما در ادامه، این لحن به چیزی غیر از عصارهٔ سینمای فلسطین که در همین صحنه تبلور یافته، دست نمی‌یابد. بدین ترتیب، حرف‌های فیلم سازان برای کسی که فیلم‌ها را دیده، ارزش اسنادی بیش تری پیدا می‌کند. بخش نخست فیلم به خاطرات فیلم سازان از سینما می‌پردازد، و حرف‌های محمد بکری دربارهٔ ابو عبدالله، آپاراتچی خل وضع دورهٔ کودکی‌اش با تنها ژنراتور روستای بی‌برق که واسطهٔ ارتباط او با سینما بوده، کمابیش می‌تواند در هر جای دورافتادهٔ دیگر نیز رخ دهد. طبیعی ست که دیدن «بربادرفته» یا «زد» اثر کوستا گاوراس در ۱۵ سالگی ِ بکری، برای ما جذاب باشد، و حرف‌های صبحی الزبیدی دربارهٔ نخستین تجربهٔ فیلم دیدن‌اش، توجهی برباید. اما این ریتم و موقعیت به تدریج تکراری می‌شود. برش دادن حرف‌های او، به مستند «بلیت برای اورشلیم» ساختهٔ رشید مشعراوی و کوشش بچه‌ها برای راهیابی به سینما، تکرار دوبارهٔ حرف‌های او به زبانی دیگر است. وقتی حرف‌های مشابهی را از زبان نصری حَجّاج یا هانی ابو اسد می‌شنویم، احساس نمی‌کنیم که به چیزی تازه رسیده‌ایم. وسترنی که برای نخستین بار هانی ابو اسدِ چهار –پنج ساله را از ترس به زیر صندلی فرستاده، می‌توانست توسط فیلم ساز دیگری نیز دیده شده باشد. به همین دلیل است که فیلم به تدریج ارتباط خود را با بیننده‌اش از دست می‌دهد، و ایدهٔ «حضور فیلم سازان باهویّت» در طول فیلم، تبدیل می‌شود به حضور باری به هر جهت فیلم سازانی که ویژگی مشترکشان، ملیّتشان است. از این منظر، حرف موثر را نصری حجّاج می‌زند: «مادربزرگم در بچگی برایمان هزار و یک شب را تعریف می‌کرد. من شیفتهٔ شیوهٔ تعریف داستان‌هایش بودم. بعد که بزرگ‌تر شدم و کتاب را خواندم، فهمیدم که او در واقع قصه‌ها را نمی‌گفت؛ بلکه از تخیل‌اش هم به آن‌ها اضافه می‌کرد». اما این حرف‌ها که می‌توانست از طریق پیوند با فیلم‌های او، یا برش دادن به چهار صد ضربهٔ تروفو به فیلمی از توفیق ابو وائل (که می‌گوید بیشترین تاثیر را از او، برگمان و فاس بیندر یا کاساوتیس پذیرفته)، ردی از تحقیق دقیق فیلم ساز را نشان بدهد، بی‌هیچ ظرافتی به حرف‌های کارگردان بعدی برش می‌خورد. در حقیقت، آنچه سبب می‌شود به مرور از فیلم فاصله بگیریم، خطر حضور صورتک‌های سخنگوست؛‌‌ همان عاملی که سینمای مستند ایران را نیز تهدید می‌کند. وقتی حرف‌های چند شخصیت را بی‌هیچ ظرافت و ارتباط ارگانیک به هم پیوند می‌زنیم، نباید توقع داشته باشیم که بیننده لزوما آن‌ها را نادیده بگیرد و به چیزی به نام «کلیت فیلم مستند» در مفهوم موضوعیّت صرف توجه کند. این بحران وقتی عمیق‌تر می‌شود که با یک مستند بلند رو به رو باشیم. اینجاست که اهمیّت ریتم، بیش از پیش خود را نشان می‌دهد. نکتهٔ مهم‌تر، مسالهٔ انتخاب فیلم هاست. به عنوان نمونه، نخستین صحنه‌هایی که از فیلم‌ها نمایش داده می‌شود، بیشترین اهمیت و تاثیر را دارد. اما وقتی صدای کارگردان فیلم نمک این دریا را بر صحنه‌هایی از فیلم‌اش می‌شنویم، چیزی بیش از حرف‌های او را در فیلم نمی‌بینیم و دوباره خطر پرکردن گفتار شخصیت با تصویر، به جای نمایش صورتک‌های سخنگو به عنوان نزدیک‌ترین راه برای ایجاد تنوع، ماهیت اثر را تهدید می‌کند. 
برگ برندهٔ فیلم، به گمانم برگ برندهٔ سینمای فلسطین و فیلم سازان‌اش نیز هست: به محض دیدن تصاویر اشغال، جنگ، مردان و زنان و کودکان، و عکس خیره کنندهٔ پدری که کودکی را به دست و دیگری را به دندان گرفته، با بخشی از فیلم، یعنی‌‌ همان نماهایی که نمایشگر این مصایب است، همراه می‌شویم. اما خطر جدی‌تر، این است که این تصویر‌ها نیز به دلیل تکرار، ارزش و اعتبار خود را از دست بدهند. حرف‌های عماد بُرنات و تکه‌های مستندش تحت عنوان پنج دوربین شکسته، ما را به نماهای پیش از عنوان بندی، یعنی ممانعت از فیلم برداری باز می‌گرداند. چیزی به نام ممنوعیت در فیلم هست که با نیمهٔ دوم فیلم یعنی جنگ و اشغال، پیوند خورده است. یکی از تصویرهای هیجان انگیز فیلم، که می‌توانست ایده‌های فوق العاده‌ای برای تکرار به عنوان لایت موتیف در فیلم پدید آورد، تکه‌هایی از همین فیلم است. چیزی که می‌توانست سینما فلسطین را به فیلمی ماندگار تبدیل کند، استفادهٔ ترکیبی از شیوه‌های فیلم سازی کارگردانانی ست که در فیلم حضور دارند. وقتی کارگردان چنین نمی‌کند، و سبک مشخصی را نیز در فیلم به کار نمی‌گیرد، به نظر نمی‌رسد که جز جلب غمخواری بیننده با رخدادهای تاریخی فیلم، کار دیگری از دست‌اش بربیاید. طبعا چنین موقعیتی برای یک فیلم هفتاد و هشت دقیقه‌ای، کافی به نظر نمی‌رسد. ممکن است از طریق تصویرهای تاریخی برای فیلمی متاثر شویم (چون موضعمان پیش از دیدن فیلم هم همین بوده است)، اما نمی‌تواند سبب خلق قالب زیبایی‌شناسانهٔ تازه‌ای شود. بااین حال، بینندهٔ ناآشنا بااین سینما، می‌تواند از طریق این فیلم، نام فیلم سازان‌اش را به یاد بسپارد و صحنه‌هایی از فیلم‌هاشان را تماشا کند.

زندگی نامه کریس جونم....

کریستیانو رونالدو (دوس سانتوس آویرا) متولد پنجم فوریه سال 1985 که بیشتر با نام (کریستیانو رونالدو) معروف می‌باشد،فوتبالیست پرتغالی در رده حرفه‌ای است که در تیم‌های (منچستریونایتد) و (ملی پرتغال) بازی می‌کند. او یکی از بهترین بازیکنان دنیا و یکی از بهترین استعدادهای امروز فوتبال است.

     

کریستیانو رونالدو در شهر (فانچال) در منطقه (مادیرا) در کشور پرتغال به دنیا آمد. مادر (ماریا دولورس داس آویرا) و پدرش (خوزه دینیس آویرا) بود. او یک برادر به نام (هوگو) و دو خواهر به نام‌های (الما) و (کاتیا) دارد.

     

نام رونالدو در کشور پرتغال نام رایجی نیست ولی پدر و مادرش به خاطر (رونالد ریگان) رییس‌جمهور آمریکا نام او را رونالدو گذاشتند زیرا ریگان هنرپیشه مورد علاقه پدر رونالدو بود. او تاکید می‌کند این نامگذاری اصلا دلایل سیاسی نداشته است.

     

وقتی سه ساله بود ضربه زدن به توپ را آغاز کرد. وقتی در شش سالگی به مدرسه رفت دیگر علاقه‌اش به ورزش کاملا نمایان شده بود. او در آن زمان عاشق تیم (بنفیکا) بود و جالب است که بعدها به تیم رقیب آن یعنی (اسپورتینگ) پیوست.

     

او ابتدا با یک تیم آماتور به نام (آندورنیا) بازی می‌کرد زیرا پدرش در آن باشگاه شاغل بود. در آن زمان رونالدو تنها هشت سال داشت. در سال 1995 یعنی در ده سالگی (کریستیانو رونالدو) کم‌کم در پرتغال کسب شهرت می‌کرد و آهسته آهسته نامی آشنا در ورزش فوتبال می‌شد. به طوری که دو تیم برتر شهر مادیرا در پی امضای قرارداد با او بودند.

     

کریس رونالدو با بازی در مسابقات زیر هفده سال یوفا برای تیم (اسپورتینگ لیسبون) مورد توجه (جرارد هولر) سرپرست وقت تیم لیورپول قرار گرفت. در آن زمان او تنها شانزده سال داشت و به همین خاطر لیورپول از خرید او صرف نظر کرد ولی همین موضوع سبب شد به چشم (سرالکس فرگوسن) بیاید.

     
 

در تابستان 2003 او در بازی برابر تیم منچستریونایتد به خوبی توانایی‌های خود را در معرض تماشا قرار داد و نشان داد که می‌تواند در دو جناح بازی کند.پس از بازی، اعضای تیم منچستریونایتد همگی از یک استعداد درخشان سخن می‌گفتند. آنها معتقد بودند بهتر است در آینده در کنار این جوان باشند تا مقابل او.

     

در منچستر یونایتد

فرگوسن این جوان را می‌خواست. او می‌خواست از رونالدو به جای دیوید بکام که به تازگی به رئال مادرید پیوسته بود بهره ببرد و بدین ترتیب کریستیانو با قیمت 24 میلیون و 12 هزار پوند رهسپار تیم منچستریونایتد شد.

     

رونالدو در ابتدا با پیراهن شماره هفت ظاهر شد ولی با وجود تمام مهارت‌ها و حمله‌هایش دوست نداشت تحت فشار انتظارات مردم باشد.

انتظاراتی که از شماره پیراهن او نشات می‌گرفت. او ترجیح می‌داد پیراهن شماره 27 را بپوشد زیرا در اسپورتینگ نیز همین شماره را می‌پوشید.

رونالدو همیشه متهم به خودخواه بودن و تکروی است، با این وجود فرگوسن تمام حیثیت کاری خود را بر روی او گذاشته و مجددا با او قراردادی تا پایان سال 2010 به امضا رسانده است.

رونالدو در مصاحبه‌ای با نشریه (ایونینگ نیوز) گفت: (منچستریونایتد همیشه برای کمک به من حاضر است و همیشه از من حمایت می‌کند. من باید این را تلافی کنم.)ولی رونالدو اغلب در بازی‌ها، مشکل عصبی پیدا می‌کند. او نمی‌تواند اعصاب خود را کنترل کند و زود از کوره در می‌رود. او یک بار به خاطر رفتار خشونت‌بار و انگشت تکان دادن به نشانه تهدید به سوی تماشاچیان از بازی اخراج و از یک مسابقه نیز محروم شد.

(فیلیپ اسکولاری) مربی تیم ملی پرتغال نیز به او هشدار داد در مسابقات جام‌جهانی رفتار خودش را کنترل کند.

کریستیانو رونالدو در سال 2005 به (بازیکن جوان ویژه فیلیپو) معروف شد و از سوی فیفا بیستمین بازیکن برتر تاریخ فوتبال لقب گرفت. او با وجود اخلاق تندش محبوب طرفداران منچستریونایتد باقی ماند. به همین خاطر دوست ندارد هرگز تیم منچستریونایتد را ترک کند. او در بازی‌های جام‌جهانی اولین گل خود را با ضربه پنالتی به تیم ملی ایران زد.

 

 

 

زندگی خصوصی

پدر رونالدو که (دینیس آویرا) نام داشت هفتم سپتامبر 2005 و در زمان بازی‌های مقدماتی جام‌جهانی از دنیا رفت.

رونالدو چند ساعت پس از شنیدن این خبر مجبور بود برابر تیم روسیه بازی کند و این برای او بسیار سخت بود ولی می‌دانست امکان ندارد در بازی غایب باشد. پس از بازی، سرالکس فرگوسن خود، رونالدو را مشایعت کرد و به کشورش فرستاد.

رونالدوبا زنی به نام (مرچه رومرو) مجری اسپانیایی تلویزیون پرتغال آشنا شد. هر چند اصلیت اسپانیایی دارد ولی در پرتغال به دنیا آمده و رشد کرده است. او با آشنایی خود با رونالدو تنفر خیلی‌ها را برانگیخت زیرا بسیاری از طرفداران رونالدو او را شایسته نامزدی فوتبالیست محبوب خود نمی‌دانستند و سایت‌های اینترنتی علیه او ایجاد کردند.

(مرچه) نه سال از کریستیانو بزرگ‌تر بود و از همسر اولش طلاق گرفته بود. کریستین همیشه دوست دارد زندگی خصوصی خود را به معنای واقعی آن خصوصی نگه دارد و معتقد است زندگی خانوادگی از زندگی حرفه‌ای جداست و هیچ گاه در این مورد صحبتی نکرد و نامزدی او با خود را تأیید نمی کرد.سرانجام در بیستم سپتامبر 2006 (مرچه) هم تایید کرد که دیگر رابطه‌ای با کریستیانو رونالدو ندارد.

او هزینه سفر (مارتونیز) پسربچه یازده ساله اندونزیایی و پدرش که از بازماندگان سونامی بودند را پرداخت تا آنها بتوانند به خاطر علاقه پسرک برای دیدن بازی‌های مقدماتی جام‌جهانی به اروپا بروند.

دیگر هم‌تیمی‌های رونالدو پس از ملاقات این پدر و پسر تقبل کردند که با کمک یکدیگر هزینه خرید یک خانه جدید در اندونزی را برای آنها فراهم آورند. پس از پایان بازی‌های مقدماتی، رونالدو به اندونزی رفت تا از سرزمین‌های مصیبت‌زده آن دیدن و برای آنها کمک‌های خیریه جمع‌آوری کند. او در این سفر با (یوسف کالا) رییس‌جمهور اندونزی نیز دیدار کرد و توانست با به حراج گذاشتن وسایل ورزشی خود در جاکاراتا پایتخت اندونزی، 120 هزار دلار آمریکا کمک جمع کند.

رونالدو هم اکنون یک خانه دو میلیون پوندی در (وود فورد) واقع در انگلیس دارد. پس از حضور کریستیانو در تیم ملی کشور پرتغال و بازی مقابل تیم انگلیس در مسابقات جام‌جهانی آلمان، طرفداران تیم انگلیس به نشانه خشم خود شیشه‌های خانه گران‌قیمت کریستیانو را شکستند.

رونالدو نیز از این عکس‌العمل غیرمنطقی مردم ناراحت شد و اعلام کرد منچستر را ترک می‌کند و آینده او در اسپانیاست. (مرچه) سی ساله که در آن زمان هنوز با کریستیانو رابطه داشت گفت: اگر کریستیانو قبل از این‌که خشم مردم فرو بنشیند به انگلیس بازگردد، کار احمقانه‌ای کرده است. او حتی از ستاره منچستریونایتد تقاضا کرد برای بردن وسایلش هم به آن جا بازنگردد.

شایعه رابطه کریستیانو رونالدو با دختری به نام (جمااتکینسون) به تازگی بر سر زبان‌ها افتاده است. با این وجود نامزد قبلی کریستیانو پیام تبریک خود را برای او فرستاد (مرچه رومرو) که در سال 2005 از کریستیانو جدا شد بهترین آرزوهایش را نثار این زوج کرده است. گفته می‌شود (جما) نیز به تازگی از نامزد سابقش که اتفاقا او نیز یک فوتبالیست بوده، جدا شده است. رابطه کریستیانو و (جمااتکینسون) ناگهان تیتر درشت صفحه اول تمام نشریات پرتغال شد.

(جمااتکینسون) هنرپیشه نوپای شبکه ITV خود اظهار داشته که با کریستیانو رونالدو آشنا شده است.

او نخستین بار کریستیانو را همین اواخر در یک مهمانی ملاقات و اعتراف کرد از این آشنایی بسیار خوشحال است. وی اظهار داشت: (کریستیانو مرد خیلی خوبی است. شنیده‌ام خیلی‌ها به من حسادت می‌کنند. این موضوع برای من اصلا عجیب نیست.) این هنرپیشه 22 ساله که پیش از این با (مارکوس بنت) بازیکن تیم (چارلتون) آشنا بود، گفت: (من به فوتبال علاقه خاصی ندارم و اگر با کریستیانو آشنا شده‌ام به خاطر شخصیت اوست. اصولا فوتبالیست‌ها همه آدم‌های خوبی هستند. در ضمن دلم نمی‌خواهد زیاد درباره این موضوع صحبت کنم چون نامزدی من با مارکوس به خاطر مصاحبه‌ام با خبرنگارها به هم خورد. نمی‌خواهم این موضوع دوباره تکرار شود.) ظاهرا از این پس یک زن به جرگه زنان خبرساز فوتبالیست‌های انگلیس افزوده شده است.

سرالکس فرگوسن همیشه از کریستیانو رونالدو به عنوان یک بازیکن برتر نام می‌برد. او در یک مصاحبه مطبوعاتی در جواب به این سوال که آیا رونالدو بازیکن سال می‌شود یا نه، اظهار داشت: (مطمئنم نام او در لیست است. او 23 سال دارد و به نظر من بهتر از این هم می‌شود. او به بلوغ لازم رسیده و امیدوارم بازیکنان جوان ما مثل او خود را نشان دهند.

خیلی کم هستند کسانی که مانند کریستیانو می‌توانند برابر بازیکنان هجومی بایستند. مدافعان نمی‌توانند این جور بازیکنان را کنترل نمایند؛ به همین خاطر است که همه به او به چشم یک (خطر بزرگ) نگاه می‌کنند.)

 

 

 

کوتاه از کریستیانو

_ او در بازیهای یورو 2004 و جام‌جهانی 2006 به عنوان جذاب‌ترین بازیکن شناخته شد.

 

_ در کودکی با نام مستعار (کلویورت) نامیده می‌شد.

 

_ او از سهام‌داران (نایک)، (پیپ جینز)، (اکسترا جاس) (نوشیدنی انرژی‌زای اندونزی) و اتومبیل سوزوکی است هر چند که خود یک اتومبیل بی‌‌ام‌و مشکی دارد.

 

_ تیم محبوب کودکی او (بنفیکا) بود.

 

_ قهرمان کودکی رونالدو (مارادونا) بود.

 

_ قهرمان کنونی او (لوییس فیگو) و (تیه ری‌آنری) هستند.

 

_ رونالدو که در لیسبون بزرگ شده است همیشه به خاطر لهجه (مادیرایی)‌اش مورد تمسخر بچه‌ها قرار می‌گرفت.

 

_ رونالدو با (آلبرتو جاردیم) فرماندار زادگاه خود دوست صمیمی است.